حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، با اشاره به موضوعاتی مانند رد صلاحیت نامزدها در انتخابات و حریم خصوصی مردم اعلام کرد که در موضوعات مورد اختلاف بین نهادهای جمهوری اسلامی باید به همهپرسی مراجعه کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، حسن روحانی در سخنرانی مراسم روز ۲۲ بهمن، سالگرد پیروزی انقلاب بهمن ۵۷، از همه نهادها از جمله شورای نگهبان خواست که «راه انتخابات را سهل (آسان) کنند» و اجازه دهند «همه سلیقهها در انتخاباتها شرکت کنند».
وی با تاکید براینکه انتخابات تمام شده است، خطاب به مخالفان خود گفت که «باید همه در کنار هم باشیم و مردم را راحت بگذاریم».
حسن روحانی همچنین گفت که «در حریم خصوصی مردم دخالت نکنیم و آستانه تحملمان را نیز بالا ببریم».
وی در ادامه تاکید کرد: «قانون اساسی، بن بستها را برداشته است و ظرفیت بزرگی دارد و اگر در موضوعی با هم بحث داریم، باید به اصل ۵۹ (قانون اساسی) مراجعه کنیم که طبق آن باید به آرای مردم مراجعه کرد».
رئیس جمهوری ایران گفت: «اگر جناحها اختلافی دارند، صندوق آرا را بیاوریم و هرچه مردم گفتند عمل کنیم».
حسن روحانی پیش از این نیز پیشنهاد برگزاری همهپرسی «برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سياسی و فرهنگی» را داده بود.
براساس اصل ۵۹ قانون اساسی ایران، «در مسايل بسيار مهم اقتصادی، سياسی، اجتماعی و فرهنگی ممكن است اعمال قوة مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقيم به آراء مردم صورت گيرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی بايد به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد».
با این حال، برخی از مقامات جمهوری اسلامی با اشاره به دیگر اصول قانون اساسی ایران معتقدند که رهبر جمهوری اسلامی باید اجازه برگزاری همهپرسی را بدهد.
تاکنون از این اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی استفاده نشده و پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درسال ۵۸، مراجعه به همهپرسی تنها یک بار درباره تغییر این قانون و با دستور آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، انجام شده است.
قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی در سال ۶۸ و پس از درگذشت آیتالله خمینی و انتخاب آیتالله علی خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی به رای گذشته و تصویب شد.
موضوع رد صلاحیت نامزدهای انتخابات، بازداشت فعالان سیاسی و توقیف مطبوعات، دخالت نهادهای نظامی در سیاست داخلی و خارجی و دخالت رهبر جمهوری اسلامی در امور اجرایی، در ۲۰ سال گذشته از جمله موضوعات مورد اختلاف بین رهبر و روسای جمهوری ایران بوده است.
مرتضی کاظمیان، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس، درباره سخنان حسن روحانی در مورد همهپرسی به رادیو فردا می گوید که این سخنان، «ظاهر با ارزش و مهمی دارد؛ آقای روحانی دستکم در سطح سخن، به اهمیت تحقق خواست اکثریت از طریق همهپرسی، آدرس میدهد. اما باید دید وی در مقام رئیس قوه مجریه، تا چه اندازه در تحقق لوازم این همهپرسی و برگزاری آن جدی است و بهویژه بر موضوع همهپرسی اصرار دارد».
حسن روحانی در بخش دیگری از سخنان خود از اقدامات رسانههای منتقد و رادیو و تلویزیون ایران انتقاد کرد.
وی گفت: «صداوسیما به جای اینکه بگوید ۲۵ میلیون قطعه مرغ را برای سلامت مردم از بین بردیم، چون سلامت مردم برای ما مهم بود و به جای تشکر از دولت، نیاید بگوید که تخم مرغ، طلایی شده است».
آقای روحانی اشاره کرد:«۴۰ سال بس است. کینه را رها کنید. چند سال کینه وسخن ناروا گفتن؟ متحد شویم و کنار هم قرار بگیریم».
پیش از این، حسن روحانی و مقامات دولت او بارها از آنچه «سیاه نمایی» رادیو وتلویزیون نامیده اند،انتقاد کرده اند. رادیو و تلویزیون ایران زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی اداره می شود.
درهمین حال، تعدادی از مقامات دولت روحانی به طور تلویحی، مخالفان از جمله آیتالله احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، را به سازماندهی تجمعهای اعتراضی هفتم دی در مشهد متهم میکنند. او این اتهام را رد کرده است.
در تظاهرات اعتراضی دی ماه که از تجمع مشهد آغاز شد و به بیش از ۱۰۰ شهر گسترش یافت، شعارهایی علیه رهبر و دیگر مقامات جمهوری اسلامی سر داده شد و برخی از معترضان در شعارهای خود خواستار تغییر نظام جمهوری اسلامی شدند.
«برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که می توانستیم پیاده نکنیم»
حسن روحانی در بخش دیگری از سخان خود گفت: «زمانی که انقلاب ما پیروز شد همه با هم بودیم. در قطار انقلاب مسافران فراوانی بودند، حالا به طور طبیعی برخی خود خواسته از آن پیاده شدند، برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که می توانستیم پیاده نکنیم».
وی اضافه کرد: «همه را امروز باید دوباره به سوار شدن به قطار موفقیت و پیروزی انقلاب دعوت کنیم».
مرتضی کاظمیان درباره این بخش از سخنان رئیس جمهوری ایران عقیده دارد: «انتظار از روحانی، فراهمآوردن زمینههای آن ازجمله آزادی عقیده و بیان و رسانه و احزاب است؛ چیزی که بهشکل محسوسی موجود نیست، و زیر تهدید نهادهای امنیتی و قضایی قرار دارد».
او میافزاید: « همچنین در سطحی دیگر، باید دید او در چه موضوعی حاضر به همراهی با خواست جامعه مدنی و پیگیری تحقق همهپرسی است. اینها، برخی ابهامها و پرسشهای جدی درباره سخن مهم روحانی است. این بخش از سخن روحانی نیز در سطح کلام، سیمایی موجه دارد؛ اما رئیسجمهور تا چه اندازه برای فراهمکردن امکان فعالیت نیروهای سیاسی ـ اجتماعی گوناگون، گام جدی برداشته و اقدام عملی نشان داده است؟ متأسفانه زیرمجموعههای امنیتی ـ اطلاعاتی قوه مجریه و نیز وزارت کشور و وزارت ارشاد و حتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، گاه بهمثابه ابزاری برای تهدید منتقدان و ناراضیان و اعمال محدودیت علیه فعالیتهای سیاسی و صنفی ایفای نقش کرده و میکنند».
به گفته این روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، «تهدید و بازداشت فعالان سیاسی و دانشجویی و کارگری توسط وزارت اطلاعات یا دستور سانسور نامه اخیر مهدی کروبی توسط وزارت ارشاد، شواهدی از این وضع ناگوار در زیرمجموعه رئیسجمهور اعتدالگرا هستند که نسبتی با سخنان وی برقرار نمیکند».
به نوشته ایسنا، آقای روحانی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت که «تمام اقوام ایرانی، پیروان مذاهب تشیع، اهل سنت و تمام ادیان و هر کس که این قانون اساسی را قبول دارد، انقلابی هستند».
تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب ۵۷، تعدادی از گروههایی که مخالف رژیم شاهنشاهی بودند با حکومت جدید اختلاف پیدا کردند و در سالیان بعد، اعضای آنها بازداشت و اعدام شدند و یا به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند.
پس از آن نیز نوبت به سازمان هایی مانند حزب توده ایران و سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) رسید که در مواضع خود از حکومت حمایت می کردند. بسیاری از اعضا و رهبران این سازمان ها بازداشت و در دهه ۶۰ زیر شکنجه کشته و یا اعدام شدند.
در این حال، به دنبال برخورد با گروه های غیردینی، جریانهای دینی از جمله نهضت آزادی از حاکمیت حذف شدند و این در شرایطی بود که ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهوری ایران، نیز در ماه های نخستین سال ۱۳۶۰، با رای مجلس که اکثریت آن دراختیار هواداران آیتالله خمینی بود، برکنار شده بود.
پس از حذف همه گروه های منتقد آیت الله خمینی، در سالهای بعد نیز بین حامیان آیتالله خمینی که به جریان مشهور به چپ و راست اسلامی تقسیم شده بودند، اختلافات شدیدی رخ داد و این موضوع همچنان ادامه دارد.
در سال ۸۸ نیز تعدادی از اصلاح طلبان و معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شدند و میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، رهبران معترضان، از بهمن سال ۸۹ تاکنون همچنان در حصر خانگی به سر میبرند.
در همین حال، اقلیتهای دینی در ایران از تصدی سمتهای بالای دولتی محرومند. همچنین بهائیان از تحصیل در دانشگاه محرومند و پس از انقلاب ۵۷، دهها بهایی اعدام و ترور و صدها بهایی بازداشت و زندانی شدهاند.