روزنامه ایران در گزارشی میدانی نوشت که «آلودگی هوا» در روستای کزاز شازند در استان مرکزی، موجب افزایش سرطان، نازایی، جنینهای بدون قلب، معلولیتهای کودکان، بیماریهای پوستی و در نهایت مرگ و میر شده است.
این گزارش که در شماره روز دوشنبه، ۲۶ شهریور، این روزنامه با عنوان «همه دکترها کزاز را میشناسند» منتشر شده، آلودگیهای ناشی از «پالایشگاه نفت، پتروشیمی و نیروگاه حرارتی» را عامل همهگیر شدن بیماریهای سخت در میان مردم این روستا معرفی کرده است.
گزارشگر روزنامه ایران با سفر به این روستای ۱۹۰۰ نفری در ۲۰ کیلومتری اراک، به نقل از یکی از ساکنان این روستا نوشته: «دو سه سال است این جوری شده، هرکس هم میرود دکتر میگویند برای پالایشگاه است.»
مصطفی عرب، فرماندار شهرستان شازند نیز با تائید اظهارات شهروندان این منطقه، گفته است که در کل شهرستان شازند، آلایندههای صنعتی، «تأثیرات زیادی روی آب، خاک و سلامت مردم» گذاشته است.
مهدی بخشی، عضو شورای شهر شهرستان شازند نیز «جانمایی نادرست» صنایع سنگینی مانند پالایشگاه، پتروشیمی و نیروگاه حرارتی را «ظلم» به مردم این منطقه معرفی کرده است.
به گفته آقای بخشی، کزاز یکی از روستاهایی است که به «علت نزدیکی به پالایشگاه به وفور بیماریهایی مانند سرطان و بیماریهای پوستی، سقط جنین و نازایی در بین اهالیاش شیوع دارد.»
وی با اشاره به بیماری اغلب مردم این منطقه و مسمومیت زمینهای کشاورزی و دامهای آنها افزود: «ای کاش مسئولان ۲۴ ساعت میرفتند کزاز زندگی میکردند تا از نزدیک شاهد تأثیر آلایندههای صنعتی بر زندگی مردم باشند، اما متأسفانه مسئولان تنها به فکر صندلیهای خود هستند و مردم را رها کردهاند.»
ساکنان روستا از «مرگ چندین زن و مرد» دچار سرطان در ۴۰ روز اخیر، وجود «۳۵ کودک استثنایی»، «آلودگی آب» و «یونجههایی که به دست میچسبد» با روزنامه ایران سخن گفتهاند.
یکی از ساکنان کزاز به نام عبدالله جعفری که «انگشتهای» خودش «تاول» داشتهاند، به گزارشگر ایران گفته است: «اینجا ۸۰ درصد مردم سرطان دارند. این دستهای من هم به خاطر پالایشگاه این جوری شده، دیگر پرسیدن ندارد. پسر چهار سالهام ناراحتی پوستی گرفته؛ پوستش مثل چرم شده، دانه دانه میشود اما صدای ما که به گوش کسی نمیرسد.»
مردم منطقه از «بوی بد» و «سنگینی هوا» و «بیماریهای پوستی و ریوی» ناشی از آلایندهها گلایه کرده و گفتهاند حتی تجمع آنها در مسجد روستا و اعتراض به فرماندار شازند بیتاثیر بوده است.
یکی از آنها به گزارشگر ایران گفته که «همه میدانند اینجا آلوده است اما کاری نمیکنند. شما هم بیخود خودت را اذیت نکن.»
روزنامه ایران در ادامه این گزارش به زنان روستای کزاز اشاره کرده که یا نازا هستند یا بچههای معلول به دنیا آوردهاند یا جنینهایشان سقط میشود.
زنی که به تازگی جنینی را از دست داده، به گزارشگر این روزنامه گفته است: «دکترها گفتند قلبش شکل نگرفته بود؛ تا گفتم از کجا آمدهام دکترها سریع گفتند برای آلودگی هوای روستای شماست. خیلیها هستند که این مشکل را داشتند و دیگر دکترهای اراک این منطقه را میشناسند.»
وی افزود: «اینجا یا سرطان میگیری و میمیری یا بچهات نمیشود یا مثل من بچه بدون قلب به دنیا میآوری. آنهایی که بچه دارند هم دائم نگران هستند چون نفس کشیدن اینجا سخت است و بعضی از بچهها خوندماغ میشوند.»
بر اساس این گزارش و تائید مقامهای رسمی منطقه، آلایندههای صنعتی در شازند، نه تنها به سلامتی مردم آسیب زده، بلکه زمینهای کشاورزی و باغهای سیب و انگور آنها را نیز آلوده کرده است.
به گزارش روزنامه ایران، «پسابهای شیمیایی، زمینهایی را که روزی خیار و گوجه و لوبیا در آن برداشت میشد بایر و عقیم و بیحاصل کرده. آبگیر نیستان که روزگاری هویت محل بوده به علت برداشت از سرچشمهها و حفر چاههای عمیق پالایشگاه خشک شده و حتی آب کشاورزی هم آلوده شده است.»
به گفته یک دامدار، «دامهایی که روزی جگرشان طلایی بود حالا انگار قیر خورده باشند کنار پفیشان (جگر سفید) دمل چرکی میزند و مجبوریم شکمبه و سیرابی و جگر و پفی را بریزیم دور.»
یکی از مغازهداران روستا گفته: «روزی یک جعبه ژلوفن میفروشیم چون بیشتر مردم سردردهای وحشتناک دارند. از هرکس بپرسی، به شما میگوید که چقدر همه میخوابیم انگار که سِر شده باشیم. صبح که از خواب بلند میشویم انگار قبض روح شدهای، نمیتوانیم از رختخواب بلند شویم و دوباره میافتیم توی جا.»
علی جعفری، یک روستایی ۲۸ ساله که فعلا با برداشتن تومور سرطانی توانسته از مرگ جان سالم به در ببرد، با انتقاد از مقامهای مسئول میگوید که آنها یا باید مردم این منطقه را انتقال دهند یا دستکم امکانات درمانی در اختیارشان بگذارند.
وی افزود: «هر سری میرفتم شیمیدرمانی ۷۰۰ هزار تومان پولش میشد؛ همه هم یا سرطان دارند یا چند وقت دیگر میگیرند. مگر ما چقدر درآمد داریم؟»
به گفته این روستایی، «کاری هم در این روستا نمانده، حتی به هیچ کدام ما به جز انگشتان یک دست در همین پالایشگاه کار ندادند. کار و سودش برای آنهاست، بدبختی و فلاکتش برای ما.»
گزارشها درباره آلودگی هوا در شهرهای مختلف ایران و تاثیر آن بر سلامت و زندگی روزمره ایران، سالها است که در اخبار داخلی مطرح میشود.
از جمله درباره روستای کزاز هم پیشتر در سال ۹۳ روزنامه شهروند گزارشی منتشر کرد با تیتر «داغ فرزندان مرده روی دلهای کزاز».
با این حال تاکنون گزارشی مبنی بر مواخذه و پاسخگویی افراد مسئول در ایجاد این آلودگیها در رسانههای ایران منتشر نشده است.
علاوه بر آلودگیهایی که منشاء سهلانگاری دارند، خشکسالی و کمآبی، افزایش دمای هوا و ریزگردها مردم شهرهای مختلف ایران را گرفتار کرده و گزارشهای متعددی از مهاجرت شهروندان و روستائیان مناطقی که دچار مشکلات جدی دارند، منتشر شده است.