هشتصد روز از بازداشت و زندانی شدن نازنین زاغری رتکلیف، شهروند ایرانی بریتانیایی میگذرد. خانم زاغری که در زمان بازداشت برای مؤسسه خیریه تامسون رویترز در بریتانیا کار میکرد، در فروردین ۹۵ هنگام خروج از ایران بازداشت و پس از متهم شدن به «مشارکت در فعالیتهای مرتبط با براندازی نرم» به پنج سال زندان محکوم شد.
حال قوه قضائیه میگوید او به دلیل باز شدن یک پرونده امنیتی دیگر، باید در دادگاه حاضر شود. به گفته همسر خانم زاغری چون با وکیل پیشنهادی او موافقت نشده، و از فهرست ۲۰ وکیل مورد تأیید قاضی صلواتی نیز، هیچیک مورد اعتماد نازنین زاغری نبوده، او تصمیم گرفته است خودش در دادگاه از خود دفاع کند.
هشتصدمین روز زندانی بودن خانم زاغری، مصادف شده است با تولد چهارسالگی فرزندش؛ بنا بر اعلام همسر خانم زاغری، به او پیشتر وعده داده شده بود که شاید برای تولد فرزندش چند روز به مرخصی برود که با آن موافقت نشد.
در همین باره رادیوفردا با ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری، گفتوگو کرده است.
آقای رتکلیف، قرار بود همسرتان برای تولد گابریلا، چند روزی به مرخصی بیاید؟ چه شد که این اتفاق نیفتاد؟
جواب کوتاه این است که من نمیدانم چه اتفاقی افتاد. حدود دو هفته پیش به نازنین گفته شده بود که ۸۰ یا ۹۰ درصد احتمال دارد که به مرخصی برود. او نامهای در این زمینه امضا کرده بود و خب خیلی هیجانزدگی در این زمینه وجود داشت. اما ما همواره شک داشتیم که تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد، نمیدانید که واقعیت دارد یا نه. و حال نمیدانم چه شده است.
آنچه که روز یکشنبه به پدرش گفته شد این بود که قاضی موافقت کرده، سپاه قبول کرده و خود دادستان هم قبول کرده، اما احتیاج به امضای نهایی دادستان کل داشته که او به موقع امضا نکرده که نازنین به مرخصی بیاید.
در نتیجه برای تولد گابریلا، او مادرش را در زندان دید؟
بله. نازنین امیدوارم بود که به خانه برود. برای همین مثل سال گذشته که برای گابریلا در زندان تولد گرفت، تدارک ندیده بود. اما دیروز روز ملاقات بود در نتیجه پدر نازنین اجازه دریافت کرد که همه خانواده با گابریلا به زندان بروند. و نازنین کیک کوچکی پخته بود که بعد از یک سری کشمکش موفق شده بود آن را به این ملاقات بیاورد و برخی دیگر از خانوادهها هم به گابریلا هدیه دادند و آنها یک ساعتی را با هم گذراندند که فکر کنم لحظات خوبی بوده اما متأسفانه این تنها زمانی بود که برای با هم بودن داشتند.
آیا برای تولد دخترتان با او صحبت کردید؟
تولد او امروز (دوشنبه) است. در نتیجه امروز صحبت میکنیم. دیشب زنگ زدم، چون خانواده جمع شده بودند و گابریلا داشت کیک میخورد، در نتیجه خیلی فرصت برای حرف زدن با باباش رو نداشت. امشب دوباره تلاش میکنیم.
دوشنبه شب ما یک برنامه در مقابل دفتر وزارت خارجه بریتانیا داریم. هشتصد شمع روشن میکنیم، به تعداد روزهایی که نازنین در زندان بوده، و برای گابریلا تولد مبارک میخوانیم و سعی میکنیم از طریق اینترنت با او ارتباط داشته باشیم.
هشتصد روز است که همسر شما در زندان است و تمام این مدت فرزندتان که امروز چهار ساله شده را هم از نزدیک ندیدهاید. احساس شما در چنین روزی چیست؟
اینکه من نتونم هر روزی ببینمش بخش سخت ماجراست. گابریلا خیلی کوچک بود وقتی به ایران رفت. کمی راه میرفت ولی حرف نمیزد. الان دختر بچهای شده که فارسی حرف میزند و بزرگ شده، اما این سد زبانی میان ما شکل گرفته، در ماههای اول این خیلی سخت بود که داشت فاصله میگرفت، اما الان این سخت است که چگونه این رابطه را با او حفظ کنم.
تا آنجایی که او متوجه میشود، یک بابایی وجود دارد که خیلی نمیتواند روی او حساب کند. دیروز که در دفتر دادستان بودند، گفته لطفاً هم مامانم را آزاد کنید و هم بابام رو آزاد کنید. در نتیجه او نگران است که ما هر دو در زندانیم. در نتیجه این دور بودن سخت است، و بازسازی این رابطه هم سخت خواهد بود و سعی میکنم خیلی روی آن تمرکز نکنم.
پیشتر شما در مصاحبه هایتان گفته بودید که شاید بخواهید به ایران بروید، همسرتان نازنین زاغری را در زندان ببینید و همچنین بتوانید فرزندتان را ببینید. آیا هنوز به رفتن به ایران فکر میکنید؟
من هنوز ویزا نگرفتهام. احتمالاً صبر میکنم تا ببینیم تکلیف این پرونده جدید چه میشود. اما همانطور که گفتید زمان زیادی گذشته و من مطمئناً تلاش میکنم که به آنجا بروم.
یعنی برای دریافت ویزا درخواست دادید و قبول نشده است؟
بله درخواست دادم و هیچگاه جوابی دریافت نکردم. برخی اوقات مقامات میگویند که بررسی میکنیم و هنوز تصمیمی گرفته نشده است. من هنوز نتوانستم با هیچ یک از مقامهای ایران دیداری داشته باشم و در این زمینه صحبت کنم.
شما به پرونده تازه اشاره کردید. قوه قضائیه ایران از برگزاری دادگاه در آینده نزدیک خبر داده است. آیا میدانید این دادگاه چه زمانی برگزار میشود؟
ما نمیدانیم. اعلامیه را روز شنبه را دیدیم. وکیل نازنین که هنوز برای دفاع از او تأیید نشده، قرار است روز سهشنبه مراجعه کند و ببیند آیا میتواند اطلاعات بیشتری بگیرد. اما به پدر نازنین هم روز یکشنبه توضیحی در این زمینه ندادند.
در بیانیه هم اشاره کردید که وکیلی که همسرتان برگزیده، تأیید نشده است. ممکن است توضیح دهید که چه اتفاقی در این زمینه افتاده است؟
بله نازنین وکیلی دارد که میخواست در زمینه این پرونده از او دفاع کند. اما پیشتر قاضی صلواتی به او گفته بود که این وکیل را تأیید نخواهد کرد. نازنین درخواست خود را به صورت کتبی ارسال کرد، و او این درخواست را رد کرد و فهرستی از ۲۰ وکیل به او داد که از میان آنها انتخاب کند. نازنین هم چون هیچ یک از آن وکلا را نمیشناخت و اعتمادی نداشت تصمیم گرفت که خود در این پرونده از خود دفاع کند. در نتیجه نازنین بدون وکیل به دادگاه میرود.
فکر میکند که او میتواند از خودش به صورت حقوقی از خود دفاع کند؟
از لحاظ قانونی او حق این کار را دارد. تجربه او از سیستم دادگاهها این بوده که مهم نیست چه در دادگاه گفته شود چون به هر حال محکوم میشود. به هر حال نمونههایی بوده که فکر کردیم که وکیل کار دفاع را به خوبی انجام داده و نتیجه نداده است.
به نظرم تفاوت این خواهد بود که اگر او از خودش دفاع کند، این بار میتواند پرونده اتهامات علیه خود را ببیند، که دفعه پیش موفق نشده بود. اما هنوز پرونده را به او نشان ندادهاند.
سؤال آخرم درباره خود همسرتان است. در ارتباطی که دارید، حال همسرتان از لحاظ روحی و جسمانی چطور است؟
ما دیروز صبح صحبت کردیم، بعد از اینکه او از پدرش شنیده بود که به مرخصی نمیرود. در نتیجه اصلاً سرحال نبود. همه امیدش این بود که برای تولد گابریلا به مرخصی میرود. پای تلفن میگفت که از صبرکردن خسته شده و دیگه خیلی زیاد نمیتواند این وضعیت را ادامه دهد. به نظرم آن خستگی روانی برایش سختترین بخش این ماجراست.