در ادامه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد، روز پنجشنبه ۱۸ آذر، رضا شمیرانی به عنوان شاهد گفت که حمید نوری در سال ۶۷ از زندان گوهردشت به زندان اوین منتقل شده است.
آقای شمیرانی که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق در زندانهای اوین و قزلحصار زندانی بوده است، در دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید نوری گفت که بعد از مقطع اعدامها، پاسدارهای معمولی دلایل متعدد میآوردند و میگفتند که در آن مقطع در مرخصی زایمان بودند یا همسرشان مریض بود و در زندان نبودهاند.
او گفت که این قضیه در سطح بالاتر متفاوت بود: «مسئول وزارت اطلاعات در زندان اوین فردی با نام مستعار زمانی بود که اسم واقعیاش موسی واعظی بود. او در اواخر مهرماه سال ۶۷ به من گفت که طبق حکم امام ما این کار را انجام دادیم و شما را که زنده ماندهاید بعد از آزادی از زندان، اگر بخواهید به مجاهدین بپیوندید، در همان محلی که دستگیر میکنیم اعدام میکنیم و اگر خانواده شما پیگیر شد میگوییم رفته اشرف پیش مجاهدین و رژه میرود».
حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است؛ اتهامی که خود آن را رد میکند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران به فرودگاه استکهلم رسید و بلافاصله دستگیر شد.
رضا شمیرانی که اکنون ساکن سوئیس است میگوید در زمانی که زندان اوین بوده مجتبی حلوایی عسگر، مسئول امنیتی و انتظامی این زندان بود و حداد (حسن دهنوی زارع) و سیدمجید ضیایی به عنوان دادیار فعالیت داشتند و مجید قدوسی، کمک دادیار و مسئول اجرای احکام بوده است. به گفته او، این افراد در اجرای حکمهایی که هیات مرگ صادر میکرد نقش داشتند.
حمید نوری مدعی است که از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۲ در زندان اوین بوده و چند بار به زندان گوهردشت به عنوان ماموریت سر زده است.
رضا شمیرانی اما در دادگاه محاکمه او گفت که بهمن ۱۳۶۷ حمید عباسی (نوری) و ناصریان (محمد مقیسه) و زندانیانی که از اعدامهای دستهجمعی تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت جان به در برده بودند به زندان اوین منتقل شدهاند.
او گفت که از زندانیانی که از گوهردشت به اوین منتقل شده بودند شنیده که حمید نوری در مقطع اعدامها در گوهردشت بسیار فعال بوده و ناصریان (محمد مقیسه) مقام مهمتر و نقش تعیینکنندهتری نسبت به حمید نوری داشت.
رضا شمیرانی گفت که حمید نوری را سه بار در زندان اوین دیده است. یکبار از اواخر شهریور ۶۶ تا مقطع اعدامها که به گفته خود زیر بازجویی بوده و بار دیگر بهمن ۶۷ او را در حسینیه زندان اوین دیده است: «آن زمان از زندانیها مصاحبه میگرفتند، افرادی مانند مجید قدوسی، مجید ضیایی و حمید نوری در این کار دست داشتند».
قاضی دادگاه تذکر داد که تاریخهای ادعایی رضا شمیرانی با هم مطابقت ندارد.
رضا شمیرانی پاسخ داد که دی ماه ۶۶ حمید نوری را در زندان اوین دیده است. او گفت که تا بعد از اعدامها که به گفته او حمید نوری به زندان اوین منتقل شده نام وی را نشنیده بود.
او گفت ۸ مرداد ۶۷ در زندان اوین به اتاق هیئت مرگ برده شده است هیئتی که به گفته او از سوی پاسدارها با عنوان هیئت عفو نام برده میشد: «مقابل من آخوندی با عمامه سفید که حدس زدم باید (حسینعلی) نیری باشد چون قبلا شنیده بودم نیری کمی شبیه صانعی است. کنار آن میز دیگری بود که فردی به اسم (مرتضی)اشراقی با لباس معمولی نشسته بود. سمت چپ دو نفر بودند که نفر اول آخوندی با عمامه سفید بود که بعدا فهمیدم (مصطفی) پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات در زندان اوین در مقطع اعدام ها بود و نفر دوم لباس سبز پاسداری و پیرهن سفید آخوندی و پوتین داشت».
رضا شمیرانی سپس مدعی شد که در اتاق هیئت مرگ، ابراهیم رئیسی اصرار داشت که او خیلی منافق است اما به دلیل اینکه اسم مجاهدین را در این اتاق نیاورده حسینعلی نیری خواسته برگهای به او بدهند که بنویسد اما در راهروی زندان و در حالیکه در حال نوشتن بود به صف زندانیانی که از گوهردشت به اوین منتقل شده بودند می پیوندد و به آنها به آسایشگاه منتقل میشود.
او میگوید که در همین آسایشگاه زندان از طریق مورس در جریان اعدام زندانیان زن از جمله منیره رجوی، مریم گلزاده غفوری و زهرا فلاحتی قرار گرفته است.
به گفته او در زمان اعدامها در زندان اوین حکومت نظامی برقرار بود و از ۱۲ شب هیچکس حق جابهجایی در اوین را نداشت. پاسدارها حق بیرون رفتن و مرخصی نداشتند و پاسدارهایی که مرخصی بودند بایستی به صورت اجباری به زندان برمیگشتند.
به ادعای رضا شمیرانی، هیئت مرگ، نصف روز را در زندان گوهردشت و نصف دیگر روز را در زندان اوین به سر میبرد.
او گفت که از زندانیان افغان بند ۲۰۹ زندان اوین شنیده است که هر شب ۶ تا ۷ گونی جنازه بیرون میبرند.
او همچنین به نقل از یک زندانی دیگر گفت که با دستور حسنعلی نیری او را به زیرزمین ۲۰۹ یعنی محل اعدامها بردهاند و جنازههای آویزان ۳ مرد و یک زن را دیده است که زنها چادر بر سر داشتند: «وقتی به سلول برگشت آن آدمی که دیده بودم نبود، نمیتوانم حالتش را برای شما توضیح دهم، انگار از دنیای دیگری آمده بود».
حمید نوری اتهامات مطرحشده در جلسات دادگاه را رد کرده است. او مدعی است که موکلش در زمان اعدامها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ بهخاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.
برگزاری دادگاه حمید نوری که تا آوریل سال آینده در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت، واکنش مقامات جمهوری اسلامی را نیز در پی داشته است.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز اول شهریور محاکمه آقای نوری را «یک طراحی» توسط سازمان مجاهدین خلق خواند و مدعی شد که دادگاه سوئد «به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک صورت گرفته استناد کرده است».