چهل و یک سال برگزاری، جشنواره جهانی فیلم قاهره را به یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی خاورمیانه بدل کرده که هر سال در ماه نوامبر اهالی سینما را به مرکز مصر میکشاند تا در کنار جشن گرفتن با فیلمهای مهم عربی سال، فرصتی باشد برای نمایش فیلمهایی از سراسر جهان که جوانان مصری -کشوری صد میلیونی- را به سینماهای کهنه و نوی این شهر دعوت میکند؛ از سینماهایی نزدیک به صد سال قدمت تا مرکز اپرا که به تازگی ساخته شده و میزبان فرشهای قرمز این جشنواره است.
جشنواره قاهره یکی از پانزده جشنواره گروه الف جهان است که اگر جشنواره جهانی فیلم تهران در دهه پنجاه با همان شکوه و هیبت تا به امروز ادامه داشت، حالا جشنواره قاهره، رقیب قدیمیتر، بزرگتر و احتمالاً به مراتب موفقتری در خاورمیانه داشت.
جشنواره قاهره یکی از پانزده جشنواره گروه الف جهان است که اگر جشنواره جهانی فیلم تهران در دهه پنجاه با همان شکوه و هیبت تا به امروز ادامه داشت، حالا جشنواره قاهره، رقیب قدیمیتر، بزرگتر و احتمالاً به مراتب موفقتری در خاورمیانه داشت.
محمد حفظی، تهیه کننده شناختهشده مصری، از سال گذشته پس از درگذشت مدیر قبلی، سکان این جشنواره را به دست گرفته و سعی دارد با تغییراتی محسوس، جایگاه جهانی این جشنواره را که چند سالی با رکورد روبهرو شده بود، دوباره زنده کند.
امسال صد و سی فیلم بلند و بیست فیلم کوتاه در این جشنواره شرکت داشتند که از این میان ۱۸ فیلم نخستین نمایش جهانی و ۱۷ فیلم نخستین نمایش بینالمللی (خارج از کشوری که فیلم در آن ساخته شده) را تجربه میکنند.
مسابقه بینالملل؛ مهاجرت و تنهایی
رقابت برای اولین نمایش جهانی فیلمها، رقابت دیرینهای است که جشنوارههای بزرگ جهانی سالهاست با آن درگیرند. در واقع انتخاب فیلم برای بخش مسابقه، آن هم فیلمهایی که پیشتر در جشنواره دیگری نمایش نداشته باشند، سختترین بخش کار جشنوارههایی از نوع قاهره است.
امسال پانزده فیلم در بخش مسابقه این جشنواره از کشورهای مختلف پذیرفته شدند؛ از جمهوری چک تا لیتوانیا، فیلیپین و سنگاپور و مصر.
جایزه هرم طلایی بهترین فیلم جشنواره امسال به فیلمی از مکزیک رسید؛ «من دیگر اینجا نیستم»، ساخته فرناندو فریاس، فیلمساز جوان مکزیکی که داستان یک مهاجر را روایت میکند که سعی دارد با رقص و موسیقی تنهایی خود را تسکین دهد.
«پسران دانمارک» ساخته اولا سلیم، که جایزه انجمن منقتدان بینالمللی را از آن خود کرد، روایت آینده ای است ترسناک در اروپا که در آن جنگ مذهبی به راه افتاده و راستگرایان افراطی با مسلمانان تندرو درگیرند. این اثر این فیلمساز جوان، سعی دارد با ساختاری حرفهای و روایتی جذاب، اعلام خطری باشد به قدرت گرفتن تندروها از هر دو سو در اروپا که میتواند فجایع مختلفی را به بار بیاورد.
«دیوار چهارم» ساخته ژانگ چونگ و ژانگ بو از چین که هرم نقرهای جشنواره را از آن خود کرد، سعی دارد تنهایی یک زن با یک تراژدی تلخ در پیشینهاش را با ادای دین به سینما به تصویر بکشد، اما در نهایت به فیلمی تبدیل میشود کشدار درباره مفهوم خاطره و تخیل که قادر به ارتباط با تماشاگرش نیست.
تری گیلیام و جایزه یک عمر فعالیت سینمایی
در کنار شریف عرفا و منا شلبی (کارگردان و بازیگر مصری)، تری گیلیام جایزه افتخاری یک عمر فعالیت سینمایی را دریافت کرد؛ فیلمساز آمریکایی-بریتانیایی که همواره به دلیل قدرت تخیلش تحسین شده است.
گیلیام که کار خود را با انیمیشن آغاز کرد، به شکلی همان نوع فضای تخیلی را همواره در آثارش پی گرفت؛ جهان دیوانهواری که در آخرین ساختهاش، «چه کسی دون کیشوت را کشت»، به شکل حیرتانگیزی به ترکیب غریبی از یک رمان مشهور با دنیای شخصی یک فیلمساز میرسد و بهترین ساخته او را رقم میزند.
خداحافظ سینمای ایران
در حالی که شاه فقید ایران در خیابانهای قاهره آرام گرفته و در ایران اعتراضات گسترده جریان داشت، روابط ایران و مصر کماکان چنان شکرآب است و ایرانیها حق ورود به مصر را ندارند.
در نتیجه جشنواره قاهره بدون فیلمهای ایرانی برگزار میشود و برگزارکنندکان با وجود علاقهشان به سینمای ایران، امکان نمایش فیلمهای ایرانی را ندارند. چند سال پیشتر، جایزه بردن یک فیلم ایرانی در این جشنواره به یک رسوایی بدل شد و مشکلات عمدهای برای برگزارکنندگان جشنواره به وجود آورد.
ردپای فیلمفارسی
اما سینمای ایران جایش خالی نیست: سینمای پیش از انقلاب ایران در فیلمی به نام «فیلمفارسی» مورد بررسی قرار گرفته و تصاویر چهرههایی چون بهروز وثوقی و فردین تا گوگوش و فروزان -چهرههایی که تصویرشان روی پرده سینماهای ایران ممنوع است- روی پرده یکی دو سینمای قاهره روبهروی مخاطبانی قرار گرفت که احتمالا اطلاعی از وجود چنین سینمایی در ایران نداشتند.
این فیلم که در بریتانیا تهیه شده در واقع یک «فیلم- مقاله» است که در آن راوی سعی دارد مخاطب خارجی را با سینمای پیش از انقلاب ایران آشنا کند؛ از پیدایش این سینما تا شکلگیری و موفقیتهای تجاریاش و بالاخره، نقطه پایانش با انقلابی که با سینماسوزی همراه بود.
فیلم توضیح بلندی است که روی تکههای فیلمهای مختلف قرار گرفته؛ فیلمهایی که عمدتاً کیفیت تصویری خوبی دارند اما صدای ممتد راوی و تعدد بیش از حد بخشهای کوتاهی از فیلمهای مختلف، به رغم جذابیت موضوع، تماشاگر فیلم را خسته میکند.