معاون سینمایی وزیر ارشاد دولت روحانی می گوید: "ما این شانس را داشتهایم هزاران نفر از مردم، شبها ماهوارههای خود را خاموش کرده و فیلمهای طیب و حلال سینمای ایران را دیدهاند." (ایسنا ۲۰ شهریور ۱۳۹۵) حسن روحانی در سفر به جزیره کیش گفت که کیش با آب و هوای مناسب و امکانات زیربنایی کافی با رویکرد توسعه گردشگری باید به سمت گردشگری حلال برود. (فارس ۱۱ فروردین ۱۳۹۵) اما وقتی محمدعلی موحدی کرمانی از تعبیر حلال برای ۱۶ میلیون رای رئیسی استفاده کرد مقامات دولت روحانی برآشفته شدند: "مشخص نیست استفاده از واژه "آرای حلال" بر چه مبنایی و با چه هدفی صورت گرفته است؟" (الف ۵ خرداد ۱۳۹۶)
چرا تعبیر حلال برای سینما و گردشگری و مد لباس (از نگاه مقامات دولت روحانی) درخور و شایسته است و برای رای ناشایست؟ اصولا چرا صفت حلال از غذا دارد به همهی پدیدههای اجتماعی و سیاسی گسترش می یابد؟ استفاده کنندگان چه هدفی دارند؟ آیا آن اهداف محقق شده است؟ چرا آنها همان عناوین سابق اسلامگرایان یعنی دادن یک صفت اسلامی به آنان را استفاده نمی کنند؟ سینمای اسلامی یا توریسم اسلامی یا رای اسلامی چه مشکلی دارد؟
نا- صنعت گردشگری
گردشگران حلال از منظر مقامات عمدتا زائران شیعه از شبه قاره و کشورهای عربی هستند. اینها اصولا صنعتی به نام توریسم را نه ایجاد می کنند و نه تقویت چون "گردشگران هندی روزی یک دلار در ایران هزینه میکنند و به جای هتل از زائرسرا در شهرهای زیارتی و با تخم مرغ و نان به جای رستوران استفاده میکنند." (ابراهیم بای سلامی، عضو شورای عالی میراث فرهنگی، فارس ۶ مهر ۱۳۹۵) از حدود ۵ میلیون مسافر به ایران تنها ۲۵۰ هزار نفر آنها (۵ درصد) برای کشور ارزآوری دارند. (همانجا) حلال بودن صنعت گردشگری یکی از عواملی است که رتبهی ایران در شاخص زیرساخت خدمات گردشگری را ۱۱۹ و بر اساس شاخص تعداد اتاق هتل در رتبهی ۱۱۳ در میان ۱۴۱ کشور قرار داده است.
با این شرایط، مقامات مسئول گردشگری بر حلال بودن آن (به معنای زیارتی) اصرار دارند. آنها می خواهند گردشگران خارجی در ایران احساس زیارت داشته باشند. محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی می گوید: "ایران جای جذابی برای گردشگری عشرتی نیست" و گردشگر"باید به زیارت ایران و فرهنگ ایرانی بیاید، یعنی به همان نیتی که ما به زیارت اماکن متبرکه میرویم."(تسنیم ۲۳ مهر ۱۳۹۵) مقامات جمهوری اسلامی به گونهاس سخن می گویند که غیر از عشرت و زیارت نوع دیگری از گردشگری وجود ندارد. این ایدهی گردشگری حلال باعث شده است که ایران با صدها هزار ابنیهی باستانی و طبیعت زیبا و متنوع نتواند صنعت گردشگری ارز آور فعالی داشته باشد. بر اساس همین نگرش گردشگری حلال است که ایدهی افزایش اشتغال از طریق تورسیم در ایران تحقق نیافته است.
نا- صنعت سینما
سینما در ایران نه یک صنعت بلکه یکی از مولفههای تبلیغات دولتی است. آنها که از این محدوده فراتر رفته و فیلمی برای نمایش در جشنوارههای خارجی یا عاشقان سینما می سازند طبعا مورد بیمهری نظام قرار می گیرند. وقتی مقامات جمهوری اسلامی از سینمای حلال سخن می گویند منظورشان فیلمهایی است که خانوادههای مکتبی و دارای سبک زندگی روحانیت برای تماشای آنها با عشق و علاقه بروند و داستان اصولا موضوعات مورد توجه این قشر باشد. طبیعی است که با این گونه فیلمها که حتما با بودجهی دولتی ساخته می شوند نمی شود سینما به عنوان یک صنعت مستقل داشت. ایدهی سینمای حلال البته ایدهی شکست خوردهای است چون کارگردانان بعد از گرفتن بودجه و امکانات دولتی کاری را که دوست دارند می کنند و بعد فیلم آنها توقیف می شود (بیش از ۲۳۰ مورد در دوران جمهوری اسلامی). همچنین فیلمهایی که توقیف نشوند اکثرا مورد توجه مردم قرار نمی گیرند.
فشن حلال سِقط شد
حکومت در دوران احمدی نژاد تلاش کرد برای طبقهی حاکمی که با درآمدهای نفتی نجومی و درآمدها و ثروتهای نجومی ناشی از آن شکل گرفته بود نوعی مد روز "حلال" (شرعی و مطابق پسند اعضای کاست حکومتی) هم خلق کند. صدها میلیارد تومان رانت به "خانم جلسهای"ها و حزب اللهیهای هیئتی برای راه اندازی این صنعت تعلق گرفت و در نهایت رنگهای تازهای از چادر و چاقچول با چند طرح دزدیده شده از کاشیهای معماری ایرانی بر مانتوهای شبیه به لباده تولید شد که اثری از انها در حوزهی عمومی دیده نمی شود. موج بازداشت افرادی که به قول سپاه و نیروهای امنیتی در "مدلینگ" هستند نشان دهندهی تلاش سپاه برای حذف رقبا و در عین حال شکست فشن حلال بوده است.
در انتهای سال ۱۳۹۵ کارگروه ساماندهی مد و لباس در افتتاحیه بخش بینالمللی جشنواره مد و لباس فجر از آئیننامه پوشاک حلال رونمایی کرد. اهداف شکلگیری این عنوان در آییننامه پوشاک حلال "معرفی توانمندیهای حوزه مد و لباس اسلامی ایران به مخاطبان بینالمللی، برقراری ارتباط مستقیم با فعالان این حوزه در سایر کشورها و تبادل اطلاعات، ترغیب و تشویق طراحان برای پرداختن به طرحهای ایرانی - اسلامی با محوریت حلال، کمک به اشتغالزایی از طریق توسعه صنعت مد و پوشاک اسلامی، نمایش ارزش جایگاه خاص طراحان پوشاک ایران اسلامی در داخل و خارج از کشور و بهرهگیری از پتانسیلهای موجود در اکسپوهای حلال از جمله تبلیغات و رسانهای با هدف تبلیغ اهداف فرهنگی و اقتصادی ایران" (ایسنا ۹ اسفند ۱۳۹۵) عنوان شده بود. اما نتیجهی کار این گونه گروهها در چهار دههی گذشته غیر از اتلاف منابع دولتی و برنامههای تبلیغاتی چیز دیگری نبوده است و گر نه امروز تهران همانند پاریس و رم و نیویورک به یکی از مراکز مد در دنیا یا حداقل به مرکز مد خاورمیانه برای زنان باورمند مسلمان تبدیل شده بود.
بر خلاف این مسیر تخیلی (و البته سودمند برای کسب رانت) نه فقط اعضای خانوادههای مقامات مشغول واردات لباس از ایتالیا و ترکیه و تایوان و امارات متحده هستند بلکه سپاه پاسداران از اسکلههای غیر قانونی خود سالانه سهم قابل توجهی در واردات دو میلیارد دلاری پوشاک قاچاق دارد.
تکمیل چرخه آپارتاید سیاسی
محمد علی موحدی کرمانی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز و امام جمعه موقت تهران ۱۶ میلیون رای به رئیسی را رای حلال خواند (تابناک ۴ خرداد ۱۳۹۶). بدین ترتیب آراء در جمهوری اسلامی نیز حلال و حرام دارند. رای خودیها رای حلال است و رای غیر خودیها حرام و شبهه ناک. جمهوری اسلامی توانست در حوزهی نامزدها با نظارت استصوابی یک نظام آپارتاید درست کند اما در مورد آرا تاکنون چنین توفیقی نیافته است. ایدهی رای حلال که حتما برتری کیفی به آرای حرام و شبهه ناک دارد در آینده می تواند رای دهندگان را نیز در یک نظام رانتی و طبقاتی مبتنی بر ایدئولوژی طبقه بندی کند و آرای افراد بر حسب خودی بودن و میزان آن درجه بندی شود.
وجوه مشترک دمکراسیهای متفاوت و متنوع در دنیای آزاد را می توان در چهار ویژگی خلاصه کرد: ۱) انتخاب مقامات قوای مجریه و مقننه در انتخابات آزاد، سالم و رقابتی، ۲) حق رای افراد بالغ، ۳) آزادیهای چهارگانه، و ۴) قدرت مقامات منتخب برای حکومت و عدم تبعیت آنها از دیوانسالاری نظامی و دینی. تنها عنصر از عناصر چهارگانهی فوق که در جمهوری اسلامی مخدوش نشده بود عنصر دوم بود که با عنوان رای حلال و تمهید سازوکارهایی برای زمینه سازی جهت جریان یافتن آرای حلال و محدود کردن آرای حرام و شبهه ناک می توان انتظار داشت که آن هم مخدوش شود.
***
به نظر می آید که مقامات جمهوری اسلامی به خسته شدن مردم از به کار گیری صفت "اسلامی" بر امور جاری واقف شده و عنوان حلال را دارند جایگزین آن می کنند. همچنین این صفت یادآور اسلامگرا بودن آنهاست. عنوان حلال ممکن است کاربردی تر و محدود تر باشد و برای اقشار سنتی مذهبی قابل هضم تر به نظر آید اما همچنان یاد آور حکومت شریعت بر زندگی اجتماعی و سیاسی است (وجه مهم اسلامگرایی) و ناموفق بودن آن نیز به همان اندازه به دین و ایمان افراد آسیب می رساند که ناموفق بودن کاربرد صفت "اسلامی" برای محدودیت و ارعاب و سرکوب.
------------------------------------------
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.