روزنامه آفتاب یزد تیتر یک شماره شنبه خود را به انتشار اسنادی اختصاص داده که در جریان حمله سال ۲۰۱۱ به محل اختفای اقامت اسامه بن لادن در ابیت آباد پاکستان به دست آمده است و بخشی از این اسناد را که بیانگر وجود ارتباطاتی میان القاعده و جمهوری اسلامی ایران است «سندسازی با خاطره های بن لادن» توصیف کرده است.
این روزنامه نوشته است: «آن چه باعث خشم و واکنش مقامات جمهوری اسلامی شده است بخشهایی از این اسناد است که حاوی ادعاهایی در مورد ارتباط جمهوری اسلامی ایران با القاعده است. گزارشی ۱۹ صفحهای که سیآیای طبق این اسناد ادعا می کند ایران در ارتباط مادی و معنوی با این گروه تروریستی بوده است.»
آفتاب یزد به واکنش وزیر خارجه ایران اشاره کرده و نوشته که محمدجواد ظریف در واکنش به این اقدام آمریکا در توئیتر خود نوشت: «یک رکورد سخیف از تأثیرگذاری دلارهای نفتی؛ اخبار جعلی سیا و بنیاد دفاع از دموکراسی با اسناد گزینشی القاعده درباره ایران نمیتواند نقش متحدان آمریکا در ۱۱ سپتامبر را پاک کند.»
روزنامه اعتماد هم در گزارشی با تیتر «اسناد بیقاعده» نوشته است: «مطالعه دقيق و برآورد دادههاي بيش از ٤٧٠ هزار فايل جديد به بازه زمانی چندساله نياز دارد، با اين وجود بنياد دفاع از دموكراسي كه يكي از پايههاي اصلي آن مبارزه با جمهوري اسلامي ايران است در بررسی ارتباط ميان اسامه بنلادن و ايران پيشتاز شده و ادعاهایی را درباره اين رابطه مطرح كرده»، از جمله اين بنياد در نشريه لانگ وارژورنال در اين باره نوشته است: «رابطه ايران با القاعده ١٩ صفحه را در فايلهای تازه يافت شده به خود اختصاص داده است و نويسنده اين مطالب در بخشهايي از آن ادعا كرده كه ايران به برخي از برادران سعودی در القاعده پيشنهاد پول، تسليحات يا آموزش در كمپهای حزبالله لبنان را داده است و در ازای آن از آنها خواسته كه منافع آمريكا در عربستان سعودی و منطقه خليج (فارس) را هدف قرار دهند.»
به نوشته این روزنامه، «بر اساس اسنادی كه نويسندگان اين بنياد میگويند به آن دسترسی داشتهاند ايران براي برخی اعضای القاعده به راحتي ويزا صادر كرده و به تعدادی از آنها نيز پناه داده است. در بخشهایی از اين اسناد ادعا شده كه القاعده مفاد توافقی را كه با ايران داشته زيرپا گذاشته است و در نهايت ايران اندک اندک برخورد با اعضای اين شبكه تروريستی را آغاز كرده و برخی از چهرههاي فعال آنها در داخل كشور را بازداشت میكند»، و «در ادامه ادعاها درباره رابطه ايران با القاعده نوشته شده كه دو طرف در بازهای از زمان به اختلافهای جدی با هم برخورد كردهاند. در دورهای نيز رهبر القاعده نامهای به رهبر ايران مینويسد و خواهان آزادی برخی اعضاي خانواده خود میشود كه در ايران در حبس بودند.»
روزنامه اعتماد همزمان طی یادداشتی انتشار اسناد مربوط به اسامه بن لادن و القاعده را «تلاش براي تعميم مجوز ۲۰۰۱ به ايران» عنوان کرده و نوشته است: «در قانون اساسي آمريكا، فرماندهي كل قوای نظامی برعهده رئيس جمهور است، اما وظيفه اعلان جنگ، نظارت بر جنگ و مديريت (مالی) آن به قوه مقننه سپرده شده است»، اما «در سال ۲۰۰۱، كنگره آمريكا مجوزی به تصويب رساند كه مطابق آن دولت آمريكا میتواند برای سركوب كسانی كه مسئول عمليات تروريستی ۱۱ سپتامبر بودهاند و همچنين كساني كه به آنها پناه میدهند يا به نحوی به آنها كمک ميكنند، از نيروي نظامي استفاده كند.»
این روزنامه تاکید کرده در آمریکا «جريانهایی كه از موانع موجود براي اخذ مجوز جديد براي استفاده از نيروي نظامي عليه ايران مطلعاند، در پی زمينهسازی براي تعميمِ "مجوز ۲۰۰۱" به ايران هستند تا از اين طريق راه را برای برخورد نظامی دولت ترامپ با ايران هموار كنند» و علاوه بر اين اسناد بن لادن زمانی منتشر شده كه «بحث داغی در صحنه سياسي آمريكا برای تمديد يا تجديد مجوز ۲۰۰۱ برقرار است.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، انتشار اسناد مربوط به بن لادن را «پروژه آمریکایی وصل کردن القاعده به ایران» ارزیابی کرده و نوشته است: «سازمان سیا اخیراً با استناد به یک فایل ویدئویی که میگوید از لپتاپ شخصی اسامه بنلادن رهبر سابق القاعده استخراج کرده، مدعی ارتباط اعضای خانواده بنلادن با ایران شده است.»
این روزنامه همچنین نوشته است: «ادعای زندانی بودن برخی اعضای این گروه در ایران چیز تازهای نیست و البته بیانگر عزم ایران در مبارزه با این گروه تروریستی» است.
روزنامه بهار در سرمقاله شماره شنبه خود با عنوان «ردیف بودجه حسابى حق چه کسانى است؟» نوشته است: «روز پنج شنبه اظهار نظری به نقل از ناصر مکارم شیرازی در رسانه ها منتشر شد که بازتاب گسترده ای در فضای مجازی داشت. این مرجع تقلید در دیدار با اعضای شورای شهر قم با مخاطب قرار دادن دولت می گوید: «برای قم باید یک ردیف بودجه حسابی در نظر بگیرند، هیچ کدام از شهرها هم نباید معترض شوند چون قم با بقیه شهرها فرق می کند.»
سرمقالهنویس این روزنامه با تاکید بر این که اظهار نظر ناصر مکارم شیرازی «واکنش های منفی گستردهای را برانگیخت» نوشته است: «جامعه از مراجع دینى انتظار نگاهى ملى و فرابخشی را دارند و این نوع اظهارات را برنمى تابند» و از سوی دیگر «مردم بسیاری از شهرهایی که از نظر شاخصهای توسعه بسیار عقبتر از شهر قم هستند «با مقایسه وضعیتى که درآن هستند با شهرهایی مانند قم این پرسش را مطرح می کنند که اگر قرار بر دریافت "ردیف بودجه حسابی" است چرا نباید آنان در اولویت قرار بگیرند.»
سیستان و بلوچستان، ایلام، کردستان و خوزستان از جمله استانهایی هستند که سرمقالهنویس روزنامه بهار یادآوری کرده مردم بسیاری از شهرهایشان از «حداقل های یک زندگی متوسط به پایین هم محروم هستند.» این روزنامه خطاب به ناصر مکارم شیرازی نوشته است: «حضرت آیت الله، مردم محروم و به استضعاف کشیده شده شهره و روستاهایی که در همه این سال ها صدایشان نه در رسانه ها شنیده شد و نه جایی در نطق های سیاسی داشته اند، قطعا بیشتر از یک شهر خاص لایق دریافت "ردیف بودجه حسابی هستند.»
روزنامه جامعه فردا صفحاتی از شماره شنبه خود را به بررسی و انتقاد از «نظام جامع رسانهای» اختصاص داده و نوشته است: «روزنامهنگاران ایرانی که امیدوار بودند دولت یازدهم و پس از آن منتخب مردم در بیست و نهم اردیبهشتماه ۹۶، تنها نهاد صنفی آنها را پس از سالها بازگشایی کند، حالا رو در روی سازمانی قرار گرفته اند که در صورت تأسیس، دست آنها را برای همیشه خواهد بست و در ازدحام نهادهای نظارتی، حق و شخصیت روزنامهنگار بودن را از دست خواهند داد.»
این روزنامه با اشاره به این که بر اساس این لایحه «پس از شکل گیری سازمان نظام رسانه، تنها افرادی میتوانند در حرفه روزنامه نگاری اجازه فعالیت داشته باشند که پروانه خبرنگاری یا مجوز مدیریت رسانه داشته باشند» نوشته است: «شوک فضای رسانهای کشور از تدوین این لایحه و به سرانجام رسیدن آن در دولت دوازدهم با شنیدن برخی از نامها در دو ماده ۱۹ و ۲۲ این لایحه بیشتر و بیشتر می شود، آنجا که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، رئیس دادگستری استان، مدیرکل سازمان صداوسیمای استان، بازرس سازمان و نماینده مدیران مسئول استان، نمایندگان دادستان کل و یک قاضی بازنشسته، یک نماینده از هیئت نظارت بر مطبوعات و یک نماینده از شورای عالی سازمان برای تائید صلاحیت اعضا و تائید انتخابات تعیین شده اند، در حالی که این دولت قرار بود کار را به متخصصان امور بسپارد و به گونه ای تخصصمحور عمل کند.»
جامعه فردا با اشاره به سوابق تدوین «پیشنویس نظام جامعه رسانهای» در دولت محمود احمدی نژاد و «حوادث بعد از ۸۸» نوشته است: « نویسندگان این پیشنویس تمام تلاش خود را برای کنترل کردن مطبوعات از طریق ابزارها و نهادهای دولتی به خرج دادند، عجیب اما آنجایی بود که رئیس جمهوری که با شعار آزادی و حمایت از مطبوعات و بازگشایی انجمن صنفی پیروز رقابت انتخاباتی ۹۲ شد، همان پیشنویس را در دستور کار خود قرار داده و این چنین مثل مرغ عزا و عروسی را به روزنامهنگاران حقنه کرده است.»
روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «دکل نفتی در آتش قطعه چینی سوخت»، وقوع انفجار و برخی حوادث دیگر در صنعت نفت ایران را به استفاده از تولیدات چینی مربوط دانسته است.
این روزنامه درباره «ماجرای حادثه آتشسوزی دکل ۹۵ فتح مستقر روی چاه ۱۴۷ میدان رگ سفید» از قول «یکی از متخصصان حوزه که نخواست نامی از او برده شود» نوشته است: «در این حادثه، شیر فشارشکن روی دکل ٩٥، عمل نکرد و همین امر سبب شد آتش فوران کند و گره کار آنجاست که شرکت پودانگ چین که این قطعه را به شرکت ملی حفاری فروخته، مدعی شده که این تجهیزات برای شرکت اصلی آمریکایی (کمرون) است، اما در عمل چنین نبود.»
روزنامه شرق از قول منبع خبر خود خطاب به مسئولان نوشته است: «اگر کارفرما تأییدیه فنی میکند و متوجه نشود که جنس قلابی میخرد، ایراد دارد و اگر فهمیدهاند و وانمود کردند که نمیدانند که بسیار بدتر.»
این منبع آگاه با تاکید بر این که «شرکت ملی حفاری مستندات خرید این شیر سرشکن (BOP) را ارائه دهد تا مشخص شود این قطعه متعلق به کدام شرکت است»، به روزنامه شرق گفته است: «مسئولان حفاری میدانند که اگر این قطعه آمریکایی بوده، میتوانند از این شرکت شکایت کنند و خسارت بگیرند، اما به نظر میرسد قصد اعلام ندارند و سعی خواهند کرد ایراد را کمتر به این موضوع ربط و علت حادثه را به حوادث درونچاهی نسبت دهند، اما اگر هم چنین فرضی باشد، باید شیر فشارشکن، جلوی آن را بگیرد. این شیر، راه را میبندد تا فوران رخ ندهد.»
منبع آگاه روزنامه شرق با اشاره به «کشته شدن یکی از افراد که برای بستن شیر بالای دکل ۹۵ فتح رفته بود» گفت: «او بالای دکل رفت تا شاسی را ببندد، اما چاه فوران کرد و فرد متأسفانه جان باخت.»
روزنامه ابتکار از «کوچ اعتراضات مالی به نمایشگاه مطبوعات» گزارش داده و نوشته است: «مالباختگان موسسات مالی و اعتباری در طول یک هفته نمایشگاه مطبوعات به رسانه ها متوسل شده اند و با حضور در این نمایشگاه که محل تجمع اکثر رسانه های دولتی و خصوصی بود، تلاش کردند صدای خود را به گوش مسئولان برسانند.»
به نوشته این روزنامه، «سپرده گذاران و مالباختگان با سردادن شعارهایی علیه سیف، رئیس بانک مرکزی و دروغگو خطاب کردن صداوسیما که سعی در مخفی کردن حقایق سپرده گذاران دارد، اعتراض خود را اعلام کردند و گاهی در شعارهای خود رسانهها را ترغیب به حمایت و در شعارهایی دیگر مطبوعات دولتی را متهم به خیانت و بی توجهی به مالباختگان کردند.»
روزنامه بهار هم برای دومین بار طی یک هفته گذشته صفحه یک خود را به چاپ عکس هایی از حضور اعتراضی مالباختگان موسسات مالی در نمایشگاه مطبوعات اختصاص داده است.
این روزنامه با اشاره به آن چه «پایان نمایشگاه خزان زده مطبوعات در میان اعتراضات گسترده مردمى» نوشته است: «سانسور و سختگیری هایی که در فعالیت های رسانه ها وجود دارد یکی از دلایلی است که سبب آن می شود تا رسانه ها نتوانند آن طور که شایسته است خواسته ها و مطالبات مردم را منعکس کنند»، اما علاوه بر این «باید به جای بیان این که مردم دیگر روزنامه نمی خوانند و گلایه ها از جامعه در این موضوع، اندکی هم به خودمان معترض باشیم و به این بیندیشیم که شاید جایی از این مسیر را به خطا رفتهایم.»
مصطفی معین، وزیر علوم اسبق، طی گفتوگویی با روزنامه اعتماد درباره زمان تحقق احتمالی وعده های حسن روحانی گفته است: «روحانی وقت دارد.»
عزت الله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صدا و سیما که زمانی در دهه هفتاد معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت طی گفتوگویی با روزنامه شرق ضمن تاکید بر این که نظامی بودن و عضویتش در سپاه پاسداران نقشی در مدیریت اجراییش نداشته، تاکید کرده که «من در هر کاری اقتدار لازم را داشتم و این ربطی به نظامی بودن ندارد.»
وی همچنین درباره حضور جنجال برانگیز و گروهی شماری از سینماگران در دوره ریاستش بر معاونت سینمایی (نیمه اول دهه هفتاد) در مقبره آیت الله خمینی که در زمان خود گفته است: «در دهه فجر برای اولین بار گفتیم که می خواهیم با هنرمندان به مزار امام (آیت الله خمینی) برویم. بسیاری از هنرمندان گفتند که تا حال حتی یک بار نشده که بر سر مزار امام برویم! بالاخره شــرایط فراهم و زمانی که قرار شد مقابل هتل لاله جمع شویم، همین زنده یاد آقای سلیمی به من گفت دوتا اتوبوس کفایت می کند، اما وقتی به محل قرار رسیدم، دیدم که شش اتوبوس منتظرند! گفتم آقای سلیمی چرا این همه اتوبوس! بعد دیدم هرکسی که فکر می کنید از اهالی سینمای ایران آمده بود.»