عصبانیت امروز من طبیعی است!

مردمِ خوشباورِ پنجاه و هفت
غرقه‌ى اميّد و گيج سهم نفت،

حقِّ نسلِ بعد رفت از يادشان
بشنويد اين روزها فريادشان:

باطل است آن رأى بر نشناخته
كز خدا و دين چه دكّان ساخته!

رأى بر نيّاتِ پنهان داشته
بيرق خُودمحورى افراشته!

آنچه از فرداى آن دانسته شد
خودپرستى تا برون از سايه شد!

تلخ آمد آهِ نادانستگان
پا به زنجيرى گران‌تر بستگان!

خُدعه و تبعيض و غارت گشت دين
لال شد يكباره اَرحَمْ راحمين!

وين عبادت تا عبوديّت كشيد
بَرده جز زنجير خود چيزى نديد!

سهم ما شد داعش و القاعده
مُفتيان بردند صدها فايده!

بشنويد اكنون در اين آتشفشان
اى نمانَد از ستمكاران نشان!

باطل است آن رأىِ ناميمونِ زشت
نسل ما رأى دگر خواهد نوشت!

هَموطن برخيز و فريادى برآر
خون‌به‌خون جوشيد در اين كارزار!

مادرِ ايران زِ جا برخاسته
كشورش را از دَدان پس خواسته!

كشورِ اشغالىِ ايران‌زمين
كِى شود آزاد از اين آياتِ كين!

خُدعه بس، غارت بس و سيلِ دروغ
بس حراجِ كشورت با بانگ و بوق!

بشكند دستى كه دستى را شكست
بُگسلد بندى كه خواهد دست بست!

هان پدر جنگ تو با فرزند توست
يادگير از وى دُرُست از نادُرُست!

بَركن از گردن نشان بندگى
درشكن تاریک با تابندگى!

پيشْ‌بندِ كاوه روشن كرد راه
روسرىْ‌سوزانِ مَه، شد اين پگاه!

وين درختِ گيسوى جان‌دادگان
بيرق پيروزى آزادگان!

برده‌ى اين بى‌وطن‌ها نيستيم
روز فردا گفت خواهد كيستيم!

مُهر باطل بر نظام الظالمين
كَنده باد اين ريشه از روى زمين!

---

بهرام بیضائی

Your browser doesn’t support HTML5

عصبانیت امروز من طبیعی است!