رستم قاسمی وزير نفت ايران روز چهارشنبه ۴ بهمن ماه، برای سومين بار طی سال جاری خورشيدی به خاطر عقب ماندگی پيشرفت فازهای پارس جنوبی به شرکتهای پيمانکار داخلی اولتيماتوم داد.
بعد از کناره گيری شرکتهای خارجی از پروژه توسعه فازهای ميدان گازی پارس جنوبی، دولت ايران طی مصوبه ای در تيرماه سال ۱۳۸۸ توسعه ۱۳ فاز ميدان مشترک ميان ايران و قطر را در قالب پروژه های ۳۵ ماهه به شرکتهای داخلی سپرد.
هم اکنون ۳۵ ماه از زمان انعقاد قراردادها می گذرد و گزارش روز چهارشنبه خبرگزاری فارس حاکی است که شرکتهای پيمانکاری به دليل مشکلات مالی نتوانستند تجهيزات مورد نياز خود را تهيه کنند، در صورتی که هم اکنون در برخی از فازها تا پيشرفت ۷۰ درصد نيز رسيده اند، از اين رو درخواست هايی را برای افزايش نقدينگی برای پيشرفت فازهايی که در حال کار هستند، را دادهاند، تا بتوانند حداقل تا اواسط سال ۹۲ برخی از اين فازها را به توليد برسانند.
اين گزارش در ادامه می نويسد که براساس آخرين تصميم اتخاذ شده در هيئت مديره شرکت نفت وگاز پارس مقرر شد، تا برخی از شرکتهای پيمانکاری کم کار در پارس جنوبی جريمه شوند، بنابراين مقرر شده است، از پاداش در نظرگرفته شده برای اين شرکتهای پيمانکاری کاسته شود.
ايران فازهای يک تا ۸ پارس جنوبی را بطور کامل و فازهای ۹ و ۱۰ فاز جنوبی را بصورت زودهنگام تا زمستان ۱۳۸۷ افتتاح کرد. در مراسم افتتاح اين پروژه در عسلويه مسئولان وقت وزارت نفت وعده داده بودند که تا شهريور ماه سال ۱۳۸۸ اين دو فاز به بهرهبرداری کامل برسد. اين در حالی است که ايران تاکنون نتوانسته است طبق برنامه، شمار چاههای اين دو فاز را به ۲۴ حلقه برساند و اين فازها هم اکنون با ۱۸ چاه توليدی مجموعا روزانه ۴۲ ميليون متر مکعب گاز توليد می کنند.
شرکتهای خارجی
توسعه فازهای ۱۱، ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبی قبلا قرار بود با مشارکت شرکتهای فرانسوی توتال، هلندی-بريتانيايی «رويال داچ شل» و رپسول اسپانيا انجام شود، اما با اوجگيری تنش ميان ايران و غرب بر سر فعاليتهای هستهای تهران اين شرکتها ادامه کار در پارس جنوبی را رها کردند و ايران در خرداد سال ۸۸ اعلام کرد که قرارداد توسعه فاز ۱۱ به شرکت «سی ان پی سی»چين داده شد. موضوعی که بعد از گذشت چندين سال و امضای قرارداد ۵ ميليارد داری، همچنين چندين هشدار و اولتيماتوم وزير نفت ايران راه به جايی نبرد و شرکت ياد شده نهايتا ماه گذشته رسما از پارس جنوبی خداحافظی کرد.
خبرگزاری مهر ۲۳ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ به نقل از شرکت ملی نفت ايران گزارش داد که ساخت ۵ فاز جديد اين ميدان مشترک گازی، يعنی فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ تا دو سال آينده (۱۳۹۰) به پايان می رسد. اين وعده در سال ۹۰ و سال جاری نيز تکرار شد و وزير نفت ايران آقای قاسمی خرداد ماه سال ۹۱ گفت که فازهای ۱۵ و ۱۶ حداکثر تا پايان سال بصورت زودهنگام افتتاح خواهد شد.
اکنون، به گزارش خبرگزاری فارس، شرکتهای پيمانکار داخلی اميدوارند که با دريافت نقدينگی از دولت و گنجانده شدن کمکهای مالی به اين شرکتها در بودجه سال آينده، حداقل تا اواسط سال آينده ميلادی برخی از فازها را راه اندازی کنند.
لايه نفتی بدتر از لايه گازی
طبق آخرين ارزيابی ها، قطر که ۱۰ سالی زودتر از ايران عمليات توسعه اين ميدان را آغاز کرده و با کمک شرکت های غربی به سرعت فازهای بخش قطری اين ميدان را توسعه می دهد، هم اکنون دو و نيم برابر ايران از اين ميدان مشترک، گاز توليد می کند و با صادرات سالانه ۷۷ ميليون تن، بزرگترين توليد کننده گاز مايع (ال ان جی) جهان شده است.
موضوع عقبماندگی برداشت گاز ايران از پارس جنوبی در حالی است که اين ميدان بزرگ گازی لايه نفتی نيز دارد که قطر روزانه ۴۵۰ هزار بشکه نفت خام از آن برداشت می کند.
طبق بررسی انجام شده توسط اداره کل نظارت و بازرسی نفت سازمان بازرسی کل کشور که ۴ تيرماه منتشر شد، ايران تنها روزانه ۳۵ هزار بشکه نفت از لايه نفتی اين ميدان برداشت می کند، به عبارتی قطر ۱۳ بار بيشتر از ايران از لايه نفتی اين ميدان برداشت دارد.
البته لايه نفتی اين ميدان هنوز معلوم نيست که ميان ايران و قطر مشترک است يا دو لايه نفتی جداگانه هستند، اما اگر اين لايه مشترک باشد، برداشت غير متعادل نفت ايران و قطر موضوعی جبران ناپذير خواهد بود، چراکه هر چه توليد نفت از اين ميدان که ذخاير آن يک ميليارد و ۶۰۰ ميليون بشکه برآورد شده افزايش يابد، فشار نفت پايينتر و هزينه استخراج نفت بالاتر خواهد رفت، تا جايی که بعد از چندين سال احتمالا توسعه اين لايه نفتی احتمالا از لحاظ اقتصادی به صرفه نباشد.
در کنار عقبماندگی ايران، قطر توسعه اين لايه نفتی را با شرکت «مرسک» دانمارک در سال ۱۹۹۲ امضا کرد و با حفر ۱۳۱ چاه توليدی نفت از ميدان الشاهين (بخش قطری پارس جنوبی) روزانه ۴۵۰ هزار بشکه نفت توليد می کند.
بعد از کناره گيری شرکتهای خارجی از پروژه توسعه فازهای ميدان گازی پارس جنوبی، دولت ايران طی مصوبه ای در تيرماه سال ۱۳۸۸ توسعه ۱۳ فاز ميدان مشترک ميان ايران و قطر را در قالب پروژه های ۳۵ ماهه به شرکتهای داخلی سپرد.
هم اکنون ۳۵ ماه از زمان انعقاد قراردادها می گذرد و گزارش روز چهارشنبه خبرگزاری فارس حاکی است که شرکتهای پيمانکاری به دليل مشکلات مالی نتوانستند تجهيزات مورد نياز خود را تهيه کنند، در صورتی که هم اکنون در برخی از فازها تا پيشرفت ۷۰ درصد نيز رسيده اند، از اين رو درخواست هايی را برای افزايش نقدينگی برای پيشرفت فازهايی که در حال کار هستند، را دادهاند، تا بتوانند حداقل تا اواسط سال ۹۲ برخی از اين فازها را به توليد برسانند.
اين گزارش در ادامه می نويسد که براساس آخرين تصميم اتخاذ شده در هيئت مديره شرکت نفت وگاز پارس مقرر شد، تا برخی از شرکتهای پيمانکاری کم کار در پارس جنوبی جريمه شوند، بنابراين مقرر شده است، از پاداش در نظرگرفته شده برای اين شرکتهای پيمانکاری کاسته شود.
ايران فازهای يک تا ۸ پارس جنوبی را بطور کامل و فازهای ۹ و ۱۰ فاز جنوبی را بصورت زودهنگام تا زمستان ۱۳۸۷ افتتاح کرد. در مراسم افتتاح اين پروژه در عسلويه مسئولان وقت وزارت نفت وعده داده بودند که تا شهريور ماه سال ۱۳۸۸ اين دو فاز به بهرهبرداری کامل برسد. اين در حالی است که ايران تاکنون نتوانسته است طبق برنامه، شمار چاههای اين دو فاز را به ۲۴ حلقه برساند و اين فازها هم اکنون با ۱۸ چاه توليدی مجموعا روزانه ۴۲ ميليون متر مکعب گاز توليد می کنند.
شرکتهای خارجی
توسعه فازهای ۱۱، ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبی قبلا قرار بود با مشارکت شرکتهای فرانسوی توتال، هلندی-بريتانيايی «رويال داچ شل» و رپسول اسپانيا انجام شود، اما با اوجگيری تنش ميان ايران و غرب بر سر فعاليتهای هستهای تهران اين شرکتها ادامه کار در پارس جنوبی را رها کردند و ايران در خرداد سال ۸۸ اعلام کرد که قرارداد توسعه فاز ۱۱ به شرکت «سی ان پی سی»چين داده شد. موضوعی که بعد از گذشت چندين سال و امضای قرارداد ۵ ميليارد داری، همچنين چندين هشدار و اولتيماتوم وزير نفت ايران راه به جايی نبرد و شرکت ياد شده نهايتا ماه گذشته رسما از پارس جنوبی خداحافظی کرد.
خبرگزاری مهر ۲۳ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ به نقل از شرکت ملی نفت ايران گزارش داد که ساخت ۵ فاز جديد اين ميدان مشترک گازی، يعنی فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ تا دو سال آينده (۱۳۹۰) به پايان می رسد. اين وعده در سال ۹۰ و سال جاری نيز تکرار شد و وزير نفت ايران آقای قاسمی خرداد ماه سال ۹۱ گفت که فازهای ۱۵ و ۱۶ حداکثر تا پايان سال بصورت زودهنگام افتتاح خواهد شد.
اکنون، به گزارش خبرگزاری فارس، شرکتهای پيمانکار داخلی اميدوارند که با دريافت نقدينگی از دولت و گنجانده شدن کمکهای مالی به اين شرکتها در بودجه سال آينده، حداقل تا اواسط سال آينده ميلادی برخی از فازها را راه اندازی کنند.
لايه نفتی بدتر از لايه گازی
طبق آخرين ارزيابی ها، قطر که ۱۰ سالی زودتر از ايران عمليات توسعه اين ميدان را آغاز کرده و با کمک شرکت های غربی به سرعت فازهای بخش قطری اين ميدان را توسعه می دهد، هم اکنون دو و نيم برابر ايران از اين ميدان مشترک، گاز توليد می کند و با صادرات سالانه ۷۷ ميليون تن، بزرگترين توليد کننده گاز مايع (ال ان جی) جهان شده است.
موضوع عقبماندگی برداشت گاز ايران از پارس جنوبی در حالی است که اين ميدان بزرگ گازی لايه نفتی نيز دارد که قطر روزانه ۴۵۰ هزار بشکه نفت خام از آن برداشت می کند.
طبق بررسی انجام شده توسط اداره کل نظارت و بازرسی نفت سازمان بازرسی کل کشور که ۴ تيرماه منتشر شد، ايران تنها روزانه ۳۵ هزار بشکه نفت از لايه نفتی اين ميدان برداشت می کند، به عبارتی قطر ۱۳ بار بيشتر از ايران از لايه نفتی اين ميدان برداشت دارد.
البته لايه نفتی اين ميدان هنوز معلوم نيست که ميان ايران و قطر مشترک است يا دو لايه نفتی جداگانه هستند، اما اگر اين لايه مشترک باشد، برداشت غير متعادل نفت ايران و قطر موضوعی جبران ناپذير خواهد بود، چراکه هر چه توليد نفت از اين ميدان که ذخاير آن يک ميليارد و ۶۰۰ ميليون بشکه برآورد شده افزايش يابد، فشار نفت پايينتر و هزينه استخراج نفت بالاتر خواهد رفت، تا جايی که بعد از چندين سال احتمالا توسعه اين لايه نفتی احتمالا از لحاظ اقتصادی به صرفه نباشد.
در کنار عقبماندگی ايران، قطر توسعه اين لايه نفتی را با شرکت «مرسک» دانمارک در سال ۱۹۹۲ امضا کرد و با حفر ۱۳۱ چاه توليدی نفت از ميدان الشاهين (بخش قطری پارس جنوبی) روزانه ۴۵۰ هزار بشکه نفت توليد می کند.