انتخابات مجلس؛ اصولگرایان، اصلاح طلبان و رای دهندگان

  • امير مصدق کاتوزيان
در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه اصول گرایان با چند فهرست انتخاباتی رای دهندگان را به صندوق فراخواهند خواند؟ یکی، دوتا یا بیشتر؟

اگر از روح الله حسینیان رییس فراکسیون هوادار دولت در مجلس بپرسید می گوید در هر حال با بیشتر از یک فهرست. او می افزاید اگر اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند اصول گرایان با رقابت با یکدیگر می توانند رای دهندگان را به آمدن پای صندوق های رای ترغیب کنند. همزمان، محمدتقی مصباح یزدی چهره شاخص طیف اصول گرای روحانیان و تشکلی که جبهه پایداری نام گرفته از حساسیت بیشتر اعضای این تشکل به مسایلی از قبیل دوری از آنچه فتنه جویان توصیف می کند می گوید. حیدر مصلحی وزیر اطلاعات هم هشدار می دهد که به گفته او سودای احیای آنچه را جریان فتنه می نامد در سر دارند تا به گفته او برنامه براندازی را که در سال ۱۳۸۸ در سر داشتند اجرا کنند.

ازسوی دیگر هنوز جناح اصلاح طلب سمت گیری روشنی درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مجلس نکرده. گرچه محمد خاتمی چهره شاخص جناح اصلاح گرا از سال گذشته گفته و تکرار کرده که این جناح زمانی درباره رفتار انتخاباتی خود تصمیم خواهد گرفت که پیش زمینه های انتخاباتی آزاد، سالم و عادلانه فراهم شود. پیش زمینه هایی، به گفته او شامل: رفع حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی چهره های شاخص جنبش سبز و همسران آنها‌؛ آزادی همه زندانیان سیاسی، آزادی فعالیت احزاب مستقل و اصلاح گرا؛ از بین رفتن فضای امنیتی؛ ایجاد نهادهای ناظر و مجری مستقل انتخابات و رفع هرگونه شائبه جانبداری آنان از رقبای انتخاباتی. پیش زمینه هایی که چنانکه جمعی ار فعالان سیاسی و اجتماعی منتقد در بیانیه مورخ ۲۳ مهرماه خود خطاب به محمد خاتمی نوشته اند محقق نشده.

سمت گیری جناح اصلاح طلب در برابر انتخابات آینده مجلس چه خواهد بود؟ شرکت یا عدم شرکت؟ (با توجه به اینکه آنچه بسیاری از رای دهندگان در خارج از تهران و کلانشهرها و به ویژه در شهرستانها را به پای صندوق رای می برد مسایلی در ظاهر غیرسیاسی و غیرجناحی مانند آبرسانی، توسعه،‌ بهبود وضعیت اشتغال و آموزش و پرورش است).

آیا در رفتار انتخاباتی جناح اصلاح طلب و دیگر منتقدان و مخالفان وضعیت موجود سایه روشن هایی به چشم می خورد؟

پیشنهاد منتقدان و مخالفان خارج از دایره حاکمیت چیست؟ عدم شرکت یا تحریم؟

رفتاری انتخاباتی جناح ها و گرایش های سیاسی و رای دهندگان را در برنامه این هفته دیدگاه ها بررسی می کنیم. همراه با سه میهمان برنامه. محمد صادق جوادی حصار، مشاور مهدی کروبی و رییس شاخه خراسان حزب اعتماد ملی در ایران، علی افشاری، فعال و تحلیلگر سیاسی در واشینگتن و مرتضی کاظمیان، فعال و تحلیلگر سیاسی از طیف ملی مذهبی در پاریس.

آقای جوادی حصار، در میان اصول گرایان یک پیشنهاد چیزی شبیه این است که اصلاح گرایان در انتخابات آینده مجلس نباشند و برای ایجاد شور و شوق در میان رای دهندگان اصولگرایان در میان خودشان رقابت کنند. روح الله حسینیان نماینده متنفذ مجلس چنین نظری را مثلا بیان کرده. این استدلال چه چیزی را نشان می دهد درباره رفتار انتخاباتی طیف اصول گرایان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی؟

محمد صادق جوادی حصار: من اجازه می خواهم که یک گریزی به گذشته بزنم. تجربه در گذشته نشان داده طیف های منتقد حاکمیت در گذشته هم از درون حاکمیت بیرون آمده اند. مجمع روحانیت مبارز از دل جامعه روحانیت مبارز بیرون آمد و اختلافات شان هم آنقدر بود که بعدها به طور جدی آنها را بیرون از حوزه نظام تلقی کردند حتی. یک عده ای شان. امروز هم به گمان من جریان اصول گرا به جایی رسیده که ناچار است بپذیرد یک زایمان جدید یا یک انفکاک جدید در درون خودش اتفاق افتاده و این که اصول گرایان در درون خودشان رقابت ایجاد کنند یک واقعیتی است انکارناپذیر اما می خواهند یک شکلی هم ازش به صورت سیاسی استفاده کنند که بگویند ما با وجود نگرش درون مجمع خودمان و تنوع آرا همانطور که خودمان بی نیاز و مستغنی از اصلاح طلبان هستیم جامعه هم اعتنا به آرای اصلاح طلبان ندارد و لذا کاری کنیم که اصلاح طلبان به میدان برنگردند اگرچه به گمان من دغدغه اصلی آنها نزاعی است که در درون خودشان در گرفته و این نزاع آنقدر جدی شده که دیگر نمی شود با تئوری توطئه به آن نگاه کرد و گفت که اصول گرایان دارند جنگ زرگری می کنند.

به نظر من در بعضی از حوزه ها نزاع خیلی جدی است و افتراق و انفکاک در بین اصول گرایان جدی تر از آن هست که بخواهیم بگوییم یک بازی سیاسی است. بنابراین خیلی درگیرند با خودشان. و ترجیح می دهند با هر لفظ سیاسی و با هر رنگ و لعابی که بتوانند توجیه کنند که نزاع ما خیلی جدی نیست بلکه در درون خودمان تنوع و تلون رنگ ها و سلایق می توانیم دو جبهه جدید تشکیل دهیم می خواهند از این واقعیت فرار کنند. در آینده نزدیک انتخابات مجلس آتی به نظر من ما شاهد جدایی جدی این دو جریان در درون اصول گرایان خواهیم بود.

آقای افشاری، نظر شما چیست؟ در میان طیف های مختلف اصول گرا در میان حامیان و منتقدان دولت رقابت در حدی هست که سبب شود این جناح دو یا چند فهرست مختلف بدهند پیشاپیش انتخابات مجلس.

علی افشاری: به نظر من صحبت آقای حسینیان بیشتر ناظر به این مساله باشد که آنها بخواهند در غیاب اصلاح طلبان فضا را به گونه ای مهندسی کنند که رقابت سیاسی ایجاد شود،‌ در اصل این نیست. ایشان در اصل می خواهد توجیه کند که گروهی که به آن منتسب است یعنی جبهه پایداری لیست مستقل ارائه دهد و این در پاسخ به بزرگان جناح اصول گرا مثل آقای مهدوی کنی و اینها که مرتب آنها را دعوت می کنند که باعث تفرقه نشوند و بپیوندند به ائتلاف ۷+۸ .
راهبرد انتخابات محور در گذار به دموکراسی در ایران در فضای کنونی کشور بیش از گذشته در حاشیه قرار گرفته و به نظر من بحث اصلی که برای نیروهای ساختارشکن مطرح است این است که چگونه می شود یک جنبش اجتماعی را سامان داد. مشابه آن چیزی که در بهار عربی اتفاق افتاد تا گذار مسالمت آمیز به دموکراسی با موفقیت طی شود.
علی افشاری

اما در انتخابات پیش رو به نظر من به هر حال سه گرایش را می شود دید منهای اصلاح طلبان که تقریبا گروه ها و چهره های شناخته شده آنها تمایلی به شرکت نشان ندادند و همچنین نظام سیاسی هم حداقل های آنها را نپذیرفته. اما سه جریان دیگر که می شود گفت دو جریان فعلا در دل همین اصول گرایان است و یک جریانش به نوعی حرکت متفاوتی را دنبال کرده ولی به هر حال از دل همین اصولگرایی برخاسته. یکی همان ائتلاف موسوم به ۷+۸ است که جناح های سنتی و میانه رو اصول گرایان را پوشش می دهد و دو تشکل شناخته شده جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دارند آنها را نمایندگی می کنند و قطب دوم جبهه پایداری است که حول محور آیت الله مصباح یزدی شکل گرفته و همین آقای حسینیان و بیشتر چهره های جدید و رادیکال و طیف امنیتی نظامی اصول گرایان را در بر می گیرد و همچنین کسانی که در طول دهه گذشته بیش از دیگر نیروهای وابسته به جناح راست سنگ دفاع از ولایت را به سینه زدند و می شود گفت آنها نزدیک تر به مواضع آیت الله خامنه ای بودند.

اما جریان دیگری که از دل اصول گرایان برخاسته ولی الان مسیر متفاوتی را دارد طی می کند جریان احمدی نژاد است که به هر حال آنها برخلاف اصول گرایان در پی این نیستند که از دل حاکمیت یارگیری کنند بلکه دارند سعی می کنند مشابه مسیری که اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی طی کردند بتوانند از بین مردم یارگیری کنند. البته محدودیت هایی را هم دارند که ممکن است از فیلتر شورای نگهبان رد نشوند. به نظر من این رقابت یک رقابت واقعی است تا اینکه یک رقابت مهندسی شده از سوی نظام.

آقای کاظمیان، با رویدادهای هفته گذشته درگیری در روزنامه ایران و برخورد ماموران حکومتی با علی اکبر جوانفکر از گروه محمود احمدی نژاد شرکت اصول گرایان در انتخابات مجلس با یک فهرست محتمل تر است یا با دو یا با چند فهرست؟

مرتضی کاظمیان: من قبل از اینکه به طور مشخص پاسخ بدهم به این سووال یک نکته ای را عرض کنم که به هر حال فراموش نکنیم مجموع جریان های محافظه کار یا راست قدیمی که در ایران فعال هستند همه اینها را می شود در چارچوب جریان اقتدارگرایی تعریف کرد. در حال حاضر اینها دست بالا را دارند در ساخت قدرت جمهوری اسلامی و مجموع این اقتدارگرایان در جریان ها و باندهای قدرت ساماندهی شده اند و طبیعتا این رقابت ها صورت واقعی به خودش گرفته. چون اینها مرتبط هستند با منابع ثروت و قدرت و به میزانی که مرتبط هستند طبیعتا امکان مانوور دارند. با این توضیح طبیعتا این رقابت ها جدی است. منازعه ها جدی است. چه اصلاح طلبان وارد صحنه انتخاب شوند که جریان های اصلی نزدیک به اصلاح طلبان و به تعبیر جدید نیروهای جنبش سبز و اینها در انتخابات تمایلی به شرکت ندارند مگر یک بخش های محدودی از نیروهایی که همچنان خودشان را اصلاح طلب می دانند و به تعبیری بخشی از اقلیت مجلس را تشکیل می دهند. چه این طیف ها شرکت کنند یا نکنند شرکت جریانها و باندهای مختلف جریان اقتدارگرا در انتخابات آتی محدود هست در قابل دو سه لیست. چون این منازعه در درون حاکمیت جمهوری اسلامی جدی است اساسا. و این را تعابیر مختلفی که به کار گرفته می شود چه در جریانهای منتقد احمدی نژاد و چه از سوی جریانهای همراه احمدی نژاد مشایی خطاب به اصول گرایان سنتی این را کاملا می شود احساس کرد. این منازعه ای هم که شما اشاره کردید در روزنامه ایران اخیرا شاهدش بودیم که به اوج خودش رسید و دعوای میان دادگاه انقلاب و جریان احمدی نژاد مشایی یک شاهد بارز است.

اما درصحبت آقای حسینیان یک بخش به نظر من قابل توجه هم وجود دارد و آن به نوعی تلاش برای تحریک اصلاح طلبان هست یا بخش هایی از اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات با ترساندن آنها از این که اصول گرایان یک لیست واحد خواهند داشت، در صورتی که اصلاح طلبان بیایند. و این تحریک غیرمستقیمی است که به نظر من کاملا بیفایده است چون به نظر می رسد که عمده جریانهای اصلاح طلب در انتخابات شرکت نخواهند کرد چون اساسا شرایط و لوازم انتخابات سالم و عادلانه وجود ندارد و رهبران جنبش سبز در زندان هستند و شخصیت های برجسته جریانهای سیاسی فعال اصلاح طلب در زندان اند و دیگر شروط لازم که متاسفانه وجود ندارد.

آقای کاظمیان مبحث رفتار انتخاباتی احتمالی اصلاح گرایان را پیش کشیدند یا از نظر ایشان رفتار مطلوب را. آقای جوادی حصار، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و محمدتقی مصباح یزدی روحانی متنفذ اصول گرا در میان کسانی هستند که اصلاح گرایان را تهدید امنیتی یا عوامل فتنه می نامند که در صدد اند با استفاده از فضای انتخاباتی به گفته آنها تجدید قوا کنند. در چنین شرایطی در میان اصلاح گرایان چه بحث هایی هست درباره رفتار مطلوب انتخاباتی؟
به گمان من اصلاح طلبان به ویژ‌ه در دو سال گذشته به هیچ وجه نیرویشان تحلیل نرفته که بخواهند چیزی را بازسازی کنند. به گمان من در افکار عمومی اصلاح طلبان به ویژه بعد از افت و خیزهای دولت و منازعات فیمابین جریانهای اصول گرا روز به روز در ذهن مردم زنده تر شده اند و حقانیت آنها برای مردم واضح تر و ثابت تر شده. جوادی حصار

به گمان من اصلاح طلبان به ویژ‌ه در دو سال گذشته به هیچ وجه نیرویشان تحلیل نرفته که بخواهند چیزی را بازسازی کنند. به گمان من در افکار عمومی اصلاح طلبان به ویژه بعد از افت و خیزهای دولت و منازعات فیمابین جریانهای اصول گرا روز به روز در ذهن مردم زنده تر شده اند و حقانیت آنها برای مردم واضح تر و ثابت تر شده. ارجاع افکار عمومی به سمت اصلاح طلبان و سران اصلاح طلب بیش از گذشته این جریانهای اقتدارگرا را نگران کرده و به همین خاطر حرکت آنها را نوعی حرکت امنیتی تلقی می کنند برای اینکه به جنبش درآمدن دوباره اصلاح طلبان و ارجاع دوباره افکار عمومی به سمت اصلاح طلبان معادل است با انهدام واقعی جریان اقتدارگرا در جامعه سیاسی ایران. بنابراین چون آنها همیشه خودشان را عدل نظام جمهوری اسلامی و وجودشان را مساوی با جمهوری اسلامی می دانستند نبودن خودشان را مساوی با نبودن جمهوری اسلامی تلقی می کنند و بنابراین به قضیه بعد امنیتی می دهند.

من معتقدم اصلاح طلب ها بیشتر از گذشته وزن دارند و به خاطر همین هم هست که به شدت تلاش می کنند تا تحریک کنند اصلاح طلبان را برای حضور در انتخابات. آقای خاتمی و دیگر سران اصلاح طلب هم اعلام کردند که شرایط جامعه و نابرابری ها و ناهنجاری های اخلاقی و رفتاری در جامعه ملت را به سمتی برده و به ویژه طرفداران اصلاح طلبان را به سمتی برده که تا شرایط عادلانه محقق نشود ولو توصیه بزرگان هم به میان بیاید مردم به عرصه باز نخواهند گشت و در انتخاباتی که نتیجه اش از قبل به نفع جریان خاص مهندسی شده باشد شرکت نخواهند کرد.

بنابراین این حرفها نزد افکار عمومی خریداری نخواهد داشت به گمان من و من تصور می کنم که اصلاح طلبان خیلی شفاف و روشن موضع خودشان را نسبت به انتخابات پیش رو اعلام کردند و نه با انتخابات قهر کرده اند نه گفته اند از پیش که ما در انتخابات شرکت نمی کنیم. بلکه انتخابات را حق خودشان می دانند و حضور در انتخابات و در مجلس را حق خودشان می دانند. شرکت در تعیین سرنوشت را حق خودشان می دانند. و اتفاقا مدعی کسانی هستند که شرایطی را فراهم کرده اند که اصلاح طلبان را از حضور آگاهانه و مثبت در عرصه انتخابات محروم می کند. به گمان من حضور اصلاح طلبان نفی انتخابات نیست. بلکه مشارکت غیرفعال در انتخابات را نمی پذیرند و معتقدند که باید در انتخابات حضور تاثیرگذار داشته باشیم و هر حرکتی غیر این مسیر رقم زده شود به معنی این است که نیرو و پتانسیل عظیم اصلاح طلبان در کشور را می خواهند به حاشیه برانند و نادیده بگیرند که اصلاح طلبان تن به چنین وضعی نخواهند داد.

آقای افشاری، طیف های خارج از دایره حاکمیت،‌ آنهایی که خواستار اصلاح ساختاری نظام اند مثلا از انتخابات آزاد صحبت می کنند یا از تحریم انتخابات. اما اصلاح گرایان ملتزم به نظام چه گزینه هایی دارند در این انتخابات؟

اگر بخواهیم بر مبنای مواضعی که تاحالا اتخاذ کرده اند نظر بدهیم در این زمینه بیشتر سکوت کرده اند و فقط احیانا ما متوجه با این قضیه هستیم که عدم شرکت را مطرح می کنند و تاکید بر شروطی که به صورت مشخص از سوی آقای خاتمی عنوان شده تحت عنوان آزادی زندانیان سیاسی،‌ آزادی احزاب و رفع حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی. بیش از این موضعی دیده نشده. که البته به نظر من خلایی در این خصوص هست که در هر حال انتخابات علی رغم همه مشکلاتی که در جامعه ما دارد هیچوقت انتخابات آزاد موثر و سالم و رقابتی را نداشتیم اما به هر حال مهمترین موسم سیاسی کشور است و نیاز هست که این عدم شرکت یک معنای سیاسی مشخص و صریحی را پیدا کند که در این خصوص از ناحیه اصلاح طلبان ما تاکنون با خلاء رو به رو هستیم.

البته ممکن است هر قدر به زمان انتخابات نزدیکتر شویم موضعی را اتخاذ کنند. اما در جناحی که شما فرمودید اصلاحات ساختارشکن به اصطلاح نیروهای اپوزیسیون رادیکال که معتقد به تغییر اند خوب بیشتر روی دو گزینه کمپین انتخابات آزاد مطرح شده و همچنین تحریم فعال. که البته به نظر من در انتخابات پیش رو تحریم فعال با چند چالش مواجه است.

چالش اول این است که این تحریم زمانی می تواند دعوت به تحریم فعال بشود که بشود آن را ثابت کرد و مستند کرد و نشان داد. و اگر نشود چنین کاری را کرد طبیعتا استفاده از آن مناسب نیست. مساله دیگر این است که واقعا جامعه آماده هست که به این فراخوان در یک میزان بالایی پاسخ مثبت بدهد و بعد هم این در شرایطی که اگر یک جنبش فراگیر راه نیافتد حول تحریم فعال انتخابات و تحریم هدفمند و معنادار آن، این سووال مطرح است که آیا دعوت به این فراخوان باعث نمی شود همین شکاف هایی که الان درون جریان اقتدارگرا به وجود آمده کمرنگ تر شود؟ بنابراین اینجا این مساله مطرح است که اگر در فضای انتخابات نشود یک جنبش اجتماعی قوی را سامان داد به هر حال تشدید اختلافات در درون جناح اقتدارگرا بیشتر به صلاح است. یعنی هرچقدر مجلس آینده غیریکدست تر شود و منازعات و دعواها در درونش بیشتر باشد به لحاظ تاکتیکی به نظر من کمک می کند به هموار شدن مسیر دموکراسی در ایران. این نکته هم باید در نظر بگیریم که راهبرد انتخابات محور در گذار به دموکراسی در ایران در فضای کنونی کشور بیش از گذشته در حاشیه قرار گرفته و به نظر من بحث اصلی که برای نیروهای ساختارشکن مطرح است این است که چگونه می شود یک جنبش اجتماعی را سامان داد. مشابه آن چیزی که در بهار عربی اتفاق افتاد تا گذار مسالمت آمیز به دموکراسی با موفقیت طی شود.

آقای کاظمیان، با توجه به این که به گفته علی افشاری و محمدصادق جوادی حصار شرایطی که ماه ها پیش محمدخاتمی اعلام کرد برای فکر کردن اصلاح گرایان به شرکت در انتخابات آینده مجلس اجرا نشده کدام سمت گیری در میان اصلاح گرایان ملتزم به نظام بیشتر مطرح است؟

با توجه به این که شروط ولوازمی که آقای خاتمی مورد اشاره قرار دادند و در بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید هم اینها موکدا مورد اشاره قرار گرفته، بعدا تاکید شد چه از طرف جریانهای سیاسی فعال در ایران که در نامه ۱۴۳ روشنفکر و فعال سیاسی در داخل کشور به آقای خاتمی اعلام شد که این شرایط و لوازم محقق نشده یعنی حدود پنج هفته پیش در آن نامه معروف اینها نوشتند. زندانیان زندان اوین و رجایی شهر از داخل زندان اعلام کردند که همین طور این شرایط محقق نشده، خوب کاملا مشخص است که دست بالا و آن جریانی که غالب است در اصلاح طلبان گرایشی به شرکت در انتخابات فعلا ندارند و به هر حال آن لوازم و شروطی را که فکر می کنند محقق کننده یک انتخابات آزاد و سالم و عادلانه در ایران هست مهیا ندیدند و نمی بینند.

فراموش نکنیم که صرف نظر از این که انتخابات اسفندماه با چه کیفیتی برگزار شود و با حضور کدام جریانهای سیاسی این واقعیت قابل کتمان نیست و نمی شود به راحتی این را پوشاند که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ شکاف ملت و دولت در ایران به حداکثر خود رسید. بی اعتمادی مردم به خصوص طبقه متوسط مدرن به حاکمیت سیاسی در ایران افزایش چشمگیری پیدا کرد.

مرتضی کاظمیان

فراموش نکنیم که صرف نظر از این که انتخابات اسفندماه با چه کیفیتی برگزار شود و با حضور کدام جریانهای سیاسی این واقعیت قابل کتمان نیست و نمی شود به راحتی این را پوشاند که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ شکاف ملت و دولت در ایران به حداکثر خود رسید. بی اعتمادی مردم به خصوص طبقه متوسط مدرن به حاکمیت سیاسی در ایران افزایش چشمگیری پیدا کرد. یعنی هر چند که حاکمیت اعداد و ارقامی ارائه دهد در مورد میزان مشارکت در انتخابات کاملا مشخص است که مردم با توجه به این که اعتماد آنها به حاکمیت دچار لطمه جدی شد شرکت در انتخابات را دیگر معنادار نخواهند دید.

مثل انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و به ویژه در شرایطی که رهبران جنبش سبز در زندان هستند و احزاب اصلی اصلاح طلب مثل جبهه مشارکت و یا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی. اینها غیرقانونی اعلام شده اند. مثل نهضت آزادی ایران و دیگر جریانهای سیاسی که در ایران فعال هستند و وقتی که همه این احزاب و جریانهای سیاسی یا غیرقانونی اعلام شدند یا رهبران آنها و شخصیت های برجسته آنها در زندان هستند طبیعتا جایی برای شرکت در انتخابات نیست به خصوص که اساسا با مکانیزمی که انتخابات در ایران پیدا کرده و این را در انتخابات ۸۸ شاهد بودند مردم هیچ اعتمادی به نهاد برگزار کننده انتخابات وجود ندارد و طبیعتا شرکت در چنین انتخاباتی به معنای متحمل شدن ریسک خیلی بالا هست و به نظر می رسد که طبیعتا اصلاح طلبان مایل نباشند در چنین بازی اصلا وارد شوند و یک چنین ریسکی بکنند چون مردم واقعا دیگر تعیین تکلیف کرده اند با انتخابات به خصوص طبقه متوسط مدرن در ایران.

می رسیم به جمعبندی بحث. یک سووال مشابه از هر سه میهمان برنامه. با توجه به این که برخلاف انتخابات ریاست جمهوری در انتخابات مجلس غیر از کلانشهرها مسایل غیرسیاسی و غیرجناحی تعیین کننده است این مباحث شرکت با یک،‌ دو یا چند فهرست در میان اصول گرایان و بعد شرکت یا عدم شرکت اصلاح گرایان در انتخابات آینده مجلس و بعد بحث تحریم در خارج از این جناح ها چه تاثیر ملموسی دارد روی رفتار انتخاباتی شهروندان؟
آقای جوادی حصار،‌ شما که با این رفتار در خراسان آشنا هستید چه پاسخی دارید به این پرسش؟


به گمان من شرکت در این دست از شهرستانهایی که رای قومی و منطقه ای هست و تعیین کننده نمی توانیم نسخه واحدی برایش بپیچیم در کل کشور. باید در بعضی از حوزه های اینگونه ای به اجتهاد خود مردم بگذاریم و کاندیداهایی که منتسب به جریان اصلاح طلب هم هستند اگر خودشان تصور می کنند فارغ از آرم و تابلوی اصلاح طلبی به صورت ویژه می توانند از نظارت استصوابی بگذرند و رای هم بیاورند احساس می کنند می توانند این کار را بکنند هیچ مانعی برایشان وجود ندارد. ما تمام دغدغه مان این است که کسانی برای حضور در مجلس با مانع نظارت استصوابی و ممیزی های غیرقانونی رو به رو شوند. یعنی اگر کسانی می توانند از این ممیزی ها رد شوند دلیلی وجود ندارد برای عدم شرکت شان. می توانند شرکت کنند در انتخابات رای بیاورند.

آقای افشاری، پاسخ شما؟

یکی از دلایلی که تحریم فعال را دشوار می کند همین غیرسیاسی بودن رقابت های انتخاباتی در برخی از مناطق کشور و شهرهای کوچک است. به نظر من نیروهای دموکراسی خواه ضمن این که در این انتخابات مهندسی شده و غیرآزاد و فرمایشی نباید شرکت کنند و بیشتر سعی کنند آن راه حل خودشان،‌ راهبرد سیاسی خودشان را برای گذار به دموکراسی را تبلیغ کنند ولی به هر حال این انتخاب را باید به خود مردم سپرد و به خود افراد که اگر فضا را مساعد دیدند شرکت کنند و یک نسخه واحدی برای همه بخش های جامعه تجویز نکرد. به نظر من تحریم فعال در انتخابات مجلس خیلی بخت موفقیت ندارد.

آقای کاظمیان،‌ تحلیل شما در این باره چیست؟

متاسفانه وقتی که احزاب مخالف و جریانهای حامی جنبش سبز رسانه فراگیر ندارند و امکان ارتباط ندارند با لایه های مختلف اجتماعی طبیعتا امکان اتخاذ یک راهبرد مشابه وجود نخواهد داشت. بنابراین یک اتفاقاتی ممکن است خارج از آن راهبرد اصلی در شهرهای حاشیه ای یا حتی در شهرهای بزرگ صورت بگیرد. ولی من فکر می کنم مهمترین وجه این است که کنشگران جنبش سبز، آنهایی که آگاهانه نگاه می کنند به انتخابات اصل را بگذارند بر تعمیر و گسترش این جنبش اجتماعی فراگیر در ایران و استفاده از موقعیت انتخاباتی برای بسط خودشان و همینطور گسترش شبکه های اجتماعی منتقد و معترض به وضع موجود. و این مهمترین راهبردی هست که می شود در فضای انتخابات ازش استفاده کرد به اشکال مختلف با استفاده از امکان های موجود.