فشار بر هنرمندان بویژه سینماگران در ایران ابعاد تازهای یافته است؛ برخی از چهرههای شناخته شده سینمای ایران در زندان به سر میبرند؛ گروهی دیگر ممنوعیت از کار گرفتهاند و منابع مطلع نیز به رادیو فردا گفتهاند که شماری از سینماگران به وزارت ارشاد احضار و «تهدید» شدهاند تا امضاهایشان را از بیانیههای انتقادی نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی، پس بگیرند.
حالا تقریباً یک سال از آغاز به کار محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذرد و به نظر میرسد که رویکرد سیاسی-امنیتی او به مقوله هنر، بویژه سینما و سینماگران نمایانتر شده است.
سابقه امنیتی و مسلط به «منظومه فکری آقا»
محمدمهدی اسماعیلی سال ۱۳۵۴ در کبودرآهنگ همدان متولد شد و دیپلم خود را از همان شهرستان گرفت؛ در سابقه تحصیلات او، کارشناسی حقوق از دانشگاه مطهری، کارشناسیارشد روابط بینالملل از دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه و دکترای علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دیده میشود. در کنار همه اینها، اسماعیلی مدتی به حوزه رفت و تا پایان دوره سطح، طلبگی کرد.
خودش میگوید که «۲۳ سال در عرصه فرهنگ» کار کرده؛ سوابق او اما نشان میدهد که منظورش از فرهنگ چیست.
اسماعیلی از همدان آمده و حالا در وزارتخانهای در تهران نشسته؛ نام و چهرهاش اما در اصفهان شناخته شد. او در دولت دوم محمود احمدینژاد معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اصفهان شد.
در اصفهان البته سمتهای پرتعدادی گرفت؛ تقریباً همهشان با رویکرد امنیتی و عناوین و ادبیاتی نزدیک به سپاه پاسداران؛ از جمله آنها «جانشین فرمانده قرارگاه سایبری»، «جانشین فرمانده قرارگاه پرتوی رافع»، «جانشین فرمانده قرارگاه زیستی» و «جانشین قرارگاه فرهنگ» در اصفهان شد. نگاه امنیتیاش، او را به سرپرستی «هیئت گزینش استانداری اصفهان» نیز رساند.
دبیری «شورای مبارزه با مواد مخدر اصفهان» نیز در کارنامه اسماعیلی دیده میشود و او همه اینها را «کار فرهنگی» لحاظ میکند.
اسماعیلی پس از اصفهان، به مشهد رفت و ستاره بخت خود را به ابراهیم رئیسی گره زد که در آن زمان، تولیت آستان امام هشتم شیعیان را برعهده داشت. اسماعیلی مشاور فرهنگی و رئیس دفتر تحقیقات اجتماعی آستان قدس شد.
همنشینی اسماعیلی با رئیسی، از مشهد تا تهران ادامه یافت؛ با انتصاب «عضو هیئت مرگ در جریان اعدامهای سال ۱۳۶۷» به ریاست قوه قضاییه، اسماعیلی به سمت مشاور فرهنگی و اجتماعی و نماینده رئیسی در سازمان صدا و سیما منصوب شد.
رسانههای نزدیک به محافل امنیتی نظام در معرفی محمدمهدی اسماعیلی، او را «مسلط بر منظومۀ فکری، فرهنگی و سیاسی» علی خامنهای و «چهرهای آشنا در همایشهای فرهنگی جبهۀ انقلاب» معرفی میکنند.
«ریلگذاری» در سینما به سمت نظام آرمانی
رویکرد امنیتی محمدمهدی اسماعیلی به هنر و هنرمندان، خیلی زود در برنامههای پیشنهادی او برای تصدی وزارت ارشاد هویدا شد؛ بویژه آنجا که خانه موسیقی را «مهمترین مرکز تولید بحران» و خانه سینما را «فاقد وجاهت قانونی» نامید.
در پی انتشار برنامههای اسماعیلی برای وزارت ارشاد، شماری از هنرمندان مستقل تلویحاً برنامههای او را با طالبان مقایسه کردند. از جلمه آنها همایون اسعدیان، کارگردان باسابقه خطاب به او نوشت: «راستی خبر دارید دوستانتان وارد کابل شدند؟ اینجا ایران است!»
با این حال، نگاهی به مواضع اسماعیلی در یک سال گذشته به روشنی گویای آن است که وزارت ارشاد مشخصاً در عرصه سینما به دنبال چیست.
عبارت محبوب اسماعیلی، «ریلگذاری» است آنچنانکه بارها تأکید کرده که «به اندازه کافی بودجه وجود دارد ولی ریلگذاری درست انجام نشده است».
«ریلگذاری» مطلوب اسماعیلی اما سمت و سوی مشخصی دارد؛ تولید فیلمهای سینمایی با موضوع کشته شدن «دانشمندان هستهای»، ترویج سبک زندگی اسلامی، شهادت، نظام آرمانی ولایت فقیه و تمدن نوین اسلامی. او از این رو گله میکند که در سالهای اخیر غیر از «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، فیلمهای دیگری با این مضمون تولید نشده است.
نیازی به گفتن نیست که در تولید فیلمهای مطلوب اسماعیلی، مؤسسه سینمایی اوج- وابسته به سپاه پاسداران- نقش پررنگی ایفا میکند آنچنانکه این مؤسسه به تازگی و در اوج فشارهای امنیتی بر سینماگران، اعلام کرده که قصد دارد در سال جاری، ۱۰ فیلم سینمایی تولید کند.
اسماعیلی برای این «ریلگذاری» و به سبک و سیاق نهادهای امنیتی، هر از گاه دست به تشکیل نهادهای موازی هم میزند. او از جمله در اوایل اسفند سال گذشته، از موافقت هیئت وزیران با تشکیل «شورای سینما» خبر داد؛ شورایی که هدف آن «هدایت سینما به سمت ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی» اعلام شده و در میان اعضای آن رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و رئیس مرکز مدیریت حوزه علمیه قم دیده میشوند.
جدیدترین خطوط ریلی اسماعیلی، به تازگی، با عبور از سینما به تئاتر رسیده؛ او مردادماه سال جاری گفت که «تغییر ریلگذاری در تئاتر با استفاده از جوانان، تسهیل میشود».
«سینما واقعاً اشکال دارد»
اسماعیلی بلافاصله پس از آغاز وزارتش گفت که این وزارتخانه، فرمان علی خامنهای برای «بازنگری در جریان رسانهای جبهه انقلاب» را اجرایی میکند و چندی بعد نیز صراحتا گفت که «وضعیت سینما واقعاً اشکال دارد» و اجازه نمیدهد فیلمهایی که خودش نمیتواند با خانواده ببیند، به دست مخاطبان برسد.
او در جملهای کلیدی افزود که «خود اهالی سینما باید کمک کنند این وضعیت را تغییر دهیم»؛ جملهای که شاید پرده از مواضع اخیر برخی سینماگران و بازیگران شناختهشده در حمایت از نظام جمهوری اسلامی، سانسور و حتی حجاب اجباری کنار میزند.
رویکرد ایجاد شکاف و بدبینی درونصنفی در میان سینماگران البته در سخنان محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی نمایانتر میشود. او در توجیه توقیف فیلم «برادران لیلا»، از سینماگران خواست که همچون مانی حقیقی، ابتدا برای دریافت پروانه نمایش اقدام کنند و سپس عازم جشنوارههای بینالمللی شوند. مانی حقیقی اما در واکنش، با انتقاد صریح از سیاست «تفرقهافکنانه» وزارت ارشاد نوشت که از نامش برای سرکوب دیگر هنرمندان استفاده نکنند و افزود که دستش را دور گردن همکارانش و نه مقامهای وزارت ارشاد مینهد.
بیشتر در این باره: تشدید فشارها بر سینماگران ایرانی در هفتههای اخیرخزاعی، تهیهکننده فیلم حکومتی «قلادههای طلا» درباره اعتراضهای سال ۱۳۸۸، رئیس سازمانی است که مسئول تهیه فهرست ممنوعشدگان از فعالیت در سینما است؛ فهرستی که عمدتاً بر اساس امضاکنندگان بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» تهیه میشود. سینماگران در این بیانیه نسبت به برخورد خشونتآمیز نیروهای امنیتی با اعتراضهای خوزستان در پی فروریختن برج متروپل اعتراض کرده بودند.
اسماعیلی و مقامهای منصوب او بارها صراحتاً بر ضرورت «برخورد» با هنرمندان تأکید کردهاند؛ از حضور در جشنوارهها در اسرائیل و «رفتارهای ساختارشکنانه» تا فعالیت «افراد همسو با اهداف دشمنان» و حضور در جشنوارههای خارجی بدون اخذ پروانه نمایش، همگی از جمله مواردی هستند که مشمول «برخورد» از سوی وزارت ارشاد و حتی دستگاههای قضایی و امنیتی نظام قرار میگیرند؛ برخوردهایی متنوع از ممنوعیت کاری تا احضار و بازجویی و حتی زندان.
با این حال، سابقه امنیتی و رویکرد «قرارگاهی» اسماعیلی به مقوله هنر، شاید چندان جای تعجب باقی نگذارد که کلیدواژه «برخورد» اینهمه در ادبیات او و سایر ارشادیها دیده میشود.
جایزه حاج قاسم؛ به سمت جشنواره امسال
هرچه از عمر وزارت اسماعیلی بگذرد، تصویر روشنتری از ریلگذاریهای او پدیدار میشود؛ به عنوان مثال، سال گذشته در جشنواره فیلم فجر، جایزه ویژهای به نام قاسم سلیمانی تعریف شد و وزیر ارشاد گفت که این جشنواره باید «در تراز جریان مؤمن به انقلاب باشد».
وزارت ارشاد اما به همین اکتفا نکرده و رسما اعلام کرده که در جشنواره فجر سال ۱۴۰۱ تعداد فیلمها با مضامین «دفاع مقدس» و «معرفی دستاوردهای انقلاب اسلامی» به طرز قابل ملاحظهای افزایش خواهند یافت؛ تصویری گویا از به اصطلاح جشنوارهای ایدئولوژیک با هدف بازتولید گفتمان نظام.
حالا یکسال از وزارت محمد مهدی اسماعیلی میگذرد؛ هماو که شهر به شهر از آرامگاه امام هشتم شیعیان تا قوه قضائیه و حالا ریاست جمهوری، سایه به سایه با ابراهیم رئیسی آمده است؛ چنانچه جمهوری اسلامی بر قدرت باقی بماند و فرضاً، رئیسی رهبر سوم نظام شود، امثال محمدمهدی اسماعیلی دیگر نه به وزارت قناعت خواهند کرد و نه حتی به ریلگذاری.
گرچه مطلوب حاکمیت هنر ایدئولوژیک و هنرمندانی تسبیحگوی ولایت است، اما تاریخ هنر در کشورهای بسته نشان میدهد که این سیمرغ شاید آسیب ببیند، به بندکشیدنی اما نیست و باز برخواهد خواست.
نظرات طرحشده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
یادداشتهایی دیگر از یوحنا نجدی
همه دشمنیهای خامنهای با فضای مجازی؛ «هیچکدام منبر و روضه نمیشود»میثم نیلی؛ پشت صحنه وزارت ارشاد، صداوسیما، و شاید بیتخیز بلند طلاب حوزه برای تسخیر مدارس آموزش و پرورشدهه شصتی مطلوب سپاه و رئیسی؛ «استاندار تهران کیست؟»میثم لطیفی استخدام میکند؛ بختِ بازِ امامصادقیها و روحانیون بیعمامهبازار انحصاری «بنیاد مستضعفان» و «شرکت حجاب شهرکرد» در چادر مشکی