غیر از چند تن معدود از نظامیان پیشین و شماری از محققان آکادمیهای اسرائیلی، مقامات رسمی این کشور به مهمترین رویداد این روزها در صحنه سیاست جهانی، که تحولات خطیر و غیرمترقبه افغانستان است، واکنش علنی نشان ندادهاند.
اما به نوشته سایت «بریکینگ دیفنس»، مقامات اسرائیل با نگرانی تحولات افغانستان را دنبال میکنند و بعید نمیدانند که این رویدادها زمینه سربرآوردن دوباره القاعده و گروههای دیگری را فراهم کند که ضد آمریکا و اسرائیل هستند و اهداف آمریکایی و اسرائیل را پیشتر هدف ضربات سخت خود قرار دادهاند.
این سایت به نقل از «یک مقام ارشد نظامی» اسرائیلی نوشتهاست که رویدادهای روز یکشنبه افغانستان، «روز سیاهی» بود که بر تمامی کشورهای منطقه نسبت به وعده و وعیدهای آمریکا، تأثیر خواهد داشت.
یک منبع نظامی اسرائیلی دیگر نیز به این سایت گفتهاست خروج آمریکا و «انداختن افغانستان به دامان یک گروه تروریستی، نشانهای بد است که بر برخی از کشورهای دیگر منطقه، اثرات عمده خواهد گذاشت.»
این سایت به نقل از نظامیان اسرائیلی، که نام آنها را نبرده، نوشتهاست که افغانستان «ممکن است دروازهای گشوده برای اعزام دگرباره تروریست جهت حمله به منافع آمریکا و متحدین آن باشد.»
یکی از این مقامهای نظامی اسرائیلی بعید ندانسته که القاعده با بهره بردن از شرایط ایجاد شده در افغانستان در پی یافتن جنگجویان جدید برای آموزش و سپس بهکارگیری آنها در عملیات آتی مورد نظر خود باشد.
نظامیان و منابع امنیتی اسرائیل به این سایت گفتهاند که اگر نیروهای افراطی اسلامگرای جهادی یک برنامه دقیق را اجرا کنند، بعید نیست که اردن و عراق نیز به سرنوشت افغانستان دچار شوند.
موشه یعلون، از وزیران دفاع اسبق که مدتی است از صحنه سیاست دوری گرفته، در روز گریز اشرف غنی از افغانستان، در توئیتی نوشته بود، هر چند افغانستان از اسرائیل دور است اما عقبنشینی آمریکا از افغانستان و قدرت گرفتن طالبان، بر مواضع آمریکا در منطقه اثرگذار خواهد بود و ممکن است امنیت اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهد.
موشه یعلون افزوده بود که بهخاطر منافع اسرائیل، بهتر است که دیگران با خطرات جاری ناشی از رویدادهای افغانستان مقابله کنند اما اسرائیل هم باید برای احتمال رویارویی با عواقب و خطرات این دگرگونیها، آماده باشد.
عاموس یادلین، رئیس پیشین سازمان اطلاعات نظامی و مدیر یک اندیشکده مهم این کشور نیز رخدادهای افغانستان را به مثابه ریختن نفت به روی شعلههای روشن کنونی در منطقه دانسته و آن را حاوی اثرات منفی برای این بخش از جهان دانستهاست.
ژنرال ذخیره یادلین در این رابطه به مصر، عربستان سعودی و بحرین اشاره کرده و گفتهاست که هر حکومتی که خود را متحد آمریکا میداند، با دیدن این رویدادها، به این نتیجه میرسد که نباید به آمریکا، در زمان رویارویی با یک بحران نظامی، تکیه کند.
بیشتر در این باره: لشکر فاطمیون مورد حمایت سپاه پاسداران: هیچ برنامهای برای مبارزه با طالبان نداریمبنا به ارزیابی ژنرال یادلین، کشورهایی در منطقه که متحد سنتی آمریکا محسوب میشوند، در نتیجه بحران جاری افغانستان، به این نتیجه خواهند رسید که روابط خود را با روسیه و چین ارتقا دهند.
ژنرال یادلین در همین حال با حفظ خوشبینی نسبت به منافع کشورش، بعید ندانسته که سقوط افغانستان به دامان طالبان، فضایی هم برای اسرائیل ایجاد کند تا شراکت با همپیمانان منطقهای را تقویت کند. او اشارهای به نام این همپیمانان نکرده اما شواهد نشان میدهد که منظور او از جمله، عربستان، مصر، بحرین، اردن باشد.
مردخای کیدار، یک تحلیلگر و مهره اطلاعاتی و نظامی پیشین در اندیشکده بگین سادات در اورشلیم، که به تازگی مقاله نوشته او با عنوان «ایران را برچینید»، جنجالی شده بود، رویدادهای افغانستان را هم از نقطه نظر اقدامات احتمالی ایران، نگریستهاست.
مردخای کیدار گفتهاست هر چند ایران و طالبان متحد نیستند اما برخی از گروههای اسلامی میان آنها اشتراکاتی دارند که عواقب همکاری احتمالی میانشان میتواند «خیلی بد» باشد.
سرتیپ ذخیره یوسی کوپرواسر، رئیس اسبق سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل، نیز به رسانههای کشورش گفتهاست که «ضعف آمریکا» و عدم تمایل واشینگتن به پرداخت بهای سنگینتر از امروز در رویارویی با گروههای اسلامگرا، چالشهای جدیدی هم برای آمریکا و هم برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد. وی به «ضعف» اطلاعاتی و عدم شناخت آمریکا از آسیای غربی اشاره کردهاست.
روزنامه اسرائیلی «مکور ریشون» نیز نوشتهاست که «ضعف آمریکا» در افغانستان قیمت سنگینی از اسرائیل خواهد گرفت.
به نوشته نوعام عامیر در روزنامه «مکور ریشون»، واگذاری افغانستان به طالبان، آنهم در آستانه بیستمین سال رویدادهای یازدهم سپتامبر، بیش از هر زمان دیگر نشان داده که اسرائیل باید در پیشبرد راهبردهای خود، تنها به خویش تکیه کند.
نوعام عامیر افزودهاست یکی از عواقب این رویدادها، این است که ایران به منزله یک موجودیت میانهرو ترسیم خواهد شد اما از سوی دیگر، اسرائیل هم که «پیمانهای صلح ابراهیم» را منعقد کرده، ممکن است در نزد برخی از حکومتهای منطقه، «تکیهگاهی باثباتتر از آمریکا» به نظر آید.
پیشرویهای خیرهکننده طالبان در افغانستان و سرانجام حضور آنها در ارگ ریاست جمهوری کابل در روز یکشنبه این هفته و همزمان با آن، فرار هوایی اشرف غنی، در حالی رخ داد که تنها دو سه روز پیش از آن ویلیام برنز، رئیس آژانس مرکزی اطلاعات و جاسوسی آمریکا، در سفر رسمی به اسرائیل بود.
رسانههای اسرائیل گفته بودند که محور تمامی مذاکرات ویلیام برنز با نفتالی بنت، نخستوزیر و سایر مقامات اسرائیلی، امور ایران از جمله برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران و تحولات منطقه در نتیجه آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی بود.
رئیس سیآیای و مقامات اسرائیلی در آن مذاکرات به احتمال تحولات منطقه در نتیجه پیشرویهایی که همزمان طالبان در افغانستان کسب میکردد، هیچ اشارهای نکرده و ظاهراً تصور آن را هم نمیکردند به ویژه که همان روزها اشرف غنی در صدر هیئت رسمی افغانستانی برای شرکت در آیین تحیلف ابراهیم رئیسی به تهران رفته و او را در صدر مجلس کنار رئیسجمهور جدید ایران نشان بودند.
اسماعیل هنیه، رهبر جنبش فلسطینی حماس نیز در همان آیین تحلیف ابراهیم رئیسی در یک قدمی اشرف غنی، و در کنار سایر سران «محور مقاومت» در ردیف اول نشانده شده بود.
اما حال اسماعیل هنیه از خلع قدرت اشرف غنی در افغانستان به عنوان حکومتی که مطیع آمریکا بوده، ابراز خشنودی عمیق کردهاست.
حماس در بیانیه رسمی خود در این باره، به «رهبران شجاع طالبان که افتخاری عظیم در جهاد طولانی ۲۰ ساله خود بدست آورده» و «اشغالگران آمریکایی» را از افغانستان بیرون راندهاند، شادباش گفتهاست.
سران حماس که در بیش از یک دهه اخیر با حمایت حکومت قطر ساکن دوحه هستند، از مدتی پیش دیدار و گفتوگو با سران طالبان در قطر را گسترش داده بودند. اما اسرائیل در مورد شادباش سران حماس، گروه متحد ایران، به رهبران طالبان، نیز فعلاً واکنشی نشان ندادهاست.