سلاح نفت و جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج فارس (۲)؛ تغییر راهبردها و آغاز رویارویی

در بخش اول حملات ایران و عراق به تاسیسات نفتی یکدیگر، انهدام پایانه‌های نفتی البکر و الامیه، قطع صادرات نفت عراق از خلیج فارس و آغاز حملات علیه کشتی‌های تجاری بررسی شد.
در این بخش چرخش صد و هشتاد درجه‌ای اهداف و استراتژی‌های ایران و عراق، نقش پر رنگ سپاه، بهم خوردن تعادل قوا در هوا، و شروع جنگ نفتکش‌ها را به بحث می‌گذاریم.

آزاد سازی خرمشهر، وارونه شدن اهداف و استراتژی‌ها

پس ازتصرف خرمشهر به وسیله نیرو‌های عراقی، جنگ ایران و عراق از یک جنگ دینامیک و محدود، به یک رویارویی ایستا (استاتیک) تبدیل شد. عراق کوشش کرد تا سرزمین‌های بدست آورده را حفظ کند و وضعیت دفاعی را پیشه کرد. در واقع تا مهر سال ۱۳۶۰ ، به استثنای چند اقدام کوچک نظامی ، نیرو‌های نظامی دو کشور تحرّک جندانی نداشتند و ایستایی خود را حفظ کردند. در این مدت تلاش عراق برای پیشروی به طرف اهواز ناکام ماند و نیروی هوایی ایران طی چند حمله، فعالیت‌های تاسیسات نفتی کرکوک را برای چند هفته متوقف کرد.

در سال ۱۳۶۰ ، نیروهای ایران تلاش فوق‌العاده‌ای را برای عقب راندن ارتش عراق بخرج دادند و در ۵ مهر ۱۳۶۰ با اجرای عملیات ثامن الائمه، حصر آبادان را شکستند. در پی این موفقیت، ایران با اجرای سه عملیات دیگر به نام‌های طریق‌القدس در ۸ آذر ۱۳۶۰ در منطقه بستان و سوسنگرد، عملیات فتح المبین در ۲ فروردین ۱۳۶۱ در منطقه غرب شوش و دزفول، و بالاخره عملیات بیت المقدس که روز ۳ خرداد ۱۳۶۱ به آزادی خرمشهر منجر شد، بیشتر اراضی اشغال شده را آزاد کرد . در پایان این عملیات، ایران از نظر نظامی، روانشناختی و سیاسی در وضعیت برتری قرار داشت.

بعد از این چهار عملیات موفق، جنگ ایران و عراق شکلی تازه به خود گرفت. صدام حسین آمادگی خود را برای آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروهای عراقی تا مرزهای دو کشور اعلام کرد اما جمهوری اسلامی آن را نپذیرفت. دریک نگاه کلی، جمهوری اسلامی پس از آزادی خرمشهر با سه استراتژی مواجه بود: قبول آتش‌بس و شروع گفت و گو‌های صلح؛ تعلیق جنگ و حفظ حالت نه جنگ و نه صلح و فعالیت برای براندازی حکومت صدام از طریق اپوزیسیون عراقی؛ و ورود به خاک عراق. جمهوری اسلامی به بدترین گزینه روی آورد.

مقام‌های جمهوری اسلامی با این اندیشه که با پیشروی در خاک عراق و ثبت پیروزی‌های بیشتر می‌توانند موقعیت خود را در پای میز مذاکرات آتی مستحکم‌تر کنند، اهداف جدید خود را سرنگونی رژیم صدام حسین و برقراری یک حکومت اسلامی در عراق، دریافت غرامت جنگی از این کشور اعلام کردند که متعاقباً فتح بیت المقدس از راه کربلا نیز به آنها اضافه شد.

مقام‌های جمهوری اسلامی با این اندیشه که با پیشروی در خاک عراق و ثبت پیروزی‌های بیشتر می‌توانند موقعیت خود را در پای میز مذاکرات آتی مستحکم‌تر کنند، اهداف جدید خود را سرنگونی رژیم صدام حسین و برقراری یک حکومت اسلامی در عراق، دریافت غرامت جنگی از این کشور اعلام کردند که متعاقباً فتح بیت المقدس از راه کربلا نیز به آنها اضافه شد.

بر این اساس جمهوری اسلامی ابتکار عمل را بدست گرفت و به جنگ دینامیک و تهاجمی روی آورد و در مقابل عراق موضع دفاعی گرفت. ایران اجرای عملیات زمینی را در مرکز توجه خود قرار داد و غالباً از هدف‌های اقتصادی چشم پوشید درحالیکه عراق جنگ را به پشت جبهه‌ها تسرّی داد و دست به عملیات ضدارزشی زد و منابع و دارایی‌های با ارزش ایران از جمله شهر‌ها و تاسیسات نفتی را که در اصل تهدید نظامی نبودند، هدف قرار داد.

نقش پر رنگ سپاه، ارجحیت تعبد بر تخصص

با تغییر ماهیّت و اهداف جنگ جمهوری اسلامی، شماری زیادی از افسران ارشد و باتجربه ارتش که با گزینه حمله به عراق مخالف بودند، ارتش را ترک کردند در حالیکه پاکسازی، برکناری و اخراج پرسنل در این سازمان نظامی در حدی کمتر از ماه‌های اول بعد از انقلاب ادامه داشت. در نتیجه سپاه پاسداران و سازمان بسیج به نیروهای مقدّم جبهه‌های جنگ با عراق مبدل شدند و نقش ارتش به نحو چشمگیری کاهش یافت و سپاه در تعارض با نظر ارتش، با روی آوردن به تاکتیک امواج انسانی که به تدریج در جبهه‌ها فراگیر شد، به جنگ با عراق ادامه داد.

در حالیکه ارتش به عملیات حساب شده، حمایت‌های لجستیکی، آموزش و آمادگی سیستماتیک برای اجرای عملیات تاکید می‌ورزید، تصمیم‌های نظامی در سطح عالی که با نظر فرماندهان سپاه گرفته می‌شد، برواقعیت‌های می‌دانی، نظامی و حرفه ای تکیه نداشت. تصمیم‌های نظامی بر پایه عقاید دینی و «ماموریت الهی» گرفته می‌شد که صدور انقلاب را به همه کشور‌های مسلمان و فراتر از آن تجویز می‌کرد. برای فرماندهان سپاه و روسای جمهوری اسلامی، شور انقلابی و شهادت و بهره‌گیری از امواج انسانی بالاتر از داده‌ها و بررسی‌های نظامی بود. در واقع «تعبد» بر «تخصص» ارجحیت داشت.

بهم خوردن تعادل قوا در هوا، عملیات ناموفق

در این میان، تعادل قوا در هوا، به علت یک رشته از مشکلات ناشی از انقلاب و سیاست خارجی ستیزه‌جویانه جمهوری اسلامی، ازجمله فقدان تعمیر و نگهداری هواپیما‌ها و بالگرد‌ها وکمبود قطعات، به نفع عراق تغییر کرد. نیروی هوایی ایران بعد از آزادی خرمشهر، در تابستان ۱۳۶۱، نزدیک به ۸۵ فروند هواپیمای عملیاتی داشت.

عراق با بهره گیری از افول توان نیروی هوایی ایران، در تابستان ۱۳۶۱ با اجرای یک رشته حملات دزفول، آبادان و همانگونه که پیشتر اشارت رفت، جزیره خارک و کشتی‌های در حال تردد در اطراف آن را هدف قرار داد.

از تیر ۱۳۶۱ تا اوایل اسفند ۱۳۶۲، جمهوری اسلامی پنج عملیات ریز و درشت انجام داد. در پایان این عملیات ناموفق، مقام‌های جمهوری اسلامی از آمادگی برای «حمله نهایی» سخن به میان آوردند. در مقابل عراق با هدف پیشگیری از این حمله، یازده شهر ایران را در اوایل سال ۱۳۶۳ بمبارن کرد که بعداً «اولین جنگ شهر‌ها» نام گرفت.

از تیر ۱۳۶۱ تا اوایل اسفند ۱۳۶۲، جمهوری اسلامی پنج عملیات ریز و درشت ، به نام‌های رمضان، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر یک و خیبر را طراحی و اجرا کرد که به رغم برخی پیشروی‌های جزئی در خاک عراق، از شکستن خطوط دفاعی این کشور ناتوان ماند .

در پایان این عملیات ناموفق، مقامهای جمهوری اسلامی از آمادگی برای «حمله نهایی» سخن به میان آوردند. در مقابل عراق با هدف پیشگیری از این حمله، یازده شهر ایران را در اوایل سال ۱۳۶۳ بمبارن کرد که بعداً «اولین جنگ شهر‌ها» نام گرفت.

پیشرفت جزئی، اختلافات سپاه و ارتش

به رغم این جمهوری اسلامی در ۲۶ اسفند ۱۳۶۲ بزرگترین حمله‌اش تا آن زمان را موسوم به عملیات بدر در دو مرحله با هدف پیشروی چشمگیر به طرف بصره به اجرا در آورد که نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر از نیروی ‌های ایران و عراق در آن شرکت داشتند. تنها موفقیت ایران در این عملیات که متاثر از اختلافات شدید سپاه با ارتش بر سر شیوه رزم با عراق و فرماندهی و کنترل بود ، تصرف میدان نفتی جزایر مجنون با تحمل تلفات سنگین انسانی بود. این می‌دان با ۵۰چاه ، ۸ می‌لیون بشکه ذخایر اثبات شده نفت داشت.

دو سال بعد از آغاز جنگ، مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردند که یک ستاد مشترک از ارتش و سپاه تحت نظر فرماندهان این دو نهاد نظامی تشکیل خواهد شد ولی این کار هیچوقت به ثمر نرسید و در عمل سپاه وزارت خانه ویژه خود را تاسیس کرد. در واقع سیستم فرماندهی و کنترل سپاه و ارتش ادغام نشد و تنش بین این دو تا آخر جنگ، به درجات مختلف، ادامه داشت.

جنگ نفتکش‌ها

رهبر عراق در فروردین ۱۳۶۲ بعد از سه سال و نیم جنگ با ایران و درک این واقعیت که ارتش او نمی‌تواند به یک پیروزی قاطع دست یابد، با بالا بردن سطح عملیات ضد ارزشی خود، جنگ نفت‌کش‌ها را با سه هدف کلی آغاز کرد:

رهبر عراق جنگ نفت‌کش‌ها را با سه هدف کلی آغاز کرد:
-تضعیف اقتصاد ایران
-بین‌المللی کردن جنگ و کشیدن پای کشور‌های غیر‌منطقه‌ای
-کاهش فشار بر نیروی زمینی عراق

- تضعیف اقتصاد ایران با کاهش ظرفیت نفت صادراتی آن؛

- بین‌المللی کردن جنگ و کشیدن پای کشور‌های غیرمنطقه‌ای به ویژه کشور‌های غربی به خلیج فارس با توجه به تهدیدی که جنگ ایران وعراق متوجه منافع آنها درمنطقه کرده بود؛

- کاهش فشار بر نیروی زمینی عراق.

تصور رهبر عراق بر این بود که که اعمال فشار ممتد، یا با کشاندن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره جنگ را به پایان خواهد برد و یا راه را برای سقوط نظام جمهوری اسلامی هموار خواهد کرد.

در این راستا یکی از بهترین حربه‌های عراق برای حمله به نفتکش‌ها ، پنج فروند هواپیمای سوپر اتاندارد مجهز به موشک‌های ضد کشتی اگزوسه بود که فرانسه در اواسط سال ۱۳۶۲ به نیروی هوایی عراق تحویل داده بود.

عراق در اولین حمله خود در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۳، نفت‌کش ۱۷۸۰۰۰ تنی «سفینه العرب» با پرچم عربستان سعودی را که پس از بارگیری نفت از پایانه خارک از این جزیره دور می‌شد، هدف قرار داد. سه هفته بعد، ایران در واکنش به این حمله، یک نفت‌کش کویتی به نام «ام کازبا» را نشانه گرفت.

در جریان سال ۱۹۸۴میلادی (۱۱ دی ۱۳۶۲ تا ۱۰ دی ۱۳۶۳) عراق ۲۱ حمله علیه کشتی‌های تجاری انجام داد که ۱۹ فروند آنها نفت‌کش بودند. در مقابل در همین سال، جمهوری اسلامی به ۱۷ نفت‌کش حمله کرد. در سال بعد میلادی، ۱۹۸۵، جنگ نفتکش‌ها فزونی یافت و شمار حمله‌های عراق به ۳۰ مورد رسید که ۲۳ مورد علیه نفت‌کش‌ها بود. ایران مسئول ۱۲ حمله بود که در جریان آنها ۶ نفت‌کش صدمه دیدند.

گرچه در سال‌های اول جنگ نفت‌کش‌ها شمار حملات عراق بیش از ایران بود ولی با گذشت زمان جمهوری اسلامی بر شمار حملات خود افزود به طوری که در پایان جنگ هشت ساله، ۴۱۵ کشتی بر اثر حملات دو کشور به درجات مختلف صدمه دیدند و یا کاملاً نابود شدند. بیش از ۵۲ در صد کل حملات از آنِ عراق بود.

حملات

۱۹۸۴

۱۹۸۵

۱۹۸۶

۱۹۸۷

۱۹۸۸

مجموع

ایران

نفتکش ها

کشتی های تجاری

۱۷

۱۷

۰۰

۱۲

۶

۶

۳۸

۳۵

۳

۸۳

۶۵

۱۸

۴۷

۳۷

۱۰

۱۹۷

۱۶۰

۳۷

عراق

نفتکش ها

کشتی های تجاری

۲۱

۱۹

۲

۳۰

۲۳

۷

۵۵

۴۵

۱۰

۷۸

۶۶

۱۲

۳۴

۳۰

۴

۲۱۸

۱۸۳

۳۵

کل حملات

ایران و عراق

۳۸

۴۲

۹۳

۱۶۱

۸۱

۴۱۵

Source: Iran and Iraq Conflict 1984-1988 (The Tanker War: No end?), INTERTANKO, Oslo, Norway, 3rd edition, June 1988.

همانگونه که جدول فوق نشان می‌دهد، ۸۲ در صد حملات ایران و عراق علیه نفتکش‌ها بود و چنانچه شمار کشتی‌های هدف قرار گرفته قبل از ۱۹۸۴میلادی (۲۸ فروند) و کشتی‌های محصور شده در اروندرود را (۷۰ فروند) به شمار نفتکش‌ها و دیگر کشتی‌ها در دوره جنگ نفتکش‌ها اضافه کنیم، در مجموع ۵۱۳ فروند کشتی غیر نظامی در جریان جنگ ایران و عراق صدمه دیدند، غرق شدند و یا به سبب شدت صدمات وارده از رده خارج شدند.

---------------------------------------
یادداشت‌ها و گفتارها آرا و نظرات نویسندگان خود را بازتاب می‌دهند و بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.