پانزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری روز سهشنبه ۲۳ شهریور در استکهلم سوئد برگزار شد که در جریان آن، رمضان فتحی یک شاهد عینی دیگر گفت که حمید نوری در اعدامهای زندان اوین حضور داشته است.
آقای فتحی در جلسه محاکمه حمید نوری به اتهام مشارکت در اعدام چند هزار زندانی سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷، گفت زندانیان را قبل از آغاز اعدامهای دستهجمعی، از زمستان ۱۳۶۶ بهخاطر مسائلی چون نماز، ورزش و غذا خوردن جمعی طبقهبندی کرده و به سلولهای انفرادی منتقل میکردند.
رمضان فتحی که در سال ۱۳۶۰ به دلیل «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» زندانی و «بعدا حکم اعدام او به ۱۲ سال حبس تقلیل یافت»، در دادگاه محاکمه حمید نوری گفت: «زندانیان را در اتاق گاز به حدی نگه میداشتند که از نوک انگشتانشان عرق میچکید و به آنها حالت خفگی دست میداد. هنگام خروج از اتاق گاز هم، نگهبانها که پاسدار بودند به فرماندهی حمید نوری، تونلی تشکیل داده و به شدیدترین وجه آنها را کتک میزدند».
حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است؛ اتهامی که خود آن را رد میکند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.
رمضان فتحی که اکنون در آلمان زندگی میکند گفت که در دو دادگاه به ریاست حسینعلی نیری به اعدام محکوم شده بود و نیری در دادگاه سوم او را به ۱۲ سال زندان محکوم کرد.
حسینعلی نیری در جریان اعدامهای ۶۷ قاضی شرع و همراه با ابراهیم رئیسی، مرتضی اشراقی و مصطفی پورمحمدی عضو هیات چهار نفره موسوم به هیات مرگ بود.
بیشتر در این باره: سیزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری: در نانوایی و حسینیه اعدام میکردنداو درباره اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ گفت که روز هفتم مرداد، تلویزیون را از بند [زندان] بیرون برده، هواخوری و روزنامهها را قطع کردند. «آخرهای شب بود که روحالله حداوند که اعدام شد گفت بیا برویم از راه پنجره نگاه کنیم چه چیزهایی را میبینیم. گفتم روحالله تو چی میبینی؟ گفت جنازه بچهها را دارند توی ماشین میاندازند. جنازه بچهها را میگرفتند و ما صدای انداختن جنازه توی ماشین را میشنیدیم».
او میگوید در شبهای بعد «ما میدیدیم دو نگهبان، جنازههای در پارچههای برزنت پوشیده شده را پرت میکردند توی اتاق ماشین که شبیه ماشینهای حمل گوشت بود».
به گفته آقای فتحی، «ناصر منصوری را که قطع نخاعی بود با برانکارد به هیات مرگ منتقل کرده بودند و کاوه نصارا که بیماری صرع داشت و نمیتوانست راه برود را یکی از بچههای دیگر روی دوشش کشید و برای اعدام به آمفی تئاتر بردند».
حمید نوری تاکنون اتهامات مطرح شده را رد کرده است. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدامها هرگز رخ نداده و نمیتواند اتهامات را بپذیرد».
وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدامها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.
وکلای مدافع آقای نوری در جلسات پیشین دادگاه گفتهاند از آنجا که کیفرخواست بر اساس کتابها و خاطراتی است که ده تا بیست سال پس از آن رخدادها نوشته شدهاند و همه نویسندهها نیز از مخالفان حکومت ایران هستند، باید در محتوای آنها شک کرد.
ایرج مصداقی، دیگر شاهد این دادگاه در جلسات پیشین دادگاه گفته بود نخستین بار که حمید نوری را دید، هنگام کتک خوردن پس از خارج از شدن از «اتاق گاز» در زندان گوهردشت بوده است.
اتاق گاز به اتاقی بدون پنجره اطلاق میشد که بهگفته آقای مصداقی «زیر درز درِ آن پتو میگذاشتند تا هوا به زندانیان داخل اتاق نرسد».
برگزاری دادگاه حمید نوری که تا آوریل سال آینده در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت واکنش مقامات جمهوری اسلامی را نیز در پی داشته است.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز اول شهریور محاکمه آقای نوری را «یک طراحی توسط گروهک منافقین» خواند و مدعی شد که دادگاه سوئد «به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک صورت گرفته استناد کرده است».