مصاحبهای که وبسایت سعودی ایلاف روز پنجشنبه ۲۵ آبان با ژنرال گادی آیزنکوت رئیس ستاد ارتش اسرائیل در مورد «آمادگی اسرائیل برای همکاری اطلاعاتی با عربستان» در زمینه «نگرانی مشترک» از ایران منتشر کرد، این پرسش را مطرح کرده است که آیا پرده از تلاشهای پشت صحنه سالها برداشته شده است؟
مصاحبه بیسابقه تارنمای خبری سعودی که از لندن بهروزرسانی می شود، با فرمانده ارتش اسرائیل، در روزی منتشر شد که عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی نیز گفت که کاسه شکیبایی ریاض در برابر ایران لبریز شده و سعودی دیگر دست به روی دست نمیگذارد.
اسرائیل و عربستان هر دو در هفتههای اخیر به طور گازانبری تلاش کردهاند عرصه را بر ایران و حزبالله تنگ کرده و آنها را در منگنه بگذارند.
آیا تلاشهای سعودی برای واگذاری قدرت یا دست کم اختیارات پادشاهی به «ام بی اس» با آشکار شدن بخشی از رخدادهای پشت صحنه این همکاریها ارتباط دارد؟
«ام بی اس»، سرواژه محمد بن سلمان، لقبی است که این روزها رسانههای اسرائیل و آمریکا برای ولیعهد جدید دربار سعودی بیان میکنند؛ شاهزادهای که دیلی میل بریتانیا نیز جمعه ۲۶ آبان مدعی شد که ملک سلمان ۸۱ ساله همین روزهای آینده اختیارات واقعی را به پسر ۳۲ ساله تفویض میکند تا خودش مانند ملکه بریتانیا در حد یک مقام تشریفاتی بماند.
عربستان، کشوری که «خادم حرمین شریفین» است، با اسرائیل، کشور یهود که فلسطینیها و اعراب و بخشی از جامعه جهانی آن را «اشغالگر اراضی» و بهویژه «اشغالگر قدس» قبله نخست مسلمانان و سیاستهایش را «عامل رنج دهها ساله فلسطینیها» در این سرزمین دانستهاند، هنوز تا به امروز ظاهرا مناسبات رسمی ندارد و در ظاهر اسرائیل را نیز به رسمیت نشناخته است.
در دیگر سو هم در قاموس سیاسی و قوانین رسمی اسرائیل، عربستان هنوز کشور «دشمن» شناخته میشود؛ ظاهراً تنها ارتباط میان اسرائیل و عربستان، سفر سالیانه هزاران عرب شهروند اسرائیل، بهویژه از راه اردن، برای انجام مناسک حج تمتع یا عمره است.
من زمانی که برای نخستین بار در دهه هشتاد میلادی به بندر ایلات در جنوب اسرائیل سفر کردم، از اینکه عربستان سعودی در ساحل دریای سرخ، به اسرائیل بسیار نزدیک است در شگفتی ماندم، زیرا با چشم عادی نیز میشد مناطقی در بخش شمالی سعودی را که با ایلات و بندر عقبه اردن همجوار است، دید.
با خود می گفتم اگر صلح برقرار شود، مثلتی در این ساحلِ مملو از مرجانهای خیرهکننده تشکیل میشود که میتواند سالیانه میلیونها گردشگر از جهان را در خود پذیرا باشد. اما چه کسی حتی میتوانست تصور کند که نام عربستان و اسرائیل یکجا در موضوعی به عنوان هممنافع مطرح شود.
حکومت عربستان در سال ۱۹۳۲ برپا شد؛ اسرائیل در سال ۱۹۴۸ استقلال یافت؛ عربستان از آغاز تشکیل کشور یهود چنان با آن مخالفت میکرد که حتی سفر یک یهودی به مکه و مدینه قابل باور نبود و تا پیش از این ظاهراً تنها مقامهای آمریکایی که یهودی هستند، به ریاض که جنبه مقدس ندارد، سفر کردهاند.
تنها در سال ۱۹۸۲ زمانی که یک کشتی نظامی حامل موشکهای اسرائیلی در سواحل سعودی دچار حادثه شد، با میانجیگری آمریکا، عربستان به اسرائیل اجازه داد که برای چند روز نظامیانی را برای نجات کشتی در ساحل سعودی فرود آورد.
در سفر بهار امسال دونالد ترامپ به عربستان، جرد کوشنر داماد و مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا و ایوانکا ترامپ که به یهودیت گرویده است، از سوی سعودی مورد استقبال گسترده قرار گرفتند. مناسبات نزدیک جرد کوشنر با ام بی اس نیز همواره زبانزد رسانههای اسرائیلی است.
زمانی که در سفر بهار و پس از رقص شمشیرهای ترامپ در عربستان، هواپیمای او مستقیم از ریاض به تلآویو آمد، رسانهها و تحلیلگران اسرائیلی این پرسش را مطرح کردند که آیا این پرواز تاریخساز و سرآغاز پروازهای مشابه دیگری خواهد بود؟
مقامهای اسرائیلی از چپ و از راست، اذعان دارند که هراس از ایران آنها را به سعودی ها که تا دههها عامل کمکرسانی به کشورهای عرب در جنگها با اسرائیل بود، نزدیک کرده است.
زمانی که در سال ۱۹۴۸ اسرائیل اعلام موجودیت کرد، عربستان با اعزام سه هزار نیروی نظامی به کشورهای عرب برای جنگ با اسرائیل مشارکت کرد. این شراکت عملی در جنگ ۱۹۶۷ تکرار شد.
در جنگ تموز ۱۹۷۳ نیز ارتش سعودی با اعزام نیرو به سوریه و اردن برای یاریرسانی به دمشق و امان، قدماً و قلباً در کنار کشورهای عرب ایستاد.
بعد از جنگ ۱۹۷۳، عربستان در صدر کشورهایی بود که تحریم نفتی علیه اسرائیل را اعلام کرد.
در سال ۱۹۷۸ که محمد انور سادات رهبر وقت مصر با مناخم بگین در اسرائیل پیمان صلح کمپ دیوید را امضا کرد، عربستان به عنوان پیشآهنگ همه کشورهای عربی، روابط با مصر «خائن» را قطع کرد.
قطعی مناسبات عربستان با مصر بهخاطر صلح کمپ دیوید، تا ۹ سال بعد ادامه یافت و تنها در ۱۹۸۷، سال پایان جنگ ایران و عراق بود که ریاض با قاهره آشتی کرد.
اما در سال ۱۹۸۱ که سعودی هنوز با مصر در حالت قطعی روابط بود، فهد که آن زمان ولیعهد بود، طرحی را برای حل نزاع اسرائیلی- عربی ارائه کرد که «طرح فهد» نام گرفت؛ طرحی که مناخم بگین آن را سریعاً رد کرد.
در سال ۲۰۰۲، که عبدالله ولیعهد سعودی بود، او نیز طرحی را با نام «ابتکار عربی» ارائه کرد که تأکید کرد اگر اسرائیل آن را برای حل نزاع با فلسطینیان بپذیرد، عربستان و همه کشورهای عربی و اسلامی به سوی عادیسازی رابطه با اسرائیل گام بردارند.
اتحادیه عرب چند بار ابتکار وقت سعودی را مورد تأیید قرار داد؛ دولت اهود اولمرت نخستوزیر پیشین اسرائیل و بهویژه وزیر خارجه آن زمان زیپی لیونی تمایلاتی به پذیرش محدود و مشروط این طرح نشان دادند، اما نخستوزیر شدن نتانیاهو این ابتکار را نیز به محاق فرو برد.
در دهه گذشته که حساسیت اسرائیل به برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران شدت گرفت، گزارشهای بیشتری در مورد «ارتباطات محرمانه» میان اسرائیل و سعودی برای مقابله با ایران مطرح شد و از جمله گفته شد که مئیر داگان رئیس وقت موساد با مقامهای ارشد سعودی در مورد یک رشته تفاهمات امنیتی گفتوگو کرده است. یک سال بعد نیز اعلام شد که داگان خود برای «هماهنگیهای امنیتی» به عربستان رفت.
با آغاز رخدادهای دنیای عرب در سال ۲۰۱۱ که دولتهای عربی یکی پس از دیگری سقوط میکردند، اسرائیل عربستان را «جزیره با ثبات» نامید و روزنامه نیویورکتایمز در آن سال نوشت که اسرائیل موافقت کرده که آلمان به ارتش سعودی دویست تانک پیشرفته بفروشد.
زمانی که اهود باراک وزیر دفاع وقت و بنیامین نتانیاهو با حرارت از جدی بودن «گزینه نظامی» در برابر ایران سخن میگفتند، با افشای اسناد ویکیلیکس معلوم شد که رهبران سعودی و خلیجنشینهای دیگر مرتب از آمریکا میخواستند که ایران را بمباران کند زیرا «سر افعی در تهران است».
در سال ۲۰۱۵ گزارشهای بیشتری انتشار یافت که انطباق موضع اسرائیل و عربستان در مورد ایران، همکاریهای پشت پرده را افزایش داده است.
در سال ۲۰۱۶ دست دادن ژنرال موشه یعلون وزیر دفاع وقت با امیر ترکی الفیصل رییس دستگاه اطلاعاتی سعودی در اجلاس امنیتی مونیخ در برابر دوربینها این گونه تفسیر شد که تحولات پشت پرده جدیتر است.
ژوئیه ۲۰۱۶ سرهنگ انور عشقی نظامی پیشین و رییس یک اندیشکده سعودی که بارها خبر ملاقات او با مقامهای اسرائیلی در این جا و آن جای جهان منتشر شده بود، علناً به تلآویو و بیتالمقدس سفر کرد و با دوری گولد که در آستانه بهدست گرفتن مدیرکلی وزارت خارجه اسرائیل بود، و نیز با سیاستمداران اسرائیلی راست و چپ ملاقات کرد.
یک ماه بعد، رسانههایی در عربستان برای نخستین بار در مقالههایی یهودستیزی را محکوم کردند و از لزوم همکاری و داشتن رابطه با اسرائیل دفاع کردند.
گزارشهای ادعایی برخی از وبلاگهای منطقه در ماه گذشته مبنی بر فرود «مخفیانه» هواپیمای حامل «ام بی اس» در فرودگاه بن گوریون و حضور چند روزه او در این کشور، هرگز از سوی مقامات اسرائیلی مورد اعتنا قرار نگرفت و حتی رسانههای خرد و کلان اسرائیلی و منتقدان دولت نتانیاهو نیز آن را فاقد هر گونه ارزش برای بازتاب دانستند.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در دوره اخیر بارها سربسته و آشکار گفته است که کشورهای عربی سنی «میانهرو» با اسرائیل اشتراک نظر یافتهاند، و حتی در روزهایی که ادعای حضور ام بی اس در تل آویو مطرح بود، نزدیکی مواضع حکومتهای میانهرو با اسرائیل را با اعتماد زیادی بیان کرد.
آقای نتانیاهو دو هفته پیش در سفر به لندن در اندیشکده مطالعات سلطنتی بریتانیا گفت، کشورهای عربی میانهرو در پشت درهای بسته دقیقا موضع ما را در مورد ایران دارند اما تا مدتهای زیادی میگفتند، «شما این موضع را بگویید».
همزمان با این تحولات و اظهارنظرها، در نوامبر امسال، رسانههای عربی از توافقهای آشتی میان سعودی و اسرائیل خبر دادند.
نزدیکی اسرائیل و سعودی، موجب شد که حسن نصرالله دبیرکل حزبالله این روزها بگوید که عربستان به اسرائیل «میلیاردها دلار» پول برای حمله به حزبالله وعده داده است.
دو هفته پیش که سعد حریری نخست وزیر لبنان در سفر پر حرف و حدیث به ریاض «استعفا» کرد، نتانیاهو نخستین رهبر خارجی بود که گفت این تحول «زنگ بیدارباش برای جامعه جهانی در برخورد با ایران است» و ییسرائل کاتز وزیر اطلاعات اسرائیل با تاکید بر اینکه «چهره ایران برملا شده»، از «حمله دیپلماتیک» به ایران در سازمان ملل خبر داد.
زوی بر- اِل مفسر اسرائیلی در روزنامه هاآرتص، روزنامهای که دیدگاه انتقادی سخت به دولت راستگرای نتانیاهو نیز دارد، نوشته بود، محمد بن سلمان دقیقا همان کارهایی را در مورد ایران و حزبالله می کند که اسرائیل میخواهد انجام دهد.
عنوان مقاله هاآرتص این بود: «عربستان، دوستت داریم».