اسرائیل در پاسخ به حملهٔ ایران چه گزینه‌ها و چه محدودیت‌هایی دارد؟

سفیر اسرائیل در سازمان ملل در نشست شورای امنیت با موضوع وضعیت خاورمیانه و حملهٔ ایران به اسرائیل، ۱۴ آوریل

چند روز پس از حملهٔ موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران به اسرائيل که هرچند گسترده و بی‌سابقه بود اما تقریباً بدون تلفات و خسارات به پایان رسید، کابینهٔ جنگی اسرائيل همچنان بر سر نحوهٔ پاسخ به این اقدام به نتیجه نرسیده است.

اسرائيل با کمک متحدان غربی و حتی عربی خود موفق شد تقریباً تمام موشک‌ها و پهپادهای ایران را رهگیری و نابود کند، با این حال مقام‌های اسرائيلی نگران‌اند که اگر به این اقدام ایران پاسخ ندهند، توان بازدارندگی اسرائیل دچار اخلال شود.

پیشتر پایگاه خبری اکسیوس در گزارشی خبر داده بود که یواو گالانت، وزیر دفاع اسرائيل، در تماس تلفنی با همتای آمریکایی خود گفته است «تل‌آویو معادله‌ای را نمی‌پذیرد که در آن هر بار که اسرائیل به اهدافی در سوریه حمله می‌کند، ایران با حملهٔ مستقیم به آن‌ها پاسخ دهد».

بر اساس دکترین دفاعی اسرائيل، این کشور در مقابل هر اقدام تهاجمی باید به‌گونه‌ای پاسخ طرف مقابل را بدهد که دشمن را متحمل هزینه‌ای چندبرابری کند به‌گونه‌ای که دیگر جرئت تکرار آن را نداشته باشد.

بیشتر در این باره: آیا سپاه از همه‌ٔ توان موشکی خود برای حمله به اسرائیل استفاده کرد؟
اسرائيل با چه محدودیت‌هایی مواجه است؟

با این حال این بار شرایط چندان ساده به نظر می‌رسد و محدودیت‌ها بر تصمیم‌گیری اسرائیل اثر می‌گذارند.

در درجهٔ نخست، این کشور پس از گذشت بیش از شش ماه همچنان در بحران غزه گرفتار است و با وجود تلاش‌ها و فشارهای بین‌المللی، هم بر اسرائيل و هم بر گروه افراطی حماس که در فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار دارد، چشم‌انداز روشنی برای پایان این مناقشه در چشم‌انداز نیست؛ وضعیتی که سبب می‌شود اسرائيلی‌ها بخش قابل‌توجهی از تمرکز خود را متوجه این منازعه نمایند.

مسئله دوم رغبت نداشتن ایالات متحده برای پاسخ قاطع اسرائيل به ایران است؛ اتفاقی که احتمال گسترش جغرافیای درگیری و شکل‌گیری یک جنگ گسترده‌تر را افزایش می‌دهد.

رسانه‌های آمریکایی خبر دادند که جو بایدن در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو پس از پایان حملات ایران به اسرائيل، به نخست وزیر این کشور گفته واشینگتن در هیچ گونه حمله‌ای به ایران مشارکت نخواهد کرد. در روزهای اخیر هم مقام‌های آمریکایی بارها تأکید کرده‌اند که تمایلی به گسترش درگیری در منطقه خاورمیانه ندارند.

این مسئله باعث می‌شود، صرف‌نظر از فشار سیاسی بر اسرائيل، برخی از گزینه‌هایی که می‌تواند در دستورکار اسرائيل قرار گیرد، با دشواری‌های زیادی روبه‌رو شود. کانال ۱۲ اسرائيل در گزارشی اختصاصی و به‌نقل از منابع امنیتی این کشور گزارش داده که همین مسئله موجب شده حملهٔ احتمالی به تأسیسات هسته‌ای ایران به گزینه‌ای «بعید» تبدیل شود چرا که اجرای چنین طرحی نیازمند همراهی ایالات متحده خواهد بود.

بُعد سوم ماجرا این است که اسرائيل به صورت تاریخی در نبردهایی مشارکت داشته که بازه زمانی کوتاهی داشته‌اند اما حملهٔ نظامی به ایران و پاسخ احتمالی تهران به این حملات چشم‌اندازی مبهم و پیچیده را پیرامون پایان این مناقشه ترسیم خواهد کرد و محدودیت‌های جغرافیایی اسرائيل در مقابل وسعت سرزمینی ایران و همچنین نقش‌آفرینی گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در سراسر منطقه می‌تواند یکی دیگر از موانعی باشد که در تصمیم‌گیری سیاست‌گذاران اسرائيلی مدنظر قرار گیرد.

این محدودیت به‌ویژه زمانی پررنگ‌تر می‌شود که نه تنها ایالات متحده که دیگر متحدان اروپایی اسرائيل هم در اظهارنظرهای خود بارها از این کشور خواسته‌اند با خویشتن‌داری در مقابل حملات ایران برخورد کند تا زمینه برای جنگ‌ گسترده‌تر منطقه‌ای فراهم نشود.

بیشتر در این باره: ایران و اسرائیل؛ چه کسی از گسترش جنگ در خاورمیانه سود می‌برد؟

محدودیت بعدی اسرائيل از دست رفتن احتمالی همراهی بین‌المللی خواهد بود که در زمان حملات ایران ایجاد شد و متحدان غربی و عربی این کشور در کنار یکدیگر کمک کردند تا هیچ‌یک از موشک‌ها و پهپادهای ایران به خاک اسرائیل نرسد. اما حملهٔ اسرائيل به ایران احتمالاً سبب خواهد شد جمهوری اسلامی، آن‌طور که مقام‌های رسمی می‌گویند، این‌بار پاسخی قاطعانه‌تر بدهند و برخلاف دور پیشین، دیگر هدف آن‌ها ارسال پیام نخواهد بود و حملات خود را طوری طراحی خواهند کرد که بیشترین آسیب ممکن به اسرائيل وارد شود. در نتیجه کشورهای عربی هم ترجیح خواهند داد در آن مرحله از بحران کنار بنشینند تا خود را از ترکش‌های احتمالی این درگیری در امان نگه دارند.

این در حالی ‌است که در حملات نخست ایران به اسرائيل، نحوهٔ برنامه‌ریزی، اطلاع‌رسانی، هشدارها و انتخاب اهداف و موشک‌ها این گمانه را در ذهن تقویت می‌کند که حتی خود مسئولان جمهوری اسلامی هم طوری مراحل را ترتیب‌بندی کردند که این حمله بدون تلفات و خسارات به پایان برسد و ماجرا صرفاً با یک اقدام تشریفاتی ارسال پیام خاتمه یابد.

اگر این فرض را صحیح بپنداریم، کمک کشورهای عربی برای سرنگونی موشک‌ها نمی‌تواند از سوی جمهوری اسلامی اقدامی خصمانه تلقی شود، اما شرایط در مرحلهٔ بعدی متفاوت خواهد بود و وقتی قصد جمهوری اسلامی ضربه زدن به دشمن خود باشد، کمک کشورهای عربی به اسرائيل هم می‌تواند به ورود این بازیگران به تنش تعبیر شود.

این مجموعه محدودیت‌هایی هستند که اسرائيل برای انتخاب راهبرد صحیح در قبال ایران با آن روبه‌رو است.

گزینه‌های اسرائيل چیست؟

با وجود محدودیت‌های ذکرشده، اسرائيل در داخل کشور تحت فشار زیادی قرار دارد که به حملات ایران پاسخ دهد، ضمن این‌که بی‌پاسخ گذاشتن اقدامات جمهوری اسلامی نه تنها خلاف دکترین دفاعی این کشور خواهد بود که می‌تواند زمینه را برای اقدامات آتی احتمالی دشمنان اسرائيل فراهم سازد و به آن‌ها این جسارت را بدهد که می‌توان بدون پرداخت هزینه حملاتی را متوجه این کشور کرد.

همین محاسبات سبب شده تا آن‌طور که روزنامهٔ جروزالم پست در گزارش روز سه‌شنبه خود به آن پرداخته و به‌نقل از منابع آگاه در کابینهٔ جنگی این کشور خبر داده، اسرائيل به این نتیجه رسیده باشد که پاسخی قاطعانه به ایران بدهد، هرچند در خصوص دامنه، چگونگی و زمان آن هنوز تصمیم نهایی نگرفته باشند.

یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائيل، روز سه‌شنبه در صحبت‌هایی که نخستین اظهارات عمومی او از زمان حملات ایران به اسرائيل محسوب می‌شد، زاویهٔ جدیدی را باز کرد که می‌تواند تا اندازه‌ای نشانگر راهبرد آتی این کشور در قبال ایران باشد. او با اشاره به تنش‌های اخیر تأکید کرد که «آسمان خاورمیانه به روی نیروهای هوایی این کشور باز است و دشمنان اسرائيل هرجا که باشند، ضربه خواهند خورد».

این اظهارات را روزنامه جروزالم پست نشانه‌ای از جدی بودن احتمال حملات هوایی اسرائيل تفسیر کرده و همزمانی آن با هدف قرار گرفتن اسماعیل یوسف، از فرماندهان حزب‌الله لبنان که او هم در حملات هوایی اسرائيل کشته شد، این گمانه را تقویت کرده است.

بیشتر در این باره: تهران و «احیای بازدارندگی» در برابر اسرائیل؛ تیری که شاید کمانه کند

روزنامهٔ نیویورک تایمز هم در گزارشی مفصل گزینه‌های پیش‌ روی اسرائيل برای پاسخ دادن به ایران را بررسی کرده و در آن چندین انتخاب محتمل را تحلیل کرده است.

  • براساس این گزارش، انجام حملهٔ تهاجمی به یک هدف ایرانی مانند پایگاه سپاه پاسداران در کشوری غیر از ایران یکی از گزینه‌ها است، اما اشکال آن این است پاسخی هم‌سطح با حملات ایران نخواهد بود.
  • گزینهٔ دیگر این است که اسرائيل هدفی نمادین در داخل ایران را هدف بگیرد که البته چنین اقدامی مستلزم مشورت با آمریکا خواهد بود و با توجه به مخالفت واشینگتن با گسترش تنش‌ها ممکن است اجرایی کردن آن پرهزینه و دشوار باشد.
  • انجام یک حملهٔ سایبری بزرگ به زیرساخت‌های ایران هم از دیگر گزینه‌هایی است که کابینهٔ جنگی اسرائيل به آن پرداخته اما مخالفان این ایده استدلال کرده‌اند که چنین اقدامی هم پاسخی هم‌سطح به حملهٔ هوایی ایران نخواهد بود. با این حال برخی رسانه‌های اسرائيلی از احتمال عملی کردن این ایده در مقیاس گسترده در کنار شکل‌گیری ائتلافی جهانی علیه جمهوری اسلامی به‌عنوان یکی از گزینه‌های منطقی و کم‌هزینه برای اسرائيل یاد کرده‌اند.
  • از دیگر گزینه‌ها انجام حملات کوچک در داخل ایران از جمله ترورهای هدفمندی است که پیشتر توسط موساد عملیاتی شده اما با توجه به این‌که اسرائيل عموماً مسئولیت چنین حملاتی را برعهده نمی‌گیرد، انجام آن شاید چندان نتواند با ماهیت حملهٔ ایران مطابقت داشته باشد.
  • گزینهٔ دیگری که نیویورک‌تایمز در گزارش خود به آن پرداخته، پاسخ ندادن اسرائيل به این اقدام است. این انتخاب اسرائيل سبب خواهد شد احتمالاً دور جدیدی از فشارهای بین‌المللی علیه ایران اجرایی و با شکل‌گیری تحریم‌های تازه و یا سخت‌تر کردن روند اجرای تحریم‌های پیشین همراه شود.

این انتخاب احتمالاً ترجیح ایالات متحده و کشورهای اروپایی متحد اسرائيل خواهد بود، اما با توجه به این‌که همین حالا هم تحریم‌های گسترده‌ای علیه ایران عملی شده، برخی تردید دارند که بتوان چیزی بیش از آن‌چه تاکنون وضع شده علیه ایران اجرایی کرد. ضمن این‌که در سال برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، احتمالاً آخرین چیزی که کمپین انتخاباتی جو بایدن به آن احتیاج دارد، بالا رفتن قیمت نفت است و سخت‌تر کردن روند اجرای تحریم‌ها از سوی ایالات متحده می‌تواند به افزایش قیمت طلای سیاه هم بینجامد.

  • علاوه‌بر گزینه‌هایی که نیویورک تایمز از آن‌ها سخن گفته، احتمال حملات اسرائيل به پایگاه‌های گروه‌های نیابتی ایران در خاورمیانه از سایر گزینه‌هایی است که برخی رسانه‌های اسرائيلی به آن پرداخته‌اند. این گزینه هم با مشکل متوازن نبودن پاسخ با حملات ایران روبه‌رو است، با این حال هم می‌تواند اسرائيل را از بی‌عملیِ پاسخ ندادن رها سازد و هم خطر جنگ گسترده‌تر منطقه‌ای را شدت نبخشد.
اسرائيل چه خواهد کرد؟

در مجموع آن‌چه گفته شد، به نظر می‌رسد همان‌طور که دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا پس از دیدار روز چهارشنبهٔ خود با اسحاق هرتزوگ رئيس‌جمهور اسرائيل به خبرنگاران گفت، تصمیم اسرائيل برای پاسخ به ایران قطعی باشد اما محدودیت‌ها، عواقب، امکانات و شرایط باعث می‌شود تا انتخاب گزینهٔ درستی که بتواند بازدارندگی این کشور را بازگرداند، آن‌طور که ایتامار بن گویر وزیر امنیت ملی اسرائیل و بتسالل اسمورتیچ وزیر دارایی این کشور گفته‌اند، دشوار شود.

انتخابی که هم بتواند از تکرار چنین حملاتی علیه اسرائيل جلوگیری کند و هم متحدان این کشور را همچنان متحد اسرائيل نگه دارد؛ متحدانی که هیچ‌کدام از شکل‌گیری یک جنگ گسترده‌تر در منطقه استقبال نمی‌کنند.

اسرائيل اگر حمله کند، ممکن است بتواند توان بازدارندگی خود را احیا و از تکرار چنین حملاتی جلوگیری کند، با این حال تضمینی نیست که جمهوری اسلامی به چنین حمله‌ای پاسخ ندهد و آتش یک جنگ فراگیر در منطقه برپا نشود. در مقابل اگر اسرائیل به توصیه‌های دوستانش گوش فرا دهد، احتمالاً می‌تواند اعتباری را که میزانی از آن در اثر طولانی شدن جنگ در غزه لطمه دیده و انتقادهای بین‌المللی فراوانی را هم برانگیخته، بازسازی کند.

تمام این تضادها سبب شده بعد از گذشت بیش از چهار روز از زمان حملات ایران، هنوز پاسخی از سوی اسرائيل مشاهده نشود؛ تأخیری که به نظر می‌رسد برآمده از اختلاف‌نظرها است، مگر این‌که آن‌طور که نتانیاهو در دیدار با اعضای حزب لیکود گفته بود، این کشور قصد داشته باشد «ایران را در اضطرابی که پیشتر اسرائيل در آن قرار داشت، بگذارد» و به‌صورت عامدانه و با تأخیر و به‌تعبیر نتانیاهو «هوشمندانه» به حملات ایران پاسخ دهد.

پوشش زنده ایران «امکان ردیابی موشک شلیک شده» از سوی اسرائیل به سمت اصفهان را نداشت