چشم انداز حذف نام مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی وزارت خارجه ايالات متحده زنگ خطر را در ايران به صدا در آورده است – البته برای کسانی که این موضوع بعيد به نظر می رسيد. اعضای جنبش سبز از آن بيم دارند که خارج کردن نام مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و توسط حاکميت عليه شهروندان استفاده شود.
راديو اروپای آزاد/راديو آزادی در گزارشی به این موضوع پرداخته است:
کمتر پيش می آيد که ايرانيان بر سر مسئله ای توافق کنند. اما دست کم يک مسئله هست که اکثر ايرانيها درباره آن نظری يکسان دارند، و آنهم عدم علاقه شان به گروه مخالف سازمان مجاهدين خلق است.
به همين دليل بحث درباره شناسای نشدن اين گروه به عنوان يک سازمان تروريستی، که ايالات متحده هم اکنون در حال بررسی آن است و اتحاديه اروپا در سال ۲۰۰۹ آن را اجرايی کرد، مطمئناً اعتراض هايی را در تهران رقم خواهد زد.
اما مساله شناسایی نشدن مجاهدین خلق به عنوان یک گروه تروریستی واکنش گروه هایی را در پی داشته است مخالفت انها چندان محتمل به نظر نمی رسيد؛ از جمله اعضای جنبش سبز ايران که خود منتقد مجاهدين خلق هستند و نگران تلاشهای اين گروه تبعيدی برای القای اتحادشان با جنبش سبز هستند.
اعضای جنبش سبز همچنين هشدار می دهند که خروج مجاهدين خلق از فهرست گروه های تروريستی به شکلی نا خواسته پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و منجر به تيره شدن ديدگاهشان نسبت به آمريکا خواهد شد.
نقش سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدامهای تروريستی در دهه های ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران، و تصميم اين سازمان در جانبداری از عراق در جريان جنگ خونين ايران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸، باعث شد که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان به عنوان «خائن» محسوب شود.
آنگونه که علی مزروعی، نماینده مجلس ششم و از مخالفان کنونی، می گويد مردم ايران از حذف نام مجاهدين از فهرست گروههای تروريستی وزارت خارجه استقبال نمی کنند.
وی می گوید:«به طور حتم مردم نسبت به اين اقدام ديدی بسيار منفی خواهند داشت؛ اين گروه يکی از منفورترين گروههای سياسی در بين مردم ايران هستند چون در دوران دشوار جنگ، با پيوستن به دشمنی که به خاک ايران يورش برده بود، عليه ملت ايران جنگيدند.»
در عرصه بين المللی، دهه هاست که مجاهدين خلق بقای گروهشان را اثبات کرده اند.
در پی تأسيس سازمان مجاهدين خلق در سال ۱۹۶۵، اعضای اين گروه بر ضد شاه دست به اسلحه بردند و چندين شهروند آمريکايی شاغل در ايران را در دهه ۱۹۷۰ به قتل رساندند. پس از حمايت اوليه از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، مجاهدين خلق در پی شکست خيزش عليه رژيم جديد به سازمانی زيرزمينی تبديل شد.
ايالات متحده در سال ۱۹۹۷، مجاهدين خلق را در فهرست سازمانهای تروريستی خارجی وارد کرد، که به شکلی گسترده حرکتی برای نشان دادن حسن نيت به محمد خاتمی، رئيس جمهوری پيشين، تلقی شد.
با اين همه، به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، نيروهای ائتلاف بر اساس کنوانسيون ژنو اعضای سازمان مجاهدين خلق را در خاک عراق «افرادی تحت حفاظت» اعلام کردند.
اعضای سازمان مجاهدين خلق در «اردوگاه اشرف» پناه داده شدند، جايی که امروزه تعدادشان به حدود ۳۰۰۰ نفر می رسد. اما انتقال مسئوليت به دولت عراق، به وضوح جنجال بر سر حضور اين عده در خاک عراق را علنی کرد و مقامهای عراقی آشکارا از در نظر گرفتن تقاضای ايران برای تحويل اعضای اين گروه به جمهوری اسلامی صحبت کردند، در همين حال، سازمان ملل حقوق اعضای سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يک اقليت به دولت عراق يادآوری کرد.
به موازات بررسی وزارت خارجه آمريکا درباره وضعيت سازمان مجاهدين خلق، اين گروه ادعا می کند با خشونت مخالف است و برای برقراری دمکراسی در ايران فعاليت می کند؛ مجاهدين يک کارزار تبليغاتی گسترده نيز برای به جريان انداختن اين حرکت آغاز کرده اند.
نجات بهرامی، تحليلگر سياسی ساکن تهران، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی خارج کردن نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی را اقدامی دانست که موجب نااميدی مردم عادی ايران از آمريکا خواهد شد.
بهرامی در ادامه می افزايد: «پيامهايی که [رئيس جمهور باراک] اوباما در چندين موقعيت برای مردم ايران فرستاد، از جمله در نوروز، بسيار اميدبخش بوده اند. اما من فکر می کنم که [از فهرست خارج کردن مجاهدين خلق] اين اظهارات را بی اثر خواهد کرد و ممکن است منجر به نا اميدی و حتی نفرت از سياستهای ايالات متحده شود.»
مازيار بهاری، خبرنگار هفته نامه «نيوزويک»، که در جريان نا آراميهای در پی انتخابات بحث برانگيز رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ ايران زندانی شد، فکر می کند که اين اقدام از سوی دولت آمريکا نتايجی مخرب خواهد داشت.
آقای بهاری می گويد: « به رغم اشتباههای تاريخی ای که دولت آمريکا مرتکب شده است – از کودتای ۱۹۵۳ تا پشتيبانی کامل از رژيم شاه – بسياری از ايرانيان کماکان باور دارند که ايالات متحده می تواند متحدی بالقوه در نبرد آزادی خواهانه شان باشد. حذف نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيامی نادرست برای ايرانيان جوانی خواهد فرستاد که طی دو سال و نيم گذشته برای برقراری دمکراسی به شيوه ای مسالمت آميز مبارزه کرده اند.»
اينکه اعضای سازمان مجاهدين خلق خود را به عنوان متحدان جنش سبز معرفی کنند چيزی نيست که اعضای اين جنبش با آن کنار بيايند.
يکی از اعضای جنبش سبز که خواست هويتش فاش نشود، به راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت اگر قرار باشد مابين رهبران کنونی ايران و سازمان مجاهدين خلق– که رهبرانش، مريم و مسعود رجوی، چند سالی است از ديد مخفی بوده اند – يکی را انتخاب کند، اين عضو جنبش سبز مطمئناً رژيم کنونی را «حفظ» خواهد کرد.
عضو جنبش سبز می افزايد: « می دانم که [مجاهدين خلق] در بيرون از کشور ادعا می کنند که بخشی از جنبش سبز هستند. اين يک دروغ بزرگ است. ما هيچ کاری با آنها نداريم،»
تحليلگران و اعضای گروههای مخالف دولت ايران بر اين باورند که بيرون آوردن نام سازمان مجاهدين خلق، اقدامی به سود حاکميت ايران خواهد بود، که تاريخچه ای طولانی در ساکت کردن صدای معترضان دارد.
علی مزروعی نیز می گويد: «حاکميت ايران می تواند از چنين اقدامی به عنوان بهانه ای برای سرکوب مخالفان و منتقدان استفاده کرده و طوری وانمود کند که معترضان، همه، از مجاهدين خلق هستند.»
يک فعال دانشجويی در ايران که مايل نبود نامش فاش شود، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت که چندين نفر از دوستانش که در جريان اعتراضها به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی، بازداشت شدند به داشتن ارتباط با سازمان مجاهدين متهم شدند. او می گويد اين تاکتيک توسط حکومت ايران برای ايجاد هراس در ميان فعالانی استفاده می شود که نه عضو سازمان مجاهدين خلق بوده اند و نه هوادار آن.
بهرامی می گويد حذف نام سازمان مجاهدين از فهرست سياه ايالات متحده آمريکا دست حاکميت ايران را برای طرح چنين اتهاماتی عليه منتقدان و اعضای گروههای مخالف بيش از پيش خواهد گشود.
دولت ايران سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يکی از بدترين دشمنانش می شناسد. هزاران نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدين در دهه ۱۹۸۰ ميلادی در ايران اعدام شدند.
با اين حال، بهرامی بر اين باور است که دولت ايران می تواند از خارج شدن احتمالی سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی بهره جويی کند، زيرا اين اقدام خوراک تبليغاتی به دستگاههای پروپاگاندای رژيم داده و مهمات بيشتری برای حمله به سياستهای آمريکا در اختيار آنها قرار خواهد داد: «اگر حذف سازمان مجاهدين از فهرست سازمانهای تروريستی انجام شود، تهران خواهد گفت که سياستهای آمريکا متناقض هستند، بدين ترتيب جمهوری اسلامی می تواند به اعمال گذشته سازمان مجاهدين خلق اشاره کرده و ايالات متحده را به چالش بکشاند.»
راديو اروپای آزاد/راديو آزادی در گزارشی به این موضوع پرداخته است:
کمتر پيش می آيد که ايرانيان بر سر مسئله ای توافق کنند. اما دست کم يک مسئله هست که اکثر ايرانيها درباره آن نظری يکسان دارند، و آنهم عدم علاقه شان به گروه مخالف سازمان مجاهدين خلق است.
به همين دليل بحث درباره شناسای نشدن اين گروه به عنوان يک سازمان تروريستی، که ايالات متحده هم اکنون در حال بررسی آن است و اتحاديه اروپا در سال ۲۰۰۹ آن را اجرايی کرد، مطمئناً اعتراض هايی را در تهران رقم خواهد زد.
اما مساله شناسایی نشدن مجاهدین خلق به عنوان یک گروه تروریستی واکنش گروه هایی را در پی داشته است مخالفت انها چندان محتمل به نظر نمی رسيد؛ از جمله اعضای جنبش سبز ايران که خود منتقد مجاهدين خلق هستند و نگران تلاشهای اين گروه تبعيدی برای القای اتحادشان با جنبش سبز هستند.
اعضای جنبش سبز همچنين هشدار می دهند که خروج مجاهدين خلق از فهرست گروه های تروريستی به شکلی نا خواسته پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و منجر به تيره شدن ديدگاهشان نسبت به آمريکا خواهد شد.
نقش سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدامهای تروريستی در دهه های ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران، و تصميم اين سازمان در جانبداری از عراق در جريان جنگ خونين ايران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸، باعث شد که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان به عنوان «خائن» محسوب شود.
آنگونه که علی مزروعی، نماینده مجلس ششم و از مخالفان کنونی، می گويد مردم ايران از حذف نام مجاهدين از فهرست گروههای تروريستی وزارت خارجه استقبال نمی کنند.
وی می گوید:«به طور حتم مردم نسبت به اين اقدام ديدی بسيار منفی خواهند داشت؛ اين گروه يکی از منفورترين گروههای سياسی در بين مردم ايران هستند چون در دوران دشوار جنگ، با پيوستن به دشمنی که به خاک ايران يورش برده بود، عليه ملت ايران جنگيدند.»
در عرصه بين المللی، دهه هاست که مجاهدين خلق بقای گروهشان را اثبات کرده اند.
در پی تأسيس سازمان مجاهدين خلق در سال ۱۹۶۵، اعضای اين گروه بر ضد شاه دست به اسلحه بردند و چندين شهروند آمريکايی شاغل در ايران را در دهه ۱۹۷۰ به قتل رساندند. پس از حمايت اوليه از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، مجاهدين خلق در پی شکست خيزش عليه رژيم جديد به سازمانی زيرزمينی تبديل شد.
ايالات متحده در سال ۱۹۹۷، مجاهدين خلق را در فهرست سازمانهای تروريستی خارجی وارد کرد، که به شکلی گسترده حرکتی برای نشان دادن حسن نيت به محمد خاتمی، رئيس جمهوری پيشين، تلقی شد.
با اين همه، به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، نيروهای ائتلاف بر اساس کنوانسيون ژنو اعضای سازمان مجاهدين خلق را در خاک عراق «افرادی تحت حفاظت» اعلام کردند.
اعضای سازمان مجاهدين خلق در «اردوگاه اشرف» پناه داده شدند، جايی که امروزه تعدادشان به حدود ۳۰۰۰ نفر می رسد. اما انتقال مسئوليت به دولت عراق، به وضوح جنجال بر سر حضور اين عده در خاک عراق را علنی کرد و مقامهای عراقی آشکارا از در نظر گرفتن تقاضای ايران برای تحويل اعضای اين گروه به جمهوری اسلامی صحبت کردند، در همين حال، سازمان ملل حقوق اعضای سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يک اقليت به دولت عراق يادآوری کرد.
به موازات بررسی وزارت خارجه آمريکا درباره وضعيت سازمان مجاهدين خلق، اين گروه ادعا می کند با خشونت مخالف است و برای برقراری دمکراسی در ايران فعاليت می کند؛ مجاهدين يک کارزار تبليغاتی گسترده نيز برای به جريان انداختن اين حرکت آغاز کرده اند.
نجات بهرامی، تحليلگر سياسی ساکن تهران، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی خارج کردن نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی را اقدامی دانست که موجب نااميدی مردم عادی ايران از آمريکا خواهد شد.
بهرامی در ادامه می افزايد: «پيامهايی که [رئيس جمهور باراک] اوباما در چندين موقعيت برای مردم ايران فرستاد، از جمله در نوروز، بسيار اميدبخش بوده اند. اما من فکر می کنم که [از فهرست خارج کردن مجاهدين خلق] اين اظهارات را بی اثر خواهد کرد و ممکن است منجر به نا اميدی و حتی نفرت از سياستهای ايالات متحده شود.»
مازيار بهاری، خبرنگار هفته نامه «نيوزويک»، که در جريان نا آراميهای در پی انتخابات بحث برانگيز رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ ايران زندانی شد، فکر می کند که اين اقدام از سوی دولت آمريکا نتايجی مخرب خواهد داشت.
آقای بهاری می گويد: « به رغم اشتباههای تاريخی ای که دولت آمريکا مرتکب شده است – از کودتای ۱۹۵۳ تا پشتيبانی کامل از رژيم شاه – بسياری از ايرانيان کماکان باور دارند که ايالات متحده می تواند متحدی بالقوه در نبرد آزادی خواهانه شان باشد. حذف نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيامی نادرست برای ايرانيان جوانی خواهد فرستاد که طی دو سال و نيم گذشته برای برقراری دمکراسی به شيوه ای مسالمت آميز مبارزه کرده اند.»
اينکه اعضای سازمان مجاهدين خلق خود را به عنوان متحدان جنش سبز معرفی کنند چيزی نيست که اعضای اين جنبش با آن کنار بيايند.
يکی از اعضای جنبش سبز که خواست هويتش فاش نشود، به راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت اگر قرار باشد مابين رهبران کنونی ايران و سازمان مجاهدين خلق– که رهبرانش، مريم و مسعود رجوی، چند سالی است از ديد مخفی بوده اند – يکی را انتخاب کند، اين عضو جنبش سبز مطمئناً رژيم کنونی را «حفظ» خواهد کرد.
عضو جنبش سبز می افزايد: « می دانم که [مجاهدين خلق] در بيرون از کشور ادعا می کنند که بخشی از جنبش سبز هستند. اين يک دروغ بزرگ است. ما هيچ کاری با آنها نداريم،»
تحليلگران و اعضای گروههای مخالف دولت ايران بر اين باورند که بيرون آوردن نام سازمان مجاهدين خلق، اقدامی به سود حاکميت ايران خواهد بود، که تاريخچه ای طولانی در ساکت کردن صدای معترضان دارد.
علی مزروعی نیز می گويد: «حاکميت ايران می تواند از چنين اقدامی به عنوان بهانه ای برای سرکوب مخالفان و منتقدان استفاده کرده و طوری وانمود کند که معترضان، همه، از مجاهدين خلق هستند.»
يک فعال دانشجويی در ايران که مايل نبود نامش فاش شود، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت که چندين نفر از دوستانش که در جريان اعتراضها به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی، بازداشت شدند به داشتن ارتباط با سازمان مجاهدين متهم شدند. او می گويد اين تاکتيک توسط حکومت ايران برای ايجاد هراس در ميان فعالانی استفاده می شود که نه عضو سازمان مجاهدين خلق بوده اند و نه هوادار آن.
بهرامی می گويد حذف نام سازمان مجاهدين از فهرست سياه ايالات متحده آمريکا دست حاکميت ايران را برای طرح چنين اتهاماتی عليه منتقدان و اعضای گروههای مخالف بيش از پيش خواهد گشود.
دولت ايران سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يکی از بدترين دشمنانش می شناسد. هزاران نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدين در دهه ۱۹۸۰ ميلادی در ايران اعدام شدند.
با اين حال، بهرامی بر اين باور است که دولت ايران می تواند از خارج شدن احتمالی سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی بهره جويی کند، زيرا اين اقدام خوراک تبليغاتی به دستگاههای پروپاگاندای رژيم داده و مهمات بيشتری برای حمله به سياستهای آمريکا در اختيار آنها قرار خواهد داد: «اگر حذف سازمان مجاهدين از فهرست سازمانهای تروريستی انجام شود، تهران خواهد گفت که سياستهای آمريکا متناقض هستند، بدين ترتيب جمهوری اسلامی می تواند به اعمال گذشته سازمان مجاهدين خلق اشاره کرده و ايالات متحده را به چالش بکشاند.»