حقوق، مشارکت و مخالفت سیاسی ایزدی‌ها در کردستان سوریه

عکسی از اردوگاه پناهندگان در الهول ، ۲۰۱۶

پس از شروع جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، یگان‌های مدافع خلق یا همان (ی‌پ‌گ)و یگان‌های مدافع زنان یا (YPJ)کنترل شمال شرقی سوریه را در دست گرفتند و در سه منطقه جزیره، کوبانی و عفرین، فدراسیون دموکراتیکِ شمال سوریه را تشکیل دادند.

این فدراسیون به‌عنوان پروژه‌ای خودگردان با یک نظام سیاسی و اداری خاص پایه‌ریزی شد که بر حقوق و مشارکت سیاسی تمام قومیت‌ها و اقلیت‌های دینی در آن استان‌ها تأکید می‌کرد.

ایزدی‌ها از جمله اقلیت دینی هستند که در سرتاسر این مناطق پراکنده‌ و تا حدودی در برخی نهادهای اجرایی محلی دست‌اندرکارند. آن‌ها همچنین نهادهای مدنی جامعه خود را نیز تشکیل می‌دهند.

هم‌زمان، یک سازمان سیاسی ایزدی وجود دارد که با سیاست‌های خودمختاری مخالف است و مقامات کُردِ مناطق کردنشین سوریه را به نادیده گرفتن مشارکت سیاسی ایزدی‌ها و دیگر اقلیت‌های دینی متهم می‌کند.

در این یادداشت، مشارکت سیاسی ایزدی‌ها در این مناطق، نهادهای مستقل و اپوزیسیون سیاسی آن‌ها را واکاوی می‌کنم.

ایزدی‌ها با وجود پراکندگی در سوریه عمدتاً در استان‌های حلب و حسکه در شمال سوریه متمرکز هستند. در استان حلب، آن‌ها بیشتر ساکن شهر عفرین و برخی روستاهای دورافتاده آن نظیر قیباری، قسطال‌جندو، فاقیره و جَندیریس و همچنین مناطق دیگر مثل شیخ مقصود، بیستان‌پاشا، سریان‌قدیم، سریان‌جدید و سیف‌الدوله هستند و در استان حسکه آن‌ها در میان قبایل عرب و کرد در مناطقی نظیر جرّاح واقع در شرق شهر قامشلو، درباسیّه، عامودا، تربه‌سپیّه (القحطانیه) و سَری‌کانیی (رأس‌العین) و دیگر روستاها ومناطق ایزدی‌نشین زندگی می‌کنند.

از آن‌جا که جمعیت ایزدی‌های سوری در آمار رسمی آورده نمی‌شود، برخی تعداد آن‌ها را بین ۳۰ هزارتا ۶۷ هزار نفر تخمین می‌زنند. گروه‌های سیاسی ایزدی شمار خود را بیش از ۱۵۰ هزار نفر تخمین می‌زنند. این برآوردها مربوط به پیش از جنگ داخلی است و پیشرفت‌های سیاسی به مهاجرت روزافزون و کاهش چشمگیر جمعیت ایزدی‌های ساکن سوریه انجامیده است.

در مورد مشارکت ایزدی‌ها در انقلاب پس از ۲۰۱۱ در سوریه اطلاعات کمی وجود دارد. به‌نظر می‌رسد آن‌ها عمدتاً به این دلیل که یک اقلیت دینی کوچک هستند، علی‌رغم این‌که بسیاری از روستاهایشان در طی این جنگ مورد حمله قرار گرفت، به خاطر عدم تمایل به طرفداری از گروه‌های مسلح و سپس اپوزیسیون اسلامی، از مخالفان حمایت نکردند.

برای مثال، آن‌ها مورد هجوم جبهه النصره و داعش قرار گرفتند که ایزدی‌ها را کافر می‌دانستند. این گروه‌ها به روستاهای ایزدی نظیر قسطال‌جَندو در عفرین حمله‌ور شدند. جبهه النصره در ۱۱ آوریل ۲۰۱۴ به روستاهای واقع در سَری‌کانیی حمله کردند که تعداد زیادی کشته و زخمی بر جای گذاشت و نتیجۀ این حملات جابه‌جایی و مهاجرت ایزدی‌ها بود.

حقوق قانونی و اساسی و سیاسی ایزدی‌ها

ایزدی‌ها پیش از سال ۲۰۱۱ در سوریه از حقوق قانونی، اساسی و سیاسی بی‌بهره بودند. از منظر دینی، دین ایزدی به رسمیت شناخته نشده بود. یکی از دلایل آن می‌تواند جمعیت کم آن‌ها و پراکندگی‌شان در سرتاسر سوریه باشد. به‌ویژه که دولت مرکزی سوریه ایزدی‌ها (و دیگر اقلیت‌ها نظیر علویان، اسماعیلیان/نُصَیریه و دُروزی‌ها) را به‌طور عام مسلمان به‌حساب می‌آورد.

فرزندان ایزدی مجبور به خواندن دروس اسلامی بودند ودر دادگاه‌ها مجبور بودند به قرآن قسم بخورند و در مسائلی نظیر ازدواج، طلاق و ارث و میراث از موازین شرعی اسلامی تبعیت کنند. این در حالی است که در قانون اساسی سال ۱۹۷۳سوریه و متمم‌های آن یعنی بند ۳۵ چنین آمده است که: ۱. آزادی عقیده محفوظ است و دولت به تمامی ادیان احترام می‌گذارد. ۲. دولت باید آزادی برگزاری تمامی مراسم دینی را به شرطی که به نظم عمومی زیانی وارد نشود، تضمین کند.

در دوران ریاست جمهوری بشار اسد مقدمات یک قانون اصلاح‌شده برای سال ۲۰۱۲ آماده شد. بند ۳ این قانون چنین است: ۱. دولت باید به همه ادیان احترام بگذارد و آزادی انجام تمامی مراسم آن‌ها را تضمین کند به شرط آن‌که با نظم عمومی در تضاد نباشد. ۲. شأن فردی و خصوصی اقلیت‌های دینی محفوظ و دارای اهمیت است.

دولت تا شروع جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱ ایزدی‌ها را به عنوان یک موجودیت مجزا به رسمیت نشناخت و به آن‌ها اجازه داشتن نقش فرهنگی و سیاسی در سوریه نداد. از این منظر، مهاجرت و فرار ایزدی‌ها تنها بر اثر جنگ نبود. به‌لحاظ حقوق سیاسی، بسیاری از آن‌ها به دلیل خارجی و مهاجر قلمداد شدن از سوی دولت حق تابعیت سوری خود را از دست دادند.

نظیر همین برخورد نیز با کردهای مسلمان آواره ساکن سوریه شد. دولت سوریه کردها و ایزدی‌ها را به این دلیل از ملیت سوری محروم کرد که آن‌ها در پی سقوط امپراتوری عثمانی در دهه ۱۹۲۰ از ترکیه به سوریه آمده بودند. ایزدی‌هایِ فاقد تابعیت از بسیاری فرصت‌ها نظیر داشتن شغل رسمی و فعالیت‌های دیگر در دولت محروم شدند.

بحران هویت سیاسی

ایزدی‌ها در گذشته، با وجود مشارکت در رشد جنبش کمونیستی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، که به ‌صورت اصولی از اقلیت‌ها به ‌عنوان شهروندانِ برابر در دولت سوری حمایت می‌کرد، هیچ سازمان سیاسی درون دولت رسمی سوریه نداشتند.

ایدئولوژی مارکسیستی در تمامی احزاب مخفی کُرد در سوریه پرطرفدار بود، با این‌ حال، ایزدی‌ها، به استثنای چند مورد، در میان این احزاب چپ‌گرا به موقعیت رهبری دست نیافتند.

پس از دهه ۱۹۸۰ تعدادی از آن‌ها از اعضای پ‌ک‌ک بودند. این واقعیت که جامعه ایزدی‌های سوری در آن زمان جامعه‌ای غیرسیاسی بود، فقدان سازمان‌های سیاسی تثبیت‌شدۀ ایزدی تا حال حاضر را توجیه می‌کند.

احزاب سیاسی کُرد ایزدی‌ها را بخشی از خود می‌دانند، و این باعث محرومیت ایزدی‌ها از بسیاری حقوق سیاسی شده است. آن‌ها با وجود تشکیل یک نهاد به ‌لحاظ اجرایی مؤثر در نواحی وسیعی از شمال سوریه، از آن‌جا که زیرمجموعه جامعه کردها لحاظ شده‌اند و نه یک جامعه مجزا با نیازهای خاص، نادیده گرفته شده‌اند.

پس از انجام مصاحبه‌های فراوانِ نگارنده با نخبگان ایزدی‌ سوری آشکار شد که پیش از سال ۲۰۱۱ ایزدی‌ها در معرض تبعیضات اجتماعی قابل‌توجهی از سوی جوامع مسلمان پیرامون قرار داشتند و در سطح رسمی با مشکلات و دشواری‌هایی مواجه بودند، برای مثال، مطالعه دین اسلام و فقدان قوانین مربوط به منزلت شخصی و فردی ایزدی‌ها.

یکی از مهم‌ترین نتایج این است که بحران هویت سیاسی در بین ایزدی‌های سوری هرگز وجود نداشته است. برخلاف کشورهای همسایه، سازمان‌های سیاسی ایزدی‌ها به‌وضوح خود را کُرد معرفی می‌کنند. با ‌وجود این، به واسطه نادیده گرفته شدن و عدم دخالت در تصمیمات سیاسی، تفاوت‌های سیاسی میان احزاب کرد و سازمان‌های ایزدی به قوت خود باقی مانده است.

پس از مهاجرت اجباری ایزدی‌ها به کشورهای دیگر، اکنون حدود ۱۵ هزار ایزدی در کمپ «الهول» تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوری زندگی می‌کنند.