باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا، ديويد کامرون نخست وزير بريتانيا و نيکلاس سارکوزی رئيس جمهور فرانسه در يک مقاله مشترک که در بخش ديدگاههای روزنامه « نيويورک تايمز» چاپ شده است تحليل خود از بحران ليبی، نقش اين سه کشور و چشم اندازهای گذار ليبی به سوی صلح را تشريح کرده اند.
در مقدمه اين مطلب گفته می شود که دولت های آمريکا، فرانسه و بريتانيا همراه با متحدان عضو ناتو و ساير کشورهای حاضر در ائتلاف بين المللی، از آغاز در واکنش به بحران ليبی موضع متحدی داشته و در مورد آنچه که لازم است در آينده انجام شود نيز اتفاق نظر دارند.
در حال حاضر همزمان با ادامه کارزار نظامی برای دفاع از جان غير نظاميان، ما مصمم هستيم که خود را برای آينده نيز آماده کنيم. ما مطمئن هستيم که آينده بهتری در انتظار مردم ليبی است و يک مسير مشخصر را برای رسيدن به آن هدف می توان تعيين کرد.
دلائلی را که جامعه بين المللی به آن خاطر در بحران ليبی دخالت کرد هيچگاه نبايد فراموش کنيم. در پی حملات نيروهای معمر قذافی به مردم، ليبی دستخوش آشوب شد و جامعه عرب خواستار اقدام در اين زمينه شد. اپوزيسون ليبی درخواست کمک کرد و مردم ليبی در اين لحظه دشوار به جهان خارج اميد بستند.
شورای امنيت سازمان ملل متحد در يک قطعنامه تاريخی کاربست تمامی اقدامات لازم برای حفاظت از مردم ليبی در مقابل حملات دولت را تصويب کرد. در پاسخ به يک چنين مصوبه ای کشورهای ما همراه با ساير کشورها در ائتلاف بين المللی، پيشروی نيروهای رژيم قذافی را متوقف کرده و از وقوع کشتار در شهر بنغازی پيشگيری کردند.
در ادامه اين مقاله که مشترکا توسط نيکلاس سارکوزی، ديويد کامرون و باراک اوباما نوشته شده يادآوری می شود که بر اثر دخالت نيروهای اين کشورها و ائتلاف بين المللی، از جان هزاران غيرنظامی حفاظت شده است. اما مردم ليبی هنوز هم تحت حاکميت معمر قذافی از وحشيگيری و خشونت در عذاب اند.
«شهر اجدابيه موشک باران می شود. شهر ميسوراتا به شيوه های قرون وسطايی در محاصره قرار دارد. قذافی به اين طريق می کوشد مردم را به زانو درآورد. هرروز شاهد موارد بيشتری از آزار، قتل و مفقودالاثر شدن مردم هستيم.
وظيفه و ماموريت ما بر اساس قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنيت سازمان ملل متحد حفاظت از جان غير نظاميان است و ما دقيقا مشغول انجام چنين ماموريتی هستيم. ماموريت ما سرنگون کردن قذافی با استفاده از نيروی نظامی نيست ولی نمی توان با ادامه حکومت قذافی برای ليبی آينده ای را متصور شد. دادگاه بين المللی کيفری به درستی در حال بررسی جنايات اين حکومت عليه غير نظاميان و نقض موازين و حقوق بين المللی است.
بعيد است حاکمی مثل قذافی که مردم کشور خود را قتل عام می کند بتواند درآينده اين کشور نقشی ايفاء کند. ساکنان غيرنظامی و شجاع آن شهرها که در برابر هجوم نيروهای دولت ليبی مقاومت می کنند در صورت ادامه حکومت قذافی بر ليبی، با خطر انتقام جويی بيرحمانه ای روبرو خواهد شد. جامعه بين المللی نبايد آنها را به حال خود رها کند و پذيرفتن تداوم حکومت قذافی خيانت در حق کسانی است که تا کنون با اين رژيم مبارزه کرده و در برابر آن ايستاده اند.
رهبران بريتانيا، فرانسه و آمريکا در ادامه مقاله مشترک خود که در روزنامه «نيويورک تايمز» چاپ شده است تاکيد می کنند که تداوم حکومت قذافی و يا مشارکت آن در آينده سياسی ليبی به آن معنا است که اين کشور در حالت هرج و مرج باقی خواهد ماند. قذافی از هم اکنون تهديد کرده که به هواپيماها و کشتی های غير نظامی حمله تروريستی خواهد کرد. از آنجائيکه وی مشروعيت خود را از دست داده هرگونه توافقی که به ادامه حضور وی در قدرت بيانجامد منشا گسترش بی قانونی و هرج و مرج بيشتر خواهد شد. نه اروپا، نه منطقه و نه جهان نمی تواند اجازه دهد که ليبی به يک پناهگاه و مرکز فعاليت گروهای تروريستی بدل شود.
راه رسيدن ليبی به صلح، آينده ای بدون قذافی است که استقلال و تماميت ارزی ليبی در آن محترم شمرده شود، اقتصاد اين کشور احياء شده و برای مردم امنيت و رفاه به ارمغان بياورد. يک چنين مسيری در گام اول مستلزم پايان يافتن خشونت است. نيروهای قذافی بايد محاصره شهرها را متوقف کرده و به پادگانهای خود بازگردند.
البته تا زماني که معمر قذافی در قدرت است ناتو بايد به عمليات خود ادامه دهد تا از جان غير نظاميان محافظت شده و فشار بر حکومت افزايش يابد. در آن حالت يک دوره انتقال از نظام ديکتاتوری به يک نظام سياسی فراگير تحت رهبری نسل جديدی از سياستمداران می تواند آغاز شود. برای تضمين موفقيت يک چنين روندی قذافی بايد برای هميشه از قدرت برکنار شود.
در آن مقطع سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن بايد به مردم ليبی کمک کنند تا آنچه را که قذافی ويران کرده است بازسازی شود. خانه ها، مدارس و بيمارستانها بايد بازسازی شده و زير ساخت ها و خدمات اساسی مردم ترميم و احياء شوند. جامعه بين المللی همچنين برای توسعه نهادهای مدنی و سياسی، که شالوده اصلی بنای يک جامعه آزاد و مرفه است بايد به مردم ليبی کمک کند.
باراک اوباما، نيکلاس سارکوزی و ديويد کامرون در بخش پايانی مطلب خود در روزنامه « نيويورک تايمز» تاکيد می کنند که اين طرح برای آينده ليبی از حمايت کشورهای ائتلاف بين المللی و بسياری از حکومت های عربی برخوردار است. اين کشورها در جلسه ۲۹ مارس در شهر لندن يک گروه تماس تشکيل دادند که چند روز پيش در دوحه قطر تشکيل جلسه داد و راه حلی را برای بحران ليبی به تصويب رساند که حق انتخاب آزادانه مردم پايه و اساس آن است.
امروز نيروهای ناتو و ساير کشورهای ائتلاف زير نام سازمان ملل متحد و ماموريتی که جامعه بين المللی به آنها محول کرده است فعاليت می کنند. ولی در نهايت اين نه سازمان ملل متحد بلکه مردم ليبی هستند که قانون اساسی آينده کشور، رهبران جديد و فصلی نوين در تاريخ سياسی ليبی را تعيين خواهند کرد.
بريتانيا، فرانسه و ايالات متحده آمريکا تا زمانيکه مفاد قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل متحد به طور کامل اجرا نشده و مردم ليبی آينده خود را در دست نگرفته اند تلاش های خود را متوقف نخواهند کرد.
در مقدمه اين مطلب گفته می شود که دولت های آمريکا، فرانسه و بريتانيا همراه با متحدان عضو ناتو و ساير کشورهای حاضر در ائتلاف بين المللی، از آغاز در واکنش به بحران ليبی موضع متحدی داشته و در مورد آنچه که لازم است در آينده انجام شود نيز اتفاق نظر دارند.
در حال حاضر همزمان با ادامه کارزار نظامی برای دفاع از جان غير نظاميان، ما مصمم هستيم که خود را برای آينده نيز آماده کنيم. ما مطمئن هستيم که آينده بهتری در انتظار مردم ليبی است و يک مسير مشخصر را برای رسيدن به آن هدف می توان تعيين کرد.
دلائلی را که جامعه بين المللی به آن خاطر در بحران ليبی دخالت کرد هيچگاه نبايد فراموش کنيم. در پی حملات نيروهای معمر قذافی به مردم، ليبی دستخوش آشوب شد و جامعه عرب خواستار اقدام در اين زمينه شد. اپوزيسون ليبی درخواست کمک کرد و مردم ليبی در اين لحظه دشوار به جهان خارج اميد بستند.
شورای امنيت سازمان ملل متحد در يک قطعنامه تاريخی کاربست تمامی اقدامات لازم برای حفاظت از مردم ليبی در مقابل حملات دولت را تصويب کرد. در پاسخ به يک چنين مصوبه ای کشورهای ما همراه با ساير کشورها در ائتلاف بين المللی، پيشروی نيروهای رژيم قذافی را متوقف کرده و از وقوع کشتار در شهر بنغازی پيشگيری کردند.
در ادامه اين مقاله که مشترکا توسط نيکلاس سارکوزی، ديويد کامرون و باراک اوباما نوشته شده يادآوری می شود که بر اثر دخالت نيروهای اين کشورها و ائتلاف بين المللی، از جان هزاران غيرنظامی حفاظت شده است. اما مردم ليبی هنوز هم تحت حاکميت معمر قذافی از وحشيگيری و خشونت در عذاب اند.
«شهر اجدابيه موشک باران می شود. شهر ميسوراتا به شيوه های قرون وسطايی در محاصره قرار دارد. قذافی به اين طريق می کوشد مردم را به زانو درآورد. هرروز شاهد موارد بيشتری از آزار، قتل و مفقودالاثر شدن مردم هستيم.
وظيفه و ماموريت ما بر اساس قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنيت سازمان ملل متحد حفاظت از جان غير نظاميان است و ما دقيقا مشغول انجام چنين ماموريتی هستيم. ماموريت ما سرنگون کردن قذافی با استفاده از نيروی نظامی نيست ولی نمی توان با ادامه حکومت قذافی برای ليبی آينده ای را متصور شد. دادگاه بين المللی کيفری به درستی در حال بررسی جنايات اين حکومت عليه غير نظاميان و نقض موازين و حقوق بين المللی است.
بعيد است حاکمی مثل قذافی که مردم کشور خود را قتل عام می کند بتواند درآينده اين کشور نقشی ايفاء کند. ساکنان غيرنظامی و شجاع آن شهرها که در برابر هجوم نيروهای دولت ليبی مقاومت می کنند در صورت ادامه حکومت قذافی بر ليبی، با خطر انتقام جويی بيرحمانه ای روبرو خواهد شد. جامعه بين المللی نبايد آنها را به حال خود رها کند و پذيرفتن تداوم حکومت قذافی خيانت در حق کسانی است که تا کنون با اين رژيم مبارزه کرده و در برابر آن ايستاده اند.
رهبران بريتانيا، فرانسه و آمريکا در ادامه مقاله مشترک خود که در روزنامه «نيويورک تايمز» چاپ شده است تاکيد می کنند که تداوم حکومت قذافی و يا مشارکت آن در آينده سياسی ليبی به آن معنا است که اين کشور در حالت هرج و مرج باقی خواهد ماند. قذافی از هم اکنون تهديد کرده که به هواپيماها و کشتی های غير نظامی حمله تروريستی خواهد کرد. از آنجائيکه وی مشروعيت خود را از دست داده هرگونه توافقی که به ادامه حضور وی در قدرت بيانجامد منشا گسترش بی قانونی و هرج و مرج بيشتر خواهد شد. نه اروپا، نه منطقه و نه جهان نمی تواند اجازه دهد که ليبی به يک پناهگاه و مرکز فعاليت گروهای تروريستی بدل شود.
راه رسيدن ليبی به صلح، آينده ای بدون قذافی است که استقلال و تماميت ارزی ليبی در آن محترم شمرده شود، اقتصاد اين کشور احياء شده و برای مردم امنيت و رفاه به ارمغان بياورد. يک چنين مسيری در گام اول مستلزم پايان يافتن خشونت است. نيروهای قذافی بايد محاصره شهرها را متوقف کرده و به پادگانهای خود بازگردند.
البته تا زماني که معمر قذافی در قدرت است ناتو بايد به عمليات خود ادامه دهد تا از جان غير نظاميان محافظت شده و فشار بر حکومت افزايش يابد. در آن حالت يک دوره انتقال از نظام ديکتاتوری به يک نظام سياسی فراگير تحت رهبری نسل جديدی از سياستمداران می تواند آغاز شود. برای تضمين موفقيت يک چنين روندی قذافی بايد برای هميشه از قدرت برکنار شود.
در آن مقطع سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن بايد به مردم ليبی کمک کنند تا آنچه را که قذافی ويران کرده است بازسازی شود. خانه ها، مدارس و بيمارستانها بايد بازسازی شده و زير ساخت ها و خدمات اساسی مردم ترميم و احياء شوند. جامعه بين المللی همچنين برای توسعه نهادهای مدنی و سياسی، که شالوده اصلی بنای يک جامعه آزاد و مرفه است بايد به مردم ليبی کمک کند.
باراک اوباما، نيکلاس سارکوزی و ديويد کامرون در بخش پايانی مطلب خود در روزنامه « نيويورک تايمز» تاکيد می کنند که اين طرح برای آينده ليبی از حمايت کشورهای ائتلاف بين المللی و بسياری از حکومت های عربی برخوردار است. اين کشورها در جلسه ۲۹ مارس در شهر لندن يک گروه تماس تشکيل دادند که چند روز پيش در دوحه قطر تشکيل جلسه داد و راه حلی را برای بحران ليبی به تصويب رساند که حق انتخاب آزادانه مردم پايه و اساس آن است.
امروز نيروهای ناتو و ساير کشورهای ائتلاف زير نام سازمان ملل متحد و ماموريتی که جامعه بين المللی به آنها محول کرده است فعاليت می کنند. ولی در نهايت اين نه سازمان ملل متحد بلکه مردم ليبی هستند که قانون اساسی آينده کشور، رهبران جديد و فصلی نوين در تاريخ سياسی ليبی را تعيين خواهند کرد.
بريتانيا، فرانسه و ايالات متحده آمريکا تا زمانيکه مفاد قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل متحد به طور کامل اجرا نشده و مردم ليبی آينده خود را در دست نگرفته اند تلاش های خود را متوقف نخواهند کرد.