رژه کاروان ورزش ايران؛ پرچمداران جنجالی

۲۰۰۸ المپیک پکن

از پرچمداری که اصلاً در مراسم وزن کشی شرکت نکرد تا پرچمداری که وزن کشی کرد اما مبارزه نکرد! ماجرای پرچم و رژه در المپيک ها هميشه برای ايران جنجالی بوده.

پرچمداری که بدترين نتيجه را گرفت و پرچمدار ديگری که بزرگوارانه پرچم را به ديگری داد که کسوت بيشتری داشت. پرچمداری که قهر کرد و پرچمداری که محروم شد!

حالا برای المپيک لندن نيز پس از چند ماه گمانه زنی و حاشيه های ايجاد شده بر سر انتخاب پرچمدار کاروان در المپيک لندن؛ اين مسئوليت به علی مظاهری کاپيتان تيم ملی بوکس سپرده شده.

او دارنده مدال طلای بازی‌های آسيايی ۲۰۰۶ دوحه است و همين مدال را سال بعد در مسابقات قهرمانی آسيا به ميزبانی مغولستان نيز تکرار کرد.

بوکسور کرمانشاهی در المپيک پکن فقط يک بار به روی رينگ رفت و مقابل قهرمان اين مسابقات، رحيم چاخاکی يف از روسيه مغلوب شد.

مظاهری که ۳۰ ساله است، در بازی های آسيايی گوانگجو در رقابتی جنجالی مقابل محمد قشون از سوريه مغلوب شد و به مدال برنز رسيد. اما در فينال مسابقات گرينشی المپيک لندن، در مصاف با او پيروز شد تا ضمن گرفتن انتقام، برای دومين بار المپيکی شود.

او در لندن يکی از ۱۶ مشتزن اين وزن است که به روی رينگ سالن اکسل خواهند رفت. يعنی او فقط به دو پيروزی نياز دارد تا مدال برنز خود را مسجل کند.

مدالی که اگر کسب شود، نخستين مدال تاريخ بوکس ايران در المپيک ها خواهد بود. گرچه بوکس ايران به رغم قدمت طولانی اش، تاکنون از دستيابی به مدال جهانی نيز محروم بوده.

پرچم ها و حاشيه ها

مقايسه ورزشکاران و انتخاب برترين گزينه از حيث سابقه و عملکرد فنی برای قرار گرفتن در راس کاروان ورزش، هيچ وقت در ايران بی دردسر نبوده.

هم قبل و هم بعد از انقلاب اسلامی؛ تحت تاثير مسائل سياسی يا روابط پيدا و پنهان در دستگاه ورزش، اين ماجرا همواره جنجال آفرين شده.

با احتساب المپيک لندن، تاريخ ورزش ايران ۱۵ پرچمدار داشته و هر بار، حاشيه های فراوانی پديد آمده پيرامون انتخاب پيشاهنگ کاروان يا سرنوشت آن پرچمدار در همان المپيک.

در ادامه به بخشی از جنجال های المپيکی که بر سر انتخاب پرچمدار کاوران ورزش ايران يا سرنوشت او در آن بازی ها به وجود آمد، اشاره شده است.

۱۹۴۸ لندن، مصطفی بهارمست (انجمن ورزش ارتش)

در کاروانی که پهلوان سخدری و پهلوان ميرقوامی حضور داشتند، افتخار حمل پرچم به يکی از همراهان که سرهنگ ارتش بود رسيد. هرگونه اعتراض به اين گزينش، می توانست به قيمت حذف از کاروان اعزامی منجر شود.

بهارمست سرپرستی تيراندازهای اعزامی که نظامی بودند را نيز به عهده داشت. آنها ضعيف ترين نتايج را در کاروان ايران به جا گذاشتند.

نماينده ايران در تفنگ خفيف بين ۷۱ نفر، هفتادو يکم شد. در مسافت سيصدمتر آزاد هم ۳۶ نفر شليک کردند که سه تيرانداز ايرانی به ترتيب سی و چهارم، سی و پنجم و سی و ششم شدند!

۱۹۵۲ هلسينکی، محمود نامجو (وزنه برداری)

عباس زندی پهلوان بی وزن ايران بود اما امان¬الله جهانبانی رييس انجمن تربيت بدنی و پيشاهنگی ايران که تجربه المپيک قبلی را هم در کارنامه داشت، کسوت و سن و سال نامجو را ملاک قرار داد.

گرچه کم نبودند هواخواهان زندی اما گزينش نامجو از کم حاشيه ترين انتخاب ها در تاريخ ورزش ايران است. او خود در همان المپيک روی سکوی نايب قهرمانی ايستاد.

۱۹۵۶ ملبورن، محمود نامجو (وزنه برداری)

سرلشگر ايزدپناه تصميم گرفت پرچم را مجدداً به نامجو بسپارد که ۳۶ ساله بود و در اوج تجربه. نامجو هم سابقه رياست فدراسيون را داشت و هم قهرمانی جهان را.

در کاروان ايران فقط ۱۵ نفر حضور داشتند اما همين جمع کوچک توانست بهترين رتبه در تاريخ المپيک ها را رقم بزنند و ايران را در رده چهاردهم بنشاند.

علی باغبانباشی در دوهای استقامت نيز ديگر گزينه برای حمل پرچم بود اما اين افتخار نصيب نامجو شد. اعجوبه گيلانی تنها کسی است که دو بار در المپيک ها پرچمدار کاروان ورزش ايران بوده.

نامجو ضمناً تنها کسی است که در همان دوره ای که پرچم را حمل کرده، روی سکو رفته و مدال هم گرفته است.

۱۹۶۰ رم، جعفر سلماسی (مربی وزنه برداری)

سلماسی خود در کتاب خاطراتش توضيح داده است که پرچمدار اين کاروان، غلامرضا تختی بود. اما او پرچم را می آورد و به سلماسی تقديم می کند.

تختی مقابل ديدگان بهت زده ساير ورزشکاران می گويد: «وقتی از من پيشکسوت تر هم در اين کاروان هست، حق اوست که جلوتر از همه قرار بگيرد.»

سرتيپ محمد دفتری که رياست دستگاه ورزش ايران را برعهده داشت، با تصميم ناگهانی تختی مخالفت نکرد.

اقدام تختی در المپيک رم، تنها مرتبه ای است در تاريخ ورزش ايران که شخص پرچمدار از حق خودش گذشت و ديگری را لايق تر دانست.

۱۹۶۴ توکيو، نصرت الله شاهمير (فدراسيون شنا)

تختی پرچمدار کاروان ايران بود و حتی يکی از وعده های مقامات ورزش برای بازگرداندن تختی پس از دو سال خداحافظی، همين بود که شما نگين کاروان ورزش ايران هستی.

در استاديوم المپيک توکيو اما پرچم را از تختی گرفتند. هيچ کشتی گير ديگری حاضر نشد جای تختی را بگيرد، به همين خاطر پرچم را به نصرت الله شاهمير از فدراسيون شنا سپردند.

شاهمير پس از قهرمانی واترپلو در بازی های آسيايی ۱۹۷۴ تهران، با کت و شلوار به داخل استخر پريد.

در همان المپيک توکيو، ايران فقط دو شناگر داشت. حيدر شنجانی در گروه خودش آخر شد و منوچهر فصيحی در شيرجه بين ۲۷ نفر، بالاتر از نماينده رودزيا قرار گرفت و بيست و ششم شد.

۱۹۶۸ مکزيکوسيتی، ابوالفضل انوری (کشتی آزاد)

در حضور محمد نصيری از وزنه برداری و منصور مهدی زاده کاپيتان تيم ملی کشتی آزاد، تيمسار پرويز خسروانی تصميم گرفت پرچم را به ابوالفضل انوری بسپارد.

انوری در خود تيم کشتی آزاد هم از بقيه نه با سابقه تر بود و نه عنوان دارتر. گفته می شد خوش و بش صميمانه و خنده های شاه در گفتگو با او، خسروانی را به اين نتيجه رسانده که پرچم را به انوری بدهد.

شاه، سال ۱۹۶۶ در ملاقات با کشتی گيرانی که از مسابقات جهانی توليدو بازگشته بودند، فقط با انوری که نماينده دسته فوق سنگين بود، شوخی کرد.

۱۹۷۲ مونيخ، عبدالله موحد (کشتی آزاد)

سپهبد علی حجت کاشانی به رغم اختلافاتی که با موحد داشت، گزينه ديگری غير از سراغ نداشت تا پرچم را از موحد بگيرد.

موحد مرد اول دنيای کشتی بود. او به عنوان پرچمدار، در استاديوم المپيک مونيخ پيشاپيش اعضای کاروان ايستاد.

اما وقتی به خاطر مصدوميت در مونيخ از دور مسابقات کنار رفت، بلافاصله به اتهام خيانت و نافرمانی، با محروميت مواجه شد.

موحد نيز که تاب چنين محروميتی را نداشت، از دنيای قهرمانی خداحافظی کرد.

۱۹۷۶ مونترال، مسلم اسکندر فيلابی (کشتی آزاد)

سپهبد حجت در پرهزينه ترين و پرتعدادترين کاروان المپيکی ايران قبل از انقلاب، آخرين روزهای صدارتش بر ورزش را تجربه کرد.

پرچم به نماينده فوق سنگين کشتی آزاد ايران رسيد. گرچه در همين تيم، منصور برزگر و محسن فرح وشی سابقه قهرمانی جهان را نيز داشتند و از اعتبار جهانی بيشتری برخوردار بودند.

خصوصاً برزگر که تنها مدال کاروان اعزامی ايران را نيز نصيب خود کرد.

فيلابی که پرچمدار بود، به رغم برتری کامل مقابل رقيب مغولی، با دو شکست ضربه فنی مقابل ژوزف بالا از مجارستان و شيمون لاديسلاو از رومانی حذف شد.

۱۹۸۸ سئول، سيدحسن زاهدی (تکواندو)

عليرضا سليمانی در کشتی آزاد، تنها کسی بود در کاروان اعزامی که سابقه حضور در المپيک مونترال را هم داشت و بايد پرچمدار می شد.

اما سليمانی قبل از اعزام، با تصميم هاشمی طبا رييس وقت کميته المپيک خط خورد تا کشتی آزاد ايران با ترکيب ناقص به سئول برود.

با اين حال، مجيد ترکان نيز مدال نقره جهانی را در کارنامه داشت و می توانست گزينه بعدی باشد.

پرچم اما در دوران رياست احمد درگاهی بر سازمان تربيت بدنی و با صلاحديد هاشمی طبا، نصيب نماينده رشته ای شد که اصلاً در جدول رسمی بازی ها گنجانده نشده بود!

عجيب تر آنکه زاهدی در رقابت های غير رسمی تکواندوی المپيک سئول، نتوانست سر وزن قانونی برسد و بدون مبارزه با مارکوس ووژنيکی از آلمان غربی از دور مسابقات حذف شد.

۱۹۹۲ بارسلونا، عليرضا سليمانی (کشتی آزاد)

سليمانی پس از ۱۶ سال مجدداً در المپيک حاضر شد. هم قديمی ترين بود و هم به پشتوانه طلای جهانی ۱۹۸۹ در سوئيس، مشهورترين عضو کاروان نزد رسانه های خارجی.

گزينش او نزد مسئولين ورزش، مخالفان سرسختی داشت اما در جمع ورزشکاران، هيچ اعتراضی برنيانگيخت.

سليمانی در بارسلون با شکست مقابل محمود دمير از ترکيه و تساوی ۰-۰ با جفری جيمز ميلتون از کانادا، از دستيابی به مدال بازماند.

۱۹۹۶ آتلانتا، ليدا فريمان (تيراندازی)

پرچم کاروان ايران به تنها ورزشکار زن اعزامی سپرده شد. در حاليکه از يکسال قبل از اميررضا خادم به عنوان گزينه اصلی ياد می شد و همين مسئله نارضايتی خادم را در پی داشت.

رسانه های دولتی و مسئولين ورزش در ايران معتقد بودند با سپردن پرچم به ليدا فريمان، مشخص شد که «محدوديت زنان در جمهوری اسلامی ايران فقط دسيسه رسانه های مسموم غربی است.»

قضا را دهسال بعد، خبرنگار ايلنا از فريمان پرسيد که چرا ديگر در عرصه ورزش حضور جدی ندارد، او در پاسخ با اشاره به برخی مسئولان ورزش گفت: «نمی ‌دانم چرا هنوز هم اجازه می ‌دهند چنين افرادی در ورزش تصميم‌ گيرنده باشند. خدا می ‌داند که با تصميمات غلط خود چند ورزشکار ديگر را مثل من از ورزش فراری داده‌اند.»

او خاطرات تلخی از دوران قهرمانی اش دارد: «در بازی های آسيايی هيروشيما به من گفتند کاری می‌کنيم که ديگر اسمی از تو در ورزش نباشد. من هم از هيروشيما که آمدم ورزش را رها کردم و رفتم دنبال کارم.»

۲۰۰۰ سيدنی، اميررضا خادم (کشتی آزاد)

عباس جديدی معتقد بود که او بايد پرچمدار باشد. اما هاشمی طبا با توجه به برگزاری مسابقات کشتی در روزهای آخر، خادم را زودتر روانه سيدنی کرد تا به مراسم افتتاحيه برسد و پرچم را حمل کند.

وقتی پس از چند روز، بقيه اعضای تيم ملی کشتی نيز به استراليا رسيدند. داخل اتوبوس يکی از مربيان با طعنه به خادم گفت: "خب وظيفه ات را انجام دادی و ديگر کاری در سيدنی نداری!"
منظور آن مربی اين بود که خادم حذف خواهد شد. در پايان نيز خادم از دستيابی به مدال بازماند.

۲۰۰۴ آتن، آرش ميراسماعيلی (جودو)

شاهين نصيری نيا و حسين رضازاده (وزنه برداری)، هادی ساعی در تکواندو، حسن رنگرز در کشتی فرنگی و عليرضا دبير در کشتی آزاد، جدی ترين گزينه ها برای حمل پرچم بودند.

انتخاب گزينه نهايی بارها به تعويق افتاد. گفته می شد با توجه به ديرتر برگزار شدن رشته های وزنه برداری، کشتی و تکواندو، هرکس انتخاب شود مثل خادم در سيدنی، زودتر عازم می شود تا به مراسم افتتاحيه برسد.

سرانجام اما آرش ميراسماعيلی در جودو برگزيده شد. گرچه از رويارويی با رقيب اسراييلی اش انصراف داد و پرچمدار ايران، بدون مبارزه از دور رقابت ها حذف شد.

۲۰۰۸ پکن، هما حسينی (قايقرانی)

پرچم ايران بدون هيچ مدعی ديگری به حسين رضازاده سپرده شده بود. اما وقتی او از همراهی کاروان باز ماند، هما حسينی پرچمدار شد.

خبرگزاری های دولتی در ايران از نمايش جهانی «رعايت موازين اسلامی و پوشش کامل» به عنوان اهداف اين گزينش ياد می کردند. گرچه در عکس هايی که رويترز از تمرينات هما حسينی تهيه کرده بود، اثری از "پوشش کامل" ديده نمی شد.

حميد سوريان در کشتی فرنگی و هادی ساعی در تکواندو نيز از جمله گزينه هايی بودند که مطرح شده بودند.

جالب آنکه هما حسينی هم مثل ليدا فريمان، بعداً با خداحافظی زودهنگام از دنيای قهرمانی، منتقد سياست های ورزشی در ايران شد و گفت: «مسئولين دوست نداشتند کسی توی تيم باشد که بتواند برای‏‌شان موفقيت کسب کند.»

۲۰۱۲ لندن، علی مظاهری (بوکس)

اولين بوکسور در تاريخ ورزش ايران است که پرچمدار کاروان المپيک شده. در حاليکه از حميد سوريان، مهدی تقوی، رضا يزدانی، بهداد سليمی و احسان حدادی به عنوان گزينه های اصلی نام برده می شد.

از طرفی، يوسف کرمی مثل سجاد مرادی در المپيک آتن نيز حضور داشت و باتجربه ترين اعضای اعزامی هستند. اما پرچم به مظاهری رسيده.

آيا او می تواند پس از نامجو، دومين نفری باشد که هم پرچم را حمل می کند و هم روی سکو می رود تا يکی از مدال ها را به گردن بياويزد؟