ماریا وقتی در ۳۵ سالگی به زندان افتاد، فکر میکرد همه زیر و بم زندگی را میشناسد. اما در زندان مسکو بود که فهمید هیچ تصوری از غذای زندانهای روسیه نداشته است.
او که در فاصله سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به اتهاماتی که از نظر گروه حقوق بشری «مموریال یا یادمان» با انگیزههای سیاسی مطرح شده بودند، به مدت ۱۷ ماه به زندان افتاده بود، میگوید تصورش را هم نمیکرده که بشود چنین چیزهایی را به خورد مردم داد.
اما هر روز صدها هزار زندانی در زندانها یا بازداشتگاههای موقت روسیه، ناچارند چیزهایی از این قبیل را بخورند: سوپ جا نیافتاده، نان نپخته، گوشت فاسد و از این دست.
این چیزی است که زندانیان سابق به شبکه تلویزیونی «کارنت تایم»، شبکه روسی رادیو اروپای آزاد، گفتهاند. به گفته آنها، نبود میوه و سبزیجات و گزینههای بسیار محدود برای تهیه غذای سالم هم امری عادی محسوب میشود.
ماریا، که البته برای حفظ امنیتش نام واقعیاش را بهکار نمیبریم، پس از آزادی، تلاش کرد چیزی شبیه سوپ و فرنی زندان، که آنرا به «آب بینی» تشبیه میکرد، تهیه کند؛ اما نتوانست.
موضوع تنها «مزه» غذایی که در شبکه گسترده زندانهای روسیه توزیع میشود، نیست. سئوال اصلی ایناست که آیا اصولاً این «غذا»، قابل خوردن هست یا نه؛ مهمتر اینکه آیا با قوانین سازمان ملل متحد در مورد حداقل استانداردهای قابل قبول برای شیوه رفتار با زندانیان مطابقت دارد یا خیر. بررسیهای «کارنت تایم» نشان میدهد که عموماً اینگونه نیست.
نمیشود با خمیر نان سر کرد
ایوان آستاشین، زندانی سابق یکی از زندانهای شهر قطبی «نوریلسک»، که پیشتر از گولاگهای دوران استالین بوده، میگوید منوی غذای زندان را که نگاه میکردی، به نظر خیلی خوب و خوشمزه میآمد؛ بخصوص که قرار بود غذاها، بیش از دو یا سه بار در هفته تکرار نشوند. بر اساس منو قرار بود مجموعه متنوعی از غذاها از جمله راگو، گوشت سرخشده و خورشت سیبزمینی توزیع شود. اما در عمل آنچه که در بشقاب زندانیها دیده میشد، همیشه یک چیز بود: سیبزمینی با گوشت گوزن محلی.
آستاشین که حالا بهعنوان فعال حقوق زندانیان مشغول است، نزدیک به ۱۰ سال با اتهامات مرتبط با تروریسم، در سه زندان و دو بازداشتگاه محبوس بود. او و حامیانش میگویند اتهامات با انگیزههای سیاسی مطرح شده بودند. او در سال ۲۰۲۰ آزاد شد و دو سال بعد، بههمراه همسرش روسیه را ترک کرد.
خاطراتش از غذای زندان اما هنوز پاک نشدهاند.
صبحانه همیشه فرنی گندم، جو یا بلغور بود که با آب یا شیر مخلوط شده بود. گاهی بهقدری غلاتش کم بود که عملاً «آب زیپو» بود.
ناهار در بیشتر مواقع یک سیبزمینی بود، اما گاهی کمی کلم یا بلغور و چیزی شبیه گوشت هم کنارش بود. نوعی ژله با کمپوت شیرین هم به عنوان دسر سرو میشد.
شام هم باز سیبزمینی، کلم یا بلغور به همراه تکهای ماهی.
سازمان فدرال زندانهای روسیه تصریح میکند که زندانیان روزی یکصد گرم گوشت دریافت میکنند. اما آستاشین میگوید گوشت گوزنی که در زندان نوریلسک به زندانیان داده میشد، سیاه، یخزده، بدبو و غیر قابل خوردن بود و ظاهر بسیار چندشآوری هم داشت. به گفته برخی زندانیان و کارکنان زندان، این گوشت، دههها در فریزر مانده بود.
آستاشین میگوید میزان کالری دریافتی روزنانهاش– که از سوی مقامات زندان بین ۲۶۰۰ تا ۳۰۰۰ کالری اعلام شده بود- کم و بیش کافی بود؛ چراکه مسئولان زندان تکههای خیلی بزرگ نان را هم به زندانیان میدادند؛ هرچند تأکید میکند که در بسیاری از مواقع، نانها به درستی پخته نشده بودند.
او به یاد میآورد که در زندان بدنام «ماتروسکاسا تیشینا» در مسکو، جایی که سالها در آن محبوس بود، وقتی یک تکه نان را فشار داد، مثل خمیر بازی ریزریز شد و ریخت.
میگوید مجبور بودیم کنارههای نان را بریده و خشک کنیم. تازه این موقع بود که میشد آنرا بدون دلدرد و ورم معده خورد.
اما ماریا یادآوری میکند که خوردن خمیر خشکشده نان، به تنهایی کافی نیست و زندانیان به میوه و سبزیجات نیاز دارند.
بر اساس دستورالعمل سازمان زندانهای روسیه، هر زندانی باید روزانه ۵۰۰ گرم سبزیجات تازه، یخزده یا کنسروی دریافت کند. ماریا اما میگوید تنها زمانی که ملاقاتی داشت و برایش میوه و سبزیجات میآوردند، رنگ آنها را میدید.
او میگوید فکرش را هم نمیکرده که کار بهجایی برسد که از شدت هوس و نیاز به سبزیجات، به هر چیزی چنگ بیاندازد. میگوید اگر شانس میآوردیم، هفتهای یک قاشق چایخوری ترشی کلم گیرمان میآمد. «اگر نصیبمان میشد، یک جشن واقعی بود».
تیرماه سال جاری، سازمان فدرال زندانها در گفتوگو با روزنامه «ماسکوفسکی کامسومولِتز» چاپ مسکو ادعا کرد که تغذیه همه زندانیان، «از نظر میزان انرژی، و تناسب پروتئین، چربی و کربوهیدارت، با نیازهای یک رژیم غذایی معتدل مطابقت دارد».
ماریا اما نظر دیگری دارد. «اگر یک زن زندانی، کسی را بیرون از زندان نداشته باشد، قطعاً نمیتواند با غذای زندان دوام بیاورد، چون اصلاً قابل خوردن نیست».
یک سطل سوپ
دریافت مواد غذایی از بیرون از زندان هم الزاماً به معنای حلشدن مشکل نیست.
به گفته زندانیان سابق، زندانها و بازداشتگاهها تقریباً فاقد وسایل آشپزی بوده و عملاً فرصت پختوپز را از زندانیان میگیرند. ضمن اینکه در بسیاری از موارد، زندانیان اجازه نزدیکشدن به اجاق را هم ندارند.
به گفته آستاشین، اگر یک زندانی بخواهد یک «سوپ معقول» تهیه کند، باید از زندان یک سطل پلاستیکی بخرد و سوپ را در آن ریخته و با کمک یک آبگرمکن تاشو، سوپ را بجوشاند.
چاقویی هم برای آمادهکردن مواد غذایی خام در اختیار زندانیان قرار نمیگیرد؛ اما آستاشین میگوید همیشه راههایی وجود دارد. از جمله اینکه زندانیان با رشوه دادن به نگهبانان، تقریباً هرآنچه را که بخواهند، دریافت میکنند. «اگر نگهبان فاسدی را پیدا کنید، میتواند برایتان چاقو بیاورد. در غیر اینصورت، میتوانید لبه یک قاشق آلومینیومی یا چیزهای دیگر را مثل چاقو تیز کنید».
بازاری در اسارت
سازمان فدرال زندانهای روسیه هم متوجه وجود تقاضا برای غذاهای متنوع شده است. در بازداشتگاههای مسکو و حومههای پایتخت، رستورانی به نام «سیدیم، یِدیم» باز شده؛ اسمی که کمابیش به معنای «در زندان غذا میخوریم» است.
اما قیمت بالای غذا در این رستورانها، بهخوبی نمایانگر نبود گزینهای دیگر برای مشتریان است.
ماریا میگوید میتوانید از غرفههای فروشگاههای زندان، بیسکوئیت، نان پخته و اگر خیلی خوششانس باشید، تکهای سوسیس بخرید. اما قیمت اجناس چنان سرسامآور است که گویی زندانیان «بهای گناهانشان را میپردازند».
فروشگاههای آنلاین زندان، مثل «زونا مگ» و «پِرِدای وِ سیزو»، غذای آماده، سبزیجات، میوه، کنسرو گوشت و انواع شیرینی را عرضه میکنند؛ اما باز هم با قیمتهایی بالاتر از مغازههای عادی.
زندانیان برای پرداخت، از حسابهای شخصیشان استفاده میکنند و اقلام خوراکی هم همیشه در دسترس نیستند.
یک زندانی سابق که خواست هویتش مخفی بماند میگوید: «تعداد زیادی از زندانیان، راهی برای دریافت غذا از بیرون ندارند و مجبورند هر آنچه را که به عنوان غذا دریافت میکنند، بخورند. به همین دلیل، چهره و ظاهر این افراد هم نامناسب است. چون آنچه که میخورند، به درستی هضم نمیشود».
عذاب در انفرادی
به گفته زندانیان سیاسی از جمله الکسی ناوالنی، رهبر فقید مخالفان دولت روسیه، دسترسی به غذای قابل خوردن، در سلولهای انفرادی به مراتب سختتر میشود.
یک زندانی سابق که تجربه حبس انفرادی را داشته و حالا برای گروه «روسیه پشت میلهها» در زمینه حقوق زندانیان کار میکند، میگوید نگهبانان، غذای زندانیان انفرادی را در ظرف زندانیانی میگذاشتند که قربانی تجاوز یا سایر آزارهای جدی شده بودند. خوردن از این ظرفها باعث میشد که به زندانی سیاسی هم به چشم آن قربانیان نگاه شود؛ جایگاهی که در فرهنگ زندان، پایینترین سطح ممکن به حساب میآید.
این زندانی سابق که ترجیح میدهد هویتش افشا نشود میگوید در سلول انفرادی، تنها نان خورده و ۲۴ کیلوگرم از وزنش را از دست داده بود.
کوین لیک، یک دانشجوی روس- آلمانی دیماه سال ۱۴۰۲ به خیانت متهم و به چهار سال زندان محکوم شد. او که از سوی گروه «یادمان» یک زندانی سیاسی شناخته میشد، با بستههای نودل آمادهای که مادرش میفرستاد، دوام آورد. شهریورماه ۱۴۰۳ که در جریان یک مبادله زندانی آزاد شد، این جوان ۱۹ ساله تقریباً دو متری، تنها ۷۲ کیلوگرم وزن داشت.
او اولین غذایی را که پس از آزادی خورد، به یاد نمیآورد؛ اما از یک چیز مطمئن است: «غذای عادی بینهایت خوشحالم کرد».