پارادوکس به کامبیز حسینی: آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
در این که «آفت و بدبختی و آخوند و هواپیمای اوکراین و جنگ و زندان و بدبختی و خامنهای و کرونا» وجود دارد و ما به دنبال یک نیروی فرابشری هستیم تا «آفت و بدبختی و آخوند و هواپیمای اوکراین و جنگ و زندان و بدبختی و خامنهای و کرونا» را از ایران بیرون نگه دارد شکی نیست!
ولی آیا همیشه «آفت و بدبختی و آخوند و هواپیمای اوکراین و جنگ و زندان و بدبختی و خامنهای و کرونا »است که باعث کدورت و ناراحتی و نگرانی و بدبختی و فلاکت و زیانباری و زیانآوری و زیاندهی است؟
آیا میشود برای یک بار هم که شده به جای «آفت و بدبختی و آخوند و هواپیمای اوکراین و جنگ و زندان و بدبختی و خامنه ای و کرونا » ما نگاهی به خودمان و وظایفی که به عنوان شهروند داریم بیندازیم و ببینیم که آیا ما اصلاً وظیفهای به عنوان شهروند داریم یا نداریم؟
نقش ما چیست؟
آیا وقتی به ما حقوق شهروندی نمیدهند یعنی ما وظایف شهروندی هم نداریم؟
در پایان سمع شما را به شنیدن برنامه این هفته جلب میکنم و یک بار دیگر همین جوری برای برای خالی نبود عریضه میگویم «آفت و بدبختی و آخوند و هواپیمای اوکراین و جنگ و زندان و بدبختی و خامنهای و کرونا ….»
مراقب کنین کرونا نگیرین بیچاره شیم!
Your browser doesn’t support HTML5