بیش از دو هفته پس از جان سپردن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، وکیل خانواده امینی میگوید پرونده «قتل» او را پیگیری میکند، این در حالی است که مسئولان پزشکی قانونی به او گفتهاند ممکن است علت مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد را تعیین نکنند.
محمد صالحنیکخت، وکیل دادگستری در تهران و از وکلای پرونده مهسا امینی در گفتوگو با رادیوفردا میگوید به نظر میرسد رسیدگی به پرونده دارد از روال حقوقی خارج میشود. صالح نیکبخت در مورد جزئیات حضور در کمیسیون پزشکی در پزشکی قانونی به رادیو فردا میگوید:
امروز-شنبه- دومین جلسهای بود که ما به مراجع قضایی و به اعتبار این که پزشکی قانونی هم جزو مراجع قضایی، شناخته میشود، به این محل مراجعه کردیم. قبلا- روز دوشنبه که من نبودم- دکتر رضایی همراه با پدر مهسا و همچنین برادر و دخترخاله مهسا به دادسرای جنایی، شعبه اول بازپرسی ویژه قتل و نیز به آقای شهریاری - نماینده دادستان و رئیس دادسرای جنایی- مراجعه کرده و از آنها توضیحات لازم را گرفته بودند.
پیش از این من و آقای دکتر رضایی توافق کرده بودیم که چون ما وکیل هستیم، به هیچ یک از ادارات و سازمانهای باتابلو و یا بدون تابلو، مراجعه نکنیم. چون از جاهای مختلف به آقای امینی تلفن میکردند که اینجا یا آنجا مراجعه کنید.
در مراجعه ایشان به آقای شهریاری، این مسئله را مطرح کرده بودند که ما، وکلای دادگستری، خواهان این هستیم که این کار به صورت درست، و در قالبی که اعتماد عمومی را جلب بکند حل بشود؛ به همین جهت تقاضا و تاکید کرده بودیم که در بررسی پزشکی پرونده ایشان، کارشناسان عالیرتبهای را معرفی کنیم. این کارشناسان باید اولا متخصص برجسته جراحی مغز و اعصاب و جراحی قلب و بیماری قلب باشند و نیز اینها کسانی باشند که در حال حاضر نه در استخدام دولت باشند و نه در بخش خصوصی کار کرده باشند. از این جهت ما خودمان لیست ۱۰نفر از برجستهترین پزشکان را آماده کرده بودیم که معرفی بکنیم. ایشان هم قول داده بود و گفته بود:« اگرچه پزشکی قانونی تنها مرجع استعلام کارشناسی در پروندههای قتل و ضربوجرح است، ولی شما کارشناسان خودتان را معرفی کنید».
Your browser doesn’t support HTML5
ما با این امید که چنین خواهد بود، منتظر بودیم که زمان جلسه را به ما اعلام کنند. ولی متاسفانه روز پنجشنبه نزدیک غروب، به پدر مهسا تلفن زدند تا روز شنبه ساعت یک بعدازظهر به پزشکی قانونی مراجعه کند. او هم گفته بود بدون حضور وکلایش حاضر نخواهد شد.
امروز - شنبه- من و آقای امینی به اندازه یکساعت معطل ماندیم. بعد از آن گفتند در محل پزشکی قانونی جلسهای با حضور اساتید و غیره تشکیل شده و شما هم در جلسه حاضر بشوید.
ما مایل به حضور در جلسه نبودیم زیرا جلسه پزشکی قانونی، یک جلسه تخصصی است و باید متخصصین صحبت کنند و حقوقخوانها یا حقوقدانها نمیتوانند این مفاهیم و ترمهایی را که در آن جا رد و بدل میشود، متوجه شوند. ما اعتراضمان را اعلام کردیم و آقای شهریاری گفت که ما همچنان معتقدیم که شما نظرات کارشناسان خودتان را اعلام کنید یا حضور پیدا کنید.
آنجا متوجه شدیم سه چهار نفر پزشک که بعضیهایشان اصلا مال پزشکی قانونی نبودندو یک پزشک متخصص غدد در حال اظهارنظر در مورد پرونده مهسا هستند. آنها میگفتند مسئله قتل مهسا اساسا ربطی به ضربه سخت به سر و گوش یا کاسه سر و جمجمه ایشان ندارد و حتی انکار کردند که دلیل خونریزی گوش ایشان یا این که خون پشت گردن آمده، ضربه باشد. البته این مسئله با عکسالعمل من روبرو شد.
آقای نیکبخت، پزشکان چه مسائلی را مطرح کردند؟
پزشکی که متخصص غدد بود، مسئله راطوری مطرح میکرد که انگار نه انگار حادثهای اتفاق افتاده، گفت نه، من دیدم خانم مهسا امینی قبلا معالجه کرده و غدهای از ایشان عمل شده. ما گفتیم این غده در خارج از جمجمه و کاسه سر ایشان بوده، بالای چشمش بوده، پزشکی هم که ایشان را عمل کرده بود حاضر کرده بودند...
آقای نیکبخت، آیا مهسا امینی جراحی در ناحیه سرش داشته؟
آن طوری که پدرشان میگفتند غدهای در بالای چشمش... -راست یا چپش، این را یادم نیست- وجود داشته. در سال ۸۶ او را میبرند پیش آقای دکتر...-اسمشان یادم رفت- آن آقای دکتر که آن روز هم [در پزشکی قانونی] بودند، گفته بود که این غده هیچگونه خطری برای مهسا یا ژینا ندارد. ولی چون ممکن است این غده تاثیری داشته باشد بر بینایی چشم ایشان، بهتر است عملش کنیم. ایشان در سال ۸۶ در بیمارستان میلاد تهران عمل میشود و از آن به بعد این غده هیچ گونه آثاری یا تاثیری بر زندگی شخصی و اجتماعی ایشان نداشته و مهسا دختری بوده ورزشکار، کوهنورد، و همچنین به لحاظ فعالیت اجتماعی آدم موثری در جامعهاش بوده.
آقای نیکبخت، میدانم که این سؤال من ممکن است سؤال تخصصی به نظر برسد. اما آیا شما میدانید برای آن جراحی که انجام شده، کاسه سر مهسا باز شده یا از طریق حفرههای بینی جراحی انجام شده؟
آن طوری که پدرش و برادرش اطلاع دادند، کاسه سر ایشان را باز نکردند. ولی پزشکی که ایشان را عمل کرده گفته ما کاسه سر ایشان را باز کردیم. آن غده هم هیچگونه آثار بعدی برای مهسا ایجاد نکرده و به اتفاق آرای پزشکانی که در جلسه حاضر شدند، همچنین سوالاتی که از پزشکان متخصص مغزواعصاب پرسیده شد، این بیماری اولیه و قدیمی ایشان، اعم از این که در داخل جمجمه باشد یا خارج از جمجمه، هیچ گونه اثری در فوت فعلی ایشان نداشتهاند.
بیشتر در این باره: خانواده مهسا امینی از عاملان دستگیری او شکایت کردنداما این آقای پزشک اصرار داشت که نه، ممکن است خونریزی ناشی از مصرف داروها باشد. به نظر من این اصرار در شآن پزشکی قانونی ایران نبود که به این شکل موضوع را توسعه بدهد و راجع بهش صحبت کند.
اما واقعیت قضیه این است که در پاسخ به آن سؤال اولیه شما باید بگویم به اتفاق آراء تایید کردند غده ایشان هیچ تاثیری و ربطی به این ضربه وارده -یا به گفته آنها که هیچ ضربهای وارد نشده- و مرگ مهسا نداشته.
این جمله را هم اضافه بکنم که آقای شهریاری هم صریحاً و هم صادقانه به ما اعلام کرد که ایشان در سلامت کامل از لحاظ قلبی هم بوده و بنابراین سکته قلبی به آن شکل لحظهای و آنی که شخص را از پا درآورد، امکانپذیر نیست.
خب پس مرحله بعدی پیگیری پرونده چه خواهد بود؟
ما امروز اعلام و مجدداً تاکید کردیم که ما خواهان معرفی پزشکان متخصص جراحی مغز و اعصاب و قلب هستیم تا در جلسه رسیدگی -از لحاظ پزشک قانونی و نظر پزشک قانونی- حضور داشته باشند؛ در غیر اینصورت ما چنین نظری را [که اعلام کردهاند] قبول نداریم و از لحاظ قضایی به آن نظر اعتراض خواهیم کرد. به این ترتیب ، اگر آنها نظری را که امروز به ما گفتند، به عنوان نظر پزشکی قانونی اعلام کنند، ما آن را نمیپذیریم و مجددا به آن اعتراض میکنیم و خواهان این هستیم که پزشکان متخصص ایرانی، کسانی مانند دکتر سیدعلی طباطبایی، دکتر معینی، دکتر خسرو پارسا، دکتر کاظم ثابتی، که از برجستهترین پزشکان متخصص جراح مغز و اعصاب هستند و نیز از متخصصین جراحی قلب و بیماریهای قلبی که معرفی خواهیم کرد نظر کارشناسی گرفته شود تا ببینیم این مسئله اساسا ارتباطی با بیماری قلبی یا اینکه آثار غده روی مغز افراد داشته است یا نه؟
باید تعیین شود این عوامل میتواند منجر به مرگ کسی شود که یکساعت قبل صحیح و سالم وارد آن محل شده و بدون اینکه حادثه جدیدی پیش بیاید، فوت کند. زیرا هر چیزی و هر عملی در جامعه، در طبیعت، در انسان و هر موضوعی و هر حادثهای، باید علتی داشته باشد. اگر حادثهای و عملی چندین علت داشته باشد، باید علت اصلی و تامه آن را بدانیم. من سؤال کردم شما چرا علت این را نمیدانید. اگر ضربه نه، پس علتش چیست؟ پزشکان امروز در جواب من گفتند «ممکن است ما تشخیص ندهیم که علت مرگ چیست، ولی ما موکدا تاکید میکنیم علت این فوت، ضربه نیست».
آیا این که پزشکی قانونی بدون اعلام علت مرگ، عواملی را که منجر به مرگ نشده، اعلام کند، روالی عادی در پزشکی قانونی است؟
یکی از پزشکانی که معلوم بود از مدیران سازمان پزشکی قانونی ایران گفتند« بله ما ۲۰ تا ۲۵درصد از دلایل فوت را نمیتوانیم اعلام کنیم. به طور کلی ما میتوانیم ببینیم بین فوت و فلان موضوع رابطهای وجود دارد یا نه. مثل همین ادعایی که ما میکنیم. این ممکن است بر اثر تروما باشد، در اثر یک ضربه و یک حادثه بیرونی باشد، ما میتوانیم بگوییم بر اثر این عمل نبوده ولی ممکن است نتوانیم بگوییم اثر فوت چه بوده است.»
به همین دلیل در جواب شما باید بگویم : بله، آن طوری که خودشان گفتند در ۲۰ تا ۲۵درصد از حوادث ممکن است پزشکی قانونی نتواند علت مرگ را اعلام بکند. من شخصا به این اعتقاد ندارم، ولی من متخصص علم پزشکی نیستم و در این مورد تخصص ندارم. اما به طور کلی میتوانم بگویم ممکن است یک حادثه، علل مختلف داشته باشد و در میان این علل مختلف، مشخص نباشد علت تامه مرگ چیست.
بیشتر در این باره: وکیل خانواده امینی: مأموران بازداشت مهسا بر روی لباسشان دوربین داشتندمن اعتقاد دارم نباید این مسئله را که این همه مشکل برای کشور ایجاد کرده و این حوادث به دنبالش آمده و دهها قتل دیگر به دنبالش در کشور صورت گرفته است، به این راحتی از سر بگذرانیم به خاطر این که یک یا دو نفر از عاملین این قتل تبرئه بشوند. به ویژه این که ما تاکید میکنیم این قتل، قتل سیاسی نیست. این یک قتل عادی است، ولی به وسیله عواملی که او را دستگیر کردهاند یا در محل دستگیری یا داخل ون یا در بازداشتگاه متهمان گشت ارشاد رخ داده است.
مضافا این که به نظر ما اساسا این بازداشت غیرقانونی است؛ برای این که این شخص اگر حتی حجاب اسلامی هم نداشته باشد، چون جرمش از نوع درجه هشت است باید مستقیما در دادگاه محاکمه بشود و این افراد نمیتوانند از ایشان تحقیق بکنند. در فاصله بین یک ساعت و ربع تا یک ساعت و چهل دقیقه چه اتفاقی افتاده که یک شخص سالم و صحیح را دستگیر کردهاند ولی بعد از این مدت، به اصطلاح عمودی آمده و افقی برش میگردانند به بیمارستان؟
این یکی از موضوعات مورد ادعای ماست که امیدوارم پزشکان محترمی که این مسئولیت بزرگ به آنها محول شده است، از وضعیت کشور و از کشورشان دفاع کنند. مسئله دیگر تنها قتل مهسا نیست بلکه شرایط و اوضاع و احوالی ایجاد کرده که همه متوجه آن شدهاند نام ایران را در دنیا، نه به خوبی بلکه به بدی سرزبانها انداخته است.
آقای نیکبخت، امروز خبرهایی منتشر شده که یکی از ماموران در زمان بازداشت مهسا دوربین روی لباسش بوده، طوری که به دخترخاله مهسا گفته:« شما نزدیک نیا وگرنه تصویرت را دوربین ضبط میکند و من مجبور میشوم که تو را بازداشت کنم.» این در حالی است که پیش از این گفته شده بود دوربینها باتری نداشته و هیچ تصویری از بازداشت مهسا وجود ندارد.
بله، این خبر را من مطرح کردم، در جلسه امروز- شنبه- این کمیسیون به صراحت اعلام کردم که شما باید تمامی عکسها، فیلمها و همچنین ماوقع تحقیقاتی را که از افراد مختلف کردید، منتشر کرده و در اختیار کارشناسانی که ما معرفی میکنیم قرار دهید. با توجه به این که دخترخاله مهسا موقع دستگیری همراه مهسا بوده و از آن مامور درخواست کرده:« بازداشتشان نکنید، ایشان مهمان است، غریب است این جا و اصلا این جا خانه نداریم و برادرش هم که همراه ما بوده الان نمیداند ما کجا هستیم، ایشان را بازداشت نکنید»؛ آن مامور گفته :«برو کنار، این دوربینی که روی لباس من نصب شده عکس میگیرد و ممکن است عکس شما را هم بگیرد و آن موقع من را بازخواست میکنند که چرا شما را هم نگرفتهام». این دقیقا در بازجویی دخترخاله مهسا آمده است.
و آیا آقای شهریاری یا قاضی پرونده و بقیه مقامات مسئول به درخواست شما برای دسترسی به مدارک پاسخی دادند؟
آقای شهریاری هنوز پاسخی نداده اما ما برای این که به قناعت وجدانی و شرافتمندانه برسیم، تا این مدارک موجود نباشد نمیتوانیم اظهارنظر کنیم و مرگ بدون دلیل را هم نمیتوانیم قبول کنیم! پس بنابراین همه دلایل موجهی که دال بر انتساب قتل یا مرگ طبیعی باشد، باید ارائه بشود. یکی از این دلایل، همین دوربینهایی است که هم در محل بازداشتگاه گشت ارشاد نصب بوده و قطعا وجود دارد، هم آنها که موقع دستگیری و در داخل ون هم موجود بوده باید ارائه شوند. اگر ارائه نشوند، این نشانه امتناع در ارائه مدارک لازم برای رسیدگی است.
آقای نیکبخت، شما به عنوان وکیل پرونده آیا میدانید دقیقا چه فردی مهسا را بازداشت کرده و [مهسا] در داخل ون همراه با چه کسانی بوده؟ آیا این اطلاعات به شما داده شده؟
آقای شهریاری به آقای دکتر رضایی همکار من گفتهاند:« پرونده را به طور کامل در اختیار شما قرار میدهیم و از همه کسانی که چه در داخل ون بودهاند و چه در محل بازداشتگاه گشت ارشاد، از آنها تحقیق کردهایم.» اما ما هنوز این اوراق تحقیقات را نخواندهایم و ضروری است که ما حتما این را بخوانیم. اگر نخواهند پرونده از حالت عادی خارج بشوند، این پرونده و مدارک را برای مطالعه در اختیار ما قرار خواهند داد.
من فکر میکنم این حسننیت در آنها وجود دارد امروز هم تا حدی پذیرفتند که ما باید تمام این مدارک و دلایل را بررسی کنیم. من خودم هم فکر میکنم آنها متوجه هستند. به هرحال مسئله قتل مهسا، یک قتل عادی و ساده نیست، پس بنابراین باید نه به نگاه قتل عادی و ساده، بلکه به معنای یک امر واقعشده خیلی مهم به آن نگاه بکنیم و تمام جوانب آن را بررسی نماییم.
آقای نیکبخت، شما به عنوان یک وکیل بسیار باسابقه و شناختهشده در ایران، در تمام طول این مصاحبه از عنوان «قتل مهسا» صحبت کردید. آیا این به این معناست که برای شما به طور مشخص ثابت شده که مهسا در زمان بازداشت توسط گشت ارشاد به قتل رسیده؟
بیشتر در این باره: مادر مهسا: دخترم پیش از بازداشت در سلامت کامل بودمن به عنوان یک وکیل هرگز نمیتوانم قبل از این که امری ثابت شود اظهارنظر بکنم. ولی همین که به پرونده مهسا در دادسرای جنایی رسیدگی میشود و بازپرسی که تعیین شده با عنوان بازپرس شعبه اول ویژه قتل است، ناگزیریم از این عنوان استفاده کنیم. من نه میخواهم در جایگاه پزشک قانونی بنشینم و اظهارنظر مثبت یا منفی کنم ، و نه در جایگاه کسی هستم که الان به امر واقع رسیدهام و حکمی صادر کنم. اما از آن جایی که آقای شهریاری به عنوان دادستان ویژه قتل در این مورد ورود پیدا کرده و هم این که بازپرس ویژه قتل به پرونده رسیدگی میکند، موضوع روی همین محور دور میزند.
به همین دلیل ما از عنوان قتل استفاده کردیم و اگر ثابت شود و دلایل اقناعی بیاورند برای ما و نه دلایل اِسکاتی که ما را ساکت بکنند، من دلایل اقناعی که موضوع قتل نبوده را قبول میکنم اما از روالی که ما امروز متوجه شدیم، من به این نتیجه رسیدهام که در رسیدگی به موضوع دارد نقطه یا نقاط ضعفی پیدا میشود.
و این نقطه یا نقاط ضعف قرار است پرونده را به چه سمت و سویی هدایت کند؟
اگر این موضوع به شکلی که امروز از طرف بعضی پزشکان محترم مطرح شد... خب این نظر آنهاست و مورد احترام من هم هست، ولیکن این نظریه آنان با آن چیزی که با واقعیتهای عینی و عقل بر آن حکم میکند،[جور] نمیشود. ما یک قاعده حقوقی داریم -که قاعده نیست ولی اصل است-، میگویند اصل استصحاب. اصل استصحاب این است که ما باید وضع پیشین فرد یا موضوع را قبول داشته باشیم. یعنی من در حال حاضر با شما که صحبت میکنم، هم دارم صحبت میکنم و هم این که گاهی استدلال میکنم و غیره ذلک. پس من آدم سالمی هستم. یکساعت یا دوساعت دیگر یکمرتبه بیماری بر من حادث شود که در خانه خودم، بیفتم و هم سکته مغزی بکنم، هم سکته قلبی بکنم، هم کلیههایم از کار بیفتد، و هم مرگ مغزی بکنم و نزدیک ۹۷درصد آثار حیات در من از بین برود، این به معنی آن است که حادثه جدیدی در من به وجود آمده که از نظر حقوقی به آن میگویند اصل تاخر حادث. یعنی آن چیزی که حادث شده، موخر در آن حالت سلامتی من بوده، نه مقدم بر آن.
بنابراین آنها باید این امر را ثابت کنند که چهطور مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله، که در گذشته آدم سالمی بوده و ۱۵سال هم از عمل جراحیش گذشته و هیچگونه مشکلی نداشته و همچنین در آخرین آزمایشی که ۵۰ روز پیش صورت گرفته، دکترش توصیه کرده که همان داروهای سابقش را مصرف کند، چه طور یکمرتبه معلوم میشود که مشکل غددی دارد یا موضوعات دیگری دخیل است! به این دلیل است که میگویم دارد نقطه یا نقاط ضعف [در روند رسیدگی به پرونده] مطرح میشود که از حالت عقلانیت یا حداقل از استدلال حقوقی خارج میشود.
Your browser doesn’t support HTML5