روزنامه جامعه فردا گزارش داده که «ناتوانی دولت در مبارزه با فساد» سبب استعفای رئیس صندوق بازنشستگی شده و نوشته است: «محمود اسلامیان، رئیس صندوق بازنشستگی کشور، بدون ذکر هیچ دلیلی استعفای خود از ریاست این صندوق را که به مردم داده بود، برای وزیر کار فرستاد و به بخش خصوصی برگشت.»
به نوشته این روزنامه، علت استعفای محمود اسلامیان «از سوی ناظران، ناامیدی از نتیجه بخشی مبارزه با فساد موجود در زیرمجموعهاش بوده است» درحالی که «او چند روز پیش در نمایشگاه مطبوعات در گفت وگویی به طور غیرمستقیم گفته بود که « در تشکیلات دولت توانی برای مبارزه با فساد گسترده وجود ندارد.»
جامعه فردا نوشته است: «یکی از چند علل استعفای ناگهانی و بدون توضیح مشخص رئیس صندوق بازنشستگی کشوری که وزیر کار، آن را خستگی اعلام کرد، فرار دیمیتریس کامبیس از کشور» است چرا که «این بازرگان یونانی که ۲۵۰ میلیون یورو پول شرکت ملی نفتکش، متعلق به صندوق بازنشستگی را در دوران بهبهانی وزیر راه دولت احمدی نژاد از شرکت ملی نفتکش برای ساخت ۸ فروند نفتکش دریافت کرد و با تحویل دو فروند نفتکش بقیه اعتبار را به بهانه تحریم پس نداد.»
این روزنامه نوشته که «نیروهای اطلاعاتی ایران، دیمیتریس کامبیس را به کشور کشاندند و دادستانی انقلاب او را دستگیر کرد، اما در نهایت از کشور گریخت» و «این تنها یکی از دهها پرونده فساد باز در صندوق بازنشستگی کشور است که داراییهای آن در شرکتهایی مثل شرکت ملی نفتکش بلوکه شده» است.
روزنامه شرق در تیتر یک شماره دوشنبه خود با عنوان «شلیک به قلب ریاض»، نوشته است: «روز شنبه، پرتاب یک موشک از یمن به فرودگاه بین المللي ریاض در عربستان سعودی، موجب موج جدیدی از اتهام زنی به تهران شد» و «این اتفاق موجب شد در اولین واکنش خارجی، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، بگوید: از نظر من حمله (به عربستان) کار ایران بوده است.»
این روزنامه با اشاره به تحصیل بدرالدین الحوثی (پدر حسین حوثی) در سال ۱۹۹۴ برای فراگیری علوم دینی به حوزه علمیه قم آمد و تا ســال ۲۰۰۲ در ایران ماند و حسین نیز در این سفر او را همراهی می کرد»ريا، یادآوری کرده است که «آنها در سال ۲۰۰۲ به یمن بازگشتند. حسین الحوثی در شمال یمن مشــغول به آموزش و آماده سازی جوانان شد و در این مســیر برای بســیاری از جوانان جایگاه رهبری پیدا کرد» اما در جریان درگیری با دولت مرکزی یمن کشته شد و چندی بعد عبدالملک فرزند دیگر بدرالدین رهبری حوثیها را بر عهده گرفت که اکنون با نام «انصارالله» شهرت دارند که درحال حاضر با همکاری ارتش یمن با عربستان سعودی درگیر جنگند.
به نوشته شرق، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران اتهام تامین موشکهای برای انصارالله یمن را رد کرده و گفته است: «اصلا ما امکان انتقال موشک را به آنجا نداریم و موشکها برای خودشان است که آنها بازسازی و برد آن را زیاد کرده اند و به این وسیله انتقام خون شهدای مظلوم یمن را گرفته اند.»
همزمان اما کیهان در تیتر یک شماره دوشنبه خود با عنوان «شلیک موشک انصارالله به ریاض هدف بعدی، دوبی» نوشته است: حالا «این انصارالله و انقلابیون یمن هستند که تعیین میکنند کجا باید هدف موشک بالستیک دوربرد قرار بگیرد؛ شاید ریاض، جده، طائف و آرامکو هدف بعدی باشد و یا شاید هم انصارالله سر موشک را به سمت بندر شیشهای تر و تمیز دوبی بچرخاند.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، هم در تیتر یک خود با عنوان «موشک يمنی در بزم شاهزادهکشي سعودی» نوشته است: «در حالی كه جنگ شاهزادگان سعودی با بازداشت دهها شاهزاده و مقام سعودی در حال رسیدن به نقطه اوج بود، انصارالله یمن وعدههای مكرر خود را عملی كرد و با شلیك دو موشک ریاض و نجران را هدف قرار داد تا تزلزل حكومت عربستان در هر دو سطح داخلی و خارجی بیش از پیش نمایان شود.»
روزنامه آرمان در سرمقاله خود نوشته است: « اظهارنظرهای مقامات ارشد عربستانسعودی نشان از این دارد که بهدنبال بیثباتی سیاسی و اقتصادی در ایران هستند تا مانع از سرمایهگذاری کشورهای غربی در ایران شوند و افکار داخلی و ملی را علیه ما متشنج کنند. حتی نغمههایی که از عراق به گوش میرسد، نشاندهنده این است که آقای حیدرالعبادی هم، با اینکه به تهران سفر کرده، اما چندی قبل طی ملاقاتی که با ملکسلمان در ریاض داشت، عنوان کرده بود که: اول عرب هستم، بعد مسلمانم و در درجه سوم شیعه هستم.»
علی بیگدلی در سرمقاله آرمان با تاکید براینکه بیان چنین جملهای «از جانب حیدر العبادی نشان از فضای نامطلوب منطقه است که همیشه تهدید بهدنبال دارد»، تاکید کرده است که در شرایط فعلی «باید مراقب اطرافمان و حتی حوادثی که در مرزهایمان میافتد، باشیم که ریشه در تهدیدات خارجی دارد. درواقع باید با دقت موقعیت را رصد کنیم و با متانت، صبر و شکیبایی، با امواج تهدیدی که بهقصد کمکردن تاثیر و قدرت نفوذمان در منطقه سمت ما میآید، مقابله کنیم.»
سرمقاله نویس این روزنامه درباره استعفای نخست وزیر لبنان به ملاقات علی اکبر ولایتی مشاور امور بین اللمل رهبر جمهوری اسلامی با او، نوشته است: «باید همه این اتفاقات را با دقت زیرنظر بگیریم و در سیاست منطقهای خود تجدیدنظر کنیم تا جلو این تهدیدات گرفته شود. بهنظر میرسد سفر اخیر علیاکبر ولایتی در محافل عربی هم تعجببرانگیز بوده و احتمالا یک نوع اتمامحجت بین سعدالحریری و دکتر ولایتی اتفاق افتاده است.»
قاسم میرزایی نیکو، از اعضای پیشین سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات که نماینده فعلی دماوند و فیروزکوه در مجلس دهم استف طی گفت و گویی با روزنامه قانون با تاکید براینکه «دسيسههای مختلف» سبب شد تا احمد متوسليان از فرماندهان ارشد سپاه که در لبنان ربوده شده بود «آزاد نشود»، به صراحت گفته است: «محسن رضایی باعث شد متوسليان آزاد نشود.»
این نماینده عضو پیشین وزارت اطلاعات گفته است: اعضای تیمی که برای آزادی احمد متوسلیان به لبنان اعزام شده بود «شخصی به نام دیوید دُج ، رییس دانشکده آمریکایی بیروت» را «ربوده» و «با کمک حزب الله به تهران آوردند»، اما به جای مبادله او با احمد متوسلیان، به دستور محسن رضایی این گروگان را محسن رفیقدوست برد و «۲۱ افسر سوری را آزاد کردند و یک مقدار سلاح نيز که ما می خواستیم به ما دادند و به این ترتیب دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ماند.»
این عضو پیشین وزارت اطلاعات که در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی به عنوان «قائم مقام بازرسی ویژه رئیس جمهور» فعالیت می کرد با اشاره به توزیع فیلم «عصر عاشورا» که تصاویری از شادی در عصر عاشورا را به هواداران محمد خاتمی نسبت می داد در آستانه انتخابات سال ۷۶، گفته است: «همه عوامل ساخت اين مستند را شناسايى كرديم و در يك گزارش به رييس دولت اصلاحات داديم كه ايشان به دليل محجوبيتى كه داشت و دارد، فقط آن را به رهبرى ارائه كرد.»
روزنامه قانون همچنین از قول قاسم میرزایی نیکو نوشته است: «تحقيقات ماجراى قتل هاى زنجيره اى را بازرسى ويژه رييس جمهوری(دوره ریاست جمهوری خاتمی) انجام داد. همان گزارش بازرسى ويژه رياست جمهورى بود كه باعث شد مشخص شود ماجرا چيست و از كجا آب مى خورد.»
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، از «تغییر حکم اعدام متهمان ردیف دوم و سوم پرونده فساد نفتی» خبر داده و نوشته است: شرکای بابک زنجانی یعنی مهدی شمس زاده و حمید فلاح هروی به ۲۰ سال زندان محکوم شدند.
این روزنامه از قول قاضی مقیسه، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، نوشته است: «حمید فلاح هروی و مهدی شمس، متهمان ردیف دوم و سوم پرونده فساد نفتی را هر کدام به تحمل ۲۰ سال حبس و استرداد اموال» محکوم شده اند و «این حکم قابل تجدید نظرخواهی است.»
روزنامه ایران با اشاره به اینکه «بابک زنجانی و شرکای داخلی او، پیشتر در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محاکمه شدند»، نوشته است: «قاضی ابوالقاسم صلواتی پس از برگزاری ۲۶ جلسه دادگاه، این سه را مفسد فیالارض تشخیص داده و به اعدام، رد مال شرکت ملی نفت ایران و جزای نقدی یک چهارم پولشویی محکوم کرده بود» اما «با اعتراض وکلای متهمان، پرونده به دیوان عالی ارجاع شد که دیوان عالی حکم بابک زنجانی را تأیید، اما احکام شرکای او را نقض و به شعبه همعرض» یعنی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارجاع داده بود.
این روزنامه تاکید کرده است که «حکم اعدام زنجانی در حالی تأیید شده است که هنوز بدهی ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون یورویی او به شرکت نفت پرداخت نشده است.»
روزنامه اعتماد عکس یک خود را به حسن روحانی اختصاص داده و در گزارشی با تیتر «چالش تغيير» نوشته است: «دولت دوازدهم در حالي پايان همين هفته پا به هشتاد روزگي خودش مي گذارد كه حسن روحانی با چالش تازهای در ارتباط با بدنه رای جوانش مواجه شده است. بدنه رایی كه دست كم در بخش هایی معتقد است روحانی در دومين دولت خودش و در شرايطی كه ديگر به رای جوانان و اصلاح طلبان نياز ندارد راهش را از آنها جدا كرده و ديگر از آن روحانی ايام انتخابات خبری نيست.»
این روزنامه با بیان اینکه «انتقادات بدنه رای روحانی به او از ايام چينش كابينه آغاز شد و در جريان معرفی وزير علوم به اوج خودش رسيد»، نوشته است: «حسن روحاني كه در سفرهای انتخاباتیاش با صدای بلند به حصر ايران، به تنگ نظری ها، به مداخله نهادهای نظامی در اقتصاد و به قاچاق و ساز و كارهای غيرشفاف اقتصادی، به تحريمهای بين المللي و به مخالفان برجام غريده بود و با سوت و كف و تشويق حاميانش بدرقه شده بود حالا در مقام رييس جمهور مستقر كابينهای چيده كه به زعم حاميانش با آن حرف ها» فاصله دارد.
روزنامه اعتماد با اشاره به بازداشت حسین فریدون برادر حسن روحانی در زمان تشکیل کابینه و بازداشت مهدی جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری معاون اول رئییس جمهور در زمان معرفی وزیر علوم و تاکید بر «جوانی» حامیان ناراضی حسن روحانی، نوشته است: «اصلاحطلبان سالخورده تری كه هر ۹ روز يک بحران دولت اصلاحات را از سر گذرانده اند خوب می دانند حسن روحانی و كشور چالشهای بزرگ تری دارند كه برخی از وعدههای او به نفع حل آن چالشها ممكن است محقق نشود. يا برخي از وعدههای ديگر روحانی هزينه تحقق وعده هاي ديگرش شود. شايد خيلیها هنوز ندانند كه "ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی"، "بحران تامین آب"، و "بیکاری" سه چالش نخست كشور در سال ۹۶ هستند.»
اعتماد در سرمقاله شماره دوشنبه خود نیز ضمن تاکید براینکه «كسی كه ساختار سياسي قدرت را بشناسد می داند كه هيچگاه سياستمداران، به خصوص سياستمداری در حد و اندازه حسن روحاني، از آرای عمومي بینياز نيستند»، تاکید کرده که «منافع ملی از هر چيزی مهم تر است و اگر عمل و نظر ما معطوف به منافع ملی باشد، نه امروز و نه فردا هيچ كس نمی تواند ملامت مان كند» و «زبان ملامتگران در وضعيتی بر روحانی كوتاه می شود كه بدانند او منافع ملی را بر هر چيز ديگر ترجيح می دهد و اين فرصت مغتنم را برای حل و فصل مشكلات عمده و بعضا ريشه دار، قدر میشناسد» و «روحانی اول يا دوم فرقي ندارند اگر اولويتشان منافع ملی باشد.»
«شادگان؛بیآب و بیپول» تیتر گزارشی است در روزنامه شهروند درباره «شرایط بحرانی تالاب شادگان.»
این روزنامه نوشته است: «وضع تالاب شادگان را در یک کلمه خلاصه میکنند: "بحران". تکرار مدام این کلمه، بحران را به چشم دیگران عادی کرده اما برای شادگان، تکرار بحران، قطعیشدن مرگ است. این وضع درحالی است که برنامه احیای تالاب شادگان متوقف شده است.»
روزنامه شهروند با اشاره به اینکه «تالاب شادگان در خوزستان با پسابهای مزارع پرورش ماهی و صنایع شیمیایی و پتروشیمی و گونههای غیربومی و دهها مشکل دیگر دست به گریبان است»، نوشته «در این خشکسالی ١٥ساله، نبود آب، بیش از همه شرایط را برای آن بحرانی کرده است. مدیرکل محیطزیست شهرستان شادگان گفته؛ برنامه احیای این تالاب به دلیل نبود منابع مالی متوقف شده است اما معاون محیط طبیعی اداره کل محیطزیست استان خوزستان میگوید: شادگان پیش از منابع مالی به منابع آبی نیاز دارد.»
ابوالفضل آبشت، مدیرملی طرح حفاظت از تالابهای ایران در سازمان حفاظت محیطزیست به این روزنامه گفته است: «دلیل نبود آب این است که آب رودخانه جراحی که از سد مارون رهاسازی میشود، به دلیل عبور از چندین شهر به مصارف دیگر ازجمله کشاورزی میرسد» و البته «داستان تالاب شادگان با داستان دیگر تالابهای کشور فرقی ندارد. اگر میگویند منابع مالی نداریم، این موضوع در تمام حوزهها مطرح است، نه فقط محیطزیست. این مسأله جدیدی برای شادگان نیست. تالاب شادگان در دوسال گذشته هیچ اعتبار قابل توجهی نگرفته است.»