تلاش فعالان خارج از ایران برای تداوم تماس با داخل کشور

تصویری از راهپیمایی ایرانیان در واشینگتن در حمایت از اعتراضات

روزنامه نيويورک تايمز در مطلبی به تلاش های گوناگون فعالين سياسی و مدنی ايران در خارج از کشور پرداخته است که می کوشند از طرق مختلف تماس خود را با ايران حفظ کرده و به همين خاطر می کوشند تا راههای تماس و ارتباط گيری بين ايران وجهان خارج را تقويت کنند.

به دنبال ناآرامی های سياسی پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته تعداد زيادی از فعالان سياسی مخالف دولت، روزنامه نگاران ، رهبران دانشجويی و فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر ناچار به خروج از ايران شده و اکنون يک جامعه تبعيدی بزرگ ايرانی در خارج از کشور زندگی می کند.

به نوشته نيويورک تايمز با وجوديکه اينترنت تا حدی ارتباط آنها با ايران را حفظ کرده و از انزوا و دورافتادگی آنها می کاهد ولی اين افراد ديگر نمی توانند به شکلی مستقيم به مبارزه خود ادامه دهند. از ترکيه و نروژ گرفته تا لندن و نيويورک اين تبعيدی ها می کوشند تماس و دخالت خود را در اوضاع ايران حفظ کنند و اميدوارند که با بررسی گذشته به نوعی در شکل گيری حوادث آينده ايران سهيم باشند.

بهروز آفاق مدير بخش آسيا – اقيانوسيه سرويس جهانی بی بی سی می گويد:« در سال گذشته برای اولين بار تعداد بسيار زيادی از سياستمداران اصلاح طلب که سابقا جزو حکومت بودند جمهوری اسلامی را يک حکومت نامشروع خواندند. اکنون که اين افراد در خارج هستند ادامه حضور فعال آنها به حوادث ايران بستگی دارد. تجربه نشان داده که فعالان تبعيدی پس از يک يا دو سال نفوذ و تاثير گذاری خود را از دست می دهند.»

نيويورک تايمز يادآوری می کند که حکومت ايران نيز به نوبه خود از تمام امکانات برای کنترل و مسدود کردن ارتباطات اينترنتی استفاده کرده است. اما به نظر می رسد که هنوز هم حجم خوبی از اطلاعات به ايران منتقل شده و يا از آن کشور خارج می شود و فعالان تبعيدی از اين حد از تماس راضی هستند. سخنرانی ها و اطلاعيه های چهره های سرشناس مخالف دولت در خارج منعکس می شود و هنوز هم بسياری از اقدامات ايرانيان خارج از کشور به نوعی در ارتباط و هماهنگی با مواضع و فعاليت ها در خود ايران صورت می گيرند.

زنان و مدافعان حقوق زن در فعاليت های ايرانيان تبعيدی نقش بسيار موثری دارند. يکی از اين زنان آسيه امينی است که از سالها پيش به خصوص در مبارزه با مجازات های ناعادلانه زنان و سنگسار در ايران فعال بوده است. وی از روش کار « جنبش سبز» گلايه دارد و می گويد رهبران و متفکران اين حرکت به نيازهای عملی مبارزه مثل سازماندهی ، ارتباطات و ايجاد شبکه هايی برای فعاليت توجه ندارند. وی اکنون ساکن نروژ است ولی حتی با اين حد از دوری از ايران به فعاليت خود از جمله در مبارزه با سنگسار ادامه می دهد.

نيويورک تايمز سپس به فعاليت های محبوبه عباسقلی زاده يک فعال ديگر جنبش زنان اشاره می کند که در ايران به شکل غيابی به اتهام « اقدام عليه امنيت ملی » به زندان محکوم شده ولی اکنون در آمستردام به سر می برد. وی قصد دارد با ايجاد يک شبکه تلويزيونی اينترنتی تريبونی را برای گفتگو و بحث در مورد مسائل زنان ايران فراهم کند.

با گذشت زمان و طولانی تر شدن دوران تبعيد احساس دلتنگی و حتی افسردگی ناشی از دوری از بطن جامعه ممکن است فعالان تبعيدی را خسته و فرسوده کند. برخی از آنها روی مسائل کوچک تر تمرکز کرده اند و اميدوارند که با فعاليت و موفقيت در اين عرصه ها يک روزی در نبرد اصلی و سرنوشت ساز نيز به پيروزی دست يابند.

نيويورک تايمز از جمله عرصه های تلاش فعالان تبعيدی به ديدار اخير علی اکبر موسوی خوئينی نماينده سابق و اصلاح طلب مجلس ايران با مسئولان شرکت گوگل اشاره می کند. او در اين ملاقات با مسئول روابط عمومی شرکت گوگل گفت که جامعه ايران و بخصوص فعالان سياسی و مدنی و نسل جوان برای مقابله با فضای سرکوب و سانسور فعلی به ابزارهای فارسی زبان بيشتری نياز دارند که شرکت گوگل می تواند آنها را به کاربران ارائه دهد.

نويسنده نيويورک تايمز خاطر نشان می کند که ايرانيان به طور کلی و جامعه روشنفکری و فعالان سياسی آن همواره دچار تفرقه و اختلاف بوده اند. به عنوان مثال نسل جوانتر فعالان سياسی و مدنی به نسل اصلاح طلبان حکومتی که مديران دولت محمد خاتمی بودند اعتماد چندانی ندارد و معتقدند که مخالفت خوانی آنها ابزاری است برای بازگشت به قدرت و نه تحقق دمکراسی در ايران.

به خاطر سرکوب شديد و گسترده حکومت مخالفان و از جمله فعالان تبعيدی همه در يک صف قرار گرفته اند ولی هنوز نتوانسته اند يک جبهه يا حزب سياسی مخالف حکومت تشکيل دهند. برخی معتقدند که تشکيل چنين جبهه يا حزبی بهانه ای خواهد بود در دست حکومت که می گويد مخالفان دست نشانده و عامل توطئه خارجيان هستند.

بسياری از تبعيديان معتقدند که دولت محمود احمدی نژاد آگاهانه تعداد زيادی از فعالان سياسی و مدنی را مجبور به تبعيد کرده و به اين ترتيب با کمترين هزنيه خود را از شر مخالفان خلاص کرد. با اين وجود به خوبی می توان ديد که دستگاههای امنيتی و تبليغاتی حکومت ايران از فعاليت تبعيديان سرشناس و با نفوذ هراس دارند. به همين خاطر است که مطبوعات و رسانه های جناح تندرو که نزديکی زيادی به دستگاههای امنيتی دارند همواره چهره هايی مثل شيرين عبادی و يا رسانه های فارسی زبان مستقر در خارج از ايران را به باد حمله می گيرند.

به نوشته نيويورک تايمز برخی از فعالان تبعيدی تمرکز حملات حکومت را نشانه ای از موفقيت کارزار ايرانيان ساکن خارج از کشور می دانند. اما برخی ديگر مثل يک فعال جنبش زنان که در تمام تظاهرات در برابر مقر سازمان ملل متحد در نيويورک شرکت می کند معتقدند که تلاش های جامعه تبعيدی تاثير چندانی در اوضاع ايران نخواهد داشت.

او می گويد:« ما به اين اجتماعات و تظاهرات می آييم چون فکر می کنيم که ممکن است کمی تاثير گذار باشد. ولی حقيقت اين است که تظاهرات درنيويورک بعيد است تغييری در اوضاع ايران ايجاد کند. تا حد زيادی اين يک عامل و نياز روحی – روانی است چون نبايد گذاشت که اين مبارزه فروکش کند.»