مرجان فرساد، خواننده ایرانی ساکن آمریکا، به تازگی آلبوم جدیدی را به عنوان «درخت سپید» منتشر کرده است.
این آلبوم که پس از پنج سال توسط مرجان منتشر شده، آلبومی متفاوت است، هم از این نظر که تولید آن با همراهی مالی هواداران موسیقی او صورت گرفته و هم از این رو که در تولید آن نوازندگانی از دیگر کشورها نقش داشتهاند که حضور آنها بر کیفیت تولید این آلبوم، اثرگذار بوده است.
با مرجان که در دوره تولید این آلبوم از بیماری سرطان خود با خبر شد و به تازگی در یک عمل جراحی بر این بیماری فائق آمده، در مورد این آلبوم، حال و هوای آن، و نیز فعالیتهای دیگر او در زمینه انیمیشن گفتوگو کردهایم.
Your browser doesn’t support HTML5
سلام مرجان. اول از همه تبریک به خاطر انتشار آلبوم جدید «درخت سپید». به نظرم بعد از پنج سال آلبوم متفاوتی را منتشر کردی. اما خیلی سریع برویم سراغ سؤال اول. میدانم که تولید این آلبوم را با کمک مردم و از طریق فاندریزینگ و سرمایهگذاری مردمی به نتیجه رساندهای. آیا تجربه خوبی بود؟
سلام فریدجان. تجربه فاندریزینگ به نظرم خیلی تجربه مثبتی بود. خیلی به من انرژی و روحیه داد برای این که این کار را انجام بدهم، وقتی میدیدم مردم این قدر دوست دارند و حمایت میکنند و میخواهند که آهنگهای جدید را بشنوند. و جور دیگری هم واقعاً ممکن نبود، به خاطر اینکه من خودم یک بودجهای داشتم سال ۲۰۱۹ برای این که این آلبوم را تولید کنم.
یک بار هم این کار را انجام دادم ولی از نتیجه کار اصلاً راضی نبودم و خوشم نمیآمد نمیخواستم که آلبوم را آن شکلی منتشر کنم. اصلاً راهی نداشت و تنها راهی که برایم باقی مانده بود این بود که از مردم کمک بخواهم. و در نهایت هم مردم آن قدر با محبت حمایت کردند و واقعاً ممکن شد که بتوانم این آلبوم را درست کنم.
مرجان، چند وقت پیش در اینستاگرامت نوشتی که درست قبل از ضبط این آلبوم متوجه شدی که بیمار هستی و دو هفته قبل از ضبط حتی عمل جراحی داشتی. اول از همه بگویم خیلی خوشحالم که سرطان را شکست دادی و دوست دارم بدانم آیا این بالا و پایینها روی کار این آلبوم هم تأثیری داشت؟ و از حال و هوای تولید آلبوم در آن شرایط برایمان بگو.
من در واقع دو هفته قبل از ضبط بود که دکترم تشخیص سرطان سینه داد. تا مراحلش بگذرد و به من وقت عمل بدهند و اینها. دکترم فقط در حد کمی به من گفت که احتمالاً [بیماری] در مراحل اولیه است. به من وقت جراحی دادند و آن مدتی که منتظر جراحی بودم، دقیقاً افتاده بود به آن موقعی که همه چیز را بوک کرده بودیم برای ضبط، و باید در آن مدت همه کارها را انجام میدادیم. و این را هم نمیدانم که توی آهنگها تأثیری گذاشته یا نه.
ولی یک چیزی که هست، اینکه من واقعاً نمیدانم بدون این آلبوم، من آن دو هفته را چه جوری میخواستم بگذرانم. به خاطر اینکه اولاً در شوک بودم و حالم خیلی خوب نبود، حال روحیام. ولی وقتی میرفتم سر ضبط و سر کار، دیگر کلاً همه چیز را واقعاً فراموش میکردم. و ذهن و انرژیام را میگذاشتم فقط برای تولید این آلبوم. و خب جو و پروسه ضبط هم این قدر مثبت و خلاق بود...
من با آدمهایی کار کردم که... پرودوسرم الخاندرو وگا که اهل نیکاراگوئه است، و الکس کلاو، ستیو میاند و گری اتوریو، و این تیم نوازندههای پروداکشنمان، آنقدر تیم مثبتی بود و انقدر همه با هم جور شده بودند که خیلی پروسه ضبط آلبوم، پروسه لذتبخشی بود. خیلی جو مثبت و شادی بود و خیلی در روحیهام در آن لحظات تأثیر گذاشت.
ولی فکر میکنم در نهایت هم آن موقع یک جوری شده بود که من همه کارهایی را که باید برای پروداکشن انجام میدادم، خوشبختانه انجام داده بودم. یعنی لازم نبود غیر از خواندن و داشتن یک نظارت کلی، کار خاصی انجام بدهم. وقتی آدم با افراد خیلی حرفهای کار میکند، تجربه خیلی خوبی است. به خاطر این که این آدمها آنقدر با استعداد و توانا هستند و آنقدر خودشان ایده میآورند در کار که قشنگ بخشی از کار میشوند. یعنی یک قسمت عمدهای از این آلبوم، ایدههای آن آدمهاست که با خودشان آوردند در کار. و این خیلی ارزشمند است برای من.
توی آلبوم «درخت سپید» دو ترانه به زبان انگلیسی است که طرفدارهای غیر ایرانیات را خیلی خوشحال کرد. فکر میکنی علت این که کارها توی کشورهای همسایه مخصوصاً ترکیه این قدر طرفدار دارند چیست؟
خیلی برایم جالب است. من خیلی وقتها کامنتهایی میگیرم به زبانهای ترکی یا عربی یا زبانهای دیگری که متوجه نمیشوم چه نوشته اند، خیلی دلم میخواهد ببینم چیست. همیشه خیلی خوشحال میشوم از این که میبینم اقوام مختلف این آهنگها را دوست دارند و با آن ارتباط برقرار میکنند.
با کشورهای همسایهمان، با ترکها، عربها، افغانها و حالا بقیه کشورهای همسایه و آن منطقه خاورمیانه، من به شخصه برخوردهایی داشتهام، فکر میکنم ما از لحاظ فرهنگی، خیلی از آن چیزی که فکر میکنیم نزدیکتریم. و من فکر میکنم ما مردمانمان چیزهای مشترک با هم زیاد دارند اتفاقاً. حالا موسیقی هم دقیقاً یکی از آنهاست. ما موسیقی آن منطقه را بهتر میفهمیم و درک بهتری از آن داریم.
حالا شاید هم آهنگهای من تویش یک ذره حس شرقی باشد و به آن خاطر بوده که مردم کشورهای همسایه برایشان جالب بوده. برای من که خیلی ارزشمند است و خیلی خوشحال میشوم وقتی میبینم که دوست دارند و گوش میدهند.
مرجان، تو قبل از شروع به فعالیت در زمینه موسیقی، کار انیمیشن میکردی و حوزه فعالیتت هم هنرهای تجسمی بود. من به شخصه این تأثیر را در کارهایت حس میکنم و با شنیدن شعرها میتوانم یک فضایی را تجسم کنم و دوست دارم ببینم تجربه خودت حین خلق اثر چیست؟
خب کارم که هنوز همان انیمیشن و هنرهای تجسمی است. یعنی در واقع از طریق انیمیشن و دیزاین، کار و زندگی میکنم. آن که سر جایش هست. ولی موقعی که شعرها را میگویم، خیلی شخصی است و خیلی [مربوط به] فضای یک اتفاق واقعی است که برایم افتاده، به خصوص حالا توی این آلبوم.
در آلبوم قبلی هم همین طور بود. ولی اینکه چقدر کار انیمیشن در نوع آهنگهایم تأثیر داشته باشد، شاید واقعاً داشته. به خاطر اینکه خیلی وقتها تلاش میکنم فضایی را در آن شعر به تصویر بکشم و یک داستانی را تعریف کنم.
مرجان به عنوان سؤال آخر. آیا منتظر موزیک ویدیو و انیمیشنهای خودت برای کارهای این آلبوم باشیم، آلبوم «درخت سپید»؟
فعلاً که در این دوران کرونا برای موزیک ویدیو خیلی نتوانستم کار خاصی بکنم. ولی شاید در آینده نزدیک بتوانم یک کارهای انیمیشنی انجام بدهم. برنامهام این بود که برای اجراها انیمیشن تولید کنم، که آن هم افتاده وسط این داستان کرونا و حالا باید دید چه میشود.
بسیار عالی. مرسی از اینکه همراه ما بودی. به امید روزهای خوب و پر کار برای تو.