آیا جنبش اعتراضی تازه ای در راه است؟

تجمع اعتراضی در کرمانشاه.

مقدمه

سلسله تظاهرات چند روز اخیر در شهرهای گوناگون ایران، به شکل ناگهانی به وجود نیامد و نشانه نارضایتی از وضعیت موجود و بخصوص وضعیت نامناسب اقتصادی است. چرا که بخش قابل توجهی از شعارهای معطوف به مشکلات اقتصادی –بخصوص گرانی یا به زبان دیگر افزایش هزینه زندگی است- که اکثریت مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

توافق وجود دارد که در سالهای اخیر با کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری، توزیع غیر متعادل ثروت و درآمد، تورم، فقر و فلاکت گسترده شده است. بنا به گزارش بانک مرکزی، در سال ۱۳۸۴ کمی بیش از ۲۵ درصد از میانگین هزینه خانواده شهری به مواد غذائی اختصاص یافته است. در سال ۱۳۹۲ سهم هزینه مواد غذائی در بودجه خانوار حدود یک درصد افزایش داشته اما بررسی اقلام مصرفی غذائی نشان از آن دارد که سهم اقلام عمده به کیلو گرم بسیار کمتر شده و این معنی کاهش مصرف کالری، ویتامین و پروتئین است. بنابراین با کاهش قدرت خرید خانوار مصرف مواد غذائی کاهش یافته است. همزمان برخی از اقلام گران غذائی همچون میوه و سبزجات و مواد پروتینی از سبد مصرف خانوار حذف و مواد غذائی با کیفیت پایین‌تر جایگزین آن شده است. این نشانه آن است که نه تنها بر هزینه زندگی افزوده شده است بلکه از کیفیت آن نیز کاسته شده است. از نشانه‌های دیگر فقیر شدن خانوار در ایران وضعیت مسکن آن است. بنابر آخرین گزارش مرکز آمار ایران در سال ۹۲ نزدیک به ۶۴ درصد خانوارهای ایرانی مالک مسکن بوده‌اند که البته نسبت به سال پیش از آن ۴ درصد کاهش داشته به زبان دیگر، از شمار مالکین مسکن کاسته و بر شمار مستاجرین افزوده شده است این بدان معناست که خانوار توان تملک مسکن را به علت کاهش قدرت خرید از دست داده است. و به نظر می‌رسد این روند در سالهای بعد نیز ادامه داشته باشد، چه علیرغم کاهش میانگین نرخ تورم، قیمت کالاهای مصرفی روزمره مانند اقلام خوارکی بالا‌تر از میانگین نرخ تورم باقی ماند. اما مسئله به اینجا ختم نمی‌شود. با افزایش کسری بودجه خانوار و کاهش قدرت خرید آن، سرمایه گذاری خانوار بروی مسکن و یا حتی آموزش و بهداشت کاهش می‌یابد. و این به معنای فروافتادن خانوار به محاق فقر پایدار است. البته توزیع این کاهش سطح و کیفیت زندگی در میان خانوارهای گروه‌های درآمدی پایین و بالا یکسان نیست. بنابراین آسیب پذیری خانوارهای کم درآمد نسبت به نوسان قیمت خواروبار بالا‌تر است. از این رو می‌توان نتیجه گیری کرد که احساس افزایش فقر و شکاف طبقاتی و همچنین کاهش مداوم سطح زندگی بخشی از انگیزه‌های مشترک تظاهرات یاد شده را شکل می‌دهد. اما این همه ماجرا نیست. تصادم واقعیاتی که احساس می‌شود با آنچه از سوی حسن روحانی وعده داده شده است، نیز زمینه ساز این جوشش خروش تظاهرکنندگان است. از یاد نرود که حسن روحانی در هنگام فعالیت‌های انتخاباتی دور دوم ریاست خود بر قوه مجریه وعده‌های بسیاری را مبنی بر رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال، کاهش فقر نابرابری را مطرح نمود. توضیح اینکه شهروندان خواسته یا ناخواسته دارای درک خاص خود از واقعیت اقتصادی هستند که در فرایند زندگی اجتماعی و در موقعیت‌های گوناگونی به شکل گروهی در زندگی اجتماعی تجربه می‌شود. به یک معنا می‌توان گفت که ریشه تظاهراتی که اینجا و آنجا رخ می‌دهد می‌توان در چالش انتظارات اجتماعی- انتظار زندگی شایسته- در تصادم با تجربه روزمره- فقر و فلاکت روزافزون- واقعیت جستجو کرد. چنین روندی در کنار تسلط با بدبینی، نومیدی نسبت به آینده، متمایز می‌شود، می‌‌تواند زمینه‌ساز تظاهرات غیرقابل پیش‌بینی فراهم کند و زمینه ساز جنبش اعتراضی باشد. هر چند بخشی عمده شعارهای تظاهر کنندگان معطوف به مشکلات اقتصادی است، اما این مشکلاتاما محصول تصمیم گیری نهادهای سیاسی و حاکمیتی است. چه در چارچوب اقتصاد ایران، حاکمیت بخش اساسی اقتصاد را در اختیار دارد و سیاست‌های اقتصادی دولت نیز کم یا زیاد تحت تاثیر خواسته‌های رهبر حکومت است. به همین دلیل شعارهای اقتصادی تظاهر کنندگان از محدوده مسائل اقتصادی عبور کرد و سیاست داخلی و خارجی حاکمیت را هدف قرار داد. شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «اسلامو پله کردید، مردم رو ذله کردید» نشانه‌های همین امر است.

تظاهراتی که جامعه ایران در این روز‌ها شاهد آن است به سرعت به شهرهای گوناگون کشیده شد. بنابراین به نظر می‌رسد که نوعی احساس مشترک در پس این تظاهرات باشد. در صورتی که عوامل عمومی و پایداری مشوق این تظاهرات باشد در این صورت می‌توان انتظار داشت که نوعی جنبش اعتراضی مجددا سراسری از میان احساس نارضایتی عمومی پدیدار شود

کاهش سطح و کیفیت زندگی مشوق جنبش اعتراضی

تظاهراتی که جامعه ایران در این روز‌ها شاهد آن است به سرعت به شهرهای گوناگون کشیده شد. بنابراین به نظر می‌رسد که نوعی احساس مشترک در پس این تظاهرات باشد. در صورتی که عوامل عمومی و پایداری مشوق این تظاهرات باشد در این صورت می‌توان انتظار داشت که نوعی جنبش اعتراضی مجددا سراسری از میان احساس نارضایتی عمومی پدیدار شود. جنبش اعتراضی، نوعی شبکه ارتباطی مبتنی بر رفتار گروهی یا فعالیت مشترک گروه‌های اجتماعی و افراد است که هنجار، ارزش و هدف یا هدف‌های نسبتا مشترکی را دنبال می‌کنند. جنبش‌های اعتراضی معمولاً در شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرند و در خارج کادر روابط و نهادهای رسمی و غالباً علیه نهادهای مستقر حاکم عمل می‌کنند و به همین دلیل دارای ویژگی انتقادی یا اعتراضی نسبت به نهادهای مستقر و وضع موجود هستند. جنبش اعتراضی، نتیجه کنش‌ و واکنش‌های شهروندان عادی است که در پیوند با یک حادثه غالباً و ظاهراً ناگهانی، باورهای مشترک را در قالب یک رفتار گروهی به نمایش می‌گذارند. جنبش‌های اعتراضی ابتدا به شکل شبکه غیر رسمی و کوچک ظاهر می‌شوند و سپس این شبکه‌های کوچک‌تر- احتمالاً- به هم پیوند می‌خورند و به شکلی گسترده‌تر و علنی‌تر خود را نشان می‌دهند. جنبش‌های اجتماعی یک پدیده پیچیده و پویاست و معمولا دارای دوره زندگی معینی است؛ به این معنی که دارای فرایند «پیدایش»، «پویش» و «فرسایش» است. جنبش‌های اجتماعی در شرایط معینی به‌وجود می‌آیند، پیر می‌شوند، در اشکال دیگر ظاهر می‌شوند، تغییر شکل می‌دهند و خود را در اشکال دیگر سازمانی نشان می‌دهدند یا بین می‌روند اما اثر پایداری از خود را در حافظه عمومی باقی می‌گذارند. جنبش اجتماعی هیچگاه به طور قطعی به هدف‌های خود نمی‌رسند و تنها بخشی از نیروی خود را محقق می‌کنند. در واقع کوه یخی شناور در اقیانوس هستند که نوک آن بیرون می‌زند و به تناوب امواج، بخش کوچک یا بزرگ‌تری از آن به نمایش در می‌آید.

نقش رسانه‌های اجتماعی در جنبش‌های اجتماعی

بر پایه اطلاعات منتشره در داخل ایران، علیرغم حاکمیت سانسور بر رسانه‌های ایران، دسترسی به رسانه‌های اجتماعی همچون تلگرام یا فیس بوک، موجب شده تا شهروندان معترض نوعی هماهنگی میان خود سازمان دهند. در صورتی که این سازماندهی تدوام داشته باشد، حتی به فرض سرکوب تظاهرات خیابانی جنبش اعتراضی در عین پنهان شدن، گسترده‌تر شده و پایدار باقی می‌ماند و در بزنگاه دیگری مجدد خود را در اشکال گوناگون به نمایش خواهد گذارد. چه تازمانی که مطلوبیت زندگی با انتظارات شهروندان از سطح و کیفیت زندگی انطباق پیدا نکند، ریشه‌های نارضایتی –هر چند پنهان اما پایا باقی خواهد ماند و خود را در بزنگاه‌های تاریخی به نمایش می‌گذارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشت‌ها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب می‌دهند. آن‌ها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.