انتقاد مجری یکی از برنامههای زنده رادیویی در ایران از آنچه «برندپوشی» آناشید حسینی، عروس مرتضی مرادیان، سفیر ایران در دانمارک نامید، موجب قطع این برنامه شد.
مجری برنامه رادیویی «پارک شهر» پس از پخش بخشی از سخنان خانم حسینی مبنی بر اینکه بیشتر، لباسهایی که از خارج از کشور تهیه میشود میپوشد و اینکه «ما در ایران واقعاً چیزی نداریم، و در ایران برند نداریم»، عصبانی شد.
وی با عصبانیت به وضع وخیم اقتصادی مردم ایران از جمله کارگران و کودکی ۱۲ ساله در آبادان اشاره کرد که مادرش برای پرداخت اجاره ماهیانه خانه، مجبور به فروختن موبایل و دوچرخه وی شد که خودکشی این کودک را در پی داشت.
این مجری که در این برنامه «سید حسین حسینی» معرفی شد، گفت که واقعاً «خاک بر سر ما» که در ایران به این بزرگی با این همه کارگر و کارگاه، «برند» نداریم و همه مردم «برگ تنشان» است.
وی با اشاره با مقایسه کارگران در ایران و عروسی آناشید حسینی و امیرمحسن مرادیان، پسر سفیر ایران در دانمارک که فعالان حزبالله برای اولین بار انتقادها از آن را بدلیل «اشرافیبودن» آغاز کردند، به آنها گفت که «بروید بمیرید، شما روی خون شهدا پا گذاشتهاید.»
Your browser doesn’t support HTML5
پس از این اظهارات، پخش زنده این برنامه قطع شد و به جای آن موسیقی پخش شد. مجری پس از پخش دوباره صدای وی گفت که همکاران به او بگویند چه بگوید تا «خط» را از او نگیرند و گویا وی باید تنها درباره هوای گرم تهران و نوشیدنیهای مناسب این هوا صحبت کند.
خبرگزاریهای فارس و تسنیم با پخش فایل صوتی این برنامه تلویزیونی، نسبت به «برندبازی» خانم حسینی از لحنی انتقادی استفاده کردهاند.
در همین حال امیر کشانی، تهیهکننده برنامه «پارک شهر» رادیو تهران در گفتوگویی با ایسنا گفته که اگرچه «ادبیات به کار گرفته شده توسط مجری از منظر رسانه اتفاق خوبی نبود»، اما «وقتی شرایط جامعه و اتفاقاتی را که رخ میدهد در نظر بگیرید و همچنین تبعیضهایی که متاسفانه دیده میشود، این مسائل ...در نهایت عصبانیت آدمها را موجب میشود.»
کشانی اضافه کرده «افرادی هم که در رسانه کار میکنند، جدای از مردم نیستند. گاهی مسائل و مشکلات آنها را هم عصبانی میکند و چنین واکنشهایی ناخودآگاه و طبیعی است.»
وی همچنین هشدار داده است: «برخی از گویندهها تحت تاثیر اتفاقات جامعه از ادبیاتی استفاده میکنند که ناخوشایند است. باید این را بگویم که هر چه جلوتر برویم و شرایط اقتصادی برای جامعه ناخوشایندتر باشد ممکن است این فضاها را شما در رسانههای دیگر نیز شاهد باشید.»
پس از انتشار تصاویر عروسی آناشید حسینی و امیرمحسن مرادیان در اینستاگرام که تعدادی از چهرههای مشهور سیاسی نیز در آن شرکت داشتند، فعالان حزبالله در فضای مجازی به شدت از هزینههای این عروسی، «آقازادگی»، «ژن خوب» و «برندبازی» عروس سفیر انتقاد کردند.
تا جایی که برنامه تلویزیونی ۲۰:۳۰ نیز در گزارشی از این موضوع، به نقل از شماری از کاربران فضای مجازی روایت کرد که تبلیغ زندگی «لاکچری» با این شرایط اقتصادی درست نیست.
به گفته این برنامه، انتقادها دیگر تنها بدلیل شیوه زندگی این زوج جوان نیست، بلکه به طور کلی انتقادهایی از شیوه زندگی «اشرافی» در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد.
آناشید حسینی که در عرصه مدلینگ و طراحی لباس فعالیت میکند، به عنوان یک مدل محجبه در فضای مجازی و صنعت مد شناخته میشود؛ این در حالی است که خود وی میگوید دوست ندارد «مدل» خطاب شود.
خانم حسینی در واکنش به انتقادها از سطح قیمت لباسهای خود با انتشار ویدیویی گفت که تصاویر کیفها و ساعتهای «گرانقیمت» وی متعلق به دوران «مجردی» او است و وی از آن رو که «در یک خانواده دولتی بزرگ» نشده و پدرش بدلیل «فعالیت اقتصادی آزاد»، دارای وضع اقتصادی «مناسبی» بود، «محدودیتی» برای خرج کردن نداشته است.
وی خطاب به منتقدان خود گفته که آنها نباید لباسهای وی را با قیمت یورو و دلار فعلی محاسبه کنند و برخی از کیفهای وی نیز «فیک» (غیر اصل) بوده که به او برای تبلیغ آنها «هدیه» داده شده بود.
آناشید حسینی علت انتقادها از وی و همسرش را «بحث پوچ آقازادگی» دانسته و توضیح داده که آنها که در یک «خانه ۹۰ متری اجارهای» زندگی میکنند و خودروی ۳۰ یا ۴۰ میلیونی دارند، آقازاده نیستند و آقازادهها افرادی هستند که «در ویلاهای میلیاردی رفت و آمد دارند یا زندگی میکنند و دم از اسلام و نظام و دلسوزی میزنند.»
به گفته وی، او همسرش از صبح تا شب کار میکنند و زحمت میکشند.
امیرمحسن مرادیان، همسر خانم حسینی نیز در پاسخ به انتقاد یک روحانی به نام مهدی صدرالساداتی که خطاب به سفیر ایران در دانمارک نوشته این عروسی «لاکچری» موجب ترویج «کاخنشینی» شده، با انتشار یک ویدیو گفته که این روحانی در این زمینه به «کاهدان زده است.»
وی صدرالساداتی را متهم کرده که به دلیل «خصومت» با شماری از افرادی که در این عروسی بودند خانواده سفیر ایران در دانمارک را متهم کردهاست.
پیش از وی نیز مرتضی مرادیان در پاسخ به نامه صدرالساداتی نوشته بود که «کیفیات مراسم عروسی فرزندم، مطابق یک روند عرف و معمول در جامعه بوده» و «زندگی شخصی اینجانب هیچگاه از یک زندگی متوسط تجاوز نکرده، به طوری که در دهه اخیر به دلیل مشکلات مالی فرزندم، هیچگاه در خانه شخصی زندگی نکردهام.»
اظهارات انتقادی مجری برنامه رادیو تهران از این زوج با استقبال شماری از کاربران فضای مجازی مواجه شده است. از جمله کاربری نوشته که «حرف دلمونو زدید ممنون آزادی بیشتر مطبوعات انقلابی یعنی همین».
کاربر دیگری نیز با انتشار عکس آناشید حسینی پیش از ازدواج که دارای حجاب متفاوتی نسبت به بعد از ازدواج است، نوشته: «عروس جنجالی سفیر ایران در دانمارک آناشید السادات حسینی پیش از چرخش جانانه، کو روسری برند لویی ویتانت؟ ساعت رولکس و دستبندهای کارتیهات کجا بودن؟ حجابت هم مصلحتی وبرای استفاده از رانت آقازادگی بود؟؟ تعفن ریاکاریتون دنیا رو برداشته.... وای بر شما.
کاربر دیگری به نام محسن محبی نیز نوشته «آناشید حسینی صرفا يک دختر زيبایی بود كه بلد بود ضعف غالب دخترای مذهبی (ميل ديدهشدنی كه سركوب شده) را پيدا كند و با سر كردن يک روسری، حكم حلال به اين خودنمايی و ظاهرپرستی بزند.»
تغییر سبک زندگی در ایران که به خانوادههای مذهبی و جوانان حزباللهی نیز سرایت کرده، موجب شده خبرگزاری مهر در پروندهای با عنوان «مصرف و فرهنگ کالایی» به انتقاد از آنچه «زندگی دوگانه لاکچریهای انقلابی؛ حزباللهیهای برندپوش» نامیده، بپردازد.
در این مطلب آمده که «زندگی در ایران دهه ۹۰ با انبوهی از تناقضات باورنکردنی همراه است» که از جمله آنها «مصرفزدگی» و «زندگی دوگانه» است.
خبرگزاری مهر نوشته است: «این سبک زندگی متمولانه جدید مذهبیون در ایران...در فرزندان مسئولین ایران، آنها که در عرف جامعه ایرانی به نام بدنام آقازادهها مزین شدهاند هم طرفداران قابلتوجهی دارد؛ اما تقلیل آن به فرزندان مقامات سیاسی در واقع ندیدن کامل ماجراست.»
مهر، فرهنگ «مصرفزدگی» را «آشکارا با مبانی انقلاب و دینی که ساختارهای اتفاق بزرگ سال ۵۷ به دنبال آن بودند در تعارض» عنوان کرده و هشدار داده که «این تعارض کمکم میآموزد که پنهان شود؛ دیده نشود و به زیرلایههای شلوغبازیهای این سالها و این روزها برود.»
خبرگزاری مهر در گزارش دیگری با عنوان «چالش در فضای مجازی؛ جوانان انقلابی علیه اشرافیت مذهبی» نیز از «خشمگین» بودن نسل جدید انقلابیون در ایران که به «سبک زندگی انقلابی» تمایل دارند از «سبک خاص» و «اشرافیت برتریجویانه» میان «گروهی از معتقدان به آرمانهای مذهبی و انقلابی که خیلی از آنها از مسئولین جمهوری اسلامی و از جامعه انقلابیون هستند» خبر داده است.
این گزارش هشدار داده در صورتی که «درباره مبانی انقلاب» صحبتی نشود، ممکن است «این حس خشم انقلابیون علیه اشرافیون انقلابی به زودی ... منجر به ناکامی این چالش اعتراضی و ناامیدی لشگری دیگری از آرمانخواهان شود.»