آغاز دادگاه حمید نوری از متهمان به مشارکت در اعدامهای جمعی زندانیان سیاسی سال ۶۷، باعث طرح دوباره اتفاقات خونبار دهه ۶۰ در فضای رسانهای خارج از ایران شد. وقایعی که بهرغم گذشت بیش از سه دهه از آن، به شدت بر فضای سیاسی و اجتماعی ایران تاثیرگذار است.
جدا از ابعاد ضد بشری آن اتفاق، انتخاب ابراهیم رئیسی یکی از اصلیترین چهرههای درگیر در اعدامهای جمعی سال ۶۷ به عنوان رئیس جمهوری ایران بر حساسیت پیگیری حقوقی آن اتفاق افزوده است.
سینمای ایران به دلیل ابعاد فوق حساس و امنیتی این موضوع هیچ گاه نتوانسته است روایتی حقیقی و کامل از آن اتفاق ارائه دهد. حساسیت نهادهای نظارتی و ابعاد غیرقابل انعطاف سانسور در پرداخت واقعی و بیطرفانه به این مضمون باعث شده است تا روایت واقعی یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران، جایی در فیلمهای ایرانی نداشته باشد. حتی اشاره ضمنی به آن در مضامین فیلمهای ایرانی تا همین سالهای اخیر غایب بود.
Your browser doesn’t support HTML5
از اویل دهه ۹۰ بود که نشانههایی از پرداختن تلویحی به این موضوع در برخی فیلمها دیده شد. این نشانهها ابتدا در قالب اشارههای ضمنی به شیوههایی چون پرداخت شخصیتهایی اغلب گمشده، پنهان یا جداافتاده دیده میشدند که گذشتهای سیاسی با احتمال حضور در زندان داشتند. از مهمترین نمونههای این گونه فیلمها «سرکوب» به کارگردانی رضا گوران است.
مورد خاص «آشغالهای دوستداشتنی»
در میان اندک فیلمهای ساخته شده در دهه ۹۰ مرتبط با قتل زندانیان سیاسی، فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته محسن امیریوسفی که در اوایل این دهه ساخته شد، از نظر نوع نگاه متفاوت است. همین تفاوت باعث بروز مشکلاتی در نمایش این فیلم شد و سرانجام با حذف بخشهای قابل توجهی از آن با تأخیر شش ساله نمایش داده شد.
بیشتر در این باره: پردهبرداری محمود علوی از نام تولیدات سینمایی و تلویزیونی وزارت اطلاعاتدر این فیلم که داستانش مرتبط با حوادث انتخابات سال ۸۸ است، شاهد گفتوگوی خیالی مادر خانوادهای با تعدادی از اعضای خانوادهاش هستیم که تعدادی از آنها کشته شدهاند. یکی از آنها برادر این پیرزن است که صحبتهایش نشان میدهد از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است و در برخی نسخههای فیلم، به صراحت بر اعدامش تأکید میشود. این شخصیت که شهاب حسینی ایفاگر نقش آن است، به نسبت متفاوتترین تصویری است که سینمای ایران از زندانیان سیاسی مخالف حکومت جمهوری اسلامی ایران در دهه ۶۰ ایران ارائه داده است.
بیشترین بخشهای حذف شده از فیلم در نسخه اکران شده هم مربوط به بخشهای این شخصیت بود. در نوع پرداخت این شخصیت در فیلم البته به پرخاشگری و مبارزهجویی و تاحدودی بیمنطق بودن او تاکید میشود اما نگاه غالب فیلم در محکومیت مطلقش نیست. همین پرداخت، «آشغالهای دوستداشتنی» را به اثری متفاوت در تاریخ سینمای ایران از نظر نگاه سیاسی تبدیل میکند. فیلمی که بر لزوم آشتی ملی و همراهی همه تفکرات و جریانات اصرار میکند.
توجیه کشتار سال ۶۷ در «ماجرای نیمروز»
مهمترین فیلمها در روایت اعدام زندانیان سیاسی دهه ۶۰، دو فیلم «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان است. فیلمهایی که با بودجه نهادهای حکومتی چون سازمان سینمایی اوج متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخته شده است و در آنها روایتی از برخورد حکومت با اعضای سازمان مجاهدین خلق، مطابق نگاه رسمی ارائه میشود.
این دو فیلم شاخصترین فیلمهای تبلیغی حکومت برای ارائه روایت مطلوب خود از تحولات مناقشهبرانگیز دهه ۶۰ محسوب میشوند. محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت حسن روحانی نام فیلمهای «ماجرای نیمروز» را به عنوان یکی از آثار تولید شده این نهاد امنیتی اعلام کرد.
قسمت دوم این سری فیلمها را میتوان نخستین فیلم تاریخ سینمای ایران در توجیه اعدامهای دستهجمعی ۱۳۶۷ دانست. در این قسمت، شخصیتهایی که هوادار سازمان مجاهدین خلق نشان داده میشوند، از وجود طرحی درباره شورش در زندانها صحبت میکنند؛ موضوعی که مقامهای جمهوری اسلامی ایران در اظهاراتشان از آن به عنوان یکی از دلایل اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ یاد میکنند. با اینهمه، تاکنون حتی سند و مدرکی در تأیید این موضوع نیز از سوی این مقامها ارائه نشده است.
توجیه کشتار سال ۶۷ در فیلم «ماجرای نیمروز» البته چندان در واکنشها به آن بهویژه در داخل ایران مورد توجه قرار نگرفته است. موضوعی که توجه به آن زیر سایه واکنشها به نوع روایت آن در تحریف آشکار واقعیت قرار گرفته است. بویژه آنکه نوعی پرداخت مستندنمایانه در ساختار اجرایی و تکنیکی این فیلمها باعث تحسین گروهی از منتقدان از این فیلمها در زمان نمایش آنها شد که اتفاق کمسابقهای از نظر تمجید نوع سینمای پروپاگاندای حکومتی محسوب میشود.
فیلمهای «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی، «لباسشخصی» ساخته امیرعباس ربیعی و سریالهایی چون «شاهرگ» از جمله دیگر آثاری هستند که در آنها روایتهایی از برخورد با مخالفان حکومت جمهوری اسلامی مطابق دیدگاه رسمی ارائه میشود. محصولاتی که در آنها به روال معمول هیچ سخنی از تأثیر منازعات خشونتبار آن دوره بر افراد عادی که نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی ایران نبودند، به میان نمیآید.
بازنمایی اعدامهای دهه ۶۰ در فیلمهای ساخته شده داخل ایران اندک است با این همه در خارج از ایران به تناوب شاهد ساخته شدن فیلمهایی با رویکردهای متفاوت و نزدیک به واقعیت درباره آن اتفاقات بودیم. بیشتر این فیلمها آثاری مستند در قالب گفتوگوهایی با بازماندگان آن اعدامها بوده است.
با این همه چند فیلم بلند هم در این باره ساخته شده است. از تازهترین آنها، فیلم «میترا» ساخته کاوه مدیری است که به تازگی پس از نمایش در جشنواره فیلم روتردام، اکرانش در چند کشور از جمله هلند آغاز شده است. فیلم داستان مادری است که دخترش را در جریان اعدامهای دهه ۶۰ از دست داده و حالا زن موفقی در هلند است. او از طریق یک سازمان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران متوجه میشود کسی که عامل لو دادن دخترش بوده، با فرزندش در هلند تقاضای پناهندگی کرده است. فیلم داستان چالش این مادر و برادرش در نوع مواجهه با این فرد است که حالا فرزندی هم دارد. یاسمین طباطبایی، محسن نامجو و شبنم طلوعی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
مطرح شدن هر چه بیشتر خشونتهای حکومت در دهه ۶۰ طی سالهای اخیر در رسانهها و همچنین تلاشهای بیوقفه بازماندگان و خانوادههای قربانیان آن اتفاقات در کنار اشتیاق نسلهای تازه برای پیبردن به حقیقت اتفاقات آن دوران از جمله اعدامهای سال ۶۷، احتمال ساخته شدن فیلمهای دیگری درباره آن اتفاقات را طی سالهای دیگر چه در داخل و چه خارج از کشور بیشتر میکند.