با ده پرسش تا حد زیادی میتوان چیستی و چرایی تحولات ناشی از انتخابات ۹۴ را فهمید:
انتخابات چرا و چقدر اهمیت داشت؟
برای پاسخ به این سوال باید پرسید انتخابات در ایران چه چیزهایی هست و چه چیزهایی نیست. انتخابات در نظام جمهوری اسلامی عبارت است از:
۱. مدیریت اختلافات در درون کاست حکومتی که کارکرد اصلی انتخابات در این نظام است؛
۲. فرصتی برای فروش اعضای کاست حکومتی به مردم و نمایش مقبولیت؛ و
۳. نوعی مدیریت افکار عمومی و مطالبات و حرکتهای مردمی.
هیچ یک از موارد فوق متوجه به بهبود زندگی مردم عادی نیست اما به این معنا هم نیست که انتخابات نمایش صرف است؛ ادعای دمکراتیک بودن آن نمایشی است. و اما انتخابات در ایران عبارت نیست از
۱. فرصتی برای تعیین سرنوشت؛
۲. فرصتی برای گردش نخبگان و اخراج عدهای ناشایسته و ناکارآمد از مقامات حکومتی و دولتی؛
۳. دورهای برای رقابت میان سیاستهای بدیل اداره جامعه؛
۴. بروز مدیریت شده و صلح آمیز مطالبات جنبشهای اجتماعی از مجرای صندوق رای؛
۵. فرصتی برای مردم تا تغییری بسیار اندک در نظام تصمیم گیری ایجاد کنند؛ نهادهای اصلی قدرت انتخابی نیستند در حالی که حتی در عراق و افغانستان و ونزوئلا نهادهای اصلی قدرت به نحو انتخابی تعریف شده و تغییر مییابند؛ نیروهای اپوزیسیون اصولا از شرکت محروم هستند و تحریم و عدم تحریم اصولا بلاموضوع است؛ تحریم در شرایطی معنا دارد که گروهی بتواند فعالیت معنادار داشته باشد و این کار را نکند؛
۶. مشارکت مدنی؛ به همین علت عدم مشارکت نمیتواند به معنای مخالفت مدنی باشد.
آیا نتایج قابل پیش بینی بود؟
نتایج انتخابات تهران برای جناح اصلاح طلب قابل پیش بینی نبود چون بیش از دو سوم اعضای فهرست آنها افراد ناشناخته بودند. نتایج تهران برای جناح اقتدارگرا نیز قابل پیش بینی نبود چون اگر بود فهرست ائتلاف اصولگرایان را با پر رنگ بودن جبهه پایداری شکل نمیدادند. همچنین این نتیجه برای شورای نگهبان قابل پیش بینی نبود چون اگر بود ناشناختهها را نیز رد صلاحیت میکرد. نتایج در شهرستانها برای دو طرف تا حد زیادی قابل پیش بینی بود. نتایج انتخابات مجلس خبرگان در تهران تا حد حذف مصباح و یزدی برای دو طرف پیش بینی ناپذیر بود.
نظر سنجیها تا چه حد درست بود؟
نظر سنجی آی پز حدود ۱۳ درصد خطا در پیش بینی میزان مشارکت در مجلس شورا و ۱۱ درصد خطا در پیش بینی مشارکت در مجلس خبرگان داشت. نظر سنجیهای علمی معمولا ۳ تا ۵ درصد خطا را متذکر میشوند. این میزان خطا یک بار دیگر نشان داد که به نظر سنجی در رژیم های تمامیت خواه نمیتوان اعتماد داشت. این رژیمها به دنبال نظر سازیاند و به هر وسیله از نظر سنجی موسسات مستقل جلوگیری میکنند. نظر سنجی در شرایط ارعاب و فضای تهدید و امنیتی، و نظر سنجی تلفنی از خارج کشور نتایج این گونه کارها را غیر قابل اعتماد میسازد. فقدان موسسات مستقل نظر سنجی در ایران توجیه خوبی برای انجام این کار در خارج کشور نیست.
معنی نتایج انتخابات ۹۴ چیست؟
بر اساس نتایج انتخابات رابطه دولت روحانی و مجلس شورای آینده نزدیکتر خواهد بود. معنی این نتایج برای مجلس خبرگان این است که نباید انتخابات این مجلس را با انتخابات مجلس تجمیع کرد. مشارکت بالاتر به معنای حذف چهره های منفور و حتی برخی از اعضای شورای نگهبان از این مجلس است. معنی این نتایج برای جناح نظامیگرا این است که باید بیشتر بر ظرفیت سرکوب خویش بیفزایند.
ترکیب مجلس خبرگان و مجلس شورای آینده چگونه است؟
میتوان سوال فوق را بدین طریق هم پرسید که در انتخابات کدام گروه پیروز و کدام گروه شکست خورد. ترکیب دو مجلس نشان میدهد که هیچ یک. سهم اصلاح طلبان در مجلس آینده بسیار نزدیک به سهم اقتدارگرایان است (۸۳ به ۷۸) با این نکته که خود اصلاح طلبان از حیث مواضع به اقتدارگرایان نزدیک شدهاند. حتی یک اصلاح طلب معتقد به تغییرات ساختاری در میان منتخبان تهران به چشم نمیخورد. اصلاح طلبان با گرایش به سمت طرف مقابل سهم خود را در مجلس افزایش دادند. سهم زنان افزایش یافته است. ۴۱ درصد از اعضای مجلس سابق شورا و ۳۸ درصد اعضای سابق مجلس خبرگان نیز مجددا انتخاب نشدهاند. حذف یزدی و مصباح ترکیب مجلس خبرگان را تغییر نخواهد داد.
آیا نتایج انتخابات خامنه ای را نگران میسازد؟
سه نتیجه انتخابات میتواند خامنه ای را نگران سازد: ۱) رای بالای رفسنجانی و روحانی در انتخابات خبرگان، چون او نمیخواهد کسی قدرت عرض اندام در برابرش را داشته باشد؛ ۲) حضور قدرتمندتر جناح اصلاح طلب در مجلس میتواند فرایند عادی سازی در روابط خارجی را سرعت بخشد که خامنه ای این را نمیخواهد؛ و ۳) هاشمی در انتخاب رهبر بعدی نقش پر رنگ تری خواهد داشت که اگر خامنه ای فردی را برای این مقام درنظر داشته باشد ممکن است در برنامههایش خللی ایجاد کند. همه افرادی که به خامنه ای نزدیک هستند و در این انتخابات رای نیاوردهاند یا در نهادهای انتصابی مشغول به کار هستند یا مقامات بالاتری در نهادهای انتصابی خواهند گرفت. از این جهت خامنه ای نگران حذف اینها نیست.
تحولات درون جناحها و فراکسیونها چگونه خواهد بود؟
در مجلس آینده بخش عملگرای اقتدارگرایان فاصله بیشتری از بخش نظامیگرا خواهد یافت. این امر تا حد عدم حضور لاریجانی در لیست ائتلاف در قم پیش رفت. این شکاف عمیقتر خواهد شد چون چهار اختلاف جدی در جناح اقتدارگرا بر سر مسائل زیر به چشم میخورد: ۱) حذف یا کارکردن با جناح اصلاح طلب، ۲) توزیع پول در چارچوب سیاستهای عامه گرا یا نخبه گرایی اقتصادی، ۳) تنش زدایی با غرب و کشورهای حاشیه خلیج فارس یا تشدید تنشها، و ۴) کار در قالب احزاب و تشکلها یا فعالیت در قالب حزب پادگانی رهبری.
این انتخابات چگونه مهندسی شد؟
انتخابات در ایران معمولا در چهار مرحله مهندسی میشود: ۱) بازداشت گسترده فعالان سیاسی و روزنامه نگاران قبل از شروع فرایند انتخابات؛ ۲) غربال کردن نامزدها و رد صلاحیت غیر خودیها؛ ۳) مدیریت رای گیری (انتقال اتوبوسی رای دهنده)؛ و ۴) مدیریت شمارش و دستکاری در تجمیع آرا (مثل آنچه در زاهدان یا نوشهر و چالوس در همین دوره انجام شد). در این انتخابات مهندسی در مراحل اول و دوم شدیدتر و در مراحل سوم و چهارم ملایمتر بود.
آیا چیزی عوض خواهد شد؟
اگر کسی انتظار دارد که گشایشی در زندگی اش به دلیل انتخابات و نتایجش صورت گیرد باید در انتظارش تجدید نظر کند. در ایران با تغییر مجالس (بجز تلاش ناموفق مجلس ششم) تنها چهرهها عوض میشده است و نه سیاستها. حتی اگر تغییر اندکی هم در ترکیب مجلس یا برخی شعارها صورت گیرد تغییرات بازگشت ناپذیر نیستند و نهادهای انتصابی همهی تلاش خود را برای بازگشت به وضعیت گذشته انجام میدهند (مثل آنچه با مجلس ششم کردند). حکومت ابزارهای موثری برای خنثی کردن هر گونه خواست تغییر در اختیار دارد. روالها، فرایندها، قوانین و سیاستها حتی با تغییر دولتها کمتر تغییر پیدا میکنند. سهم دیوانسالاری دینی و نهادهای امنیتی و نظامی از منابع کشور با انتخابات عوض نمیشود.
انتخابات تنها مجرای تغییر نیست. در ایران حتی از راههای موثر تغییر نیست چون نقش شهروندان در این امر تزیینی است. انتخابات در کشورهای دمکراتیک نیز مجرای حل بسیاری از مشکلات نیست. حکومت با درس هایی که از گذشته و از رژیم های اقتدارگرا گرفته راه هر گونه تحول از مسیر انتخابات را بسته است. برخی تغییرات که در ایران صورت میگیرد ربطی به انتخابات ندارد و آنها به رغم خواست حکومت است و نه به خواست یا در چارچوب آن. تغییر چهرهها نباید گول زننده باد. تفاوت جدیای میان مصباح و ری شهری یا تسخیری و دری نیست.
با این وضع چرا بخشی از مردم در انتخابات شرکت میکنند؟
چون گزینه دیگری را پیش پای خود برای اندکی تغییر نمیبینند و تصور میکنند انتخابات تنها روزنه است. مردم ایران اطلاع اندکی از روشهای سلبی (نافرمانی مدنی، تحریم نهادهای دولتی و دینی) و ایجابی (فعالیتهای عمومی بیارتباط با حکومت در جهت کاهش آسیبها یا بهبود شرایط زندگی) اعتراض و تغییر دارند. بخشی از فعالان سیاسی با نگاه دولت گرایانه نگاهی تقلیل گرایانه به کنشگری دارند.
............................................................................
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.