واشنگتن و بحران داخلی ایران؛ یادداشتی از رضا تقی‌زاده

دونالد ترامپ ماه سپتامبر سال گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل، حکومت مذهبی ایران را «جنایتکار» خوانده و تغییر آن را خواستار شده بود.

پیام‌های توئیتری دونالد ترامپ در واکنش به تظاهرات مردم ایران که روز جمعه هشتم دی ماه با هشدار «دنیا مراقب است» آغاز شد، روز سه‌شنبه دوازدهم دی ماه با اعلام« ایالات متحده مراقب است»، ضمن پشتیبانی بدون وقفه و مستقیم از اعتراض‌های مردم ایران علیه حکومت مذهبی، خطوط سیاست خارجی واشنگتن در رابطه با بحران داخلی کشور و آینده جمهوری اسلامی را ترسیم می‌کنند.

دونالد ترامپ طی سخنرانی ماه سپتامبر سال گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل، حکومت مذهبی ایران را «جنایتکار» خوانده و تغییر آن را خواستار شده بود.

در آخرین روز سال مسیحی گذشته، رییس جمهور آمریکا طی آخرین بند از پیام توئیتری خود موضوع «تغییر رژیم» ایران را بار دیگر تکرار کرد و نوشت «ملت بزرگ ایران سال‌ها است که تحت فشار قرار دارند...زمان تغییر است.»

سیاست خارجی توئیتری

استفاده موثر از «دیپلماسی توئیتری» ابتکار انحصاری دونالد ترامپ نیست. استفاده از این ابزار برای معرفی و پیشبرد هدف‌های سیاست خارجی امریکا پیشتر وجود داشته ولی در دولت ترامپ نحوه آن تغییر کرده است.

روز ۱۲ ماه ژانویه سال ۲۰۱۶ ، نزدیک به زمان اعلام اجرایی شدن توافق اتمی ایران و گروه ۱+۵ ، دو قایق نیروی دریایی آمریکا در آب‌های خلیج فارس از مسیر خود منحرف و بعد از بازداشت توسط قایق‌های گشتی سپاه پاسداران، همراه با ده ناوی سرنشین آنها به جزیره فارسی (متعلق به ایران) منتقل شدند.

معنی همراهی دولت و دولتیان آمریکا با معترضین داخلی حکومت ایران تدارک برای داخل شدن ایالات متحده در جنگ گرم و برخورد نظامی نیست. درعوض، جنگ سرد در ابعادی وسیع و با هدف فرسایش حکومت مذهبی به کار گرفته شده و می‌توان انتظار داشت که این نحوه مقابله در آینده در سطوح تازه ادامه یابد.

جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا یک ساعت بعد از حادثه طی یک پیام کوتاه در توئیتر برای جواد ظریف نوشت: «حل صلح‌آمیز و موثر این موضوع شاهدی بر نقش تعیین‌کننده دیپلماسی در حفظ امنیت و قدرت کشورهای ما خواهد بود».

جواد ظریف در پاسخ کری نوشت: « خوشحالم که گفت‌وگو و احترام متقابل، و نه تهدید و توسل به خشونت عکس‌العملی موجب حل ماجرای ناوی‌ها شد. بیایید از این نمونه درس بگیریم».

ناوی‌های آمریکایی ۲۴ ساعت بعد به پایگاه خود برگشتند.

در تقابل با نحوه استفاده دولت گذشته آمریکا از دیپلماسی توئیتری، دولت ترامپ از این وسیله برای مقابله با رفتارها و سیاست‌های کشورهای غیر همسو استفاده می‌کند.

در رابطه با نا آرامی‌های ایران ترامپ ساعت چهار صبح روز دوم ژانویه در توئیتر خود نوشت: «مردم ایران سرانجام علیه رژیم خشن و فاسد ایران ایستادند. همه پول‌هایی که اوباما احمقانه در اختیار آنها گذاشت خرج تروریسم شد و به جیب آنها رفت...»

مایک پنس، معاون رییس جمهور آمریکا در اقدامی موازی و به منظور انعکاس بیشتر مواضع واشنگتن در توئیتر خود تاکید کرد: «تا زمانی که ترامپ رییس جمهور آمریکا است و من معاون رییس، ایالات متحده اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد، زمانی که مردم برخاستند و ما مقاومت قهرمانانه ملت ایران را علیه رژیم خشونت‌گرای آنها ندیده گرفتیم.»

مایک پنس روز اول ژانویه در توئیتر دیگری نوشته بود: «مقاومت شجاعانه مردم ایران، مایه امید و دادن باور به تمام کسانی است که برای آزادی و علیه دیکتاتوری مبارزه می‌کنند. ما نباید و قطعاً آنها را مایوس نخواهیم کرد.»

مرور پیام‌های روزهای اخیر مسئولان دولت ترامپ در رابطه با ایران، از جمله خانم نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل، ضمن ترسیم نقشه راه سیاست خارجی باز دولت آمریکا در رابطه با رژیم تهران، نشان می‌دهد که دولت واشنگتن به جای اتخاذ رفتارهای سازشکارانه گذشته، موثرترین ابزارهای جنگ سرد را علیه جمهوری اسلامی به کار گرفته است.

از راه مرور پیام‌های توئیتری مسئولان آمریکایی می‌توان تا حدودی مسیر رفتارهای آتی واشنگتن در رابطه با مهم‌ترین مسائل مرتبط با ایران، از جمله توافق اتمی ژوئیه ۲۰۱۵ را نیز پیش‌نگری کرد.

اقدام از کدام راه؟

معنی همراهی دولت و دولتیان آمریکا با معترضین داخلی حکومت ایران تدارک برای داخل شدن ایالات متحده در جنگ گرم و برخورد نظامی نیست.

در عوض، جنگ سرد در ابعادی وسیع و با هدف فرسایش حکومت مذهبی به کار گرفته شده و می‌توان انتظار داشت که این نحوه مقابله در آینده در سطوح تازه ادامه یابد.

دولت ترامپ با «توافق اتمی» مخالف است. از این جهت می‌توان انتظار داشت که گام به گام، سیاست‌های دولت قبلی آمریکا در این رابطه تغییر یافته، توافق‌های بعمل آمده تعلیق شده و امکانات و مزایای عرضه شده به حکومت ایران در ازاء توافق، قطع شوند.

بی‌تردید پول یک منابع با اهمیت قدرت و در عین حال وسیله‌ای قابل تبدیل به دیگر اهرم‌های قدرت است. در تقابل با سیاست دولت قبلی آمریکا که از راه تعلیق تحریم‌ها این قدرت را سخاوتمندانه در اختیار حکومت اسلامی ایران قرار داد، دولت ترامپ با هدف تضعیف آن، سیاست تحدید دسترسی تهران به این اهرم را در پیش گرفته است.

جنگ رسانه‌ای با جمهوری اسلامی و انعکاس گسترده صدای مخالفان که «دیپلماسی توئیتری» ترامپ در آن نقش برجسته‌ای دارد، حکومت ایران را در موقعیت دفاعی دشواری قرار داده و به دلیل تکرار توئیت‌های دولتیان آمریکا در رسانه‌های متعارفی، تلویزیون، رادیو و سایت‌های اینترنتی در سراسر جهان، ماهیت حکومت اقتدارگرای ایران از نزدیک زیر ذره‌بین افکار عمومی جهان قرار داده شده.

رایزنی‌های آمریکا با کشورهای اروپایی و غیر اروپایی برای ایجاد همسویی با سیاست‌های کاخ سفید، جبهه دیگری است که دولت ترامپ علیه حکومت اسلامی ایران گشوده است.

پیگیری مسائل حقوق بشری و ایستادگی در کنار خواسته‌های آزادی طلبانه مردم و رجوع دادن موارد مربوط به سازمان‌های جهانی، از جمله درخواست تشکیل جلسه فوق‌العاده شورای امنیت به منظور محکوم ساختن اعمال خشونت علیه ناراضیان ایران، راه دیگری برای اعمال فشار علیه حاکمیت آن است.

اگر طی دهه نود میلادی و زمان دولت بیل کلینتون مسیر لوله‌های گاز و نفت در منطقه خزر و طی اول هزاره نخست این قرن و دوران دولت باراک اوباما روند مذاکرات اتمی و توافق مربوط، خط مشی آمریکا و سیاست خارجی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی را رقم می‌زدند، امروز «دیپلماسی باز» و توئیت‌های ترامپ بازگوی نقشه راه و سیاست‌هایی است که کاخ سفید در رابطه با حاکمیت ایران پیش گرفته.

-------------------------------------
آرا و نظرات بیان‌شده در این یادداشت بیانگر دیدگاه‌های نویسنده آن است و نه بازتاب‌دهنده دیدگاه رادیو فردا.