وقتی جورجا ملونی، رهبر حزب «برادران ایتالیا» در سال ۲۰۲۲ در رأس یک ائتلاف دستراستی موفق شد به قدرت برسد، کمتر کسی در بروکسل تصور میکرد که پس از دو سال مقامهای اتحادیه اروپا از او بخواهند تا برخی از گرههای حلنشدنی در این بلوک را باز کند؛ چرا که تصور عمومی بر این بود که با حضور ملونی در قدرت به جای ماریو دراگی که از حامیان بزرگ اتحادیه اروپا بود، بروکسل احتمالاً باید خود را آماده کند تا با چالشهای اساسی با رهبر جدید در رم مواجه شود.
سراغ خطوط قرمز نرو!
در حالیکه بیشتر رهبران اروپایی در جریان انتخابات پارلمان اروپا شاهد شکستهای فاحش احزاب حاکم بودند، ملونی موفق شد به درخشش در صحنۀ سیاست داخلی ایتالیا ادامه دهد و وزن کنشگری خود را در معادلات اروپایی بالا ببرد.
نخستوزیر ایتالیا بر خلاف عموم سیاستمداران دستراستی در اروپا، از ابتدا تلاش کرده از برخی خطوط قرمز مقامهای ارشد در اتحادیه اروپا که میتواند زنگ خطری برای آنها بهشمار رود، پرهیز کند.
بیشتر در این باره: تزلزل در جایگاه رهبران گروه ۷ چقدر جدی است؟برای مثال، او از ابتدا حملۀ روسیه به اوکراین را محکوم و بر لزوم استمرار حمایت از کییف برای مقابله با ارتش ولادیمیر پوتین تأکید کرد.
این در حالی است که در همان ایتالیا، سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر اسبق و رهبر پیشین حزب «فورتزا ایتالیا» که پس از مرگش نیز حزب او در کابینۀ ائتلافی دولت حاکم ایتالیا حضور دارد، از دیرباز روابط گرمی با دیکتاتور روسیه داشت.
در میان دیگر سیاستمداران دستراستی در اروپا از فرانسه گرفته تا شرق اروپا، عموماً راهبرد رایج در قبال روسیه، مماشات با کرملین و پوتین بوده است.
ملونی اما از ابتدای حضور در قدرت تلاش کرد به جای درگیری بر سر چنین موضوعاتی با بروکسل، خود را به پل ارتباطی میان محافظهکاران و لیبرالها در سراسر اتحادیه تبدیل کند.
کاتالیزوری برای همگرایی
رویکرد ملونی در این مدت سبب شده تا نخستوزیر ایتالیا نه تنها به یک چالش بنیادین برای بروکسل تبدیل نشود، بلکه به کاتالیزور برخی از چالشهای مشترک اروپایی نیز مبدل شود.
ملونی در این مدت روابط خود را با اورسولا فون درلاین تقویت کرده تا جایی که رئيس کمیسیون اروپا چندین بار از «همکاری خوب» خود با نخستوزیر ایتالیا سخن گفته است.
راستهای ایتالیا از دیرباز منتقد سیاستهای مهاجرتی اتحادیه اروپا بوده و آن را عاملی برای افزایش تعداد پناهجویان و مهاجران غیرقانونی به این کشور دانستهاند.
با افزایش میزان مهاجرت از کشورهای آفریقایی و شدتگیری نارضایتیها در میان کشورهای اروپایی حالا این مسئله به یکی از چالشهای مشترک بسیاری از کشورها در اروپا تبدیل شده است.
ملونی طی این مدت با بهرهگیری از همین ظرفیت ایجاد شده، چندین بار به همراه رئيس کمیسیون اروپا به کشورهای مصر و تونس سفر کرده است تا با امضای قراردادهایی زمینه را برای کنترل موج پناهجویان از شمال آفریقا به این کشور در جنوب اروپا فراهم سازد.
زبانِ گفتمان با راستها
ملونی یک فایدۀ دیگر هم برای بروکسل داشته؛ استفاده از ظرفیتهای موجود برای اقناع بازیگران سرسختی همچون ویکتور اوربان، رهبر ملیگرای مجارستان که اختلافات بنیادین او و اتحادیه اروپا زبانزد است.
بیشتر در این باره: آیا در آیندهٔ نزدیک اروپا شاهد «زلزلهٔ سیاسی» راستگرایان خواهد بود؟برای نمونه، تلاشهای ملونی موجب شد تا نخستوزیر مجارستان از بستۀ بودجۀ کمکی اتحادیه اروپا برای حمایت از اوکراین و همچنین، پیمان مهاجرت بروکسل در اتحادیه حمایت کند.
این در حالی است که پیش از آن، تعامل و پیشبرد امور با بوداپست به چالشی اساسی در اتحادیه اروپا تبدیل شده بود.
جایگاه ملونی در اروپا
پس از پیروزی قابل ملاحظۀ نخستوزیر کنونی ایتالیا در انتخابات پارلمان اروپا و در شرایطی که احزاب رهبران کشورهایی مانند فرانسه و آلمان، شکستهای سختی را در همان انتخابات تجربه کردهاند، انتظار میرود سهم و جایگاه ملونی در معادلات آتی اتحادیه اروپا باز هم ارتقا یابد.
ملونی با برخورداری از نفوذ خود در پارلمان اروپا از یکسو میتواند در حفظ سِمَت فون درلاین در کمیسیون اروپا نقشی کلیدی ایفا کند؛ از سوی دیگر، با توجه به گردش بیش از پیش پارلمان اروپا به نفع راستها، نخستوزیر ایتالیا این قابلیت را دارد که به الگویی برای جریانهای دستراستی در سراسر اروپا مبدل شود.
الگویی که هرچند در موضوعات اجتماعی همچون دگرباشان جنسی و مهاجرت و یا مسائل سیاسی مانند ملیگرایی، سازشناپذیر مینماید، اما با مصالحه در برخی از موضوعات دیگر، بروکسل را واداشته تا نقشآفرینی چنین جریان سیاسی و بازیگری را به رسمیت بشناسد.