بعد از حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل در شامگاه ۱۰ مهر، گمانهزنیهای زیادی درباره احتمال تلافی اسرائیل با حمله به تاسیسات نفتی ایران منتشر شده است.
این هشدار تنها از این منظر نیست که توقف تولید نفت ایران بازارهای جهانی را به هم خواهد ریخت؛ چرا که دستکم اوپک و کشورهای همپیمان به رهبری روسیه، دو برابر تولید نفت ایران، ظرفیت تولید مازاد نفت دارند.
نکته مهمتر این است که اگر ایران در واکنش به حملات اسرائیل به تاسیسات نفتیاش قادر به تولید نفت یا پالایش آن نباشد، احتمال دارد از طریق گروههای نیابتیاش تأسیسات نفتی کشورهای همسایه را هدف قرار دهد؛ اقدامی که قبلا نیز با حمله به تأسیسات نفتی عربستان یا نفتکشها در آبهای امارات و عمان انجام داده است.
اما نکته اساسی، وضعیت خود ایران خواهد بود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
Your browser doesn’t support HTML5
سهم ایران در بازارهای جهانی نفت
آمارهای اوپک نشان میدهد که اگرچه ایران چهارمین دارنده ذخایر نفت جهان است، اما متوسط سهم نفت ایران در تولید نفت جهانی طی پنج سال گذشته کمتر از ۲.۵ درصد بوده است. ایران سال گذشته ۲.۸۶ میلیون بشکه تولید نفت داشت و اکنون این رقم به ۳.۳ میلیون بشکه رسیده است که کمی بیش از سه درصد تولید جهانی نفت است.
از طرفی آمارهای اوپک نشان میدهد سقوط حجم تولید و صادرات نفت ایران در هیچ سالی منجر به جهش چشمگیر قیمت نفت در بازارهای جهانی نشده است.
در همین زمینه وبسایت خبری «اکسیوس» به نقل از مقامات اسرائیلی گزارش داده که گزینههای اسرائیل برای تلافی حمله موشکی ایران به این کشور، شامل هدف قرار دادن تأسیسات تولید نفت و پالایشگاههای آن است.
هر دو مورد میتواند باعث بالا رفتن قیمت نفت در بازارهای جهانی و در نتیجه افزایش شانس دونالد ترامپ در مقابل رقیب انتخاباتی خود کامالا هریس برای در دست گرفتن سکان رهبری ایالات متحده آمریکا در انتخابات ماه نوامبر امسال شود.
رویترز از قول کارشناسان و شرکتهای مشاوره انرژی مینویسد اوپک و کشورهای همپیمان طی سالهای گذشته تولید خود را برای بالا نگاه داشتن قیمت نفت کاهش دادهاند و هماکنون ظرفیت تولید اضافی روزانه پنج میلیون و ۸۶۰ هزار بشکه را دارند؛ رقمی که تقریبا معادل دو برابر تولید نفت خام ایران و ۳.۵ برابر مجموع صادرات نفت و میعانات گازی ایران است.
این گزارش اما بر این نکته تاکید کرده که در سال ۲۰۱۹، حمله پهپادی نیروهای نیابتی ایران به تأسیسات نفتی عربستان برای مدت کوتاهی ۵۰ درصد از تولید نفت خام این کشور را از بین برد؛ موضوعی که میتواند در آینده نیز تکرار شود.
ایران همچنین میتواند تانکرهای نفتی که یک پنجم نفت معاملاتی جهان را از طریق دریا از تنگه هرمز عبور میدهند، مورد هدف قرار دهد.
شانس ایران برای بازی با کارت نفتی
اینکه ایران بخواهد برای به آشوب کشیدن بازارهای جهانی نفت، تأسیسات نفتی عربستان را که هماکنون سهمی ۹.۷ درصدی در تولید جهانی نفت دارد مورد هدف قرار دهد، اگرچه محتمل است، اما با توجه به بهبود روابط دو کشور غیر قابل توجیه است و از طرفی، شانس ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا را که به شدت مخالف بلندپروازیهای جمهوری اسلامی است، بسیار بالا خواهد برد.
ایران میتواند نفتکشهای حامل نفت در تنگه هرمز را مورد هدف قرار دهد یا این تنگه را ببندد؛ اما این موضوع نیز حتی اگر عملی باشد، باعث انسداد بخش عظیمی از مسیر صادرات غیرنفتی و واردات خود ایران خواهد شد.
ایران دو برابر صادرات نفتی، صادرات غیرنفتی و واردات از آبهای جنوب کشور دارد و در صورت انسداد تنگه هرمز، بخش عظیمی از اقتصاد آن از کار خواهد افتاد.
تأثیر حملات اسرائیل به تأسیسات نفتی ایران
ایران پارسال ۳۶ میلیارد دلار صادرات نفتی داشت که معادل ۱۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور است. از طرفی، تقریبا یک سوم بودجه دولت متکی به درآمدهای حاصل از فروش داخلی محصولات نفتی است که صرف یارانهها میشود و برای معیشت مردم بسیار حیاتی است.
در صورت حمله اسرائیل به پالایشگاههای ایران، بحران سوخت و معیشت برای مردم کشور اجتنابناپذیر است.
نکته مهمتر اینکه بر اساس یک سند محرمانه وزارت نفت که بهار امسال به دست رادیو فردا رسید، ایران در فروردین امسال تنها یک میلیارد و ۷۰ میلیون لیتر ذخایر استراتژیک بنزین داشت که تنها کفاف هشت روز مصرف داخلی را میدهد. وضعیت در کل سال گذشته نیز به همین منوال بود.
در مورد گازوئیل، این سوخت تنها کفاف دو هفته مصرف داخلی را میدهد و حتی در زمستان که کمبود گاز وجود دارد، تنها یک هفته کفاف مصرف صنایع، نیروگاههای برقی و حوزه حملونقل را میدهد.
اگر اسرائیل پالایشگاههای ایران را مورد هدف قرار دهد، کشور در کمتر از یک هفته با بحران سوخت مواجه خواهد شد و برای جبران آن، حتی نیازمند واردات یا قاچاق سوخت از کشورهای عرب خلیج فارس و باز نگه داشتن تنگه هرمز میشود.
این موضوع میتواند به ایجاد بازار سیاه سوخت در کشور منجر شود؛ موردی که قبلا در ونزوئلا و لبنان نیز اتفاق افتاد، و اختلاف عظیم نرخ آزاد و دولتی بنزین و دیگر سوختها در کشور منجر به تورم نجومی خواهد شد.