«جنگ و صلح» در تبلیغات انتخاباتی روسیه

صحنه ای از مجموعه تلویزیونی «جنگ و صلح» که به تازگی از تلویزیون در روسیه پخش شده است.

يک محصول سينمايی جديد، برگرفته از رمان معروف لئو نيکولايويچ تولستوی، (۱۸۲۸-۱۹۱۰)، به «جنگ و صلح» اين هفته در تلويزيون سراسری روسيه به نمايش گذاشته شد.


اين رمان کلاسيک روسی يکی از بزرگترين وقايع تاريخی آن کشور، يعنی پيروزی ارتش روسيه بر نيروهای ناپلئون را به تصوير می کشد.


به گفته منتقدين هنر اين سريال تلويزيونی نشانگر علاقه رو به رشد عموم مردم نسبت به ادبيات عصر طلايی روسيه است.


اما ناظرين سياسی معتقدند دولت روسيه جهت القاء اين پيام که روسيه هنوز هم قدرت عظيمی به شمار می آيد، به تبليغات ازطريق رسانه های تلويزيون متوسل شده است و بدين ترتيب تلاش می کند برای حزب روسيه متحد که طرفدار دولت کرملين است، کرسی های بيشتری را در انتخابات پارلمانی ماه آينده کسب کند.


سه شنبه شب هفتم نوامبر، ميليون ها نفر در روسيه به تماشای سريال جديدی پرداختند که بر اساس رمان کلاسيک جنگ و صلح تولستوی ساخته شده است.


«رویکرد مجدد مردم به رمان های کلاسیک»


اين محصول تلويزيونی جديد روسی ـ ايتاليايی، که صحنه های آن در شش کشور متعدد فيلمبرداری شده است، تفسير جديدی را از آنچه که يکی از بزرگترين آثار ادبی روسيه به شمار می آيد به تصوير می کشد.


برای ويکتور سونکين، يک منتقد هنر، استقبال گرم از اين سريال چهار قسمتی حاکی از جلب مجدد علاقه عموم مردم به داستان ها کلاسيک روسی و قرار دادن آن داستان ها در دسترس طيف وسيعتری از علاقمندان است.


آقای سونکين می گويد:«من فکر می کنم اين تا حدی نشانگر علاقه و رويکرد مجدد مردم به رمان های کلاسيک و استقبال از تفسير دوباره آنهاست، اما بخشی از آن جنبه تبليغاتی نيز دارد. زيرا موضوعات اصلی اين داستان ها کماکان از همان گونه است که در فيلم های سينمايی وسريال های محبوب روز مشاهده می کنيم.»


  • «اين روزها همه نوع برنامه تبليغاتی در تلوزيون پخش می شود که همگی به انتخابات پارلمانی پيش رو مربوط می شوند. هدف از پخش اين برنامه ها ايجاد نوعی حس ملی گرايی ، ترسيم تاريخی عظيم و باشکوه و مسائلی از اين قبيل در ذهن مردم است».
ماشا ليپمان، تحليلگر مرکز کارنگی در مسکو

طی سال های اخير محصولات تلويزيونی بسياری تهيه شده است که از داستان ها و رمان های کلاسيک نظير رمان «ابله» اثر فيودور داستويوفسکی، رمان «دکتر ژيواگو» اثر بوريس پاترناک و «مرشد و مارگاريتا» اثرميخائيل بولگاکوف برگرفته شده اند.


«تبلیغات انتخاباتی از طریق سریال تلویزیونی»


اما ناظرين سياسی معقتدند که برای پخش اين هفته سريال «جنگ و صلح» دلايلی فراتر از تبليغات و سرگرمی وجود دارد.


ماشا ليپمان يک تحليلگر از مرکز کارنگی در مسکو می گويد پخش سريال کلاسيک تولستوی در تلويزيون سراسری روسيه، آن هم تنها يک ماه پيش از انتخابات پارلمانی روسيه به احتمال زياد تصادفی نبوده است.


ماشا ليپمان می گويد:«اين روزها همه نوع برنامه تبليغاتی در تلوزيون پخش می شود که همگی به انتخابات پارلمانی پيش رو مربوط می شوند. هدف از پخش اين برنامه ها ايجاد نوعی حس ملی گرايی ، ترسيم تاريخی عظيم و باشکوه و مسائلی از اين قبيل در ذهن مردم است. مسلما از آنجا که کانال های تلوزيونی فدرال تحت کنترل دولت کرملين قرار دارند هدف اين برنامه ها نيز ايجاد نوعی حس خوب و مثبت در آستانه انتخابات پارلمانی است. سريال جنگ و صلح را نيز می توان از همينگونه عناصر تبليغاتی تلقی کرد.»


انتخابات پارلمانی روسيه که به نظر می رسد به نفع حزب روسيه متحد تمام شود، در دوم دسامبر سال جاری برگزار خواهد شد.


اين حزب طرفدار کرملين، ولاديمير پوتين رييس جمهوری روسيه را که هم اينک از محبوبيت بسياری برخوردار است در رأس نامزدهای انتخاباتی خود خواهد داشت. پيش بينی می شود حزب روسيه متحد با کسب دست کم هفتاد درصد آراء در انتخابات پيروز شود.


منتقدين می گويند احاطه قدرت دولت بر سه شبکه اصلی تلويزيونی روسيه به آن معناست که اين رای گيری آزاد و منصفانه برگزار نخواهد شد.


قبلأ در رابطه با آنکه در اين مبارزات انتخاباتی به احزاب رقيب فرصت کافی برای انجام تبليغاتی تلويزيونی داده نمی شود اتهاماتی زده شده است. اما برخی از ناظرين معتقدند دخالت دولت کرملين در راه های هوايی ماهرانه تر از اين است.


  • «تحريف وقايع تاريخی امر جديدی نيست. اما تحريف تاريخ در روسيه امری انحصاری شده است».
ماشا لیپمان

سال گذشته ولاديمير پوتين به انجام دستور برای تحريف و بازنويسی تاريخ روسيه در کتاب های درسی متهم شد.


در کتاب های جديد ژوزف استالين رهبر شوروی سابق شخصيتی والا و برجسته معرفی می شود و آن بخش از اقدامات او همچون دستوربرپایی اردوگاه های کارگری که به ميليون ها نفر در آنها جان خود را از دست دادند، پرده ای کشيده شده است.


اکنون نيز گفته می شود پيشينه تاريخی روسيه در رمان «جنگ و صلح»، که پيروزی ارتش روسيه بر نيروهای ناپلئون در سال ۱۸۱۵ ميلادی را ترسيم می کند، با تلاش پوتين برای معرفی روسيه به عنوان قدرتی عظيم همخوانی دارد.


ماشا ليپمان می گويد:« اين يک پيروزی بلامعارض برای مردم روسيه است. اين مسلما يکی از بزرگترين آثارادبی روسيه است. پس می توان حدس زد که طرح پشت پرده چيست.»


ماشا ليپمان می افزايد:«تحريف وقايع تاريخی امر جديدی نيست. اما تحريف تاريخ در روسيه امری انحصاری شده است».


اومی گويد:« اگر ما از يک رقابت سياسی منصفانه برخوردار می بوديم که در آن هر حزبی می توانست برای تبليغات انتخاباتی خود از بخشی از تاريخ روسيه اقتباس کند، به نظر من اشکالی وجود نمی داشت».


ماشا ليپمان اضافه می کند:«اما آنچه که به نظر من صحيح نيست اين است که درحال حاضر تنها دولت کرملين است که به تمامی رسانه های جمعی نظير شبکه های تلويزيونی فدرال دسترسی دارد. تلويزيون فدرال شامل چندين شبکه می شود که اساسا اکثر مردم به آن دسترسی دارند و دولت برای دستيابی به اهداف سياسی اش به آن متوسل می شود.»