ششمین دادگاه حمید نوری در آلبانی؛ شهادت یک شاکی درباره «عاشورای مجاهدین»

حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است

در ششمین جلسه از هفت جلسه محاکمه حمید نوری که در کشور آلبانی در جریان است، حسین فارسی، عضو سازمان مجاهدین خلق، به‌عنوان شاکی و شاهد گفت که علاوه بر اعضای اصلی «هیئت مرگ»، دادستان وقت کرج و رئیس وقت اطلاعات کرج را هم در «اتاق هیئت مرگ» دیده است.

او به‌گفته وکیل مشاورش از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۷۲ زندانی بوده و در سال ۱۳۶۷ چهار بار به راهرو مرگ و دو بار به اتاق «هیئت مرگ» برده شده است.

وکیل مشاور حسین فارسی در جلسه دادگاه حمید نوری که در حال برگزاری است، گفت که کتاب او با عنوان «یک کهکشان ستاره» مورد استناد دادگاه قرار گرفته است.

اعضای هیئت رئیسه دادگاه حمید نوری به شهر دورس در کشور آلبانی سفر کرده‌اند و دادگاه روز چهار‌شنبه، ۲۶ آبان، ششمین جلسه از هفت جلسه‌ای است که در این کشور برگزار می‌شود.

حمید نوری در جلسات دادگاه آلبانی حضور ندارد و وکیل او در این جلسات حاضر است. او به همراه دیگر وکلایش در دادگاه استکهلم حضور دارد و جلسات دادگاه آلبانی را به‌صورت ویدئویی می‌بیند.

حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است؛ اتهامی که خود آن را رد می‌کند.

حمید نوری روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.

حسین فارسی در جلسه دادگاه حمید نوری گفت که سال ۶۴ به زندان گوهردشت منتقل شده و بارها با او برخورد داشته است.

او، به‌گفته خود، اولین بار صبح هشتم مرداد توسط ناصریان (محمد مقیسه) به راهرو مرگ و به اتاق هیئت مرگ منتقل شده است: «دو آخوند و یک لباس‌شخصی نشسته بودند. حسینعلی نیری و مرتضی اشراقی را می‌شناختم، اما آخوند سمت راست نیری را نمی‌شناختم. نیری وقتی سؤال از اتهام کرد، متأسفانه من شهامت این را نداشتم که مثل بقیه دوستانم از عقایدم دفاع بکنم. یک کاغذ به من دادند که دو خط یک چیزی بنویسم. دو خط نوشتم و دادم به ناصریان (محمد مقیسه).

حسین فارسی همچنین گفت که در راهرو مرگ شاهد این بوده که ناصریان (محمد مقیسه) اسامی زندانیان را می‌خواند و حمید عباسی و پاسداری به نام فرج (مرتضی رؤیایی) این زندانیان را به حسینیه اعدام منتقل کرده‌اند.

او سپس، به‌گفته خود، به سلول انفرادی منتقل و ۱۸ مرداد بار دیگر به راهرو مرگ برده شده است: «دیدم که تعداد زیادی را آوردند و مثل ما در دو طرف راهرو نشستند.»

حسین فارسی در هنگام صحبت کردن از روی ماکتی که اعضای سازمان مجاهدین خلق ساخته‌اند، درباره راهرو مرگ توضیح داد و بخش‌های مختلف زندان را نشان داد.

به‌گفته حسین فارسی، در راهرو به قسمتی که آسانسور قرار داشت منتقل شده و آن‌جا شاهد بوده که حمید عباسی ( حمید نوری) یکی از زندانیان به اسم رضا را با خود برده است.

حسین فارسی در ادامه شهادت خود گفت: «در فاصله تقریباً یک متری، یکی از خواهران زندانی نشسته بود. یکی از زنان کرمانشاهی بود که فروردین ۶۷ به گوهردشت آورده بودند و ما با ایشان با مرس ارتباط داشتیم. آنها را فروردین ۶۷ به گوهردشت آورده بودند. نمی‌دانم آن خواهر چه گفت اما پاسدار بلند شد با لگد او را زد و گفت خفه شو. ناصریان (محمد مقیسه) این خواهر زندانی را برد و من دیگر نفهمیدم چه شد.»

حسین فارسی در ادامه گفت که در همین روز شاهد بوده که ناصریان (محمد مقیسه) اسامی زندانیان را خوانده است: «تعداد نام‌هایی که خواندند خیلی زیاد بود. ساعت ۱۲ شب پاسداری که آنجا بود، به ناصریان (محمد مقیسه) التماس می‌کرد که بگذارد با خانواده‌اش تماس بگیرد و او نمی‌گذاشت. من شنیدم پاسدار گفت دو هفته است از آنجا بیرون نرفته‌. زنش مریض است و دارد می‌میرد. می‌خواست دو ساعت برود و برگردد. ناصریان می‌گفت نمی‌شود. می‌خواست تلفن بکند اما ناصریان گفت همه خط‌ها قطع است و فقط یک خط است که دست آقای بیات است و فکر نمی‌کنم بگذارد تو تماس بگیری.»

به‌گفتهٔ حسین فارسی، ناصریان (محمد مقیسه) روز ۱۹ مرداد درِ سلول او را باز کرده و چند کاغذ به او داده است: «گفت اگر همکاری نکنم، اعدامم می‌کنند. از من خواست بگویم چگونه فرعی ۷ با سازمان مجاهدین ارتباط داشته و مجاهدین از طریق رادیو چه پیام‌هایی به ما دا‌ده‌اند. گفتم این‌ها توهم است و چنین خبرهایی نبوده است. گفت شوخی نمی‌کنم. داریم اعدام‌تان می‌کنیم و برادرت را چند روز پیش در اوین اعدام کردیم و رفت.»

روز ۲۱ مرداد حسین فارسی، به‌گفته خود، بار دیگر به راهرو مرگ منتقل شده و شاهد بوده که حمید عباسی اسامی بیست زندانی را خوانده است: «با خنده گفت ببینید عاشورای مجاهدین است. می‌گفت عاشورای مجدد مجاهدین است و آن زندانیان را به طرف حسینیه بردند.»

بک روز بعد اما او، به‌گفته خود، به اتاق هیئت مرگ برده شده است: «روبه‌روی من پنج نفر نشسته بودند. نیری و اشراقی بودند. آخوند دیگر (مصطفی) پورمحمدی بود اما دو نفر اضافه شده بودند. فاتحی، رئیس اطلاعات کرج، و نادری، دادستان کرج. به من گفتند که قرار بود یک چیزی بنویسی. گفتم که من نوشتم. گفتند چنین برگه‌ای این‌جا نیست. (حسینعلی) نیری گفت که برو چیزی را که قرار بود بنویسی، بنویس. آمدم بیرون نوشتم و دادم به ناصریان (محمد مقیسه).»

حسین فارسی در ادامه گفت که پس از آن باز به سلول انفرادی منتقل شده و تا اوایل مهر ۱۳۶۷ در سلول انفرادی بوده است.

او همچنین در پاسخ به دادستان که پرسید با وجود چشم‌بند چگونه می‌دید، گفت که چشم‌بندش را از داخل سابیده بود: «من از پشت چشم‌بندم طوری می‌دیدم که انگار دارم از پشت یک پرده توری می‌بینم. وقتی محیط تاریک بود، مشکل‌تر دیده می‌شد، اما وقتی چراغ روشن بود، خوب و واضح می‌دیدم.»

در ادامه جلسه دادگاه روز چهارشنبه، حسین فارسی به سوالات دادستان و وکیل حمید نوری پاسخ داد. او گفت که اولین بار حمید عباسی(نوری) را شبی که به زندان گوهردشت منتقل شده دیده و از زندانیان دیگر شنیده است که او، رئیس دفتر ناصریان( محمد مقیسه) است.

حسین فارسی گفت که از یک زندانی دیگر شنیده که حمید عباسی (نوری) را در سال ۶۳ دیده که «کابل»​ می‌زده است.

او به گفته خود بعد از اعدام‌های تابستان ۶۷ هم حمید نوری را هم در زندان اوین و هم در ساختمان مرکزی دادستانی دیده است.

حسین فارسی همچنین گفت که تعجب کرده است که حمید نوری به خارج از کشور آمده و دستگیر شده است.

پس از پخش تصویر حمید نوری در دادگاه، حسین فارسی گفت که اگر موهای نوری را سیاه و ریش او را سیاه و کمی کوتاه کنند شکل زمان اعدام‌ها می‌شود.

حمید نوری اتهامات مطرح‌شده در جلسات دادگاه را رد کرده است. او قرار است روز دوم آذر در دادگاه به سؤالات جواب بدهد. به‌گفته وکیل حمید نوری، موضع این است که «این اعدام‌ها هرگز رخ نداده‌ و نمی‌تواند اتهامات را بپذیرد».

وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدام‌ها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به‌خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.

برگزاری دادگاه حمید نوری که تا آوریل سال آینده در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت، واکنش مقامات جمهوری اسلامی را نیز در پی داشته‌ است.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز اول شهریور محاکمه آقای نوری را «یک طراحی» توسط سازمان مجاهدین خلق خواند و مدعی شد که دادگاه سوئد «به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک صورت گرفته استناد کرده است».