متن کوچیکتم‌نامهٔ محرمانه به چین

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی پس از تقدیم کوچیکتم‌نامه!

طنزنوشته‌ای از جلال سعیدی

خدمت کشور دوست و برادر، جمهوری معظم و مکرم چین عظما، دامن درازاته!

چه‌طوری بزرگوار؟ اگر از احوالات ما خواسته باشی، در سایه الطاف بیکران آن برادر بزرگ‌تر زنده‌ایم و مثل همیشه جویای احوالات آن بزرگ ماندنی و آن طلای دائمی و آن شرقی تن‌داده به باد هستیم.

غرض از مزاحمت، یادآوری چند نکته به محضر آن بزرگوار است که بدین‌وسیله به استحضار می‌رسد:

این هفته بر اثر اظهارات فردی بی‌صلاحیت و نادان موسوم به سخنگوی وزارت بهداشت ایران، یک مقدار خیلی خیلی اندکی سوء‌تفاهمات ناگوار در رابطه با - زبانم لال - انتشار گزارش‌های دروغ توسط شما در مورد کرونا، بین این حقیران و آن بزرگواران پیش آمد که بدین‌وسیله مراتب شکرخوری خودمان را خدمت شما اعلام می‌داریم.

باور بفرمایید برادران ما در واحد دلجویی نظام از چین، خیلی سریع و گازانبری فرد متخلف بی‌صلاحیت را مورد هدف قرار دادند و کاری کردند که وی خیلی سریع آمد چند تا فحش آبدار به ترامپ و آمریکا داد تا کمی جبران مافات کرده باشد.

امید وافر و رجاء واثق داریم که آن برادر بزرگ‌تر با بزرگ‌منشی از سر تقصیرات این حقیر کوچک‌تر درگذرد.

پس از آن رویداد ناگوار، برادر بزرگوارمان، سفیر کبیر چین در ایران، ما را احضار کرد. با روی باز خدمت این برادر بزرگوار رفتیم و ضمن تقدیم صله‌ها و هبه‌هایی چون خاویار فرد اعلا، گز بلداجی، پشمک حاج عبدالله، زعفران قائنات، فالوده شیراز، قرابیه تبریز، ماهی سفید شمال، ماهی شیر جنوب و مقادیر معتنابهی هدایای ناقابل ایرانی - اسلامی خدمت آن برادر والامرتبه به ایشان توضیح دادیم که ما دو جور فارسی داریم؛ یک فارسی سخت و یک فارسی نرم. و این عامل سخنگونمایی که به ساحت مقدس شما توهین کرده، فارسی‌اش کمی سخت بوده، وگرنه بدبخت فلک‌زده اعتراف کرده که خودش هم قصد اهانت به شما را نداشته است.

در پایان این جلسه، ضمن محکوم کردن مجدد این اقدام و اعتذار فراوان، از اقدام انقلابی و دشمن‌شکن آن سفیرِ کبیر در بلاک و قلع و قمع کردن مُشتی ایرانی خودفروختهٔ نمک‌نشناس چین‌فروش در توئیتر تقدیر به عمل آورده، اعلام کردیم تمام بلاک‌های آن برادر انقلابی را ریت کردیم، چه‌قدر هم که ویو داشت!

در پایان باز هم یادآور می‌شویم که به قول یکی از شعرای متقدم فارسی‌زبان: رئیس زیاد پیدا می‌شه تو دنیا / اما یکیش مثل پکن نمی‌شه

اصلاً غرض از نگارش این نامه این بود که ارادت همیشگی‌مان را خدمت شما تجدید نماییم.

امید آن است که به‌زودی، بعد از پایان این توطئه آمریکایی-اروپایی موسوم به کرونا، روزی ما ایرانی‌های ارادتمند کله‌پاچه‌های گوسفندمان را بیاوریم و شما هم کله‌پاچه‌های پانگولین‌تان را بیاورید و جایی دور هم و در فضایی عاری از تنش و بدخواهی، شما چشم گوسفند (به عنوان عزیزترین عضو آن بزرگوار) را میل کنید و ما هم هرجای پانگولین را که شما صلاح دیدید به نیش بکشیم.

باشد که این هم‌کله‌خوری به افزایش هم‌افزایی همکاری‌های فیمابین منجر گردد.

ضمن تقدیم یک شعر زیبای پارسی دیگر، یک بار دیگر از بزرگواری و مساعدت و مظم غیظ آن بزرگوار تشکر می‌کنم.

فرموده:
هر چی آروزی خوبه، مال تو
هرچی که کرونا داری، مال من
مایه تیله و قرارداد مال تو
واردات جنس بنجل مال من
منم و حسرت با تو چین شدن
پیامای هر شبم رو سین شدن

ارادتمند،
نظامِ جمهوری اسلامی ایران