مشکل تولیت آستان قدس با گوگل و یوتیوب

احمدخان سلام،
من سال‌ها و هم همان موقع که مقالۀ شما در اطلاعات چاپ شد، نویسنده و طنزنویس آن روزنامۀ بودم امّا آن همه که هر روز نوشتم هرگز به اندازۀ همان یک نوشتۀ شما کار نکرد! ما جوان بودیم و می‌خواستیم انقلاب کنیم امّا مطلب شما که می‌خواستی انقلاب نشود، انقلاب را دامن زد یا جلو انداخت.

حدود ۱۴۰ روز به چلّۀ انقلاب مانده و هرچه نزدیکتر می‌شویم، من حرفم با شما بیشتر می‌شود.

این نامۀ چهارم است که خدمت شما می‌نویسم. سه تای قبلی را با امضای (مثلاً) برادر شما «محمود رشیدی مطلق» نوشتم. چرا که با خود گفتم ممکن است مرا نشناسید و تحویل نگیرید، اما در عمل دیدم یک جاهایی دستم بسته است، باید خودم باشم. کجاهایش را خودتان یواش یواش متوجه می‌شوید! پس از این پس، راحت‌تر می‌توانم حرفم را بزنم.

احمدخان! مقاله نوشتی خمینی را ضایع کنی، مملکت را ضایع کردی. شاه اگر می‌رفت به نامه‌­نویس‌­های دم پستخانه می‌گفت آن موضوع را بنویسند، بهتر از شما می‌نوشت. اگر تکنولوژی امروز در دست بود، شاه روی فیس‌بوک خودش پنبه‌­ای از «سیّد هندی» می‌زد که فقط ژیسکاردستن از فرانسه جرئت می‌کرد بیاید زیرش کامنت بگذارد!

بگذارید وضع این روزهای مملکت را قدری برای شما شرح بدهم:

تروریسم:
تیراندازی در اهواز و کشته شدن و مجروح شدن عده‌ای
نظامی و غیرنظامی. البته همانطور که همه می‌دانند هر یک از عملیات تروریستی که جمهوری اسلامی در آن دخالت داشته باشد، اصولاً از درجۀ اعتبار ساقط است.

جالب است که در این مصیبت ملی و توی این همه شلوغی، خبرنگاران از تنها «سلبریتی» حاضر در صحنه بی‌خبر نیستند و عکس آرتیسته را مخابره می‌کنند که امام جمعۀ اهواز داشته زهره-ترک می‌شده. فاجعه اینجاست! دنیا منفجر شود آب توی دل آخوند نباید تکان بخورد.
ژورنالیسم امروز در تعریف خبر می‌گوید «خبر آنجاست که خبرنگار آنجاست.» در جمهوری اسلامی خبر آنجاست که یک آخوند آنجاست!
اصلاً امام «جمعه» در مراسم روز شنبه چکار می‌کرده؟ لابد برای گرفتن یک روز کارمزد فوق‌العاده.

حُبّ مبدل به بغض:
آدمی که یک روز نظر رهبری به او نزدیکتر بود
تا به رفسنجانی، امروز در مراسم حکومتی شام غریبان، دورترین جا را نسبت به «مرکز ثقل» مجلس به او می‌دهند. اگر لنز عکاس اینهمه گشاده دستی نمی‌داشت، ایشان حتی توی عکس هم نمی­افتاد. ظاهراً آقا و اصحابش می‌خواهند او را از تک و تاو بیندازند. امّا آیا موفق می‌شوند؟

خبرنگار خیالی ما با او گفت‌وگو کرده:
- آقای احمدی‌نژاد! به نظر می‌رسد این شام غریبان از همۀ شام غریبان‌ها برای شما غریبانه‌تر بود؟

- چطور مگه؟
- دور بودید.
- دور از کجا؟
- از جایگاه رهبری؟
- هه. بعله مخصوصاً دم در نشستم که زودتر برم ملاقات مشایی. البته دیروز آزادش کردن، گفتم بیرون نیاد تا تکلیفمون با اینا معلوم بشه. واسه همین این گوشه نشستم که زودتر جیم شم. چی شده مگه؟ رهبری گله کرده؟

بهایی آزاری:
حکومت از هیچ ستمی به اقلیت عقیدتی بهائی کوتاه نمی‌آید.
نیروهای بسیج جمهوری اسلامی روز گذشته یک مرد جوان بهایی را دستگیر کردند که تحصیلات دانشگاهی دارد. فعلاً او را تحت بازجویی قرار داده‌اند که چطور توانسته به دانشگاه راه پیدا کند و تحصیلات عالیه داشته باشد.
در کیفرخواست آمده در حالی که شرع مقدس به شدت از تحصیلات بهائیان جلوگیری می‌کند، این جوان بهایی از لای میله‌های پشت دانشگاه خودش را به دانشکده‌های مربوطه می‌رسانده و با تظاهر به مسلمانی و در حالی که برای فریب مأموران سینه می‌زده و حسین حسین می‌کرده، در کلاس دانشکده شرکت می‌جسته و به استادان گوش می‌داده.

همچنین گفته می‌شود این نامسلمان با ساختن کلید تقلبی شب‌ها به کلاس دانشکده‌ها شبیخون می‌زده و مطالب پاک نشده یا قابل دیدن را از روی تخته سیاه به قصد مصادره، رونویس می‌کرده یا با موبایل خود از آنها عکس می‌گرفته تا مخفیانه به آموزش خود ادامه دهد.

در این رابطه دو تن از استادان هم که سهواً یا عمداً تخته سیاه را خوب پاک نمی‌کرده‌اند در مظان اتهام هستد.

بنا به اظهار یک مقام قضایی قرار است آنقدر این بهایی را شکنجه بدهند تا به همۀ مطالبی که تا پایۀ دکترا یاد گرفته اعتراف کرده و تضمین بدهد که هرگز از دانستن آنها استفاده نکند و به روی خودش نیاورد.

تَتَلّو و امام سوم:
عالیجناب تتلو خوانندۀ نسل جوان و مشاور انتخاباتی حجت الاسلام ابراهیم رئیسی، - که احتمالاً اگر رئیس‌جمهور می‌شد، تتلو را می‌گذاشت به ریاست صدا و سیما – در این روزهای عزای حسینی، به نفرین ائمۀ جمعه (و بقیۀ روزهای هفته) گرفتار شده. تتلو در توئیتی که در خارج از ایران منتشر کرده، اهانت‌هایی به امام سوم شیعیان روا داشته که معلوم نیست چرا خدا هنوز سوسکش نکرده؟

حالا تولیت محترم آستان قدس رضوی مانده است و نیش و کنایه‌های «تتلو-حسینی» و می‌گویند جایزه تعیین کرده برای کسی که بتواند عکس­ها و فیلم‌های دست به شانه­اش با تتلو را از روی گوگول و یوتیوب پاک کند یا احتمالاً شمایل امام زمان را جانشین تتلو کند!
گفته می‌شود آقای رئیسی که نفری از «هیئت چهار نفرۀ اعدام‌ها» بوده گفته است آن هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی که کشتیم آنقدر برای من لذت نداشته که اگر این تتلو را گیر بیاورم و خفه‌اش کنم، چون این یکی واقعاً گناهکار است.

مقابله با دشمن:
حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی با توپ پر و اعتماد به نفس کامل به سازمان ملل رفته و گفته است با سران بسیاری کشورها و مسلمانان و سیاسیون و سردبیران رسانه‌ها گفت‌وگو خواهد کرد و در مجموع گفته است می‌خواهد آمریکا را دچار پشیمانی سازد. اما ناظران سیاسی عقیده دارند او با این هارت و پورت‌ها فقط می‌خواهد روی نسرین ستوده را کم کند!

خبرهای تأیید نشده حاکی است که مقام معظم رهبری به روحانی دستور داده قبل از قلع و قمع تروریست‌های الاحوازی، حساب نسرین ستوده را برسد.
گفته می‌شود از روزی که روحانی در مناظره تلویزیونی با قالیباف گفت «من یک حقوقدانم»، تلویحاً رودررویی خود را با این بانوی حقوقدان اعلام کرده. پس از زندانی کردن شوهر خانم ستوده، شایعاتی در مورد بازداشت برادرشوهر او نیز شنیده شده است.

روحانی در سازمان ملل:
این روزها آنچه ملت را نگران کرده، یادآوری دیدار انجام نشدۀ پرزیدنت خاتمی و پرزیدنت کلینتون در سال ۲۰۰۰ است که خبرش این روزها دوباره داغ شده
که کلینتون در راهروی سازمان ملل این پا و آن پا می‌کند که مثلاً تصادفاً با خاتمی روبه‌رو شود و بهم دست بدهند. راوی می‌نویسد: «اما محافظان خاتمی او را به توالت‌های سازمان ملل بردند، و وی آنقدر در آنجا ماند تا بیل کلینتون خسته شد و مأیوسانه پی کار خود رفت.»
این بار در جای کلینتون، ترامپ آمده. او هم آدمی نیست که کسی بتواند از دستش در برود و در توالت پنهان شود. این می‌دود می‌رود یقۀ طرف را می‌گیرد که «کجا در میری؟». ما که ترامپ را می‌شناسیم.

حالا آیا روحانی برای فرار به بیت‌الخلا، برنامه‌ریزی کرده است؟ آیا مقام معظم رهبری به او تکلیف کرده است که از تجربۀ خاتمی استفاده کند و احیاناً کروکی توالت‌های سازمان ملل را از او بگیرد؟

اینجا یک مورد توضیح‌المسائلی پیش می‌آید:
«مسئلۀ -۲۰۱۸۱۳۹۷- رئیس‌جمهوری مسلمان یک کشور اسلامی برای روبه‌رو نشدن با رئیس‌جمهوری آمریکای جهانخوار، با تعجیل به خلایی در سازمان ملل می‌چپد و در آنجا ناگهان با نتانیاهو روبه‌رو می‌شود. جایز است که چه خاکی به سر کند؟»

نگرانی دیگری که پیش آمده و بخصوص احتمالش می‌رود، اینکه معممین و معمرین مجلس خبرگان و شورای نگهبان حساسند بدانند اگر روحانی به بیت‌الخلا پناهنده شود آیا رعایت وارد شدن با پای چپ را لحاظ خواهد کرد یا خیر؟ و آیا حواسش خواهد بود که با پای راست از خلا خارج شود؟

خبر نداری احمدخان، این وارد شدن به توالت با کدام پا، جزو دستاوردهای انقلابی است که جرقه‌اش را زدی. عجالتاً همین وسواس و پرسش فقها باعث شده که گذشتۀ خاتمی هم زیر سؤال برود. چرا که می‌گویند به نظر نمی‌رسد ایشان با دستپاچگی که داشته، رعایت چپ و راست را کرده باشد. همین‌ها هم گویا در ممنوع‌التصویر شدنش مؤثر بوده باشد.

آقای مطلق عزیز. آن روزهایی که صحبت صدور انقلاب بود این امید هم با ما بود که روزی روی درهای توالت‌های آمریکا بنویسند: «اینتر ویث لفت فوت - اگزیت ویث رایت فوت»، ولی افسوس، هیچکدام از آن رؤیاهای شیرین به حقیقت نپیوست. نه آب و برق مجانی شد، نه توالت‌های آمریکا ارشاد شدند.

احمدخان
هفتۀ دیگر بیشتر از حکایات ارتجاع قرمز و مشکی برایت می‌نویسم!
شب به خیر - هادی