دریادارحبیب الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش، درهمایش «توسعه سواحل مکران و اقتدار دریایی جمهوری اسلامی» که از ۲۸ بهمن به مدت سه روز در دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار با حضور محمود احمدینژاد برگزارشد، از احداث یک پایگاه جدید دریایی در «پَسا بندر» خبر داد.
پسا بندر با جمعیتی نزدیک به ۱۳۰۰ نفر، در ۸۸ کیلومتری شرق چابهار و در گوشه غربی خلیج گَواتِر قرار دارد و روبهروی آن، در گوشه شرقی خلیج یاد شده، بندر جیوانی پاکستان واقع شده است. فاصله دریایی بین این دو بندر ۲۶ کیلومتر است.
با توجه به تقسیم وظایف نیروهای دریایی سپاه وارتش که چند سال پیش به دستور آیتالله خامنهای صورت گرفت، تامین امنیت خلیج فارس وتنگه هرمز بعهده نیروی دریایی سپاه پاسداران است و حوزه مأموریت نیروی دریایی ارتش، دریای عمان و آبهای فراتر از آن را در بر میگیرد.
در این راستا، آنگونه که حبیبالله سیاری در همایش یاد شده اعلام کرد، استقرار نیروی دریایی ارتش از بندرعباس شروع میشود و در شهرهای میناب، سیریک، جاسک، راس میدانی، کنارک و پسابندر ادامه مییابد.
طلایهدار توسعه مکران
حبیبالله سیاری با اشاره به اینکه هدف اصلی از برپایی این همایش «واکاوی تدابیر رهبری» در مورد توجه به سواحل مکران و اهمیت حضور دردریاهای آزاد است، گفت به دستور آیتالله خامنهای نیروی دریایی ارتش باید «طلیعهدار» توسعه منطقه مکران باشد.
یک نگاه اجمالی به فهرست بیش از ۴۰ مقاله ارائه شده در همایش یاد شده نشان میدهد که این مقالهها نه تنها درمورد توسعه منطقه مکران نقشی را برای نیروی دریایی ارتش قائل نشدهاند که به عکس به تاثیرگذاری توسعه این منطقه به اقتدارنیروی دریایی ایران پرداختهاند.
واقعیت این است که نیروی دریایی ارتش، جدا از پیشقدم شدن و کمک برای بر گزاری همایشهایی از این دست، بر عکس سپاه پاسداران، نه تنها تجربه کافی در زمینه پروژههای سازندگی و اقتصادی ندارد که در اجرای برنامهاش برای ایجاد پایگاههای تازه در امتداد سواحل مکران با چالشهای جدی روبهرو خواهد بود.
طی سالهای اخیر تنها تجربه نیروی دریایی ارتش ایجاد یک پایگاه کوچک در جاسک بود که در آبان ماه ۱۳۸۷ با احداث یک اسکله، نصب یک رادار و استقرار چند موشک ساحل به دریا به بهرهبرداری رسید. نیروی دریایی ارتش برای پر کردن نقاط کوراز جاسک تا کنارک در طول سواحل مکران راه درازی را در پیش دارد.
توسعه نیافتگی، فقدان زیرساختهای اولیه
سواحل مکران و در سطح وسیعتر استان سیستان و بلوچستان از توسعه نیافتگی و فقر مزمن رنج میبرند و بیشتر نقاط این استان از داشتن زیرساختهای اولیه توسعه، مانند جادههای ارتباطی و نیز شبکههای برق رسانی، مخابرات و آب آشامیدنی محروم است.
سرلشگر محمد باقری، معاون ارکان و امور مشترک ستاد کل نیروهای مسلح، در جلسه پایانی همایش یاد شده با تأیید مشکلات پر شمار استان سیستان و بلوچستان، گفت: توسعه این استان توان ملی میطلبد و خارج از توان مقامهای محلی و استانداران است.
دریادار حبیبالله سیاری هم محرومیت امروزی این منطقه را به «بیتوجهی» دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نسبت داد که محلی از اِعراب ندارد.
در حالی که میزان توسعه استانها در دوران پهلوی به دلایل گوناگون ناموزون بود و استان سیستان و بلوچستان در آن زمان نیز در زمره فقیرترین نقاط کشور محسوب میشد ولی طرح جامع تاسیس بندر و پایگاه نظامی چابهار در زمان شاه تدوین شد که پس از یک دوره وفقه در پی انقلاب ۱۳۵۷، با پیگیری جمهوری اسلامی بخشی از آن به مرحله اجرا رسید. علاوه بر این، ایجاد دانشکده دریانوردی و علوم دریایی چابهار که بعد از انقلاب به دانشگاه تبدیل شد، در زمان شاه با همکاری دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه «سات همپتون» انگلستان شکل گرفت.
جدا از توسعه نیافتگی، تامین امنیت این استان نیز یکی از دلمشغولیهای عمده جمهوری اسلامی است و این وظیفه از پنج سال پیش به سپاه پاسداران واگذارشده است. عقب افتادگی سواحل مکران و استان سیستان بلوچستان ابعاد فرهنگی، اقتصادی، قومی و مذهبی دارد که پرداختن به آنها به اتخاذ سیاستهای واقع گرایانه از سوی جمهوری اسلامی نیاز دارد تا در کنار آن نیروی دریایی بتواند با استفاده از قابلیتهای موجود در این سواحل، حضور مؤثر و معتبری در آبهای این منطقه داشته باشد.
مأموریت راهبردی
به دستور آیتالله خامنهای نیروی دریایی ارتش باید یک نیروی دریایی راهبردی باشد؛ از یک نیروی آبهای ساحلی به یک نیروی دریایی آبهای آزاد و عمیق تبدیل شود؛ حضور منطقهای و فرا منطقهای خود را تثبیت کند؛ و سر آخر اینکه نمایانگر اقتدار دریایی جمهوری اسلامی باشد.
از نظر کمی، لازمه چنین نیرویی داشتن ناوهای سطحی و زیر سطحی، یکانهای پروازی و تجسسی، ناوهای تدارکاتی، سلاحها و تجهیزات پیشرفته به تعداد کافی است. از نظر کیفی، آموزش و کارآیی پرسنل چنین نیرویی، از جمله در زمینه تعمیر و نگهداری، از گامهای اصلی برای حرکت به سمت تثبیت جایگاه برتر و راهبردی آن است. به عبارت دیگر چنین نیرویی ضمن داشتن توان عملیاتی بالا، باید بتواند قدرت عملیاتی نیروهای دریایی فرا منطقهای مانند آمریکا را محدود کند.
در حال حاضر نیروی دریایی ارتش از چنین کارآیی و توانایی برای کنترل هوا، سطح و زیر سطح و همچنین اجرای عملیات در عمق برخوردار نیست. نیروی دریایی ارتش برای تبدیل شدن به یک نیروی راهبردی با محدودیتهای آشکاری روبهروست و مأموریت آن با تواناییاش همخوانی ندارد.
از نظر کمی، نیروی دریایی ارتش سه فروند فریگیت کلاس اَلوند ساخت بریتانیا دارد که ۳۶ سال ازعمر آنها میگذرد و به رغم بهینه سازی و تجهیز آنها به موشکهای جدید، این یکانها آمادگی لازم را برای مأموریتهای رزمی طولانی ندارند. این نیرو دو فروند ناو گشتی (کُروِت) ساخت آمریکا دارد که ۴۱ پیش عملیاتی شدند. سه سال پیش ناو شکن جماران به نیروی دریایی ارتش پیوست و قرار است در ماههای آینده یک فروند دیگر از همین نوع که در دست ساخت است به این نیرو ملحق شود. از نظر یکانهای زیر سطحی، نیروی دریایی سه زیردریایی کلاس کیلو دارد که ۲۰ سال پیش در روسیه ساخته شدند.
گامهای راهبردی
به رغم شمار محدود یکانهای بزرگ با قابلیت دریانوردی در آبهای آزاد و اینکه دستکم یک چهارم از این یکانها به علت تعمیرات و نگهداری مرسوم در بیشتر نیروهای دریایی، آمادگی فوری برای دریانوردی ندارند، در چند سال گذشته نیروی دریایی ارتش توانسته است همواره یک ناو را به همراه یک ناو تدارکاتی برای مبارزه با دزدی دریایی به آبهای سومالی، جنوب دریای سرخ، باب المندب و خلیج عدن اعزام کند.
در مواردی ناوهای اعزامی با عبور از کانال سوئز به دریای مدیترانه و بنادر سوریه نیز رسیدند و حتی در مسیر دریانوردیشان در بنادر سودان، جده و جیبوتی پهلو گرفتند. این گامها بیش از اینکه حاوی پیام راهبردی و تثبیت حضور نیروی دریایی ارتش در آبهای دور دست باشد، جنبه نمادین و دید و بازدید داشت.
در مواردی ناوهای اعزامی با عبور از کانال سوئز به دریای مدیترانه و بنادر سوریه نیز رسیدند و حتی در مسیر دریانوردیشان در بنادر سودان، جده و جیبوتی پهلو گرفتند. این گامها بیش از اینکه حاوی پیام راهبردی و تثبیت حضور نیروی دریایی ارتش در آبهای دور دست باشد، جنبه نمادین و دید و بازدید داشت.
خود بزرگنمایی، خوار شماری قدرت آمریکا
فرماندهان نظامی ایران بدون توجه به توان بالقوه نیروی دریایی ارتش که حتی برای ایجاد پایگاههای جدید در سواحل مکران با مشکلات جدی روبهروست، حضور راهبردی این نیرو را در آبهای آزاد مسلم میدانند و افقهای دورتری را برای این نیرو تعیین میکنند.
دریادار سیاری از حضور زود هنگام ناوهای جمهوری اسلامی دراقیانوس اطلس خبر داده و حتی نوید داده است که در سالهای آینده ناوهای ایران به ۱۲ مایلی سواحل آمریکا نیز خواهند رسید.
چنین اقدامی در صورت عملی شدن صرفاً جنبه سمبولیک خواهد داشت و هیچ فایده نظامی یا سیاسی برای ایران به بار نخواهد آورد ضمن اینکه حضور یک یا دو ناو ایران بدون پشتیبانی هوایی آن هم در نزدیکی آبهای سرزمینی آمریکا خطرآفرینی محض است و هر گونه سو تفاهم و یا درگیری، این ناوها را به لقمه بیدردسری برای آمریکا تبدیل خواهد کرد.
در همین راستا، سرلشگر محمد باقری با اشاره به دسترسی نیروی دریایی ارتش از سواحل مکران به آبهای آزاد جهان میگوید: هیچ خشکی در سر راه جمهوری اسلامی به قطب جنوب وجود دارد و ما میتوانیم طبق قوانین بینالمللی در بخشی از قطب جنوب ادعای حاکمیت کنیم.
همچنین سرتیپ وحیدی، وزیر دفاع و پشتیبانی، با تأکید به اقتدار دریایی جمهوری اسلامی و قدرت بازدارندگی آن گفته است: امروز قدرت دریایی ایران از قدرت اتمی آن بسیار خطرناکتر و هدفمندتر است و این مهم را دنیای غرب اعتراف کرده است.
به موازات این بزرگنماییها در مورد توان دریایی ایران، برخی از فرماندهان سپاه قدرت دریایی آمریکا و کارایی ناوهای آمریکایی را که در قالب ناوگان پنجم حضور گستردهای در منطقه دارند به هیچ میشمارند.
سرتیپ سلامی، جانشین فرمانده سپاه، ناوهای هواپیمابر آمریکا را «آهنپاره» توصیف میکند و سرتیپ نقدی، رئیس سازمان بسیج، به تازگی در بوشهر گفت: «ناوهای هواپیما بر دشمن در میدان رزم به اندازه قوطی کنسرو ارزش ندارند».
اظهارات دریادارعلی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه، نیز دستکمی از اظهارات دیگر فرماندهان ندارد. او در شهریور ماه امسال در مراسم پایانی نشست سالانه اساتید بسیج دانشگاهها در مشهد گفت در سپاه پاسداران «هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریایی آمریکا بیشتر از ایران باشد».
اظهارات دریادارعلی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه، نیز دستکمی از اظهارات دیگر فرماندهان ندارد. او در شهریور ماه امسال در مراسم پایانی نشست سالانه اساتید بسیج دانشگاهها در مشهد گفت در سپاه پاسداران «هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریایی آمریکا بیشتر از ایران باشد».
«به دشت آهوی نگرفته نبخش»
نیروی دریایی ارتش برای احداث پایگاههای معتبر و مؤثر در سواحل مکران راه درازی را در پیش دارد. توانایی صنایع نظامی ایران برای ساختن ناوهای کافی، چه برای جایگزینی ناوهای قدیمی وچه برای نیل به هدف راهبردی این نیرو، محدود است.
به رغم این، فرماندهان نظامی بدون توجه به این سازهها، بجای تدوین برنامههای بلند مدت و فراهم کردن ملزومات یک نیروی دریایی راهبردی، این هدف را تحقق یافته تلقی میکنند. اینگونه بزرگنماییها که در سالهای اخیر شدت بیشتری گرفته است مصارف سیاسی و داخلی دارند و چه بسا که برای رضایت خاطر رهبر و تظاهر به اجرای موبهموی دستورات او به زبان آورده میشود.
به رغم این، فرماندهان نظامی بدون توجه به این سازهها، بجای تدوین برنامههای بلند مدت و فراهم کردن ملزومات یک نیروی دریایی راهبردی، این هدف را تحقق یافته تلقی میکنند. اینگونه بزرگنماییها که در سالهای اخیر شدت بیشتری گرفته است مصارف سیاسی و داخلی دارند و چه بسا که برای رضایت خاطر رهبر و تظاهر به اجرای موبهموی دستورات او به زبان آورده میشود.
فرمانده نیروی دریایی ارتش سفر یک یا دو ناو را در چند سال گذشته به سودان، جده، جیبوتی و لاذقیه، حضورمستمر نیروی دریایی در آبهای آزاد میداند و حتی در جریان رزمایش ولایت ۹۱ گفت: «امنیت مثلث استراتژیک تنگه هرمز، باب المندب و تنگه مالاکا را تأمین میکنیم.»
فرماندهان نظامی ایران، از جمله سرتیپ احمد وحیدی، وزیر دفاع، بر این باورند که قدرت نظامی و اقتصادی غرب، به ویژه آمریکا، در حال افول است و این کشور در آیندهای نه چندان دور یک قدرت، نه یک ابر قدرت، در بین قدرتهای آسیایی خواهد بود و به موازات این، قدرتهای نو ظهور دریایی مانند هند و چین نقش مهمی را در اقیانوس هند و آبهای مجاور آن ایفا خواهند کرد و ایران، به تعبیر دریادار سیاری با نیروی دریایی راهبردیاش و به عنوان یکی از «بازیگران قدرتمند» در اقیانوس هند، میتواند یک رقم زننده اصلی این جابهجایی موازنه قدرت باشد.