برنامه هسته ای ايران در سال ۲۰۰۷ يکی از بحث انگيز ترين مسايل در عرصه بين المللی بود.
در سال گذشته شورای امنيت سازمان ملل متحد دو قطعنامه تحريم عليه ايران صادر کرد و آمريکا نيز به نوبه خود تحريم های يک جانبه ای را عليه جمهوری اسلامی اعمال کرد.
در همين حال، آخرين گزارش برآوردهای اطلاعاتی آمريکا درباره برنامه هسته ای ايران حاکی از آن بود که «جمهوری اسلامی برنامه تسليحات هسته ای خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است».
همزمان کشورهای عضو گروه ۱+۵ ، يعنی اعضای دايم شورای امنيت- چين، روسيه، بريتانيا، فرانسه و آمريکا- به همراه آلمان، در حال گفت وگو و مذاکره بر سر تهيه پيش نويس قطعنامه سوم عليه ايران هستند.
برنامه هسته ای ايران در سال جاری ميلادی به جه سمت و سويی خواهد رفت؟
دکتر هانس بليکس، مدیرکل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی، ميهمان اين هفته گفت گوی ويژه رادیو فردا بود. آقای بلیکس به پرسش ها درباره چشم انداز پیش روی برنامه هسته ای ایران پاسخ داده است:
راديو فردا: با توجه به گزارش اطلاعاتی اخير آمريکا ايا هنوز احتمال حمله نظامی عليه ايران وجود دارد؟
هانس بليکس: اثرات گزارش اطلاعاتی اخير به طور يقين تمايل آمريکا را برای حمله به ايران کم کرده است.
- اگر ما گفت وگوی با کره شمالی را مد نظر قرار دهيم، خواهيم ديد که در مذاکرات شش جانبه پکن ، به کره شمالی اطمينان داده شد که در صورت همکاری ، نه حمله نظامی عليه آن کشور صورت خواهد گرفت و نه گام هايی برای تغيير رژيم آن برداشته خواهد شد تا آنجایی که من اطلاع دارم چنين پيشنهادی به حکومت ايران نشده است. اين پيشنهاد را فقط آمريکا می تواند مطرح کند
چگونه آمريکا می تواند به عمليات پيشگيرانه نظامی عليه ايران دست بزند، وقتی که گزارش اطلاعاتی اين کشور می گويد که جمهوری اسلامی برنامه جدی برای دست يابی به سلاح هسته ای ندارد.
آيا حال امکان دارد که شورای امنيت تحريم ديگری را عليه ايران اعمال کند ؟
به نظر من فشار برای اعمال تحريم از سوی شورای امنيت پا بر جا است. برای اينکه پنج عضو دايمی شورای امنيت بر اين باورند که ادامه برنامه غنی سازی از سوی ايران، تنش را در منطقه افزايش می دهد.
همه اين اعضا می خواهند که ايران غنی سازی را قطع کند. فکر نمی کنم روسيه و چين وحتی کشور های اروپايی با تحريم نظامی عليه ايران موافقت کنند. ولی ميل شورای امنيت به اعمال تحريم اقتصادی، که در حال حاضر شديد نيست، احتمالا بيشتر خواهد شد و اين تنها نتيجه ای است که می توان انتظار داشت.
با اين وصف و با توجه کاهش احتمال عمليات نظامی و تحريم اقتصادی کم رنگ، چه راه حلی برای حل مسئله هسته ای ايران وجود دارد؟
به نظر من بهترين راه حل مسئله گزينه ديپلماسی است و آمريکا هم به اين گزينه تاکيد دارد. بعضی ها بر اين باورند که گزينه ديپلماتيک به آخر راه رسيده است و نتيجه ای نخواهد داد، چرا که ايران به دور خود ديوار کشيده و مايل به همکاری نيست.
من مخالف اين نظر منفی هستم. به عقيده من از گزينه ديپلماتيک به طور کامل استفاده نشده است. اگر در اين باره به درستی فکر کنيم خواهيم ديد که گام های ديگری را می توان از طريق ديپلماتيک بر داشت.
همانگونه که گفتيد بسياری با نظر ترديد به گزينه ديپلماتيک نگاه می کنند. چه گزينه های ديگری را می توان برای حل مسئله هسته ای ايران انتخاب کرد؟
اگر ما گفت وگوی با کره شمالی را مد نظر قرار دهيم، خواهيم ديد که در مذاکرات شش جانبه پکن ، به کره شمالی اطمينان داده شد که در صورت همکاری ، نه حمله نظامی عليه آن کشور صورت خواهد گرفت و نه گام هايی برای تغيير رژيم آن برداشته خواهد شد. ضمنا آمريکا و ژاپن هم قول دادند که با کره شمالی روابط ديپلماتيک بر قرار کنند.
تا آنجایی که من اطلاع دارم چنين پيشنهادی به حکومت ايران نشده است. اين پيشنهاد را فقط آمريکا می تواند مطرح کند، زيرا کشورهای اروپايی ، از نظر نظامی، تهديدی برای ايران نيستند و با جمهوری اسلامی روابط سياسی دارند. اين دو پيشنهاد تاکنون مطرح نشده و لااقل من تاکنون جيزی درباره آنها نشنيده ام.
راه هايی وجود دارد. کميسيون مسئول منع گسترش سلاح های هسته ای که من رييس آن بودم، ايده ای را مطرح کرد به نام «منطقه عاری از چرخه سوخت هسته ای» . همه ما با ايده قديمی «خاور ميانه عاری از سلا ح های هسته ای» آشنا هستيم. اما بايد اضافه کنم که چنين چيزی امکان ندارد مگر اينکه صلح در خاور ميانه ، از جمله با اسرائيل، بر قرار شود.
با اين حال امکان دارد همه کشورهای خاورميانه توافق کنند که از ايجاد تاسيسات برای توليد اورانيم غنی شده يا پلوتونيوم خود داری کنند.
اگر اين توافق حاصل شود ، ايران تنها نخواهد ماند و کشور های عرب خليج فارس ، مصر و اردن نيز از از ايجاد تاسيسات برای غنی سازی و فرآوری دوری خواهند جست. اسرائيل نيز بايد از توليد پلوتونيم بيشتر دست بردارد.
اخيرا شنيده ام که کشور های عرب خليج فارس و مصر مايل اند نيرو گاه های خود را داشته باشند و فرانسه تمايل نشان داده است که انها را ياری دهد.
سئوال مهم اينکه، سوخت اين نيروگاه ها از کجا بايد تامين شود؟ ما بايد راه حلی برای همه اين مسائل پيدا کنيم. درست نيست که هر کدام از اين کشور ها تاسيسات غنی سازی داشته باشند، همانگونه که ايران می خواهد داشته باشد. به نظر من گزينه های ديپلماتيک زيادی در پيش داريم.
ايران اصرار دارد که برنامه غنی سازی را ادامه دهد. ايا ايران می خواهد با تسلط کامل به دانش غنی سازی از نيروی بازدارنگی نهفته در اين دانش، برای نيل به اهداف سياسی خود استفاده کند ؟ به عبارت ديگر به کشوری با توانائی بالقوه برای ساخت سلاح هسته ای تبديل شود.
بله ، اين يکی از گمانه زنی ها است. اين کار امکان پذير است. به نظر می رسد که دولتمردان ايران در اين باره اختلاف داشته باشند. ما می دانيم که بعضی ها موافق اند و بعضی ها مخالف. امکان دارد در نهايت اين دولتمردان به توافق برسند که غنی سازی فقط برای توليد سوحت هسته ای باشد.
اگر ايران بخواهد غنی سازی را در سطح صنعتی داشته باشد، در ان صورت می تواند به جای چهار در صد ، اورانيوم را تا حد ۹۰ در صد ، غنی کرده و مواد لازم را برای توليد سلاح تهيه کند.
اگر ايران غنی سازی را در سطح وسيعی دنبال کند، سطح تنش در خاورميانه بالا خواهد رفت. به همين جهت بسياری از کشورها ، از جمله روسيه و چين، می گويند بهتر است ايران از غنی سازی دست بردارد .
موضوع مهم اين است که بايد به ايران اطمينان دهيم سوخت لازم برای نيروگاه بوشهر و نيروگاه های که می خواهد بسازد، در يافت خواهد کرد.
در ابتدای سال ۲۰۰۸ ميلادی هستيم ايا به حل مسئله ايران خوشبين هستيد؟ راه حل ديگری وجود دارد ؟
بله ، به نظر من تا به حال يکی ازعلل شکست مذاکرات، خواسته کشورهای غربی و شورای امنيت است که می گويند ايران بايد غنی سازی اش را متوقف کند تا راه برای مذاکره باز شود. تعجب می کنم که روسيه و چين با اين شرط موافقت کرده اند.
با اين حساب ، اين کشور ها چگونه می توانند به ايران بگويند که مابا شما گفت وگو می کنيم ولی در ابتدا کاری را انجام دهيد که مذاکرات بايد درباره آن هم باشد.