گرث پورتر: ماموریت شهرام اميری، «جاسوس دو جانبه»

  • نادر وکیلی

شهرام امیری به هنگام ورود به ایران

گرچه دوهفته از ماجرای شهرام اميری و بازگشت ناگهانی او به ايران می گذرد، اما هنوز بسياری از نشريه های آمريکا، در پی حل اين معمای جاسوسی اند.

شهرام اميری که به عنوان «دانشمند هسته ای» شناخته می شود، می گويد که توسط ماموان سی آی ای، سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا، درعربستان سعودی ربوده و به آمريکا منتقل شد. اين در حالی است که آمريکا اين ادعا را رد می کند و می گويد او به طور داوطلبانه به اين کشور رفته بود.

درباره مساله شهرام اميری در عرصه رسانه های خبری سناريو های مختلفی مطرح می شود و گرث پورتر، خبرنگار آمريکايی که تخصص اش در حل معماهای خبری است، از جمله معتقدان به اين تئوری است که «شهرام اميری جاسوس دو جانبه ای بود که ماموريت خود را بخوبی انجام داد».

گرث پورتر مورخ و روزنامه نگار آمريکايی، متخصص در امور سياست خارجی و امنيت ملی امريکا است. وی مدتی نيز به عنوان استاد دانشگاه در رشته مطالعات بين الملل تدريس کرده است. گرث پورتر که يکی از معدود کارشناسان دوران جنگ ويتنام بود، در اوايل دهه ۱۹۷۰ به عنوان يک شهروند ضد جنگ ويتنام به فعاليت پرداخت.

راديو فردا: شما که معتقديد شهرام اميری يک جاسوس دوجانبه است، می توانيد کمی بيشتر در اين زمينه توضيح دهيد؟

گرث پورتر: البته داستانی که سازمان «سيا» تعريف می کند اين است که آقای اميری جاسوس دوجانبه نبوده وبلکه او توسط مقامهای ايرانی از برنامه هسته ای بکنار رانده و بهمين جهت اطلاعات شهرام اميری در اين زمينه سطحی بود. ولی «سيا»هرگز نتوانست مرا قانع کند که او جاسوس دو جانبه نبوده است.

دلائل شما در اين زمينه چيست؟


همه شواهد موجود نشان مي دهد که وی به دلائل زير جاسوس دوجانبه بوده است:
او خودش با خواست وميل خودش با سازمان سيا تماس گرفته، او خودش تصميم گرفت که خانواده اش را به خارج از ايران منتقل نکند (گرچه سازمان سيا به او پيشنهاد انتقال آنان را داده بود) و ازهمه مهمتر اينکه آقای اميری تصميم گرفت به ايران باز گردد.

سازمان سيا ادعا کرده که اقای اميری از پيش از ترک ايران، با اين سازمان و از طريق ماهواره با اين سازمان همکاری می کرده است؛نظر شما چيست؟

ج- بله می تواند اين ادعای درستی باشد و اين دقيقا می تواند در راستای اين ادعای آقای اميری قرار گيرد که وی به هر حال اطلاعات چندانی در مورد برنامه هسته ای ايران نداشته است.

اگر اين چنين بوده و اگر شهرام اميری اطلاعات چندانی در مورد برنامه هسته ای ايران نداشته، اين پرسش پيش ميايد که آقای اميری چه ارزشی برای «سيا» داشته؟

بله به نظر مي رسد شهرام اميری از همان ابتدا به اين سازمان گفته است که اطلاعات او اطلاعات مهمی نيست اما او در عين به «سيا» گفته بود که وی دانشمندان هسته ای زيادی را ميشناسد که از نزديک با برنامه هسته ای ايران کار می کنند. بايد توجه داشت که سازمان «سيا» از شهرام اميری مي خواسته تا وی دانشمندان ديگری را به آنها معرفی کند.

هدف جمهوری اسلامی از اعزام يک جاسوس دوجانبه به امريکا چه بوده؟

جمهوری اسلامی دو هدف داشته و بنظر مي رسد به هر دو هدف خود نيز رسيده است:

يکم اين که امريکا را شرمسار و خجلت زده کند و وانمود کند که واشنگتن از شهرام اميری خواسته تا به وجود يک برنامه تسليحات اتمی در ايران اقرار کند،

و دوم اينکه جمهوری اسلامی دريابد تا اطلاعات سازمان سيا در زمينه برنامه هسته ای ايران تا چه حد است، چه چيزهايی را مي دانسته و چه چيزهايی را نمی دانسته. از اين جهت اين عمليات، عمليات موفقی برای جمهوری اسلامی محسوب می شود.

درمورد دو نوار ويدئويی منتشر شده در ماه اوريل و ماه مه آقای اميری چه مي گوييد؟ وی دريکی از انها مدعی شده بود که شکنجه شده وزندانی است و تقاضای کمک برای آزادی خود کرده بود، و در ديگری ادعا ميکرد که وی با ميل خود و برای ادامه تحصيل به امريکا امده است
.

بله اين سئوال بسيار خوبيست. معمولا و هنگامی که کسانی چون آقای اميری به امريکا پناهنده مي شوند، اين افراد شب وروز تحت نظر قرار مي گيرند. ولی تجارب جنگ سرد بما نشان مي دهد که اين گونه جاسوس های تحت نظر، در عين حال مي توانند در لحظه ای مناسب از چنگ مراقبين خود فرار کنند وحدس من اين است که اين دقيقا چيزي است که برای شهرام اميری رخ داده است. اين هنگامي است که وی نوار ويدئوی نخست را درست مي کند.

اما هنگامي که «سيا» از تصميم آقای اميری دائر بر بازگشتش به ايران اگاه مي شود، اين سازمان نگران شده و سعی مي کند تا او را از اينکار منع کند. اما پس از مقاومت آقای اميری و اصرار ورزی وی برسر بازگشت به ايران از او خواسته مي شود تا در برابر دوربين ظاهر شده و بگويد که او با ميل خودش به امريکا امده است.