بازخوانی «خاطرات یک دختر جوان» در روزگار کرونا

عکسی از گذرنامه آنه فرانک در کنار دفتر خاطرات او

۷۵ سال از پایان جنگ جهانی دوم می‌گذرد، اما این روزها و در سالروز آزادسازی اردوگاه برگن-بلزن، خاطرات آنه فرانک، دخترک یهودی که از هراس نازی‌ها دو سال مخفیانه زیست و عاقبت در این اردوگاه نازی‌ها جان داد، شاید برای خوانندگان قابل‌درک‌تر باشد.

همدلی با نوجوانی که همراه با خانواده‌اش از بیم نازی‌ها زندگی مخفی پراضطراب داشت و سرانجام نیز در اردوگاه کار اجباری جان داد، در شرایط امروز جهان که اکثر سرزمین‌ها در قرنطینه‌ ناشی از هراس ابتلا به ویروس نامرئی و مرگبار کرونا قرار گرفته‌اند، آسان‌تر از گذشته می‌نماید.

امید، هراس‌ و رؤیاهایی که آنه فرانک در ایام انزوای اجباری و بی‌خبری ناخواسته از جهان پیرامون نوشت، شاید مشابه احساسات امروز مردم جهان باشد که ویروس کرونا آن‌ها را به گوشه خانه‌ها رانده است.

رونالد لئوپلد، از مسئولان موزه آنه فرانک در آمستردام هلند، به خبرگزاری فرانسه گفته است که مهم‌ترین بخش از خاطرات این دخترکِ قربانی هولوکاست، تلاطم‌های رفته بر روح و روان انسان در انزواست.

آنه مانند ده‌ها میلیون نوجوان دیگر قربانی جنگی ناخواسته بود؛ سختی‌های تحمیلی به او و خانواده‌اش تنها به خاطر هراس از کشته شدن در بمباران‌ها و رویدادهای جنگی نبود؛ اضطرابی پیوسته از بیم گرفتار شدن در دست نازی‌هایی که یهودیان را به صورت سازمانی هدف تعقیب، آزار و کشتار قرار داده بودند.

آنه فرانک احساساتش درباره این دشواری‌ها، به‌ویژه مناسبات نه چندان ساده‌ میان یک دختر تازه‌بالغ با مادرش، را به سادگی و صمیمیت می‌نوشت. او تصوری نداشت که آن‌چه می‌نویسد، کتابی روشنگر برای چند نسل بعد خواهد بود؛ حتی برای آدمیان امروز در شرایط قرنطینه از بیم کرونا که ویروس آن مانند سربازان نازی پشت درِ خانه‌ها در کمین ایستاده است.

به گفته رولاند لئوپلد، نوجوانان امروز نیز بازتابی از اضطراب، امید و آرزوهای خود را در نوشته‌‌های آنه فرانک خواهند یافت.

توان نیروی جنگی نازی‌ها جان آنه و ده‌ها میلیون‌ها تن دیگر را گرفت و سرنوشت کشورهای بسیاری را عوض کرد. ویروس کرونا نیز به ناگهان علیه بشر امروز اعلان جنگ جهانی داده و یقیناً یکی از اثرگذارترین مؤلفه‌های تغییر و تحولات آتی و مراودات انسانی و میان کشورها خواهد بود.

از دید رولاند لئوپلد، کتاب آنه فرانک از این نظر نیز موضوع روز است که مانند دوران نازی‌ها، بحران کرونا ملی‌گرایی و راست افراطی را تقویت کرده در حالی که انتظار می‌رفت از وقایع هولوکاست و جنگ جهانی دوم پند گرفته می‌شد.

به گزارش خبرگزاری آلمانی د پ‌ آ، مسئولان ایالت نیدر زاکسن، منطقه‌ای که اردوگاه کار اجباری برگن- بلزن در آن واقع بود، چهارشنبه، ۲۷ فروردین، در هفتاد و پنجمین سالروز آزادی این اردوگاه، بار دیگر بر لزوم عبرت‌آموزی برای جلوگیری از تکرار وقایع تاریخ معاصر تأکید کردند. هرچند، آیین‌های این سالروز به دلیل ویروس کرونا، به محدودترین شکل برگزار شد و ۱۲۰ تن از آخرین بازماندگان کهنسال این کمپ که هنوز زنده هستند، برخلاف تدارکات پیشین، در محل حضور نیافتند.

آنه فرانک در زمان اقامت اجباری در برگن- بلزن گمنام بود، اما انتشار یادداشت‌های روزانه‌اش، نام این اردوگاه را سال‌ها پس از پایان جنگ جهانی، بر سر زبان‌ها انداخت و خود او را در ردیف یکی از مشهورترین افرادی که در این کمپ نگاهداری می‌شدند، قرار داد.

آنه این بخت را نداشت که رهایی اردوگاه و پایان جنگ جهانی دوم را ببیند. او در پانزده سالگی، تنها هفت ماه پس از مرگ خواهر نوجوانش، بر اثر بیماری حصبه در این اردوگاه نازی‌ها جان داد.

اتو و ادیت فرانک، والدین یهودی آنه که اصالتاً اهل فرانکفورت بودند، با قدرت گرفتن هیتلر در آلمان به آمستردام هلند گریخته بودند تا خود و دو دخترک‌شان، مارگوت و آنه‌ سه ساله، را از گزند نازی‌ها در امان نگه دارند. اما یکسال بعد از آغاز جنگ جهانی دوم، هلند نیز زیر پای چکمه‌پوشان نازی قرار گرفت و تعقیب و آزار یهودیان به آن‌جا هم سرایت کرد. خانواده فرانک با چند تن دیگر از دوستان یهودی در ساختمانی در خیابان پرینسن‌گراخت آمستردام که محل کار اتو فرانک بود، به مدت ۲۵ ماه پنهان شدند.

آنه‌ نوشتن خاطرات روزانه را در دفتری که برای تولد سیزده‌سالگی‌اش هدیه گرفته بود، از سال ۱۹۴۲، مدتی کوتاه پیش از زندگی در مخفیگاه خیابان پرینسن‌گراخت، آغاز کرد.

در میانه تابستان ۱۹۴۴، چه بر اثر لو دادن این مخفیگاه و چه اتفاقی آن‌گونه که برخی گفته‌اند، نازی‌ها به این ساختمان نیز رسیدند و اعضای خانواده فرانک را ابتدا به اردوگاه آشویتس و سپس به برگن- بلزن فرستادند. اتو فرانک که جدای از ادیت و دو دخترش به اردوگاه کار اجباری برده شد، امیدوار بود که همسر و فرزندانش زنده باشند، اما سرنوشت به گونه‌ای دیگر رقم خورد.

خانم میپ گیس، یکی از آشنایان خانواده که در تهیه آذوقه در زمان زندگی مخفی به آن‌ها کمک می‌کرد، پس از هجوم نازی‌ها به مخفیگاه خانواده فرانک، خاطرات آنه را حفظ کرد و آن را به اتو فرانک تحویل داد.

نه تنها حدود ۵۰ هزار انسانی که نازی‌ها به برگن- بلزن رانده بودند، از یهودیان و کولی‌ها تا انسان‌های نگون‌بخت دیگر، بر اثر بیماری‌ها، قحطی، استهلاک جسمی و روحی و خشونت جان دادند بلکه بدنامی اردوگاه به این دلیل نیز بود که به قبرستانی برای ۱۸ تا ۲۰ هزار اسیر جنگی مبدل شد که اکثراً سربازان شوروی بودند.

با پیشروی سربازان ارتش‌های بریتانیا و کانادا در بهار ۱۹۴۵ به شمال آلمان، و در حالی که تلنبار شدن اجساد بی‌شمار در اردوگاه در شرایط گسترش بیماری همه‌گیر تیفوس، رقت‌بارترین وضعیت را ایجاد کرده بود، ارتش آلمان به آتش‌بسی کم سابقه در این بخش از جبهه‌ها و تحویل اردوگاه به فرمانده نیروهای بریتانیا تن داد.

تنها چند هفته پیش از آن، اردوگاه آوشویتس نیز که در کنترل نازی‌ها و همدستان آن‌ها در خاک لهستان بود، به دست نیروهای شوروی در جبهه متقفین آزاد شده بود. آزاد شدن این دو اردوگاه در روند پایان گرفتن جنگی که آدولف هیتلر و حکومت نازی‌ها شعله‌ور کرده بودند، مؤثر بود.

دو هفته پس از آزادی برگن- بلزن، با رسیدن قوای متفقین به برلین و خودکشی هیتلر، نقطه پایانی بر حکومت جنگ‌افروز نازی‌ها در اروپا و دیگر سرزمین‌ها گذاشته شد. آلمان نازی چند روز بعد از خودکشی هیتلر سند تسلیم را امضا کرد.

اتو فرانک تنها بازمانده خانواده‌اش در پایان جنگ بود. خاکستری هولناک با فروکش کردن شعله‌های جنگ بر جای مانده بود. در بهار ۱۹۴۵ معلوم شد که از ۱۴۰ هزار یهودی هلند، فقط ۳۸ هزار تن جان به در برده‌اند.

انتشار یادداشت‌های آنه فرانک به صورت یک کتاب با ابتکار پدرش، ابتدا به زبان هلندی و سپس با ترجمه انگلیسی و آن گاه به زبان‌های متعدد دیگر، این کتاب را به یکی از پرخواننده‌ترین‌ها در طول دهه‌ها مبدل کرد و دستمایه تهیه فیلم‌های بسیاری شد. خانه و موزه آنه فرانک نیز در آمستردام سالانه محل بازدید صدها هزار نفر از همه‌جای دنیاست.

چه بسا تجربه کنونی انزوای ناخواسته‌ی انسان‌های امروز از بیم ویروس کرونا سبب همدلی بیشتر با افرادی مانند آنه فرانک و دیگر قربانیانی باشد که زندگی‌شان به ناگهان متلاطم و دستخوش تغییرات اساسی می‌شود.

نیویورک‌تایمز نیز این روزها بر اهمیت خاطره‌نویسی و لزوم بیان احساسات در شرایطی که زندگی در پهنه گیتی اسیر ویروس کروناست، تأکید کرده است؛ همان‌گونه که خاطرات آنه فرانک آینه‌ای از رنج انسان در دوره‌ای از تاریخ شد.

هربرت براون، استاد تاریخ دانشگاه ویرجینیا، و خانم داون دوی، سرپرست بخش گردآوری آرشیو و مجموعه‌های دانشگاه دیتون، در گفت‌وگو با نیویورک تایمز هم‌نظرند که برای نگارش خاطرات و احساسات نیازی نیست که یک نویسنده متبحر بود. حتی نوشتن یک جمله کامل ضرورتی ندارد. کافی است خود را قانع کنیم خاطرات این دوران را بنویسیم. یقیناً روزگاری در آینده به احساسات ما در این روزهای دشوار توجه خواهد شد.

روث فرانکلین، نویسنده‌‌ پرآوازه کتاب «شرلی جکسون؛ یک زندگی کاملاً خالی از سکنه» که درگیر خاطرات آنه فرانک نیز هست، به نیویورک تایمز گفته است خاطرات این روزهای خود را حتی اگر دفتر یادداشت کرونا یا طاعون بنامید، بنویسید. می‌توان روزی را در آینده تصور کرد که فرزندی بیاید و بگوید: هی مامان، دفتر خاطراتی پیدا کردم که مربوط به دوران همه‌گیری کروناست.

پی‌نوشت: چندین ترجمه از کتاب خاطرات آنه فرانک نیز به فارسی و با عنوان «خاطرات یک دختر جوان» منتشر شده است؛ ترجمه نسخه رایگان آن نیز در اینترنت در دسترس است.