زندانیان سیاسی در دو زندان تهران بزرگ و رجاییشهر در بیانیههای جداگانهای جمهوری اسلامی را مسئول مرگ بکتاش آبتین، نویسنده ایرانی، دانسته و از «بیتوجهی» نهادهای بینالمللی به کشتن زندانیان سیاسی در ایران انتقاد کردند.
این بیانیهها چند روز پس از جان باختن بکتاش آبتین، شاعر و نویسنده زندانی، صادر شده است که با اتهاماتی چون عضویت در کانون نویسندگان ایران و حضور بر مزار جانباختگان قتلهای سیاسی زنجیرهای به شش سال زندان محکوم شده بود.
آقای آبتین از پنجم مهر ۱۳۹۹ و به رغم هشدارها درباره وضعیت سلامتیاش، در اوج شیوع کووید ۱۹، برای اجرای حکم خود به زندان اوین منتقل شده بود. او پس از دو بار ابتلا به کرونا در زندان و تاخیر در روند درمانش، سرانجام روز ۱۸ دی در بیمارستان ساسان در تهران جان باخت.
در بیانیه شماری از زندانیان سیاسی زندان تهران بزرگ (فشافویه) آمده است: «کشتن زندانیان سیاسی به روشها و ابزارهای مختلف در جهت تزریق ارعاب و ترس به جامعه طی چند سال اخیر تبدیل به یک روند تکراری برای حکومت ضدبشری جمهوری اسلامی شده است.»
در این بیانیه از این که «بیتوجهی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی نسبت به این موضوع باعث شده دستگاه سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی دیگر هیچ نگرانی و ترسی بابت پیامدهای بینالمللی جنایتهای خود نداشته باشد و با همکاری دستگاه تبلیغاتی خود از جهتی این جنایت را توجیه و از جهت دیگر به تزریق ارعاب و ترس مبادرت کند» انتقاد شده است.
در ادامه این بیانیه همچنین آمده است: «این بیتوجهی باعث شده گارد زندان اوین بدون هیچ دلهره و نگرانی به زندانیان سیاسی که در اعتراض به کشته شدن همبندیشان بکتاش آبتین تحصن کرده بودند حمله کنند و آنها را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دهند.»
نویسندگان این بیانیه از همه نهادهای حقوق بشری خواستهاند «اقدام عملی در جهت محکومیت بینالمللی حکومت ضدبشری جمهوری اسلامی بابت این جنایات» انجام دهند.
این بیانیه را محمد ابوالحسنی، میلاد ارسنجانی، محمد ترکمانی، مهران دلفان آذری، حجتالله رافعی، شهاب سلطانیان، رضا صلواتی، اکبر فراجی، حسین قشقایی و شهاب نصراللهی امضا کردهاند.
شماری از زندانیان سیاسی زندان رجاییشهر نیز جان باختن بکتاش آبتین بر اثر بیتوجهی مقامهای زندان نسبت به وضعیت بیماری وی را ادامه «قتلهای زنجیرهای» در جمهوری اسلامی نامیدند.
در این بیانیه آمده: «بار دیگر لوکوموتیو قتلهای زنجیرهای، در ایستگاه اوین، یکی دیگر از نویسندگان را در بند و زنجیر به کام مرگ کشانید تا به جای آوردن اوجب واجبات را رکورد بزند.»
آنها نیز جمهوری اسلامی را «مسئول مرگ» آبتین معرفی کرده و میافزایند: «میدانیم و باورمندیم که تنها با حضور مسئولانه در کارزارهای دادخواهی و به چالش کشیدن حاکمیت در رابطه با جنایاتی از این دست میتوان مانع از تکرار چنین فجایعی شد.»
این بیانیه را سعید اقبالی، مطلب احمدیان، احد برزگر، ایرج حاتمی، حمزه سواری، حسن صادقی، پیروز منصوری، عبدالرسول مرتضوی، علی موسینژاد فرکوش، مهدی مسکیننواز، فرهاد میثمی و نصرالله لشنی امضا کردهاند.
تعدادی از زندانیان سیاسی زندان اوین هم پیش از این از جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، خواسته بودند «با همه توان خود به این جنایت غیرانسانی رسیدگی کنند و رژیم ولایت فقیه را زیر فشار قرار دهند تا این چنین با جان زندانیان بازی نکنند.»
آنها در این بیانیه شهادت دادهاند که بکتاش آبتین «زمانی به بیمارستان اعزام شد که هیچ امیدی به نجاتش نبود» و «ما دوستان و همبندیان آن بزرگوار معتقدیم، رژیم و مزدورانش عملا ایشان را کشتند.»
در این بیانیه از جمله به این موضوع اشاره شده که پس از انتشار عکس بسته شدن دست و پای آقای آبتین به تخت بیمارستان در رسانههای اجتماعی، نه تنها وی را به بند ۲۰۹ احضار و ساعتها مورد بازجویی و تهدید قرار دادند، بلکه «همه عوامل همراه وی اعم از پاسیار و سربازان و مامور اعزام ایشان را چند هفته در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ بازداشت کردند، بلکه بتوانند شخص تهیهکننده آن عکس اثرگذار رسانهای را شناسایی کنند.»
جان باختن بکتاش آبتین بر اثر بیتوجهی مقامهای زندان اوین به وضعیت جسمی وی پیش از این نیز در مورد زندانیان دیگری از جمله بهنام محجوبی، از دراویش گنابادی، اتفاق افتاده بود.
با این حال مقامهای قضایی جمهوری اسلامی بدون هیچ پاسخی درباره جان باختن زندانیان سیاسی، مدعی «رعایت حقوق زندانیان» در زندانها هستند.
بسیاری از مدیران و زیرمجموعههای سازمان زندانهای ایران به دلیل نقض سیستماتیک و فاحش حقوق بشر تحت تحریم آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفتهاند و نهادهای حقوق بشری در سالهای گذشته بارها موارد متعددی از نقض حقوق بشر در زندانهای ایران را منتشر کردهاند.