روزنامه ایران، نزدیک به دولت، نیز گزارش داده است که تاکنون ۴ نفر در «دورود» لرستان و ۲ نفر در «ایذه» خوزستان، ۳ نفر در «تویسرکان» همدان، ۱ پاسدار در «کهریزسنگ» نجفآباد و ۶ نفر در «قهدریجان» از توابع اصفهان کشته شدهاند و « برخی گزارشهای نیمه رسمی نیز از افزایش شمار کشته شدگان در خمینی شهر و نجف آباد خبر میدهند که رسماً تأیید نشده است.»
این روزنامه از قول وزیر آموزش و پرورش به کشته شدن دو دانش آموز به نامهای آرمین و شایان اشاره کرده و نوشته است: «یکی از دانشآموزان آرمین صادقی ۱۳ ساله بود که در خمینی شهر به ضرب گلوله کشته شد.»
روزنامه ایران همچنین نوشته است: «همزمان مسئولان استانی از بازداشت دست کم ۴۵۰ نفر در تهران، ۱۰۰ نفر در اراک، ۱۳۸ نفر در مشهد، ۱۵۰ نفر در همدان، ۲۰ نفر در کرج، ۱۰ نفر در ارومیه» و تعدادی از معترضان در قهدریجان خبر داده اند اما «بنا به گفتههای پراکنده استانداران و فرمانداران، این آمار نهایی بازداشت شدگان نیست.»
این روزنامه نزدیک به دولت همچنین گزارش داده که مسئولان قضایی، مانیتی و انتظامی «در اظهارات شدیداللحنی» با معترضان «اتمام حجت کردند» و از جمله محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور، به «کسانی که در جامعه ناامنی ایجاد میکنند» هشدار داد و با تأکید بر اینکه «دستگیرشدگان دو دسته هستند» گفت: «یک عده کسانی هستند که در صحنه دستگیر میشدند که خیلی عوامل اصلی و تأثیرگذار در اغتشاشات نبودند و فریب برخی تبلیغات را خوردهاند که چنانچه مرتکب جرمی نشده باشند، تذکری داده میشود و قطعاً برخورد قضایی آنچنانی با آنها نخواهد شد. اما قطعاً دستگاه قضایی و امنیتی اطلاعاتی با آنهایی که مرتکب جرم میشوند و اقدام به تخریب میکنند و آسیب به مردم میرسانند برخورد شدید خواهد کرد.پروندههایی که تشکیل میشود به دادگاه خواهد رفت و طبق مقررات قانونی رسیدگی خواهد شد؛ اما آشوبگران و عوامل پشت پرده آنها باید بدانند که نه دستگاه قضایی و نه دستگاه امنیتی و نه دستگاه اطلاعاتی در ارتباط با این مسأله کوتاه نخواهند آمد.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، در سرمقاله شماره چهارشنبه خود طی اقدامی کم سابقه وجود «تنفر» از جمهوری اسلامی در میان مردم را یکی از عوامل اصلی اعتراضات سراسری در ایران معرفی کرده و نوشته است: «به خطر افتادن منافع جمعی و فردی میتواند محرک به خيابان آمدن معترضين در همه جای دنيا باشد اما اقدامات و شعارهای ساختارشکن و تخريبگر نشان از وجود "تنفر" است.»
عبداله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان در این یادداشت تاکید کرده است که «تنفر مذکور را میتوان محصول انباشتهشدن "احساس تحقير"، "احساس تبعيض" و "فاصله طبقاتی" دانست که از برخوردهاي نامناسب دستگاههای حاکميتی در حل مسائل، رفتارهای نامناسب کسانی که تابلوی انقلاب را بالای سر خود دارند و "ادراک سازی" مخالفان نظام از عملکرد جمهوری اسلامی برای جوانان، سرچشمه میگيرد.»
این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران تاکید کرده است که از مهمترين درسهای اين اعتراضات «تمرکز دستگاههای مختلف نظام بر آسيبشناسی و بررسی چرایی توليد اين تنفر است.»
سرمقاله نویس روزنامه جوان، اعتراضات شهرها را متفاوت از «همه شورشها، اعتراضها و اغتشاشات بعد از انقلاب» معرفی کرده و نوشته است: «مهمترين ويژگی اين است که اصلاحطلبان برخلاف ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ پشت آن نيستند، محدود بودن جمعيت حاضر در اغتشاشات خصوصاً در تهران و بیسر بودن آن از اين زاويه قابل تأمل است و اگرچه برخی دستگيرشدگان از اعضای ستادهای روحاني بودهاند اما اصلاحطلبان پشت آنان نيستند اما چون بين مخالفان نظام و بخشی از اصلاحطلبان مرز مشخصی وجود ندارد، اين عناصر دوگانه عمل مینمايند و با نگرش بینالاذهانی بين درون و بيرون حاکميت رفت و برگشت دارند.»
«نداشتن مطالبه مشخص»، «تأثير شبکههای اجتماعی موبايلی» از جمله دیگر خصوثصیت هایی است که سرمقاله روزنامه جوان برای اعتراضات شهرها بر شمرده و نوشته «شروع حرکت از پيرامون به مرکز» از دیگر خصلتهای این اعتراضات است چرا که «معمولاً موج اجتماعی از پايتخت سرازير میشود اما اين دفعه از شهرستانها و خصوصا شهرهاي کوچک شروع شده که میتوان دلايلی برای آن ذکر نمود» از جمله اینکه «محدوديتهای پليس محلی در برخورد ضعیف در مدیریت کنترل بحران در شهرستانها و تحريکپذيری به دليل ضعف در پختگی سياسي را برای آن برشمرد اما اگر علت پايهای آن را معيشت و اشتغال بدانيم شروع آن از شهرستانها طبيعیتر به نظر میرسد.»
این روزنامه همچنین نوشته که «چرایی آرامش نسبی در مناطق سنینشين، استانهای بزرگی مثل فارس، آذربايجان شرقی، شهرستانهای کرمان و... قابل تحليل است» اما «تمرکز اصلی شورش در استانهای لرستان و اصفهان حتماً دلايل جامعهشناختی، فرهنگی و قومی دارد که بايد مطالعه شود» چرا که در اصفهان «شهرهاي خمينی شهر، نجفآباد و فلاورجان جزو اولين شهرها در تعداد شهدای دفاع مقدس هستند و از نظر مذهبی نيز سرآمدند.»
این روزنامه نوشته است: «شدت خشونت» در شهر کوچک قهدريجان که زمانی از مناطق نفوذ «مهدی هاشمی» برادر داماد آیت الله منتظری بود و «خصوصا رفتارهاي مسلحانه نشان از حس انتقام و تنفر دارد که نميتوان در تحلیل نهایی به قتلهای دردناک آنان در دهه ۶۰ و قبل از انقلاب و واکنش قاطعانه نظام به آن در دهه ۱۳۶۰ توجه نکرد.»
روزنامه خراسان از افزایش شمار کشته شدگان اعتراضات شهرها به ۲۲ تن گزارش داده و نوشته است: در مجموع و با محاسبه کشته هایی که اعتراضات دوشنبه شب در بر داشت، «مجموع آمار جان باختگان ناآرامیهای چند روز اخیر به ۲۱ نفر رسید، همچنین سجاد شاه سنایی یکی از پاسداران نجف آباد نیز به ضرب گلوله مهاجمان» کشته شده است.
به نوشته این روزنامه، در بین کشته شدگان اعتراضات «دو دانش آموز» به نامهای «ارمین و شایان» نیز وجود دارند که محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در توئیتر خود خبر کشته شدن آنها را تائید کرده است.
روزنامه خراسان با اشاره به اینکه سه شنبه شب در تهران «به جز تجمعات نسبتاً آرام تر چند ده نفره، هیچ اتفاق خاصی» رخ نداد و «مشهد نیز آرام بود»، نوشته که در شهرهای «ایلام، تبریز، همدان، کرج، اسلام آباد و فولادشهر» معترضان که این روزنامه انها را «اغتشاشگر» خوانده اقدام به «دیوارنویسی، پرتاب نارنجک دستی، حمله به نیروهای حافظ امنیت و شعارهای ساختارشکنانه» کرده اند.
روزنامه ابتکار از قول معاون سیاسی و امنیتی استاداری تهران خبر داده که در سه روز گذشته دستکم ۴۵۰ تن از معترضان در پایتخت بازداشت شده اند. علی اصغر ناصربخت گفته است: در تهران «روز شنبه حدود ۲۰۰ نفر، روز یکشنبه ۱۵۰ نفر و روز دوشنبه حدود ۱۰۰ نفر بازداشت شده اند.»
همزمان روزنامه آرمان در تیتر یک خود با عنوان « ساز ناکوک استعفای روحانی» گزارش داده است که یک نشریه به نام «خبرنامه صادق وابسته به دانشگاه امام صادق نامهای را منتشر کرده است که امضاء کنندگان آن «خواستار استعفای رئیسجمهور و برگزاری انتخابات زودهنگام شدند.»
به نوشته این روزنامه، در این نامه با تاکید بر «عدم تحقق عملی وعدهها و شعارهای رئیسجمهور و آشفتگی حاکم بر رویکردهای برنامهریزی دولت روحانی، وی را در حل مشکلات واقعی مردم ناتوان ارزیابی کرده» و اعللم کرده اند که جهت گیری لایحه بودجه ۹۷ سبب «تورم و گرانی مضاعف و نتیجتا ایجاد نافرمانی مدنی و شورش اجتماعی در آینده» خواهد شد.
روزنامه آرمان البته با اشاره به وجود دو گرایش در «دانشگاه امام صادق» نوشته است: «یک سمت آن بیشتر گرایش به جبهه پایداری دارد و بخش دیگر معتقد است باید همراه اندیشه سعید جلیلی بود. تفاوتهای این دو طیف زیاد نیست و هر دو در تضعیف دولت مشترک هستند.»
روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «تبارشناسی اعتراضات ۹۶» نوشته است: «مخاطب این اعتراضها فقط دولت در معنای قوه مجریه نیست،بلکه مخاطب واقعی دولت در معنای کلی و حاکمیت است.»
این روزنامه با اشاره به اینکه در نتجزیه و تحلیل و کنترل این نارآرامیها باید این نکته مهم را فراموش نکنیم که اعتراض به وضعیت نابسامان اجتماعی و اقتصادی کشور هزینهای سنگین به همراه دارد که بخش مهمی از آن توسط طیبقه پایین جامعه پرداخت می شود و در حقیقت آنها چارهای به جز پذیرش مخاطرات اعتراضهای خیابانی از جمله بر چسب امنیتی، خطر دستگیری و زندان نداشتند.»
روزنامه بهار با تاکید براینکه «بازتاب اینفوگرافی سهم نهادهای برخوردار از بودجه در میان افکار عمومی،جرقای در انبار دینامیت تحیر و تعجب بود که به انفجار پرسشگری منتهی شد» نوشته است: «قابل پیشبینی بود که فورا این پرسشگری عمومی در میانه وضعیت رکود اقتصادی و نرخ بالای بیکاری به ویژه در میان تحصیل کردها،بازتابی کنترل نشده در در قالب اعتراض و ناآرامی به همراه داشته باشد» اما آن اعتراض «به عنوان نشانهای از ناکارآمدی ساختار سیاسی و اقتصادی نهادهای دولتی، غیردولتی و شبه دولتی جدی گرفته نشد.»
صلاح الدین هرسینی،مدرس علوم سیاسی وروابط بینالملل، طی یادداشتی در روزنامه بهار با تیتر «چرا فرافکنی؟» نوشته است: «ساده انگاری است که بخواهیم با رویکردهای تقلیلگرایانه و با قرار گرفتن در زیر چتر گفتمان دایی جان ناپلئون، ناآرامیها و اعتراضات اخیر را تنها محصول دسایس و توطئه دشمنان و معاندان قسم خورده نظام و انقلاب و معترضان را پیاده نظام غرب، ضد انقلاب خارج نشین، سر سپرده گان نظام سلطه، ماموران انگلیس و مزدوران صهیونیسم بدانند.»