اصولگرایان، دولت احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی

  • امير مصدق کاتوزيان
مسدود شدن وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی،‌ رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و حکم محکومیت دخترش فایزه هاشمی به شش ماه حبس تعزیری از خبرسازترین رویدادهای داخلی ایران در هفته گذشته بود.

علاوه بر این ابراز عقیده صادق زیباکلام استاد جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تهران بود که گفت باور دارد نظر هاشمی رفسنجانی به عدم شرکت در انتخابات مجلس نهم است. پس از این گفته بود که دفتر هاشمی رفسنجانی با صدور بیانیه ای او را «فراجناحی»‌ خواند و افزود در مورد نامزدهای انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی نظری نداده و نخواهد داد.

بر این ها می توان نقل قولی از آیت آلله سیستانی مرجع تقلید شیعیان را افزود حاکی از این که به باور او هتاکی در پی انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ به فایزه هاشمی کاری ناپسندیده بود. خاطره نگاری سفر هشت روزه نوروزی امسال حجت الاسلام مسیح مهاجری مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی ایران به عراق در روزنامه خراسان در هفته گذشته همچنین بازتاب دهنده روابط و رایزنی هایی بود میان اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله سیستانی که دفتر این مرجع تقلید تکذیبش نکرد.

Your browser doesn’t support HTML5

دیدگاه‌ها: اصولگرایان، دولت و هاشمی رفسنجانی



در پی انتخابات مناقشه برانگیز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ و در آخرین نماز جمعه همان خرداد رهبر جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار آشکار کرد که با اکبر هاشمی رفسنجانی اختللاف نظرهایی دارد. این گفته سبب نشد که اکبر هاشمی رفسنجانی به سمت گیری های میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد خرده ای بگیرد.

کمتر از یک ماه بعد در نماز جمعه ۲۶ تیر سال ۱۳۸۸ اکبر هاشمی رفسنجانی خواستار تغییر رفتار با معترضان،‌ دلجویی از خانواده کشته شدگان در اعتراض های خیابانی و آزادی بازداشت شدگان در پی انتخابات شد.

همین امر حمله های لفظی و انتقادهای اصولگرایان به ویژه طیف حامیان دولت را به اکبر هاشمی رفسنجانی در پی داشت. تا پیش از آن انتقادهای این طیف از اکبر هاشمی رفسنجانی محدود به سیاست های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی او در دوره ریاست جمهوری می شد و آنچه سوء استفاده مالی خانواده و وابستگان او توصیف می کردند و بهره گیری از رانت های حکومتی. (انتقادهایی که در مواردی با نظر برخی از مخالفان کل نظام و اپوزیسیون خارج از کشور مشابهت داشت. گرچه مخالفان تمامیت نظام مشارکت در نقض حقوق بشر در پی انقلاب ۱۳۵۷ را هم بر آن می افزایند).

در نزدیک دو سال و نیمی که از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی می گذرد به گفته شماری از ناظران، حامیان اکبر هاشمی رفسنجانی در جایگاه مدیریت دانشگاه آزاد گسترده ترین موسسه آموزش عالی در سراسر کشور تضعیف شدند. اکبر هاشمی رفسنجانی دیگر رییس مجلس خبرگان رهبری که قانونا می تواند بر کارکرد رهبر نظارت کند نیست. اما او هنوز رییس تشخیص مصلحت نظام است و اینجا و آنجا گهگاه هنوز او را مرد شماره ۲ نظام می دانند.

رویدادها و گفته های مربوط به اکبر هاشمی رفسنجانی و خانواده اش را در هفته گذشته چگونه باید تفسیر کرد. این پرسش را با سه میهمان برنامه دیدگاه ها در میان گذاشتیم. با فاطمه گوارایی،‌ فعال سیاسی از طیف ملی مذهبی در تهران،‌ در هند اسماعیل گرامی مقدم،نماینده سابق مجلس و سخنگوی حزب اعتماد ملی به رهبری مهدی کروبی و در تورونتو علیرضا حقیقی،تحلیلگر سیاسی.

خانم گوارایی، مسدود کردن وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی محکومیت فایزه دخترشان به حبس تعزیری و صحبت های تلویحی دیگری که برخی مفسران مربوطش می کنند به ایشان مثل گفته علی سعیدی نماینده رهبر در سپاه که گفته میرحسین موسوی و مهدی کروبی را نمی شود محاکمه کرد به علت این که حامی دارند، جدا جدا قابل بررسی است یا مهره های یک تسبیح است؟

فاطمه گوارایی: من قطعا این سلسله اقداماتی را که در رابطه با آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده اش صورت می گیرد به هیچ وجه جدا از هم نمی دانم و تلقی نمی کنم. بلکه معتقدم یک سلسله اقداماتی است که یک بار دیگر در آستانه انتخابات شکل گرفته. به دو دلیل عمده. یک: دوباره از همان تاکتیکی که در دو انتخابات قبلی استفاده شد و آن حمله به خانواده هاشمی به طوری که آنها را مسوول تمام نابسامانی های کشور معرفی کردند از سوی جناح های خاصی مطرح می شد که به این وسیله فضای انتخاباتی گرم شود و یک سری از آرایی را جذب جناح ها و کاندیداهای خاصی قرار دهد. مساله دوم احساس خطری است که نسبت به جایگاه هاشمی در میان دست اندرکاران نظام و جناح های باقی مانده،‌ روحانیت سنتی،‌ نظامی های سابق و غیره وجود دارد. بنابراین این احساس نگرانی نسبت به جایگاه هاشمی آن هم در شرایطی که هم دولت و حاکمیت و هم نظام صلاحت و توانایی اش در اداره امور روز به روز دارد کاهش پیدا می کند به همان نسبت جایگاه هاشمی در نزد کسانی که هنوز به این نظام و این سیستم وفادار اند افزایش پیدا می کند. این دو مساله به نظرم شرایطی را به وجود آورده که یک بار دیگر برای انتخاباتی که نزدیک می شویم سلسله حملاتی نسبت به خانواده هاشمی و شخص ایشان و تعرض نسبت به جایگاهی که دارند افزایش پیدا می کند. ادامه اش را می توانیم در سووال های بعدی بپردازیم.

آقای گرامی مقدم،‌ ربط می دهند این مسایل را به انتخابات مجلس نهم و فضای پیش انتخاباتی. شما چطور می بینید موقعیت اکبر هاشمی رفسنجانی و حامیانش را پیشاپیش انتخابات مجلس نهم؟

اسماعیل گرامی مقدم: از یک بحث در رابطه با جایگاه خود آقای هاشمی است که از جای خودش به نظرم باید بحث شود. اما یک بحث هم در خصوص شرایطی که ایشان مواجه شده با فشارها و تهدیدهایی که صورت می گیرد بعد از انتخابات پر مساله خرداد ۸۸ به بعد مواضعی که ایشان گرفتند این زاویه گرفتن از دیدگاه های حاکمیت باعث این شد که فشارها بر ایشان و خانواده شان افزایش پیدا کنند. در روزهای اخیر هم این فشارها را من از دو ناحیه و منبع می دانم. یک ناحیه مربوط به اصولگرایان سنتی هستند و کسانی که از نزدیکان حاکمیت و رهبری و همچنین منبع دوم را از طرفداران دولت و آقای احمدی نژاد می دانم. منتها اینها فصل مشترک شان حمله به هاشمی است. منتها با دو انگیزه. انگیزه گروه اول یعنی حاکمیت به دنبال این هستند و نگران و همچنین گلایه مند اند از آقای هاشمی که چرا او در این انتخابات سکوت کرده از مردم دعوت نمی کند به انتخابات،‌ شور و هیجانی ببخشند و از نامزدها و کسانی که علاقمندان آقای هاشمی بودند مانند حزب کارگزاران و یا گروه های دیگر آقای هاشمی دعوت نمی کند که آنها در انتخابات ثبت نام کنند.

البته این به قبل از ثبت نام بر می گشت و این به شدت حاکمیت را از این جهت نسبت به آقای هاشمی دلخور کرده. طرف مقابل یعنی آقای احمدی نژاد و حامیانشان آنها هم همانطور که سرکار خانم هم فرمودند با توجه به البته توهمی که در ذهنشان وجود دارد فکر می کنند حمله به آقای هاشمی می تواند برای آنها رای ساز باشد. دنبال این هستند که با حمله به آقای هاشمی هم پوئن هایی را در گرفتن صلاحیت در شورای نگهبان برای نامزدهایشان به دست بیاورند و هم بخشی از آرایی که مخالفان آقای هاشمی هستند را جذب کنند. از این دو مساله که بگذریم من هم معتقد هستم که جایگاه آقای هاشمی در بین روحانیون سنتی و در میان حتی مردم عادی و روشنفکران و دانشگاهیان همان جایگاه ویژه خودش به عنوان مرد سیاست و کسی که بحرانها را در جمهوری اسلامی حل و فصل کرد وجود دارد. آقای هاشمی به اعتقاد من چه رییس مجلس خبرگان باشد و چه نباشد چه در مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد و چه نباشد به عنوان یک عنصر سیاسی در میان روحانیون مورد اعتماد است. یعنی اعتماد مجلس خبرگان به صحبت های آقای هاشمی و نقل او از امام باعث شد که به سخنان هاشمی اعتماد کنند. در جنگ هم روحانیون و به ویژه حضرت امام به ایشان اعتماد کردند و معتقد هستم که در آینده و هم اکنون هم این اعتماد روحانیت به آقای هاشمی وجود دارد و آن را امید می دانم برای حل و فصل بحرانهایی که نظام جمهوری اسلامی در آینده با آنها مواجه خواهد بود.

آقای حقیقی،‌ دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی این گفته را که نظر او متمایل به عدم شرکت در انتخابات نهم است تکذیب کرده که صادق زیباکلام بر زبان آورده بود. اما این مباحث چه اثری دارد بر رفتار انتخاباتی حامیان اکبر هاشمی رفسنجانی؟

علیرضا حقیقی: عملا جناح طرفدار آقای رفسنجانی یعنی جناح کارگزاران سازندگی مدتهاست که فعالیت حزبی اش کمتر شده و حضور روشنی در صحنه سیاسی ایران ندارد و بعید می دانم در آینده در انتخابات هم فعال باشد. ممکن است عناصر محدودی از این جریان خودشان فعالیت شخصی و منطقه ای داشته باشند ولی بعید می دانم که بخواهند فعالیت گسترده ای داشته باشند. تحلیل آقای رفسنجانی این است که دولت آقای احمدی نژاد یک بلای آسمانی است که نازل شده و نهادهای قدرت در مورد ماهیت این دولت اشتباهات محاسبه کردند. به عبارت دیگر دولت آقای احمدی نژاد سنگین ترین صورت حسابی است که تا به حال جمهوری اسلامی پرداخت کرده و حتی بیشتر از جنگ با عراق. علتش هم این است که انسجام سیاسی نهادهای قدرت را به هم زده،‌ انسجام سیاسی میان دولت و جامعه را مخدوش کرده. روحانیت،‌ بازاری ها،‌ صاحبان صنایع،‌ نخبگان سیاسی،‌ دانشگاهیان و طبقه متوسط را یا ناامید کرده یا منفعل کرده نسبت به عرصه سیاست و همه این ها درعرصه بین المللی خطرات امنیتی برای ایران ایجاد کرده. مضافا بر اینکه اگر در همین نقطه ای که هستیم نگاه کنیم سیاست های اقتصادی دولت در زمینه اشتغال بهره وری اقتصادی، تولیدات در حوزه نفت و صنعت با بدترین بهره وری و بدترین موقعیت رو به رو است. اثراتش را حتی افراد عادی هم می بینند. سیاست های پولی این دولت با ورشکستگی تاریخی رو به رو شده که بهای دلار نمونه آن است. همچنین در عرصه بین المللی ایران منزوی ترین وضعیت را دارد که تا حالا تجربه کرده.

علتش هم این است که سیاست های آقای احمدی نژاد در حوزه سیاست های خارجی سیاست های پاندولی بدون استراتژی بوده و صرفا در جهت احیای شهرت و یا قدرتنمایی آقای احمدی نژاد در عرصه بین المللی بوده و منافع ایران در ذیل این موضوع عملا قربانی شده. طبیعی است که الان اکثر نخبگان سیاسی حتی بسیاری از اعضای نهاد بیت رهبری معتقدند که آقای احمدی نژاد ادامه حضورش مشکلات جدی برای حکومت ایران ایجاد می کند. در حقیقت آقای هاشمی رفسنجانی معتقد است تا آقای احمدی نژاد در این منصب قرار دارد بقیه امور عملا کاری به جایی نخواهد برد. بنابراین راه حل ایشان این است که اگر آقای احمدی نژاد تغییر کند یک فضای سیاسی جدید ایجاد می شود و مساله انتخابات هم در ذیل آن می تواند مطرح شود. وگرنه در این فضا هر چیزی که به تحکیم قدرت آقای احمدی نژاد اضافه کند از دید آقای رفسنجانی باعث ضعف و حتی نابودی جمهوری اسلامی می شود. طبیعی است که ایشان سیاست امتناع را پیش گرفته. سیاست امتناع آقای رفسنجانی یک اعتراض خاموش است برای نشان دادن این که چه بلایی آقای احمدی نژاد بر سر این مملکت آورده اند.

خانم گوارایی،‌ شما قبلا موضوع را در متن انتخابات مجلس نهم بررسی کردید. اما تا چه حد مساله می تواند ربط داشته باشد به تلاش برای تغییر وضعیت اکبر هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام؟

پروژه حضرت آقای هاشمی در موقعیت ها و مناصب اداری که دارد از مدتها قبل شروع شده. همین الان هم در مورد مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته می شود که احتمالا ایشان آخرین دوره ریاستش را بر مجمع خواهد گذراند. یعنی مشخص است که بسیاری از همین طیف های درون نظام همانطور که آقایان اشاره کردند هر دوجناح تمایلی به اینکه ایشان در یک سری موقعیت های خاص حکومتی قرار گیرند که بتوانند از آن منظر ایفای نقش کنند راضی نیستند. اساسا حتی به مصلحت خودشان هم توجه ندارند. یعنی مصلحت سایر منتقدین، مخالفان، اصلاح طلبان و کشور به کنار در رابطه با مصلحت خودشان هم حتی تا جایی آن کوری ادامه پیدا کرده که حتی حاضرند از آخرین جایگاهی که ایشان سمت رسمی دارد تلاش کنند که ایشان از آنجا حذف شود. من آن را دور از دسترس این طیف نمی دانم و بدون پروژه برای این برخورد. اگر این حاکمیت و این نظام می خواست که متوجه تبعات سیاست ها و اقداماتش شود به نظرم تا به حال باید می شد. ما بعد از انتخابات سال ۸۸ شاید این دو سال پس از این کودتا یکی از پرحادثه ترین فرازهای تاریخ کشور بوده و الان در موقعیت خاصی که هستیم شاید یکی از امنیتی ترین شرایط و خطرناک ترین لبه های تاریخی کشور ایران و نظام جمهوری اسلامی است. حتی در این شرایط هم برای منافع خودشان هم حاضر نیستند بسیاری از مصالح را که در جامعه هست ببینند و حاضر به کوتاه آمدن نیستند. در اکثر مصاحبه ها و گفت و گوها می بینیم به جای اینکه خطر اصلی را حتی تهاجم خارجی در نظر بگیرند و حتی این شبکه ای که بیرون از مرزهای ایران دارد اتحادی که شکل می گیرد برای اینکه این حکومت را معقول کند برساند به جایگاهی که بتواند در همین نظم جهانی در کنار بقیه ایفای نقش کند حاضر به درک خطرات این مساله نیستند. باز در آخرین لحظات در مصاحبه ها فتنه جویان کسانی که وسیله فتنه سبز هستند،‌ منتقدان و مخالفان همچنان در لبه تیز حملات شان هستند. منجمله هاشمی رفسنجانی. و دقیقا همانطور که آقای نامور حقیقی گفتند به میزانی که رفسنجانی یعنی رفسنجانی در همین دو سال هم به میزان فشارهایی که بر خودش و خانواده اش وارد آمد از موضعی که در انتخابات سال ۸۸ و حمایت از کاندیداهای اصلاح طلب داشت و بعد از آن در تمامی سرفصل های تاریخی این دوران که ازش می خواستند با اتخاذ موضع صف خودش را از آنها جدا کند این کار را نکرد. حالا با تاکتیک ها و شیوه ها و اقدامی که متناسب با آ‌ن و نقش خودش هست. حتی در این انتخابات هم قطعا شخص خود من و بسیاری از اصلاح طلبان توقع این که گروه های اصلاح طلب دارند در نوع اعلام عدم شرکت در انتخابات با موضعی که ایشان و نحوه ارائه اش خواهد کرد کرد یکی نخواهد بود در نقشی که دارد.

ولی این ایفای نقش در طی این سالها به مذاق بخشی که حاکمیت را در انحصار خودش دارد خوش نیامده و حتی به خاطر مصالح خودش هم حاضر نیست آن را در کنار خودش داشته باشد و بنابراین فکر می کنم پروسه حذف آقای هاشمی از تمامی جایگاه ها و موقعیت هایی که وجود داشته ادامه پیدا کند و خواه ناخواه یک سلسله تسبیح و زنجیری است که به هم متصل است. منتها مساله این است شرایط ایران شرایط با ثباتی نیست. و هیچکس حتی از حوادث ماه آینده ایران اطلاع ندارد. این که چقدر موفق می شوند این پروسه را به نتیجه نهایی خودش برسانند بستگی دارد به اینکه وضعیت ایران در این برهه تاریخی و لحظات حساسی که در آن قرار گرفته چه خواهد شد.

آقای گرامی مقدم، این که سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام یعنی همان نهادی که اکبر هاشمی رفسنجانی رییس آن است نقل قول هایی آورد در هفته گذشته از آیت الله سیستانی حاکی از این که ارتباطاتی وجود دارد بین او و اکبر هاشمی رفسنجانی دال بر چیست؟ به خصوص که از آیت الله سیستانی نقل شده بود که هتاکی به فایزه هاشمی که چند وقت پیش اتفاق افتاد درست نبوده.

این که آن حمله و حرکت به خانم فایزه هاشمی از طرف مرجع تقلیدی مثل آیت الله عظمی آقای سیستانی مورد محکومیت قرار گرفته در بین جامعه روحانیت ما و مردم متدین ایران حرکتی وقیح و ناپسندیده بود. حکومت هم به هیچ وجه نتوانست از آن دفاع کند. از این جهت که آقای هاشمی را علاقمندی از سوی روحانیون بزرگ شیعه و علمای شیعه وجود دارد عرض کردم در بدو انقلاب در دوره آیت الله خمینی و هم اکنون آقای هاشمی آن وجهه و پوزیسیون سیاسی خودش را در بین روحانیون هرگز از دست نداده. در مجلس خبرگان هم زمانی که ایشان مقابل آیت الله مهدوی کنی می بایست نامزد می شدند از این کار امتناع کردند. این یک حرکت هم سیاسی و هم اخلاقی بود به اعتقاد من. جایگاه آقای هاشمی را در مجلس خبرگان نه تنها تضعیف نکرد بلکه تقویت هم کرد. آقای هاشمی در مجلس خبرگان طرفداران بسیار زیادی دارد. درست است که ایشان الان رییس مجلس خبرگان نیست و درست است که فردا ممکن است مجددا ایشان از مسند مجمع تشخیص مصلحت نظام هم کنار گذاشته شوند. اما هیچوقت آن علاقه روحانیت در قم و مشهد و نجف را نمی شود از آقای هاشمی جدا کرد چون نماد حرکت های سیاسی و اندیشه سیاسی روحانیت بیشتر در آقای هاشمی متبلور است. به هر حال آقای هاشمی اگر به ایشان نقد وارد است در مواردی، من معتقدم با سر کار آمدن آقای احمدی نژاد و با آوردن نظامیان در مناصب مختلف از بخشداری ها و فرمانداری ها بگیرید تا وزارتخانه ها،‌ عملا آقای هاشمی و بسیاری از سیاستمداران ایران منتقد این وضعیت بودند. به دلیل این که آقای هاشمی عنصر سیاسی بود متوجه بود که حکومتی که به سمت نظامیان رفت و از دست سیاسیون خارج شد می شود یک حکومت دیکتاتوری. مسبوق به سابقه هم هست. آقای هاشمی می توانست بعد از انتخابات ۸۸ یا قبل از آن او هم اگر مصلحت اندیشی می کرد بهتر بود که از آقای احمدی نژاد حداقل انتقاد نکند و زاویه نگیرد با رهبری. اما ایشان ایستادگی کرد و با همان ویژگی های محافظه کارانه و سیاستمدارانه که دارد تاکنون انتقادهای خودش را و مواضع سیاسی که می گیرد در جهتی است که جمهوری اسلامی بتواند برگردد به مسیر اصلی خودش و از این انزوای سیاسی در مجامع بین المللی خارج شود و از این وضعیت آشفته اقتصادی رهایی پیدا کند و اساسا مملکت مجددا برگردد به شرایط قبل از آمدن آقای احمدی نژاد در مسند ریاست جمهوری. در حوزه برگزاری انتخابات هم من به عنوان کسی که در انتخابات شورای سوم ناظر بر انتخابات بودم به عنوان نماینده مجلس شاهد بودم که فاسدترین انتخابات را آقای احمدی نژاد برگزار کرد و اسناد آن موجود است. در سووالی که ما از آقای وزیر کشور کردیم و در کمیسیون امنیت ملی ارائه دادیم اسناد خودمان را نسبت به تخلف ها و تقلب هایی که در انتخابات شورای شهر تهران صورت گرفت،‌ در انتخابات مجلس هشتم و در انتخابات آخر سال ۸۸ هم بسیاری از اصولگرایان هم با ما که صحبت می کردند همه شان معتقد بودند که انتخاباتی که احمدی نژاد برگزار می کند انتخاباتی ناسالم است ولی به خاطر تبعیت از رهبری سکوت کردند. بنابراین تا زمانی که آقای احمدی نژاد بر سر کار باشد این نگرانی ها در خصوص سقوط جمهوری اسلامی بیشتر می شود و این بزرگترین نگرانی کسانی است که به بقای جمهوری اسلامی فکر می کنند.

آقای حقیقی،‌ رفتار و نظر مراجع و روحانیون امری است و رفتار و نظر رهبر و نظام ولایت فقیه امر دیگر. بر مبنای مناسبات قبلی میان رهبر و اکبر هاشمی رفسنجانی و فراز و نشیب هایش چه می شود گفت درباره برخورد رهبر با مساله؟

برخورد آقای خامنه ای با هاشمی؟

بله.

آقای خامنه ای برخلاف احمدی نژاد و جناح تندرو مایل به حذف آقای رفسنجانی از صحنه سیاست ایران نیست. به دلیل دوستی و سوابقی که با هم داشتند و خدماتی که آقای رفسنجانی به هر حال داشته در بنیانگذاری جمهوری اسلامی چه قبل از انقلاب و چه بعد انقلاب. به هر حال در بسیاری از بحرانهای مدیریتی ایران بعد از انقلاب ایشان نقش کلیدی داشته و کمک کرده برای عبور از این بحرانها و در میان بوروکرات ها و روحانیون و جامعه بین المللی دارای نفوذ است. آن مسایل مربوط به خانواده ایشان و فعالیت های اقتصادی خانواده ایشان جزو نقاط ضعفی است که یک مقدار زیادی انشقاق ایجاد کرد بین آقای رفسنجانی و نهاد رهبری و بخشی از نیروهای انقلاب. اما آقای خامنه ای معتقد نیست باید ایشان حذف شود بلکه به محدودسازی او اعتقاد دارد. البته با توجه به نقشی که آقای رفسنجانی در سیستم دارد به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدتی پیش هم مجلس خبرگان یکی از اعضای نهاد حاکمیت محسوب می شود انتظار آقای خامنه ای این است که اشاره هم کرده که مهم نیست که ایشان به آقای احمدی نژاد انتقاد می کند مهم این است که در موضوعات کلیدی و اساسی بایستی حمایت رسمی خودش را از کل حاکمیت اعلام کند. مثل انتخابات. انتخابات مجلس.

همچنین مرزبندی کند با جریانهای که می روند به سمت برخورد با کلیت نظام و رفتارهای خارج از قانون اساسی. مثل حوادث بعد از انتخابات ۸۸ و همچنین مایل اند که ایشان در ارتباط با موسوی و کروبی مرزبندی کند. به این مفهوم که رفتار آنها را در بسیج نیروها در خیابان به عنوان یک رفتار غیرقانونی محکوم کند. این دو سیاست است که آقای رفسنجانی کما بیش سعی کرده از کنارش رد شود. آنها هم انتظارشان این است که با توجه به وضعیت آقای رفسنجانی باید این موضوع مورد تایید قرار گیرد. فشارهایی هم که دارد به آقای رفسنجانی وارد می شود در یک سال گذشته، کاندید نشدن ایشان در مجلس خبرگان و همچنین فشارهایی که بر خانواده ایشان وارد می شود این علایم را نشان می دهد که شما اگر در مجموعه نهاد حاکمیت هستید و از امتیازات و مزایای آن استفاده می کنید باید مسوولیت خودتان را در پشتیبانی از نهادهای حاکمیت و مرزبندی تان با جریانهای مخالف مشخص کنید. این پیامی است که آقای خامنه ای دارد می دهد. آقای خامنه ای تاکنون حاضر نشده سیاست های افراد تندرویی مثل آقای احمدی نژاد که با حذف آقای رفسنجانی می خواهند قدرت خودشان را تحکیم کنند و در عین حال بسیج عوامگرایانه ای در میان توده هایی که فکر می کنند سیاست های اقتصادی آقای رفسنجانی باعث فقیر شدن آنها هست می خواهند انجام دهند. ولی به نظر من کم و بیش آقای خامنه ای آقای رفسنجانی را نگه خواهد داشت ولی ممکن است نقش ایشان را محدودتر کند.