در ادامه جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد، روز دوشنبه ۲۹ شهریور ماه، مسعود اشرف سمنانی، یک شاهد عینی، گفت که بدون چشمبند، حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی و اسماعیل شوشتری را در هیات مرگ دیده است.
آقای اشرف سمنانی در جلسه محاکمه حمید نوری به اتهام مشارکت در اعدام چند هزار زندانی سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷، گفت در جریان مصاحبه تلویزیونی که شرط آزادی بود ناصریان (محمد مقیسه) و حمید عباسی (حمید نوری) را بدون چشمبند دیده است.
مسعود اشرف سمنانی که در سال ۱۳۶۲ به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق، شرکت در تظاهرات ۳۰ خرداد ۶۰ و کمک مالی به سازمان تا پیش از ۳۰ خرداد ۶۰» به هفت سال زندان محکوم شده بود و بهمن ۱۳۶۶ از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شد، در دادگاه شهادت داد که حمید عباسی (حمید نوری) را در راهروی مرگ دیده است.
حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است؛ اتهامی که خود آن را رد میکند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.
مسعود اشرف سمنانی که اکنون در سوئد زندگی میکند گفت که «ناصریان (محمد مقیسه) و حمید عباسی (حمید نوری) میرفتند و بچهها را میآوردند پیش هیات. از اتاق میآوردندشان بیرون، به سلول برشان میگرداندند، میرفتند به سمت حسینیه و شاید بچههایی را از جاهای دیگر هم میآوردند. من درباره مقصد آنها و جایی که میرفتند نمیتوانم با اطمینان بگویم اما این اتفاقها در راهروی مرگ در جریان بود».
او از حضور ناصریان (محمد مقیسه) و حمید عباسی (حمید نوری) در آغاز سال ۶۷ در بندهای زندان روایت کرد که «گفتند ما چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم. گفتند ورزش دستهجمعی نکنید، نماز جماعت نخوانید. اینها را ناصریان میگفت و من یادم نمیآید حمید عباسی چیزی گفته باشد. البته بچههایی که برای تنبیه میبردند، میگفتند حمید عباسی برای تنبیه آنان عمل میکرده».
بیشتر در این باره: دادگاه اعدامهای ۶۷؛ «جسد اعدامیها را از آشپزخانه زندان با کامیون خارج میکردند»به گفته مسعود اشرف سمنانی، در جریان مصاحبه و اعترافگیری از زندانیان که در حسینیه زندان گوهردشت انجام میشد حمید عباسی حضور داشته و زندانیان دیگری روی زمین به تماشا مینشستند: «میخواستند ما ببینیم که یک زندانی چطور مواضع گروهش را زیر سوال میبرد».
این زندانی سیاسی سابق اما بعد از اعدامها و آزادی از زندان هم حمید نوری را دیده است. او در پاسخ به سوال دادستان در این زمینه گفت: «بعد از اعدامها من به زندان اوین منتقل شدم. آن زمان شرط آزادی، انجام مصاحبه ویدئویی بود اما وقتی آزاد شدم نمیدانم به چه دلیلی این مصاحبه انجام نشد. بعد زنگ زدند که برای انجام مصاحبه بیا و وقتی من رفتم اوین، برای اولین بار بدون چشمبند وارد شدم و ناصریان (محمد مقیسه) من را تحویل حمید عباسی (حمید نوری) داد. او مرا برد به حسینیه و مصاحبه آنجا انجام شد».
آقای اشرف سمنانی میگوید که دو بار به هیات مرگ برده شده است: «ناصریان (محمد مقیسه) مرا به اتاق هیأت مرگ برد. چشمبندم را برداشتم و سه نفر را روبهروی خودم دیدم. اشراقی که دادستان بود، نیری که ملا بود و وسط نشسته بود و کسان دیگری هم بودند از جمله شوشتری. نیری از من پرسید که هوادار چه گروهی هستی؟ من گفتم هوادار سازمان. او گفت کدام سازمان؟ گفتم خودتان که میدانید اما آخر سر گفتم منافقین. گفت تقاضای عفو میکنی؟ میدانستم اعدامها در جریان است. گفتم که چیزی از حکمم نمانده و تا شما کارهای اداریاش را بکنید آزاد میشوم. او گفت که حالا شاید زودتر آزاد شدی. من گفتم اگر اینطور است بله.بعد گفت حاضری مصاحبه بکنی با تلویزیون؟ گفتم بله. نیری به من گفت برو یک متن بنویس برای مصاحبه».
او سپس از مرتضی اشراقی و نقش او در هیات مرگ گفت: «اشراقی به من گفت که تو اگر با منافقین نیستی بگو که چه کسانی در زندان سر موضع هستند؟ گفتم من مریضم که واقعا هم بودم. گفتم میگرن دارم، معدهام مریض است و خیلی در جریان نیستم که در زندان چه میگذرد. اشراقی رو کرد به نیری و گفت که حاجآقا این سگ منافق است».
مسعود اشرف سمنانی هنگام خروج از اتاق هم، حمید عباسی را «مشغول خواندن نام برخی زندانیان که برای اعدام برده میشدند» دیده است.
در جلسه دومی که آقای اشرف سمنانی را به اتاق هیات مرگ بردهاند متنی دو سه خطی مبنی بر محکومیت سازمان مجاهدین همراه داشته اما «نیری خواند. پوزخند زد که آقایان ببینید چی نوشته و آنچه را من نوشته بودم بلند خواند. بعد به من گفت که این بدرد نمیخورد. گفتم خب شما بگویید چه بنویسم. نیری به ناصریان گفت حاجآقا یک برگه بدهید بنویسد».
او میگوید که در راهروی مرگ برای نوشتن آن برگه، چشمبندش را کمی بالا زده و خیلی چیزها را دیده است: «دو سه ساعتی آنجا بودم و رفت و آمد ناصریان (محمد مقیسه)، حمید عباسی(حمید نوری) و دیگر پاسدارها را میدیدم. ناصریان آمد دنبالم و من را برد به یک انفرادی. ناصریان مرا کتک زد، مشت، لگد زد و گفت که حتما فردا باید بروی و مصاحبه کنی. برو و متن مصاحبهات را بنویس».
او همچنین میگوید که پیش از آنکه به اتاق هیات مرگ برود از طریق مورس و از دیگر زندانیان در جریان اعدامها قرار گرفته بود.
در این جلسه از دادگاه که در «روز رزرو» برگزار شد نصرالله مرندی که یازده شهریورماه و در دهمین جلسه دادگاه شهادت داده بود، به سوالات وکلای مدافع حمید نوری پاسخ داد.
بیشتر در این باره: دادگاه حمید نوری؛ روایت یک شاهد از حضور ابراهیم رئیسی در اتاق هیات مرگ اعدامهای ۶۷وکلای نوری گفتند آنچه که آقای مرندی در دادگاه گفته با آنچه که او در پیش پلیس گفته است تناقض دارد و متفاوت است. نصرالله مرندی اما این مسئله را رد کرد و گفت که تناقضی در گفتههایش وجود ندارد. او گفت که در راهروی مرگ، صدای حمید عباسی(نوری) را شنیده و چون سرش را بالا میآورد نیمی از بدن او را دیده: «تهش مرگ بود و مهم نبود که به خاطر بالا آوردن سر کتک بخوری».
نصرالله مرندی که در دهه ۶۰ به دلیل عضویت در سازمان مجاهدین خلق، زندانی و به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود پیش از این در جلسه دهم دادگاه گفته بود که روز ۱۲ مرداد وقتی او را به هیات مرگ بردهاند: «پنج نفر روبهروی من بودند. وسط، حسینعلی نیری نشسته بود. کنارش از راست [مرتضی] اشراقی و [مصطفی] پورمحمدی که من آن زمان نمیشناختم. سمت چپ نیری، [ابراهیم] رئیسی نشسته بود که من او را هم آنوقت نمیشناختم اما بچههای کرج میشناختند چون دادستان کرج بود. کنار او هم [اسماعیل] شوشتری نشسته بود».
ابراهیم رئیسی، رئيسجمهوری اسلامی ایران، در پرونده اعدام هزاران زندانی در تابستان سال ۶۷ یکی از اعضای هیات مرگ بود که احکام اعدام را صادر میکردند. آیتالله منتظری، قائممقام وقت آیتالله خمینی که به این اعدامها معترض بود، در جریان دیدار با اعضای هیات مرگ، به آنها گفت که بهخاطر این اعدامها «نامشان را در میان جنایتکاران تاریخ مینویسند».
حمید نوری تاکنون اتهامات مطرح شده را رد کرده است. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدامها هرگز رخ نداده است و نمیتواند اتهامات را بپذیرد».
وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدامها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.
وکلای مدافع آقای نوری در جلسات پیشین دادگاه گفتهاند از آنجا که کیفرخواست بر اساس کتابها و خاطراتی است که ده تا بیست سال پس از آن رخدادها نوشته شدهاند و همه نویسندهها نیز از مخالفان حکومت ایران هستند، باید در محتوای آنها شک کرد.
ایرج مصداقی، دیگر شاهد این دادگاه در جلسات پیشین دادگاه گفته بود نخستین بار که حمید نوری را دید، هنگام کتک خوردن پس از خارج شدن از «اتاق گاز» در زندان گوهردشت بوده است.
اتاق گاز به اتاقی بدون پنجره اطلاق میشد که بهگفته آقای مصداقی «زیر درز درِ آن پتو میگذاشتند تا هوا به زندانیان داخل اتاق نرسد».
برگزاری دادگاه حمید نوری که تا آوریل سال آینده در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت واکنش مقامات جمهوری اسلامی را نیز در پی داشته است.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز اول شهریور محاکمه آقای نوری را «یک طراحی توسط گروهک منافقین» خواند و مدعی شد که دادگاه سوئد «به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک صورت گرفته استناد کرده است».