باراک اوباما در صد روز آغاز کار خود در کاخ سفيد سياست های کلی دوران رياست جمهوری خود را پايه ريزی کرده است. اما گذشت زمان و آينده در مورد موفقيت وی در حل مشکلات بزرگ آمريکا در اين دوره قضاوت خواهد کرد.
پيروزی باراک اوباما در انتخابات رياست جمهور با فضايی از اميد همراه بود . او توانسته است با ايجاد اميدواری در ميان مردم آمريکا خود را در راس هدايت امور مهم نشان دهد و پختگی و آرامشی را از خود به نمايش گذاشته است که شايد از يک سياستمدار ۴۷ ساله انتظار آن نمی رفت.
حاميان وی در توانايی و قابليت های او شکی ندارند. اليجا کامنيگ يکی از نمايندگان کنگره از حزب دمکرات می گويد:« همانطور که در کارزار انتخاباتی نيز مشخص شد بسياری پرزيدنت اوباما را دست کم می گيرند ولی او رهبر بزرگی است.»
اما در عين حال باراک اوباما نتوانسته است اختلافات شديد بين دو حزب سياسی اصلی را کاهش دهد که معمولا يکی از بزرگترين موانع در پيشبرد موفق سياست های يک رييس جمهور در آمريکا است.
در تصميم گيری های مهم ، آقای اوباما همواره در کنار حزب دمکرات قرار داشته که اکنون کنترل مجالس قانونگذاری آمريکا را در دست دارند. به گفته منتقدان وی آقای اوباما فقط زمانی به روش های فراحزبی وفادارست که حزب مخالف ديدگاههای او را بپذيرد.
جان بوئنر، يکی از نمايندگان ارشد حزب جمهوری خواه در مجلس نمايندگان می گويد:« ما معتقديم که در سه ماهه گذشته جمهوری خواهان سياست های بهتری از دولت باراک اوباما پيشنهاد داده اند ولی متاسفانه آنها تصميم گرفتند که براساس ديدگاههای حزبی خود عمل کرده و سياست های خود را پيش ببرند.»
در دوره ای پر مشغله از زمان ورود به کاخ سفيد باراک اوباما بخش مهمی از فعاليت های خود طی سه ماهه اخير را به حل معضلات اقتصادی آمريکا و مقابله با بحران مالی اختصاص داده است که عامل مهمی در سقوط اقتصاد جهانی است.
او به سرعت توانست حمايت کنگره آمريکا از طرح ۷۸۷ ميليارد دلاری برای بهبود و احيا اقتصاد آمريکا را جلب کند. در همان روزهای اول کار او توانست طرح کلی بودجه پيشنهادی خود که کسری بودجه ای معادل يک هزار ميليارد دلار را سبب خواهد شد با وجود مخالفت های شديد از سوی حزب جمهوری خواه به تصويب برساند.
باراک اوباما، رييس جمهوری امريکا، در جريان اولين سفرهای خارجی خود سعی کرده است وجهه آمريکا را که به خاطر تندروی های جورج بوش مشکل آفرين شده بود تعديل کرده و به اروپاييان و رهبران کشورهای قاره آمريکا گفت که آمريکا می خواهد به ديدگاههای آنها توجه کند.
او حتی در اجلاس سران کشورهای قاره آمريکا دست هوگو چاوز رييس جمهور ضد آمريکايی ونزوئلا را فشرد.
لری ساباتو ،پروفسور علوم سياسی در دانشگاه ويرجينيا، می گويد:« آنچه که ما شاهد آن هستيم تغيير لحن و منش آمريکا در سياست خارجی است و آقای اوباما توانسته است به اين وسيله به موفقيت های چشمگيری برسد. اما با قضاوت در مورد صد روز اول رياست جمهوری نمی توان چهار سال رياست او بر کاخ سفيد را پيش بينی کرد.»
صد روز اول کار يک رييس جمهور به دلائل مختلف يک موعد تشريفاتی است . ولی معمولا بهترين زمان و فرصت برای بهره گيری از پيروزی وی در انتخابات و پايه ريزی سياست های کلی و گسترش نفوذ وی قلمداد می شود .
آقای اوباما در عين رد انتقاداتی که مدعی می شد وی می خواهد بسياری از کارها را همزمان انجام دهد، دراين صد روز اول سعی کرده طرحهای خود برای ايجاد تغييرات بنيادی در سيستم بهداشت و خدمات درمانی، مبارزه با گرمايش زمين و بهبود وضعيت آموزش و پرورش را به اجرا گذاشته و مدعی است که همه اين سياستها بخشی از استراتژی برای پايان دادن به رکود اقتصادی در کشور است.
ديويد رود، پروفسور علوم سياسی در دانشگاه دوک می گويد:«موفقيت بالقوه باراک اوباما در کل دوران چهار ساله رياست جمهوری تا حد زيادی به موفقيت برنامه های وی در همين صد روز اول کار وی بستگی دارد.»
تمام روسای جمهور آمريکا نيز از دوره صد روزه آغاز کار خود برای پی ريزی مهم ترين سياست های خود بهره جسته اند .
شايد ويژگی صد روز اول کار اوباما با روسای جمهور قبلی آمريکا اين است که وی در عين حال مقابله با بحران اقتصادی مسائل بزرگ ديگری را نيز در دستور کار قرار داده است.
استفان هس، از اساتيد دانشگاه جورج واشنگتن، می گويد: «اگر بخواهيم صد روز اول کار باراک اوباما را در يک عبارت خلاصه کنيم ويژگی اصلی آن «خلاقيت» است. او متفاوت از روسای جمهور قبلی سعی کرده است موارد متعددی از موضوعات مهم داخلی و خارجی را در دستور کار قرار دهد.»
افکار عمومی آمريکا در اين دوره با حمايت خود به پرزيدنت اوباما امکان لازم برای پيشبرد اين سياست ها را داده اند. موسسه نظرسنجی گالوپ اعلام کرده که در اين دوره صد روزه متوسط حمايت افکار عمومی از وی حدود ۶۳ درصد بوده است.
به گفته برخی از کارشناسان محبوبيت فردی باراک اوباما بسيار بيشتر از محبوبيت سياست های او است و بنابراين او می تواند بسياری از سياست های خود را که ممکن است مخالفت و يا ترديد برانگيز باشند با اتکا به محبوبيت فردی خود پيش ببرد.
پيروزی باراک اوباما در انتخابات رياست جمهور با فضايی از اميد همراه بود . او توانسته است با ايجاد اميدواری در ميان مردم آمريکا خود را در راس هدايت امور مهم نشان دهد و پختگی و آرامشی را از خود به نمايش گذاشته است که شايد از يک سياستمدار ۴۷ ساله انتظار آن نمی رفت.
حاميان وی در توانايی و قابليت های او شکی ندارند. اليجا کامنيگ يکی از نمايندگان کنگره از حزب دمکرات می گويد:« همانطور که در کارزار انتخاباتی نيز مشخص شد بسياری پرزيدنت اوباما را دست کم می گيرند ولی او رهبر بزرگی است.»
اما در عين حال باراک اوباما نتوانسته است اختلافات شديد بين دو حزب سياسی اصلی را کاهش دهد که معمولا يکی از بزرگترين موانع در پيشبرد موفق سياست های يک رييس جمهور در آمريکا است.
در تصميم گيری های مهم ، آقای اوباما همواره در کنار حزب دمکرات قرار داشته که اکنون کنترل مجالس قانونگذاری آمريکا را در دست دارند. به گفته منتقدان وی آقای اوباما فقط زمانی به روش های فراحزبی وفادارست که حزب مخالف ديدگاههای او را بپذيرد.
جان بوئنر، يکی از نمايندگان ارشد حزب جمهوری خواه در مجلس نمايندگان می گويد:« ما معتقديم که در سه ماهه گذشته جمهوری خواهان سياست های بهتری از دولت باراک اوباما پيشنهاد داده اند ولی متاسفانه آنها تصميم گرفتند که براساس ديدگاههای حزبی خود عمل کرده و سياست های خود را پيش ببرند.»
در دوره ای پر مشغله از زمان ورود به کاخ سفيد باراک اوباما بخش مهمی از فعاليت های خود طی سه ماهه اخير را به حل معضلات اقتصادی آمريکا و مقابله با بحران مالی اختصاص داده است که عامل مهمی در سقوط اقتصاد جهانی است.
او به سرعت توانست حمايت کنگره آمريکا از طرح ۷۸۷ ميليارد دلاری برای بهبود و احيا اقتصاد آمريکا را جلب کند. در همان روزهای اول کار او توانست طرح کلی بودجه پيشنهادی خود که کسری بودجه ای معادل يک هزار ميليارد دلار را سبب خواهد شد با وجود مخالفت های شديد از سوی حزب جمهوری خواه به تصويب برساند.
باراک اوباما، رييس جمهوری امريکا، در جريان اولين سفرهای خارجی خود سعی کرده است وجهه آمريکا را که به خاطر تندروی های جورج بوش مشکل آفرين شده بود تعديل کرده و به اروپاييان و رهبران کشورهای قاره آمريکا گفت که آمريکا می خواهد به ديدگاههای آنها توجه کند.
او حتی در اجلاس سران کشورهای قاره آمريکا دست هوگو چاوز رييس جمهور ضد آمريکايی ونزوئلا را فشرد.
لری ساباتو ،پروفسور علوم سياسی در دانشگاه ويرجينيا، می گويد:« آنچه که ما شاهد آن هستيم تغيير لحن و منش آمريکا در سياست خارجی است و آقای اوباما توانسته است به اين وسيله به موفقيت های چشمگيری برسد. اما با قضاوت در مورد صد روز اول رياست جمهوری نمی توان چهار سال رياست او بر کاخ سفيد را پيش بينی کرد.»
صد روز اول کار يک رييس جمهور به دلائل مختلف يک موعد تشريفاتی است . ولی معمولا بهترين زمان و فرصت برای بهره گيری از پيروزی وی در انتخابات و پايه ريزی سياست های کلی و گسترش نفوذ وی قلمداد می شود .
آقای اوباما در عين رد انتقاداتی که مدعی می شد وی می خواهد بسياری از کارها را همزمان انجام دهد، دراين صد روز اول سعی کرده طرحهای خود برای ايجاد تغييرات بنيادی در سيستم بهداشت و خدمات درمانی، مبارزه با گرمايش زمين و بهبود وضعيت آموزش و پرورش را به اجرا گذاشته و مدعی است که همه اين سياستها بخشی از استراتژی برای پايان دادن به رکود اقتصادی در کشور است.
ديويد رود، پروفسور علوم سياسی در دانشگاه دوک می گويد:«موفقيت بالقوه باراک اوباما در کل دوران چهار ساله رياست جمهوری تا حد زيادی به موفقيت برنامه های وی در همين صد روز اول کار وی بستگی دارد.»
تمام روسای جمهور آمريکا نيز از دوره صد روزه آغاز کار خود برای پی ريزی مهم ترين سياست های خود بهره جسته اند .
شايد ويژگی صد روز اول کار اوباما با روسای جمهور قبلی آمريکا اين است که وی در عين حال مقابله با بحران اقتصادی مسائل بزرگ ديگری را نيز در دستور کار قرار داده است.
استفان هس، از اساتيد دانشگاه جورج واشنگتن، می گويد: «اگر بخواهيم صد روز اول کار باراک اوباما را در يک عبارت خلاصه کنيم ويژگی اصلی آن «خلاقيت» است. او متفاوت از روسای جمهور قبلی سعی کرده است موارد متعددی از موضوعات مهم داخلی و خارجی را در دستور کار قرار دهد.»
افکار عمومی آمريکا در اين دوره با حمايت خود به پرزيدنت اوباما امکان لازم برای پيشبرد اين سياست ها را داده اند. موسسه نظرسنجی گالوپ اعلام کرده که در اين دوره صد روزه متوسط حمايت افکار عمومی از وی حدود ۶۳ درصد بوده است.
به گفته برخی از کارشناسان محبوبيت فردی باراک اوباما بسيار بيشتر از محبوبيت سياست های او است و بنابراين او می تواند بسياری از سياست های خود را که ممکن است مخالفت و يا ترديد برانگيز باشند با اتکا به محبوبيت فردی خود پيش ببرد.