هفتادمین دوره جشنواره جهانی فیلم لوکارنو که از قدیمیترین و مهمترین جشنوارههای سینمایی اروپا محسوب میشود، چهارشنبه شب در «پیاتزا گرانده» لوکارنو در سوئیس افتتاح شد؛ لوکارنو، شهر کوچک و زیبایی در بخش ایتالیایی نشین سوئیس است.
«پیاتزا گرانده» و نمایشهای شبانه
جشنواره لوکارنو بخش عمدهای از شهرتش را مدیون اکرانهای شبانهاش در فضای رو باز پیاتزا گرانده است؛ جایی که بزرگترین پرده سینمایی اروپا را نصب میکنند وگاه تا هشت هزار نفر به تماشای فیلم مینشینند؛ فیلمهایی که نمایش آنها گاه تا ساعت دو صبح طول میکشد.
فیلمهایی که برای پیاتزا گرانده انتخاب میشوند، فیلمهای بخش مسابقه جشنواره لوکارنو نیستند. برای این بخش فیلمهای متفاوتی انتخاب میشود کهگاه به برنده یوزپلنگ افتخاری یک عمر فعالیت سینمایی ارتباط دارد یا فیلمی است تازه معمولاً با حال و هوای جذب مخاطب عامتر.
یک شب پیش از شروع جشنواره فیلم «گلدفینگر» ساخته گای همیلتون که سومین قسمت از مجموعه جیمز باند محسوب میشود، برای اهالی لوکارنو و شهرهای اطراف به نمایش درآمد.
«موطلایی اتمی» ساخته دیوید لچ از فیلمهایی است که تماشاگران زیادی را به خود جلب خواهد کرد؛ یک اکشن پر سر و صدا با بازی شارلیز ترون.
فیلم افتتاحیه با عنوان «فردا و بعدتر» ساخته نوامی لووسکی محصول فرانسه، تلاشی است برای روایت داستان دختری نه ساله به نام ماتیلد که پس از جدا شدن والدیناش با مادرحساس و شکنندهاش زندگی میکند.
اما نمایش شب دوم، از جنجالیترین فیلمهای امسال بود: «لولا پتر» ساخته نادر مکنش از فرانسه که داستان غریبی را روایت میکند: زینو که مادرش را از دست میدهد، به سراغ پدری میرود که بیست و پنج سال از او بیخبر بوده، اما پدرش، فرید- که اهل الجزایر و مسلمان بوده - بیست و پنج سال قبل تغییر جنسیت داده و بدل شده به به زنی به نام لولا.
فنی آردان بازیگر ستایش شده فرانسوی نقش لولا را بازی میکند و عجیب اینکه میتواند بسیاری از حسهای مردانه را در این شخصیت پیچیده با تماشاگر قسمت کند و مخاطب گاه باور میکند که شخصیت روی پرده هم زمانی یک مرد بوده است.
فیلمساز که خود از خانوادهای الجزایری در پاریس به دنیا آمده، تابوهای موجود در روابط خانوادگی- آن هم در خانوادهای مسلمان- را به چالش میکشد. فیلم با آنکه در نهایت از یک ملودرام ساده با ایدهای متفاوت فراتر نمیرود، با این حال میتواند لحظههای زیبایی را در رابطه یک پدر و پسر رقم بزند؛ رابطهای که به نظر نمیرسد هیچگاه بتواند لحظههای گمشده این شخصیتها و نیازهای دورنیشان را جوابگو باشد.
اما فیلمهای کلاسیک هم رنگ پرده پیاتزا گرانده را خواهند دید: «من با یک زامبی قدم زدم»، ساخته تحسین شده ژاک تورنور، از جمله فیلمهایی است که نسخه ۳۵ میلی متری آن در این میدان بزرگ نمایش داده خواهد شد؛ فیلم تاریک غریبی از یکی از اساتید دلهره که ترسهای انسانی را با داستانهایی عمدتاً عامه پسند ترکیب میکند و اینجا در فیلمی به تهیه کنندگی وال لیوتن معروف، از نظر بصری در اوج است؛ فیلمی که تورنور یکی از بهترین ساختههای خودش میدانست.
«سیسیسلی» محصول ۱۹۹۹ ساخته یکی از غریبترین فیلمسازان سینمای روشنفکرانه اروپا، ژان ماری اشتراب از دیگر فیلمهایی است که قرار است در این روزهای گرم بیباران پیاتزا گرانده نمایش داده شود؛ با اهدای یوزپلنگ افتخاری به این فیلمساز ستایش شده.
سینمای ایران
جشنواره لوکارنو طی چند دهه توجه ویژهای به سینمای ایران به نمایش گذاشت و شماری از فیلمهای تحسین شده سینمای ایران از این جشنواره راه خود را به جشنوارههای دیگر جهانی باز کردند، از جمله دونده و خانه دوست کجاست.
اما چند سالی است که مدیریت جدید این جشنواره به اندازه جشنوارههای کن و ونیز و برلین به سینمای ایران توجه نشان نمیدهد. تنها حضور سینمای ایران در چند سال اخیر در بخش مسابقه به حضور فیلم «ما در بهشت» ساخته سینا عطاییان دنا در سال ۲۰۱۵ بازمی گردد.
امسال هم بخش مسابقه فیلمهای بلند بدون سینمای ایران به کار خودش ادامه میدهد، اما در بخش مسابقه سینمای کوتاه- که بخش مفصلی است و داوران ویژه خود را دارد به ریاست سابین آزما بازیگر فرانسوی - فیلمی از یک فیلمساز زن ایرانی گنجانده شده است: «نگاه» ساخته فرنوش صمدی.
صمدی که سال قبل با فیلم کوتاه «سکوت» - که به طور مشترک با علی عسگری کارگردانی کرده بود- در جشنواره کن شرکت کرد، در این فیلم تازه داستان زنی را روایت میکند که شاهد واقعهای در یک اتوبوس است و بعد باید تصمیم بگیرد که آن را علنی کند یا نه.
جشنواره فیلم لوکارنو تا شنبه هفته آینده (دوازدهم اوت، بیست و یکم مرداد) ادامه خواهد داشت.