کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا در روز پنجشنبه، ۲۳ آذر ماه قانون بیطرفی اینترنت را که در سال ۲۰۱۵ و در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما تصویب شده بود را لغو کرد. براساس این قوانین شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی نمیتوانند دسترسی به یک سرویس را به هر دلیلی مسدود کنند و یا دسترسی به یک سرویس را نسبت به سرویس دیگر ارجحیت دهند.
با لغو این قوانین، بسیاری از شرکتهای بزرگ تکنولوژی مانند گوگل، فیسبوک، ویکیپدیا، نتفلیکس و… اعتراض خود را به این کار کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا نشان دادند و هم اکنون بسیاری از سازمانها و شرکتهای مختلف در آمریکا به فکر شکایت از این اقدام در دادگاههای آمریکا هستند.
اما سوالی که در این میان ممکن است پیش بیاید چرایی این همه سروصدا در زمینه بیطرفی اینترنت است و اینکه چرا شرکتهای بزرگ تکنولوژی هم مخالفت خود را با لغو این قوانین نشان دادهاند.
برای پاسخ دادن به این دو سوال بهتر است که دو مثال بیان شود تا درک اهمیت بیطرفی اینترنت آسانتر شود.
مثال ۱: شما صاحب یک استارتاپ هستید
در زمانی که قوانین بیطرفی اینترنت وجود داشته باشد، هیچ شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی نمیتوان بین سرویسهای مختلف تفاوتی قائل شود. به همین دلیل چه شما یک استارتاپ تازه کار و یا یک شرکت بزرگ مانند گوگل باشید، کاربران هیچ تفاوتی در دسترسی به سرویسهایی که توسط شما و یا گوگل ارائه میشوند نمیبینند.
حال اگر قوانین بیطرفی اینترنت وجود نداشته باشد، شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی میتوانند دسترسی به سرویسهای مختلف را براساس نظر خودشان محدود و یا مسدود کنند و علاوه بر آن محتوای یک وبسایت را نسبت به وبسایت دیگری سریعتر و کمهزینهتر نشان دهند.
این بدان معناست که اگر شما صاحب یک استارتاپ تازه کار باشید و استارتاپ شما در رقابت با شرکت دیگری باشد، شرکت رقیب شما میتواند با پرداخت پول به شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی، دسترسی به سرویس خود را بهتر از سرویس شما بکند و به این صورت باعث شود که شما در یک شرایط نامساوی رقابت کنید که در نهایت ممکن است به شکست استارتاپ شما بیانجامد.
مثال ۲: شما یک برند شخصی هستید
مانند مثال قبل، در حالتی که قوانین بیطرفی اینترنت وجود داشته باشد، شما توسط ابزارهای مختلف آنلاین مانند شبکههای اجتماعی میتوانید برند شخصی خود را بسازید و از طریق آن کسب درآمد کنید اما اگر قوانین بیطرفی اینترنت وجود نداشته باشند، شما ممکن است که مجبور شوید که به شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی هزینهای را پرداخت کنید تا آنها دسترسی به وبسایت یا سرویس آنلاین شما را بهینه و سریعتر کنند.
همانگونه که در دو مثال بالا مشاهده میکنید، در نبود قوانین بیطرفی اینترنت، این خطر وجود دارد که شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی براساس منافع خودشان دسترسی به یک سری سرویس را مسدود و یا با اختلال مواجه کنند.
و در این میان دغدغه شرکتهای بزرگی مانند گوگل، فیسبوک، ویکیپدیا، نتفلیکس و… نیز همین نکته است چون اگر به هر دلیلی شرکتهای ارتباطاتی مانند ایتی اند تی (AT & T) تصمیم به ایجاد محدودیت در دسترسی به سرویسهای مختلف این شرکتها بگیرند، ساختار درآمدی و تجاری این شرکتها دچار اختلاف بزرگی خواهد شد.
علاوه بر این و همانطوری که در بالا گفته شده است، نبود قوانین بیطرفی اینترنت نوآوری و خلاقیت را نیز به خطر میاندازد زیرا استارتاپها و ایدههای تازه ممکن است در دسترسی به مخاطبان خود دچار مشکل شوند و یا مجبور به پرداخت هزینهای شوند تا به این صورت کاربران بتوانند به سرویسی که ارائه میدهند دسترسی بدون مشکل و راحتی داشته باشند.
از همین رو داستان قوانین بیطرفی اینترنت دارای اهمیت زیادی است هر چند که این مفهوم در ایران و با وجود فیلترینگ اینترنت سالهاست که بیمعنی است و حرف زدن در مورد بیطرفی اینترنت در ایران آنقدرها مفهومی ندارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشتها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند. آنها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.