شبکه خبری سی ان ان در گزارشی از مناطق کردنشین شمال عراق به سرنوشت زنان ایزدی که در اسارت گروه «خلافت اسلامی» هستند و تلاش آنان برای فرار از اسارت و یا خودکشی پرداخته است.
آمنه سعید حسن، عضو سابق پارلمان عراق، یکی از افرادی است که به اشکال مختلف سعی میکند به این زنان اسیر کمک کند. یکی از راهها تماس تلفنی و کمک به فرار این زنان از اسارت است. آمنه هر روزه با چند تن از این زنان صحبت میکند. در آن سوی خط صدای لرزان و وحشت زده آنها نشان میدهد که تا چه حد مستاصل هستند و دیگر نمیتوانند شرایط اسارت را تحمل کنند.
اوایل تابستان سال ۲۰۱۴ که گروه «خلافت اسلامی» شهر موصل را تصرف کرد آمنه مثل بسیاری دیگر فکر میکرد که ایزدهای ساکن منطقه کوهستانی سنجار امن هستند. آمنه میگوید: «پیش خود فکر میکردیم که سنجار نفت و یا چیز مهم دیگری ندارد و دلیلی ندارد آنها به آن منطقه حمله کنند.»
اما پیکارجویان گروه «خلافت اسلامی» به سنجار حمله کردند. سنجار نفت نداشت اما ثروت دیگری داشت که میتوانست برای این گروه غنیمت با ارزشی باشد: مردم آن.
پیکار جویان این گروه مردان ایزدی را کشته و زنان و کودکان را به اسارت بردند. این گروه مدعی است که طبق دستورات قرآن به اسارت گرفتن زنان غیرمسلمان و تجاوز به آنها حلال است.
از نگاه این گروه اقلیت ایزدی ساکن بخشی از کوهستانهای شمال عراق شیطان پرست تلقی شده و به شدت مورد سرکوب و خشونت قرار گرفتهاند. سازمان ملل متحد اعلام کرده که گروه «خلافت اسلامی» علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل کشی شده است.
اعضای خانواده بسیاری از زنان و دختران ایزدی که مفقود شدهاند برای کمک به آمنه سعید حسن مراجعه میکنند.
او میگوید: «مردم من را میشناسند. من هم ایزدی و اهل سنجارم. من خیلی از کسانی را که ربوده شدهاند میشناسم. تعدادی از آنها اقوام و یا همسایههای من بودند و به من تلفن میزنند.»
آمنه همراه با همسرش خلیل یک شبکه برای پیدا کردن و فراری دادن این زنان اسیر را اداره میکند. آمنه تماسهای تلفنی را برقرار میکند و خلیل برای یافتن و فراری دادن آنها به مناطق خطرناک در مرز عراق و سوریه میرود.
تاکنون این زوج توانستهاند بیش از صد نفر از این زنان اسیر را آزاد کرده و به زادگاه خود بازگردانند. یکی از اولین کسانی که توانست به خانه بازگردد زن ۳۵ ساله و مادر شش فرزند بود. این زنان همراه تمام فرزندانش ربوده و توسط گروه «خلافت اسلامی» به عنوان برده فروخته شده بودند.
او در تماسهای تلفنی خود با آمنه از مصائبی که کشیده بود چنین میگوید: «آنها دو کامیون بزرگ را از زن و بچههای روستا پر کرده و آنها را به نقطه دیگری بردند که من نمیدانم کجاست. موقعی که مردم را به زور سوار کامیونها میکردند یکی از زنان با آنها مشاجره میکرد. آنها او را همانجا کشتند.»
با وجود همه بلاهایی که بر سر این زن آمد او بالاخره توانست از اسارت بگریزد.
ولی تعداد بسیار زیادی چنین اقبال نداشتند. آمنه میگوید بسیاری از این زنان که بارها و بارها توسط افراد داعش مورد تجاوز و آزار قرار گرفتند، به جای انتظار کشیدن برای آزادی تصمیم گرفتند خودکشی کنند.
آمنه سعید حسن در حالیکه گریه میکند میافزاید: «تمام هدف ما این بوده که بتوانیم آنها را نجات بدهیم. تا به حال حدود صد نفر از این زنان و دختران خودکشی کردهاند. من عکس چند نفر از آنها را دارم. وقتی تا این حد مصیبت میکشند امید خود را از دست میدهند و تماس ما با آنها قطع میشود.»
وزارت خارجه آمریکا با اهدا جایزه ویژهای به آمنه از تلاشهای او برای نجات زنان ایزدی از اسارت قدردانی کرده است.
جان کری، وزیر خارجه آمریکا در توصیف تلاشهای او گفته است: «اقدامات شجاعانه آمنه در دفاع از اقلیت ایزدی در شمال عراق به جامعه جهانی نشان میدهد که این مردم با چه شرایط هولناکی روبرو هستند و در عین حال نشاندهنده عزم راسخ او برای کمک به قربانیان و نجات افرادی است که ربوده شده و در اسارتند.»
اما آمنه نمیتواند فکر کسانی را که نتوانسته به آنها کمک کند از ذهن خود دور کند. او میگوید: «نمیتوانم بخوابم، نمیتوانم فراموش کنم که چه بلاهایی بر سر آنها آمده. آنها در تماسهای تلفنی از ما میپرسیدند کی آنها را آزاد خواهیم کرد. ولی من جوابی برای این سئوال نداشتم. من که حکومت نیستم و قدرت ویژهای ندارم. من هم یک فرد عادی هستم. فکر کردن به همه اینها خیلی دشوار است.»
بسیاری به نبرد علیه گروه «خلافت اسلامی» پیوستهاند. اما سلاح آمنه نه بمب و گلوله بلکه تلفن اوست. با همین تماسهای تلفنی او به زنان ایزدی که اسیر و بردهاند، هر چند از راه دور، امیدواری و وعده میدهد که بالاخره یک روزی به کمک آنها خواهند رفت.