«حزب الله لبنان؛ آینه ای از تنوع آرا در ساخت سیاسی ایران»

  • محمدرضا کاظمی

دکتر حليل خشن می گوید هرچند حزب الله لبنان سازمانی دمکراتیک نیست، اما در ارس آن اختلاف نظر وجود دارد.

روزنامه عرب زبان الشرق الاوسط، چاپ لندن در شماره پنج شنبه خود گزارش داده است که جمهوری اسلامی ايران، رياست شاخه نظامی جنبش حزب الله لبنان را از سيد حسن نصرالله رهبر اين جنبش گرفته و به معاون وی نعيم قاسم واگذار کرده است.


اين روزنامه نوشته است در پی بروز اختلاف ميان رهبران حزب الله، آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، هياتی متشکل از افسران ارشد سپاه را مسوول تغيير در ساختار واحدهای نظامی و اطلاعاتی حزب الله کرده است که اين کميته در نهايت پيشنهاد واگذاری کنترل شاخه نظامی جنبش به نعيم قاسم کرده اند.


طبق این گزارش، بنابر پيشنهاد کميته مذکور، حسن نصرالله دبيرکل حزب الله و رياست شاخه اطلاعاتی آن را همچنان بر عهده خواهد داشت. در پی انتشار اين خبر جنبش حزب الله با صدور بيانيه ای آن را تکذيب کرده و گفته است، آقای نصرالله نماد مقاومت در مقابله با اشغال، تجاوز و سرکوب است.


  • حزب الله مرا به ياد کميته مرکزی حزب کمونيست شوروی می اندازد، در راس آن کميته هم مراکز قدرتی وجود داشتند. همين ميزان تنوع آرا در راس حکومت جمهوری اسلامی ايران هم وجود دارد و حزب الله هم همانند آينه ای بازتاب دهنده همين تنوع آرا در ايران است. بله، در راس حزب الله تنش هايی وجود دارد.
حلیل خشن

دکتر حليل خشن، Halil Khashan استاد علوم سياسی در دانشگاه آمريکايی بيروت در گفت وگو با راديو فردا خبر اخیر درباره تغییر در فرماندهی حزب الله را مورد ارزیابی قرار داده است.


راديو فردا آيا اصولا ايران بر حزب الله اين قدر نفوذ دارد که بتواند تغييراتی را در راس آن انجام دهد؟


حليل خشن : قطعا! تا جايی که ما می دانيم، حزب الله بدون ايران نمی تواند به بقای خود ادامه دهد. بدون حمايت ايران اين سازمان به يک سازمان بی اهميت در لبنان تبديل می شود. بی شک اهميت حزب الله در سياست لبنان نتيجه ارتباط اين سازمان با ايران است.


خبر انتقال کنترل شاخه نظامی حزب الله به نعيم قاسم تا چه حد می تواند صحت داشته باشد؟


همانطور که می دانيد حزب الله يک سازمان مخفی است و اگر تصميم بگيرد که تغييراتی را در ساختار خود انجام دهد آن را علنی نمی کند. ولی سه سالی است که شايعاتی مبنی بر کناره گيری حسن نصرالله و قدرت گرفتن معاونش نعيم قاسم شنيده می شود.


پس از جنگ ميان حزب الله و اسراييل در تابستان گذشته، اين شايعات دوباره شدت يافتند. گفته می شد، نصرالله از ترس سو قصد اسراييلی ها در خفا زندگی می کند و به همين دليل بسياری از مسووليت هايش به ديگر رهبران منتقل شده است.


من شخصا معتقدم که اگر جان نصرالله در خطر باشد، نعيم قاسم هم وضع بهتری ندارد. علاوه بر آن نعيم قاسم يک نظامی به حساب می آيد، در حاليکه نصرالله بيشتر يک سياستمدار است.


با اين وجود نعيم قاسم از نظر نظامی اعتباری ندارد چرا که او سابقا آموزگار شيمی بوده است. وی در داخل جنبش هم محبوبيت زيادی ندارد و اعضا او را زياد جدی نمی گيرند، گرچه در کلام خيلی تند و آتشين است.


اگر اين موضوع صحت داشته باشد که جايگاه حسن نصرالله به هر دليلی تضعيف شده است، من ترديد دارم که مسووليتش به نعيم قاسم منتقل شده باشد.


آيا اصولا ميان جمهوری اسلامی و حزب الله اختلافاتی وجود دارد؟


ايدئولوژی حزب الله عميقا به دفتر ولی فقيه جمهوری اسلامی مرتبط است. اختلافات در درون حزب الله به مسايل تاکتيکی همچون انتخابات رياست جمهوری لبنان، رابطه با سوريه و غيره مربوط می شود، ولی من ترديد دارم که در زمينه استراتژی کلی اين سازمان ميان ايران و حزب الله اختلافی وجود داشته باشد.


ميان خود رهبران اين جنبش چطور؟


حزب الله، آنگونه که ما فکر می کنيم، يک سازمان يکدست و يکپارچه نيست. درست است که اين سازمان يک سازمان دمکراتيک نيست، ولی در راس آن اختلاف نظر وجود دارد.


حزب الله مرا به ياد کميته مرکزی حزب کمونيست شوروی می اندازد، در راس آن کميته هم مراکز قدرتی وجود داشتند. همين ميزان تنوع آرا در راس حکومت جمهوری اسلامی ايران هم وجود دارد و حزب الله هم همانند آينه ای بازتاب دهنده همين تنوع آرا در ايران است. بله، در راس حزب الله تنش هايی وجود دارد.